تاول

48,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1

معرفی کتاب تاول

کتاب تاول اولین اثر مهدی افروزمنش که با بیانی ساده و داستانی قوی‌، جایزه‌ی رمان اول هفت اقلیم را از آن خود کرده، روایتی از محله‌ای نزدیک میدان راه آهن به نام «فلاح» در دهه‌ی 70 است که در آن روز شب نمی‌شود مگر اینکه دعوا و درگیری اتفاق بیفتد.

این رمان داستان یکی از بچه‌های همین محل به نام «جعفر» است که روزی قهرمان کشتی و مورد احترام ساکنین محل بوده، تا هنگامی که تعادل روانی‌اش را از دست می‌دهد و معتاد و لات می‌شود و سرانجام در گیر و دار یک خصومت، سرهنگ سرشناسی را به قتل می‌رساند.

افروزمنش در کنار داستان جعفر، قصه‌ی آدم‌های دیگری را هم روایت می‌کند؛ خانم ژاپنی که زن برادر جعفر است، اشرف شلغم، سرهنگ آرنولد، مجید سریش، یوسف آتاری، قاسم سلمونی، حسن جگرکی و خود راوی. در حقیقت، تاول داستان محله‌ی فلاح را روایت می‌کند.

آدم‌های داستان یک ویژگی مشترک دارند و آن فقر و سرنوشت نه چندان درخشان است. گویی آن‌ها شخصیتی مستقل ندارند و تنها در محله‌شان معنا می‌یابند. آن‌ها در ایستادن در برابر نظم و قانون متفاهم و سرسخت هستند و دنیایی جدا از تمامیت شهر را شکل می‌دهند.

راوی داستان نوجوانی است که با هیجان و کنجکاوی خاصی ماجراها را تعریف می‌کند و هر از گاهی که از چیزی باخبر نیست، به نقل قول از زبان زنان همسایه و خاله زنک‌های قدیمی محل متوسل می‌گردد.

تاول روایت آدم‌هایی است که هر روز در اطراف خود می‌بینید؛ همان قدر لمس کردنی و باور کردنی. روایتی واقع‌گرایانه که افروزمنش می‌کوشد وقایع را همان گونه که هست، بازسازی کند.

او در این اثر از اجتماعی آشنا حرف زده و کوشیده است بخشی از ساختار اجتماعی و فرهنگی جامعه‌ی شهری را نشان دهد، با شخصیت‌هایی ملموس که شما را درگیر خود می‌کنند و به فضای داستان می‌برند. انگار در آن محله سال‌ها با جعفر، قاسم سلمونی، اشرف شلغم و بقیه‌ی آدم‌های آن زندگی کرده‌اید و هر روز شاهد ماجراهای محله بوده‌اید.

از مهم‌ترین نقاط ضعف این رمان می‌توان به عدم تسلط نویسنده به راوی و هرج و مرجی اشاره کرد که به دلیل همین عدم شناخت بر قصه غالب شده است. در نیمه‌ی اول داستان، شما با یک راوی خردسال و نونهال روبرو می‌شوید که لابلای آدم‌ها می‌چرخد و روایت می‌کند اما در نیمه‌ی دوم آن، بدون هیچ رویداد و پرش زمانی خاصی، راوی کودک به یک جوان تبدیل می‌گردد و در بعضی جاها هم حضورش فعل می‌شود! این نابسامانی روایت تا پایان داستان ادامه می‌یابد.

در بخشی از کتاب تاول می‌خوانیم:

جعفر هر جا می‌نشست دم از انتقام می‌زد. شب که شد، پنجشنبه، همه توی فوتبال دستی می‌دانستند جعفر آزاد شده و می‌خواهد انتقام بگیرد، اما کسی باور نکرده بود. تا قبل از این‌که آقاحیدر بیاید داخل و بعدش خود جعفر، تعریف می‌کردند جعفر چی گفته و می‌خندیدند. یکی ‌گفت جعفر گفته «به روح ننه‌م دهنش رو صاف می‌کنم.» بعدش هم اضافه کرد «زرشک.»

آن یکی تعریف کرد جعفر در حالی که با تیزی دسته چوبی‌اش به نیمکت توی دخمه می‌زده، گفته «کاری می‌کنم بدونه جعفر کیه.» نادر بود که از آن‌طرف شیشکی کشید تا همه بترکند از خنده.

عباس دختر هم خلاص شده بود. خندید که به من گفته «کاری می‌کنم تا قیوم قیومت اسم جعفر از این محله پاک نشه. فکر نکنی چون سرهنگه بی‌خیالش می‌شم! زده باید تاوون بده.» بعد هم صداش را جور خاصی کلفت کرد، گفت «من که گرخیدم، وای به حال سرهنگ.» همه خندیدند.

گفتم، پنجشنبه بود و یک‌ کلاغ ‌چهل‌ کلاغ‌های کار جعفر هنوز توی محل جمع نشده بود که خودش آفتابی شد. موضوع انتقام را هم از صبح به کس و ناکس گفته بود.

سرهنگ، همان‌طور که توی فوتبال دستی به آق حیدر قول داده بود، جعفر را به دادسرا نفرستاده بود و با استفاده ا اختیاراتش او را آزاد کرده بود.

