تام گیتس 5/ تام گیتس خیلی خیلی شگفت‌انگیز هست(در بعضی چیزها)

230,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:3

تاب تام گیتس داستان های جذاب برای کودکان و نوجوانان که در 15 جلد مختلف به نوشته لیز پیشون، توسط نشر هوپا به چاپ رسیده است.

کتاب تام گیتس از برتده ی جاییزه ی طنز رولد دال 2011 می باشد.توی این جلد خیلی خبرهاست. گزیده ای از کتاب تام گیتس 5:همسایه‌های تازه‌ای برای خانه‌ی گیتس آمده‌اند.

دلیا کار پیدا کرده است و محل کارش را از همه پنهان می‌کند. تام در مجله‌های سه‌تاباحال یک فراخوان طراحی روی تی‌شرت پیدا کرده و چی از این بهتر؟

و اما مهم‌تر از همه این که تام می‌خواهد به سفر تفریحی مدرسه برود، البته اگر بتواند برگه‌اش را پیدا کند. دِلیا هم دلش می‌خواهد تام برود. ولی اگر تام برگه‌اش را پیدا نکند

کلی کار باحال را از دست می‌دهد. مثلاً: قایق ساختن، کوهنوردی، شنا، خانه‌سازی، نصفه‌شب‌ها جشن گرفتن، نگاه کردن به کارهای بعضی موجودات خیلی عجیب‌غریب.

توی این جلد خیلی خبرهاست. همسایه‌های تازه‌ای برای خانه‌ی گیتس آمده‌اند. دلیا کار پیدا کرده است و محل کارش را از همه پنهان می‌کند. تام در مجله‌های سه‌تاباحال یک فراخوان طراحی روی تی‌شرت پیدا کرده و چی از این بهتر؟

و اما مهم‌تر از همه این که تام می‌خواهد به سفر تفریحی مدرسه برود، البته اگر بتواند برگه‌اش را پیدا کند.

دِلیا هم دلش می‌خواهد تام برود. ولی اگر تام برگه‌اش را پیدا نکند کلی کار باحال را از دست می‌دهد. مثلاً: قایق ساختن، کوهنوردی، شنا، خانه‌سازی، نصفه‌شب‌ها جشن گرفتن، نگاه کردن به کارهای بعضی موجودات خیلی عجیب‌غریب.

موجود در انبار

توضیحات

تام گیتس 5/ تام گیتس خیلی خیلی شگفت‌انگیز هست(در بعضی چیزها)

نویسنده
لیز پیشون
مترجم
بهار سرلک
نوبت چاپ
تعداد صفحات 250
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786222045524
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “تام گیتس 5/ تام گیتس خیلی خیلی شگفت‌انگیز هست(در بعضی چیزها)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

