تاریخ و تمدن مغرب1

9,500 تومان

این کتاب برای دانشجویان رشته تاریخ و تمدن ملل اسلامی در مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری تدوین شده است.

فهرست:
پیشگفتار
عصرهای تاریخ مغرب اسلامی
درآمدی جغرافیایی
سرزمین مغرب
مغرب، اندکی پیش از فتح اسلامی
عصر اول: عصر فتوحات
فاتحان حکومتگر
تمهید
فتح مغرب به دست مسلمانان
عصر دوم: عصر والیان عصر والیان
عصر والیان پس از پایان فتح به دست موسیبن نصیر
مغرب در عصر والیان
عباسیان و کوششهای آنان برای حفظ افریقیه
مهلّبیان در افریقیه
ابوحفص عمربن حفص مهلبی متصدی امور افریقیه میشود
سازمان اداری و مالی افریقیه و مغرب در عصر والیان منابع (درآمدی جغرافیایی، عصر فتوحات، عصر والیان)
عصر سوم: نخستین دولتهای مغربی اسلامی
عصر نخستین دولتهای مغربی اسلامی
دولت اغلبیان در افریقیه
ابراهیم بن اغلب و آغاز دولت اغلبی
دولت اباضی مذهب رستمیان در تاهرت و شرق مغرب میانه
امامتهای خوارج در مغرب حکومت صفری مذهب مدراریان در اقلیم تافللت و سجلماسه
تمهید
نقاط قوّت و ضعف امامتهای خوارج در مغرب
دولت ادریسیان در مغربین دور و میانه
دولت ادریسیان
دیگر دولتهای کوچک مغربی
دولت بنی صالح بن منصور حمیری در نکور
تمهید
منابع
نمایه

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

تاریخ و تمدن مغرب1

نویسنده
دکتر حسین مونس
مترجم
حمیدرضاشیخی
نوبت چاپ 3
تعداد صفحات 464
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر 1392
سال چاپ اول ——
موضوع
مطالعات تاریخی
نوع کاغذ ——
وزن 636 گرم
شابک
9789645300362
توضیحات تکمیلی
وزن 0.636 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “تاریخ و تمدن مغرب1”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

گود

32,000 تومان

در بخشی از کتاب گود می‌خوانیم

خلیل هر روز هفت صبح دوتا جعبه انار می‌ذاشت دم خونه‌ی سوری‌خانم و فخری کارش رو شروع می‌کرد. وقت‌هایی که انار می‌رسید، شیش ‌و نیم صبح اون‌جا بود. تابستون و بهار که انار نبود دیرتر می‌اومد. جعبه‌ها رو باید خودش تا طبقه‌ی سوم و اتاق بغل خرپشته می‌کشید روی پاش و بالا می‌برد. اون هم طوری که نه دخترها بیدار بشن و نه سوری داد بزنه «فخری نزنی به درودیوار.» جعبه رو می‌نداخت روی زانوی پای راستش و پله‌پله تا بالا می‌رفت. دور آخر پله‌ها که می‌رسید هن‌هن‌کنان چهارتا لیچار بار همایون شوهرش می‌کرد. خلیل یه‌بار می‌خواست کمک کنه جعبه‌ها رو تا اتاق فخری ببره، اما سوری که خلیل رو توی حیاط خونه‌ش دید، چنان قشقرقی به پا کرد که صداش تا خود بازارچه رفت و همه توی بازار به خلیل طعنه می‌زدن که رفته بودی «خونه‌ی سوری‌خانم». تا یکی دو هفته حالش خراب بود اما قول داده و طی کرده بود صبح‌به‌صبح دوتا جعبه انار ببره دم اون خونه، و می‌برد. فخری وقت‌هایی که خیلی خسته می‌شد، دهنش رو فرمی شبیه خندیدن بازوبسته می‌کرد و آب دهنش ولو می‌شد روی لباسش که با پشت آستین پیرهنِ همیشه‌سُرمه‌ایش پاک می‌کرد. «باس قرص کمر بندازم، دیگه جون واستادن ندارم. کی دست داره اون رو تو هاون بکوبه؟» کار صبحش توی پاییز و زمستون تکه‌تکه کردن انارها بود. اوایل سوری گیر داده بود که «باس انارا رو دون کنی.» فخری که هیچ‌وقت نفهمید کار سوری با انارها چیه. گفت «اینا رو تیکه‌تیکه کنم بعد له کنم، همون نمی‌شه؟» «آره. اما باس صاف بشه.»

