تاریخ چیست
153,000 تومان
کتاب تاریخ چیست نوشته همایون کاتوزیان توسط انتشارات مرکز با موضوع تاریخ، مسائل اقتصادی، مشروطیت به چاپ رسیده است.
مباحث کتاب تاریخ چیست
مباحث نظری
تاریخ چیست
اهمیت تاریخ اقتصادی و ویژگی های بنیادی تاریخ اقتصادی ایران
غرب زدگی مجاهدات و مصائب آن
درباره جامعه ی کوتاه مدت
تاریخ معاصر
شباهت ها و تفاوت های دو انقلاب
مشروطه و هرج و مرج
مشروطه انقلابی برای قانون
تحول مجلس شورای ملی
ملی شدن صنعت نفت در یک نگاه
مصذق ناسیونالیسم و سوسیالیسم
امینی شاه و جبهه ی ملی
روایت سنجابی ملکی و صدیقی از مخالفت با رفراندوم مصدق
خلیل ملکی و تئوری توطئه ی اصلاحات
فقط 1 عدد در انبار موجود است
تاریخ چیست
نویسنده | همایون کاتوزیان |
مترجم | |
نوبت چاپ | سوم |
تعداد صفحات | 328 |
قطع و نوع جلد | رقعی شومیز |
سال انتشار | 1402 |
شابک | 9789642135189 |
وزن | 0.361 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
من و تو
در بخشی از کتاب من و تو میخوانیم
با بازوهایی حلقهزده دور چوباسکیها ساک کفشها در دست و کولهپشتی به دوش، مادر را دیدم که دور میزد. با او خداحافظی و صبر کردم تا بیامو روی پُل ناپدید شود. مستقیم به سمت خیابان ماتزینی رفتم. ساختمان رای را رد کردم. در پنجاهقدمی خیابان لانا سرعتم را کم کردم. قلبم بهشدت میزد. دهانم تلخ بود؛ انگار یک رشته مس لیس زده باشم. آنهمه بار جلوِ حرکتم را میگرفت و درون کاپشنم مثل سونا شده بود. وقتی به تقاطع رسیدم، سرم را به گوشهی دیگر چرخاندم. آن انتها، روبهروی کلیسایی مدرن، یک مرسدس شاسیبلند بود. السیا رونکانتو، مادرش، سومرو و اسکار توماسی را دیدم که داشتند چمدانها را در صندوقعقب جا میدادند. یک ولوو با یک جفت چوباسکی روی سقفش کنار شاسیبلند ایستاد و ربکاردو دوبوسز از آن خارج شد و از کنار بقیه گذشت. کمی بعد پدر دوبوسز هم خارج شد. خودم را عقب کشیدم، روبهروی دیوار. به چوباسکیها تکیه دادم و کاپشنم را باز کردم. مادر السیا و پدر دوبوسز داشتند چوباسکیها را روی سقف مرسدس محکم میکردند. السیا و اسکار توماسی با موبایل حرف میزدند. سومرو میپرید و ادای مشت زدن به دوبوسز را درمیآورد. مدتی طول کشید تا آماده شوند. مادر السیا از دست بچههایی که کمک نمیکردند، عصبانی بود. سومرو روی سقف ماشین پرید تا چوباسکیها را بررسی کند و سرانجام راه افتادند. در طول مسیر در تراموا با آن چوبها و کفشهای اسکی، فشرده میان کارمندان کتوشلواری، مادران و بچههایی که به مدرسه میرفتند، احساس حماقت میکردم. میشد چشمهایم را ببندم و خیال کنم در تلهکابینم. بین السیا، اسکار توماسی، دوبوسز و سومری. میتوانستم بوی کرهی کاکائو را از میان کرمهای برنزکننده بشنوم. میخندیدیم و با هُل دادنِ همدیگر از کابین بیرون میآمدیم.متفکران بزرگ جامعه شناسی
کتاب خاطرات خانه اموات
کتاب در بلند مدت همه مرده ایم
تام گیتس 13/ ماجرای تماشایی (تا حدی)
تام گیتس 14/ بیسکویتها، گروههای موسیقی و نقشههای خیلی حسابی
۱. باز هم ترانه بگویم، دربارهی چیزهایی خیلی مهم مثلِ... بیسکویت.
۲. مطمئن شوم کلی خوردنی دارم که بعداً میتوانم بروم سراغشان.
۳. هر جور شده با دِلیا رودررو نشوم. دِلیا فکر میکند من رفتهام توی اتاقش فضولی کردهام. (که رفتهام و کردهام.)
۴. هر قدر میتوانم نقاشی بکِشم، بهخصوص اگر مارکوس دارد سرک میکشد
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.