تو در قاهره خواهي مرد

240,000 تومان

معرفی کتاب تو در قاهره خواهی مرد

کتاب تو در قاهره خواهی مرد اولین رمان حمیدرضا صدر، زندگی محمدرضا پهلوی را در سال 1344 به شیوه‌ای جذاب روایت می‌کند. نویسنده در این اثر که تقدیر شده در جایزه‌ی ادبی جلال آل احمد 1394 است، با زبانی گزارشی، ترس‌ها و باورهای شاهی را در رفت و برگشت‌های زمانی روایت می‌کند که از ترور هراس دارد. او مدام به گوشه‌های تاریک ذهنش سرک می‌کشد تا تصویری از اطرافیان، نخست وزیران، دوستان محبوب و سوء قصد کنندگانش نمایان کند. او با مطالعه‌ی انبوهی مجله، کتاب و سند کتابخانه‌های ایران و بهره‌گیری از فلاش‌بک و فلاش فوروارد، مستندهای تاریخی فراوانی از شاه در این رمان به تصویر می‌کشد. تو در قاهره خواهی مرد روایتی پر ضرب آهنگ از گذشته و آینده‌ی مردی است که سال 1344 در حال ساختن قدرتی همه جانبه بود. اطلاعات ریزی که شما در این کتاب با آن مواجه می‌شوید بسیار زیاد هستند. نویسنده وقتی از یک واقعه‌ی خاص یا حتی یک رویداد معمولی در این اثر می‌گوید، حتی‌الامکان تمامی جزئیات را نیز بازگو می‌نماید. این توصیفات مو به مو مخصوصاً شامل داده‌های تاریخی مفصلی در بازه‌ی زمانی اسفند 1343 تا اول فروردین 1345 می‌شوند. او درباره‌ی این اثر گفته که مدت‌ها در فکر نوشتن رمانی بر اساس واقعیت‌های تاریخی و وقایع مستند بوده است. در واقع او بعد از ترجمه‌ی‌ رمان "یونایتد نفرین شده" نوشته‌ی "دیوید پیس" که درباره‌ی زندگی "برایان کلاف" مربی جنجالی فوتبال انگلیس می‌باشد، به فکر نوشتن رمانی با این موضوع افتاد. به همین دلیل هم به نظرش رسید آخرین شاه ایران بیش از هر چهره‌‌ی تاریخی دیگری می‌تواند برای روایت چنین رمانی مناسب باشد. شخصیتی که قدرت و ثروت او را فرا می‌گیرد و در عین حال در خلوت و تنهایی‌اش از چیزهای زیادی وحشت دارد و این تناقض‌ها و پرداختن به آن‌ها برای نویسنده جذابیت داشته است، از طرفی خواندن تاریخ معاصر ایران هم یکی از علاقه‌مندی‌های او به شمار می‌رود و همه‌ی این‌ها باعث شد تا این رمان را بنویسد. در بخشی از کتاب تو در قاهره خواهی مرد می‌خوانیم: علی امینی در ده روز اول صدارتش انحلال مجلسین را اعلام کرد. در ده روز اول صدارتش برخی از بلندپایگان لشگری و کشوری‌ات را به اتهام سوء استفاده از بیت‌المال دستگیر کرد و به محبس انداخت. به زندان دژبان در خیابان سوم اسفند روبه‌روی ساختمان وزارت جنگ. سرلشگر علی‌اکبر ضرغام و سپهبد مهدی‌قلی علوی‌مقدم و خیلی‌های دیگر را. علی امینی بود که در نطق رادیویی‌اش اقتصاد ایران را اسفناک و ورشکسته خواند. علی امینی بود که اعلام کرد درآمد نفتی کشور سالی دویست و هشتاد میلیون دلار است و تنها ارتش دویست هزار نفری تو سالی دویست میلیون دلار خرج برمی‌دارد. با آمدن علی امینی بود که دکتر اقبال، نخست وزیر سابقت همراه همسر فرانسوی‌اش با پاسپورت سیاسی‌اش از تهران به مقصد پاریس و بوردو فرار کرد و اعلام کردند محاکمه‌ی غیابی خواهد شد. با آمدن علی امینی بود که زمزمه‌ی رفتن شاهپورها و شاهدخت‌ها دهان به دهان گشت. زبان به زبان. گوش به گوش. زمزمه‌ی فرار شاهپورها و شاهدخت‌ها. فرار... فرار... فرار... و تو از شنیدن زمزمه نفرت داری. نفرت. با آمدن علی امینی بود که جبهه ملی‌ها میتینگ‌شان را برگزار کردند و زمزمه‌ی بازگشت دکتر محمد مصدق از احمدآباد پس از نه سال گوشه‌گیری و تحت نظر بودن دهان به دهان گشت. زبان به زبان. گوش به گوش. مصدق... مصدق... مصدق... و تو از مصدق نفرت داری. نفرت.

فهرست مطالب کتاب

پیش از بهار 1344 بهار 1344 تابستان 1344 پاییز 1344 زمستان 1344 پس از زمستان 1344
سفارش:0
باقی مانده:1

عکاسی حرفه ای: عکاسی از سازه ها

قیمت اصلی: 226,000 تومان بود.قیمت فعلی: 210,000 تومان.
عکسهایی الهام بخش از عکاسان حرفه ای نکته هایی در باره ترکیب بندی، نورپردازی و روش کار انتخاب نما: نگاهی به جزئیات یا نمای باز، رویکردهای خلاق به نمای خارجی سازه های تاریخی و مدرن، چگونگی نورپردازی برای نماهای خارجی، بازاریابی اثر: مشتریهای شخصی، مجله ها، کتابخانه ها و وب سایت ها  