به هواي دزديدن اسب ها

47,000 تومان
پر پترسون در رمان «به هوای دزدیدن اسب‌ها» با اختیار روزهای پیری زنی در پایان قرن بیستم میلادی قرنی را روایت می‌کند که افراد بسیاری را اسیر خود کرده است. قرنی که هم جنگ‌های بزرگ داشت و هم انقلاب‌های فراوان. قرنی که افراد بسیاری را اسیر خودش کرده است و افراد بی‌شماری را قربانی خویش. قرن بیستم میلادی برای هر اروپایی قرنی به‌غایت رنج‌آور بوده است. قرنی که در آن شکافی عمیق نسل‌ها را از یکدیگر متمایز کرده و افراد هر خانواده را چنان از یکدیگر جدا کرده است که به بیگانگانی می‌مانند که هرگز یکدیگر را نشناخته‌اند و مجبورند از نو به دنبال یکدیگر بگردند. پیرزنی تنها، در کنار جنگل و رودخانه‌ای که هیچ حادثه‌ی غریبی ندارد، در اواخر قرن بیستم فردی را می‌بیند که یادآور روزگار گذشته است، روزگار کودکی و شیطنت، نوجوانی و ماجراجویی، آن هم در زمانی که جنگ بزرگ دوم جهانی افراد را به بازی می‌گیرد و سرنوشت‌شان را به طعنه تسخیر می‌کند. پترسون در این رمان توانسته است قصه‌ای ببافد که سرنوشت بسیاری بوده است. پا گرفتن در میان آشوب جنگ‌های بزرگ حادثه‌ی تازه‌ای نیست. سرکشی به گذشته و مرور قرنی اتفاق تازه‌ای نیست. اما پترسون این‌بار زنی نروژی را، زنی از اهالی منطقه‌ی ساکن و خاموش اروپا، راوی رمان خودش می‌کند تا نشان دهد که جنگ تا کجا می‌تواند سرنوشت افراد را درگیر کند و مرگ را برای‌شان به ارمغان بیاورد. به هوای دزدیدن اسب‌ها فقط راوی جنگ و نابودی نیست، بلکه با اختیار سرنوشتی زنده و پویا سرنوشت نسلی را مرور می‌کند که از پس مصایب زیستن برآمده و آن را شایسته‌ی نامش کرده است.
سفارش:0
باقی مانده:2

تورفین، وایکینگ مهربان 5/ تورفین و مهاجمان خشمگین

30,000 تومان
کتاب تورفین وایکنیگ مهربان داستان پسری به اسم تورفین است. تورفین برخلاف سایر وایکینگ‌ها پسری بسیار مهربان است ، در واقع او یک وایکینگ معمولی نیست. پدر تورفین که جانش از مهربانی بیش از حد پسرش به لب رسیده، تصمیم می‌گیرد او را به سفرهای دریایی بفرستد
شاید فکر کنید همه‌ی وایکینگ‌ها خشن و زمخت و بدجنس و پشمالو و بوگندو هستند.

اما تورفین یک وایکینگ معمولی نیست!

تورفین و سه برادرش، به دریای شمال می‌روند تا مادرشان را که دزدیده شده، نجات بدهند.