چشم سگ

42,000 تومان

معرفی کتاب چشم سگ اثر عالیه عطایی

"چشم سگ" مجموعه داستانی به قلم "عالیه عطایی" است که شامل هفت داستان کوتاه با فضای رئالیستی می باشد.
این مجموعه با استقبال خوب مخاطبان مواجه شده و برخی از داستان های آن، جوایزی را برای "عالیه عطایی" به همراه داشته اند. هفت داستان موجود در مجموعه ی "چشم سگ" عبارتند از: "فیل بلخی"، اثر فوری پروانه"، "سی کیلومتر"، "شب سمرقند"، "پسخانه"، "ختم عمه" و "شبیه گالیله". "عالیه عطایی" که خود از نویسندگان خوش قلم افغانستانی و پرورش یافته ی تهران محسوب می شود، پردازش قصه هایش را پیرامون شخصیت هم وطنانش صورت داده و هر کدام از این سوژه ها به نحوی بین تهران و هرات در گردش اند. "عالیه عطایی" از تجربه های خود به عنوان یک مهاجر بهره گرفته و فضایی مضطرب را در داستان هایش ترسیم می کند.
فضایی از ابهام و بی رحمی که انسان را برای رسیدن به مطلوب خود، به کارهای عجیب و غریبی وا می دارد. نویسنده با تبدیل مستقیم زندگی و تجارب آن به داستان، مجموعه ی "چشم سگ" را آن چنان ملموس و قابل درک جلوه داده که معنای مهاجرت و مشکلات آن به خوبی برای خواننده تببین می شود.
تسلط "عالیه عطایی" به فرهنگ و آداب رسوم هر دو کشور ایران وافغانستان سبب شده تا خواننده از هر کدام این طیف ها بتواند با کتاب ارتباط برقرار کند و حتی حس پیوستگی و اشتراکی میان دو سر این طیف ایجاد شود. علاوه بر آن "عالیه عطایی" با حفظ جایگاه خود به عنوان یک نویسنده ی زن، توجه ویژه های را به احساسات و افکار زنان مهاجر مبذول داشته است.
نحوه ی نگارش داستان ها، به دلیل کوتاهی و رسایی جملات، بسیار محکم و جسورانه است و از بیان دغدغه های اصلی و مهم ملت افغان فروگذار نمی کند؛ با این اوصاف مجموعه ی داستانی "چشم سگ"، بهانه ای برای آشنایی هر چه بیشتر و همچنین همذات پنداری با رنج ها و دغدغه های مهاجران به ویژه ملت شریف افغانستان می باشد.

پذيرفتن

58,000 تومان

معرفی کتاب پذیرفتن

کتاب پذیرفتن شامل مجموعه‌ای از اشعار زیبا و پراحساس گروس عبدالملکیان است. مرگ درون مایه‌ی اصلی کتاب حاضر است و شاعر با سرودن اشعاری لطیف و فلسفی آن را به تصویر درآورده است.

درباره‌ی کتاب پذیرفتن

گروس عبدالملکیان یکی از شاعران پرآوازه‌ی دوران معاصر است که احساسات و اندیشه‌های خود را در اشعارش بازگو می‌کند. یکی از درون‌مایه‌های اصلی در آثار این شاعر خوش‌نام ایرانی مرگ‌اندیشی است و به نوعی می‌توان در اکثر اشعار او ردپای مرگ را دید. اما شاعر در کتاب پذیرفتن با سرودن اشعاری عاشقانه و لطیف با مرگ مواجه می‌شود و از پذیرفتن مرگ به‌عنوان یک امر قطعی در زندگی سخن می‌گوید. شاعر در این کتاب، در مقایسه با آثار قبلی خود، نگاهی عمیق‌تر و فلسفی‌تری به مرگ دارد و همین امر این اثر را از اشعار دیگر او متمایز می‌کند. کتاب پذیرفتن سروده‌ی گروس عبدالملکیان توسط نشر چشمه برای دوستداران این شاعر جوان ایرانی منتشر شده است.
سفارش:1
باقی مانده:2

اسکندر نامه

14,000 تومان
از نخستين سده‌هاي پس از ميلاد، نويسندگان و دانشمندان در سرزمين‌هاي مختلف و به زبان‌هاي گوناگون کتاب‌هايي را در شرح جهانگيري و کارهايي که اسکندر کرد نوشتند و اين‌گونه کتاب‌ها در زبان فارسي «اسکندرنامه» ناميده شد. کتاب حاضر کهن‌ترين اسکندرنامة منثور به زبان فارسي است که گمان مي‌رود در قرن ششم يا هفتم يا هشتم هجري نوشته شده است. اديبان و محققان ايراني از جمله مرحوم ملک‌الشعراي بهار و شادروان دکتر ذبيح‌الله صفا به کهنگي زبان فارسي در اين کتاب ــ که نسخة خطّي آن متعلّق به مرحوم استاد سعيد نفيسي بوده است ــ تأکيد کرده‌اند. اسکندرنامة نسخة مرحوم نفيسي گذشته از رواني و شيوايي و فخامت زبان آن و اهمّيتي که در بررسي تاريخ زبان فارسي دارد، از لحاظ مطالب و افسانه‌هايي هم که دربارة اسکندر بيان داشته است، بسيار حايز اهمّيت است و يکي از شاهکارهاي دلپذير ادب فارسي محسوب مي‌شود. اين کتاب نخستين‌بار در 1343 ش. به تصحيح استاد ايرج افشار و به توسط بنگاه ترجمه و نشر کتاب منتشر شد و سال‌ها بود که نسخه‌هاي آن ناياب بود. اينک با حروفچيني ديگر و برخي ملاحظات تازة استاد افشار و پيوست‌هايي که بر کتاب افزوده‌اند جزو مجموعة متن‌هاي پيشينة داستاني به توسط نشرچشمه تقديم خوانندگان مي‌شود.