آیا تورفین وایکینگ مهربان می‌تواند مادرش را پیدا کند، پیش از آنکه خیلی دیر شود؟

سفارش:0
باقی مانده:1

آگوس و هیولاها 7/ جشنواره‌ی بازی‌های رومیزی

215,000 تومان
سلام!
من آگوس پیانولا هستم و اگر احیاناً تا حالا افتخار آشنایی باهام را پیدا نکرده‌اید، باید خدمتتان عرض کنم که با چند تا هیولا زندگی می‌کنم.
همه‌چیز داشت به خوبی و خوشی پیش می‌رفت، تا اینکه سروکله‌ی دکتر بروت خبیث و نقشه‌های بدجنسانه‌اش پیدا شد.
این بار، یک دوره مسابقات بازی‌های رومیزی ترتیب داده تا همه‌ی جایزه‌ها را، البته با دوز و کلک، مال خودش کند.
باز خوب است که هیولاها را داریم تا جلوی دکتر بروت را بگیرند و نگذارند کاری از پیش ببرد.
کتابی با یک‌عالمه ماجرای عجیب و هیجان‌انگیز!

خیز خام: کشاکش مستمندان و دیوان‌سالاران از 1309 تا 1320 در ایران

320,000 تومان

معرفی کتاب خیز خام: کشاکش مستمندان و دیوان سالاران از 1309 تا 1320 در ایران

دغدغه‌ی اصلی نویسنده‌ی کتاب خیز خام، بررسی زندگانی یکی از طبقات اجتماعی ایران است که پژوهشگران تاریخ معاصر کمتر به آن‌ توجه کرده‌اند. طبقه‌ای که محمد مالجو نام «مستمندترین مستمندان» را بر آن‌ها نهاده است. او در این اثر بازه‌ی زمانی مشخصی را در عصر پهلوی مطالعه می‌کند: اردیبهشت 1309 تا یکم شهریور 1320. اسناد آرشیوی مهم‌ترین منبع این پژوهش هستند.

درباره‌ی کتاب خیز خام

وقتی متون تاریخی را می‌خوانیم، اغلب به نام پادشاهان و اشراف‌زادگانی برمی‌خوریم که اعمالشان از زاویه‌ی دید یک نفر که همان تاریخ‌نگار باشد، روایت شده است. اغلب در پژوهش‌های تاریخی، مهم‌ترین گروه، یعنی مردم عادی، نادیده گرفته می‌شوند. حتی در عالم ادبیات، نویسندگان بسیاری معتقد بودند که زندگی مردم عادی، هیچ ارزشی ندارد و خوانندگان، وقتشان را با مطالعه‌ی چنین آثاری هدر نمی‌دهند. اندک‌اندک پس از انقلاب‌های متعدد در سراسر جهان و بازتعریف طبقات اجتماعی، اهمیت مردم طبقات متوسط و پایین برای تاریخ‌نگاران و نویسندگان بدیهی شد. آن‌ها می‌کوشیدند وضعیت اجتماعی انسان‌های عادی مانند پیشه‌وران، طبقه‌ی کارگر و بورژواها را در آثارشان منعکس کنند؛ اما همچنان تا مدت‌ها شرایط زیست یک طبقه نادیده گرفته می‌شد. طبقه‌ای که محمد مالجو، تعبیر «مستمندان» یا به‌طورکلی «مستمندترین مستمندان» را برای آن‌ مناسب دانسته است. مالجو که خود پژوهشگر حوزه‌ی اقتصاد سیاسی است، در دهه‌ی 90 شمسی بر آن می‌شود که چارچوبی تحلیلی برای کلیت اقتصاد سیاسی ایران ایجاد کند. او در خلال تحقیقاتش می‌فهمد که تاریخ‌نگاران و اقتصاددانان در مطالعاتشان گروهی از مردم را نادیده می‌گیرند و عقیده دارند که افراد این گروه فاقد هرگونه فاعلیت اجتماعی هستند. این گروه که از قضا تعدادشان کم نیست، در میان عوام به گدایان یا متکدیان شهرت دارند. این پژوهشگر به‌سراغ تحقیقات اندک جامعه‌شناسان در باب زندگی این گروه از مردم می‌رود؛ اما چنین تحقیقاتی بیشتر او را در ابهام فرومی‌برند و پاسخی به سؤالات بی‌شمار او نمی‌دهند. مالجو تصمیم می‌گیرد در حد توان خود با کمک گرفتن از اسناد تاریخی، جواب مسائل خود را بیابد. او پس از چند سال تلاش، متوجه می‌شود که بررسی شرایط زندگی این طبقه از مردم در سال‌های مشروطه تا انقلاب، کاری بس سترگ است و به چند دهه تحقیق و تفحص نیاز دارد. در نتیجه بازه‌ای از تاریخ معاصر ایران را برمی‌گزیند که از قضا از آن به‌عنوان یکی از شکوفاترین دوران‌های اجتماعی ایران معاصر یاد می‌شود: دوران سلطنت رضاشاه از سال 1309تا 1320. و از میان این مطالعات و پژوهش‌های چندین ساله، کتاب خیز خام به وجود می‌آید. اما چرا نام کتابْ خیز خام است؟ محمد مالجو در مقدمه می‌گوید که رضاشاه مدتی پس از رسیدن به جایگاه، مأموریت خود را «تهیه‌ی رفاه حال عموم» تعریف می‌کند و به وزیرش، محمدعلی فروغی، و دیگر اعضای کابینه فرمان می‌دهد که تمام تلاش خود را برای این هدف مبذول دارند. دیوان‌سالاران برای رسیدگی به مستمندان خیز برمی دارند؛ اما این خیز، خام می‌ماند و ناکام می‌شود.
سفارش:0
باقی مانده:1