مهماني تلخ

70,000 تومان

در بخشی از کتاب مهمانی تلخ می‌خوانیم

با انگشت جلو را نشان داد. خواستم راه بیفتم که دیدم دنده عقب گرفت و به سرعت آمد طرفم. جلوام که رسید، زد روی ترمز، طوری که لاستیک‌ها چند سانتی روی آسفالت کشیده شدند. سرم را خم کردم و کنار شیشه‌ی نیمه پایین گفتم: « پارک‌وی. » با انگشت شست، صندلی عقب را نشان داد.

وقتی در را باز کردم، زنی که عقب نشسته بود، رفت کنار شیشه. سوار شدم. راننده زد توی دنده. گفت: « حالا تا نیایش بریم. » « من پیاده می شم. » خواستم دستگیره را بکشم که گفت: « بشین، آقاجون. بالاخره یه کاریش می‌کنیم. » برگشته بود. گفتم: « نمی خوام وسط راه تاکسی عوض کنم. » پایش را گذاشت روی گاز و ماشین از جایش کنده شد.

شاید هنوز بیست متر نرفته بود که گفت: « خیلی زود جوش می آری،آقا. » « جوش نمی آرم. گفتم که نمی خوام تاکسی عوض کنم. » « اصلاً اون جا که شما وایساده بودی تا صبح هم کسی سوارت نمی‌کرد. » از توی آینه نگاهی به من انداخت.

بعد سرش را چرخاند طرف مردی که صندلی جلو نشسته بود. گفت: « شما دیدینش، آقا؟ » مرد بی آن که نگاهش کند، گفت: « من اصلاً حواسم به خیابون نبود.» زن گفت: « من دست شونو دیدم. » « آره، منم همون یه دستو دیدم که از لای درخت ها اومده بود بیرون. معلوم می شه شما هم مثل من حواس تون خیلی جَمعه. » گفتم: « می خواستین بیام وایسم وسط اتوبان؟ »

« دیگه آخه شما هم خیلی رفته بودی کنار. تا آدم می اومد بفهمه چی به چیه، پنجاه متر رفته بودجلو. » مردی که جلو نشسته بود، گفت: « اتفاقاً ایشون کار درستی کردن. تو این شهر تا بخوای جوون الکی خوش هست. می زنن به آدم و درمی رن. بعدش هم هیچی به هیچی. جنازه ت افتاده وسط اتوبان. » زن گفت: « آره، واقعاً. » کیفش را که گذاشته بود روی زانویش، باز کرد و دستمالی بیرون آورد

 گفت: « اگه تا پارک وی می رین، من هم می آم. » راننده از توی آینه نگاهش کرد. « تا تجریش هم بخواین می رم. می خوام برم اون جا بنزین بزنم.«من همون پارک وی پیاده می شم.» دوباره توی آینه نگاهش کرد. گفت: «رو چشمم، خانم.» لبخند زد.

کمی بعد، وقتی داشتیم به پل گیشا نزدیک می شدیم، راننده شیشه اش را تا آخر پایین کشید. آرنجش را گذاشت لب پنجره و به ماشین بغلی نگاه کرد که داشت نزدیک ما حرکت می کرد. از پنجره‌ی بازش صدای آهنگ ملایمی به گوش می‌رسید.

گفت: «لامسب، انگار نه انگار پاییز شده. هوا از تابستون هم گرم تره». دست راستش را گذاشت به صورتش. حدس زدم دارد با سبیلش ور می‌رود. باز توی آینه نگاهی به من انداخت. وقتی دید حواسم به اوست، نگاهش را دزدید. با این حال هنوز چشم‌های ریزش پیدا بود.