قصه گو

230,000 تومان

در بخشی از کتاب قصه‌گو می‌خوانیم

غالباً در فرصت بین دو کلاس، عادت داشتیم با‌هم به سالن بیلیاردی که زیر پله‌ها قرار داشت، برویم. بعد با‌هم در خیابان قدم می‌زدیم و من حس می‌کردم که برای او زندگی میان این مردم موهن و نفرت‌انگیز، چه‌قدر مصیبت‌بار است. مردم روی‌شان را برمی‌گرداندند یا سرِ راهش سبز می‌شدند تا خوب نگاهش کنند. خیره‌خیره، زل می‌زدند به او و به خودشان زحمت نمی‌دادند که نفرت یا تحقیری را که توی نگاه‌شان موج می‌زد، پنهان کنند. این مسئله زیاد اتفاق می‌افتاد. بزرگ‌ترها و به‌خصوص بچه‌ها، به او اشاره‌های توهین‌آمیز می‌کردند. به‌نظر نمی‌رسید که برای او خیلی اهمیت داشته باشد و بیشتر اوقات به حرکات زشت آن‌ها با شوخی پاسخ می‌داد. آن روز هم، حادثه‌ی سالن بیلیارد، خیلی باعث تحریک او نشد، اما روی من خیلی تأثیر گذاشت، چون طبیعت من فاصله‌ی زیادی از طبیعت یک فرشته‌ی واقعی دارد. یک مست، آرنج خود را روی پیشخان گذاشته بود. لحظه‌ای که چشمش به ما افتاد، تلوتلو‌خوران جلو آمد و رو‌به‌روی شائول ایستاد، دست‌ها را به کمر زد و داد زد: «حرامزاده، عجب هیولای غریبی! از کدام باغ وحش فرار کرده‌ای؟» شائول جواب داد: «کدام را پیشنهاد می‌کنی رفیق؟ دور‌و‌بر این‌جا یکی بیشتر نیست، که آن هم البته در همین بارانکو است. اگر جرئت کنی و بپری جلو، آن وقت قفس مرا پیدا می‌کنی، هنوز درش باز است.» شائول خودش را کنار کشید تا او بتواند عبور کند. اما مرد مست دستش را دراز و با انگشتانش اشاره‌ای کرد. همان واکنشی که معمولاً بچه‌ها وقت فحش دادن از خودشان نشان می‌دهند.