این طور می‌گفتند. نمی‌دانستیم دقیقاً کی آزاد شده و اصلاً آیا این دو روز توی کلانتری بوده یا سرهنگ همان دیشب آزادش کرده بود. اولین ساعتی که یکی گفته بود او را دیده نزدیک‌های ظهر بوده

فقط 1 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9786002293640 دسته: , , , , برچسب: ,
توضیحات

 تازه به تازه، نو به نو

نویسنده
 مهدی افروزمنش
مترجم
—-
نوبت چاپ 6
تعداد صفحات 98
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1401
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786002293640
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “تاول”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

ساعت مادربزرگ

47,000 تومان

معرفی کتاب ساعت مادربزرگ

سفر در زمان، جذاب‌ترین اتفاقی است که می‌تواند برای هر کسی رخ دهد! اتفاقی که برای پاتریشیا، درست در زمانی که کسل‌کننده‌ترین روزهای زندگی‌اش را می‌گذراند افتاد. کتاب ساعت مادربزرگ اثر تحسین‌شده‌ی کیت پیرسون شما را به دل یک ماجراجویی نوجوانانه می‌برد و چندین سال به عقب برمی‌گرداند. اگر دوست دارید لذت سفر در زمان را تجربه کنید، این رمان را بخوانید. کتاب پیش‌ رو توانست در سال 1988 جایزه‌ی کتاب سال انجمن کتابخانه‌های کانادا را در بخش کودکان از آن خود کند.

درباره‌ی کتاب ساعت مادربزرگ

همه‌چیز از قهر و اختلاف مادر و پدر پاتریشیا و تصمیم آن‌ها برای جدا شدن از هم اتفاق افتاد. اتفاقی که تعطیلات پاتریشیا را خراب و او را مجبور کرد که به کلبه‌ی تابستانی خاله‌اش برود. آن‌هم درحالی‌که که نه تابه‌حال دخترخاله‌ها و پسرخاله‌هایش را دیده بود و نه از دلسوزی‌های آزاردهنده‌ی خاله و شوهرخاله‌اش در امان بود. کیت پیرسون (Kit Pearson)‌ در کتاب ساعت مادربزرگ (A Handful of Time) بخشی از زندگی پاتریشیا، دختری که قهرمان داستان است را روایت می‌کند. او که به‌اجبار در اردوگاه تابستانی خاله رفته و از شر تمسخرهای بچه‌های او در امان نیست، تصمیم گرفته جور دیگری خودش را سرگرم کند. پاتریشیا که به‌تازگی اتاقک پشت خانه را کشف کرده، به آنجا پناه می‌برد و بالاخره کنجکاوی‌هایش او را به یک ساعت قدیمی می‌رساند که می‌تواند همراه با آن به گذشته سفر کند و به زمانی برسد که مادرش درست هم‌سن خود او و دوازده‌ساله بود. دخترک که مادرش را این بار در سن‌وسال خودش می‌بیند و تازه با دشواری‌های زندگی او آشنا می‌شود، تصمیم می‌گیرد به شکل دیگری با مادرش برخورد کند... این اتفاق، تابستان کسل‌کننده‌ی پاتریشیا را به یک تعطیلات منحصربه‌فرد، ماجراجویانه و جذاب تبدیل می‌کند و رابطه‌ی او را با مادرش به شکل دیگری جلو می‌برد. اگر دوست دارید در این سفر همراه با پاتریشیا و تجربه‌های هیجان‌انگیز او در گذشته باشید، پیشنهاد می‌کنیم کتاب ساعت مادربزرگ را بخوانید.

مدرسه‌ی خیال‌باف‌ها 2/ جاسوسی که ناهار مدرسه را دوست داشت

175,000 تومان
سلام!
من ایزی‌ام، تنها دختر پدر و مادرم و دانش‌آموز کلاس چهارم «ج».
چند تا دوست خوب دارم که با هم به یک مدرسه می‌رویم. اما مشکلاتی هم دارم؛ مثلاً اینکه خیلی وقت‌ها مامان، بابا و معلم‌ها حرف‌های من و دوست‌هایم را باور نمی‌کنند. البته این موضوع اصلاً باعث نمی‌شود که ما درباره‌ی چیزهای مشکوک تحقیق نکنیم. با ما همراه باشید تا شما هم نتیجه‌ی تحقیق‌هایمان را بفهمید. ماجرای این کتاب درباره‌ی هم‌کلاسی تازه‌واردمان است. او از فرانسه آمده و اسمش مَتیلد است. من خیلی بیشتر از بقیه‌ی بچه‌ها برای آمدنِ متیلد هیجان دارم، چون خانم جونز فقط به من گفته راهنمای او باشم. اما انگار مشکلاتی وجود دارد... رفتارِ متیلد کمی عجیب‌وغریب است؛ هم قیافه و قدوقواره‌اش و هم ناهار دلخواهش در مدرسه... دقیقاً همان غذایی را دوست دارد که ما همگی از آن متنفریم! نکند او جاسوس باشد! ما فکر می‌کنیم حتماً کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه است، برای همین هم قبل از آنکه دیر بشود و اتفاق‌های بدی بیفتد، تحقیق‌هایمان را شروع می‌کنیم تا سر از رازهای او دربیاوریم. ** برنده‌ی جایزه‌ی بلوپیتر ۲۰۱۵
سفارش:0
باقی مانده:1

از ديار آشتي

160,000 تومان
جهان چو گشت به يک چهره جلوه‌گر ز نخست نگاهِ چاره‌گر چهره‌آفرين با توست   نگاه توست که رنگ دگر دهد به جهان اگر که دل بسپاري به «مهر ورزيدن» اگر که خو نکند ديده‌ات به «بدديدن» اميد توست که در خارزار، کوه، کوير اگر بخواهد، صد باغِ ارغوان دارد.   ـ از متن کتاب ـ

تاریخ فلسفه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی راتلج (جلد ششم): عصر ایده‌آلیسم آلمانی

520,000 تومان

معرفی کتاب تاریخ فلسفه‌ی راتلج - جلد ششم: عصر ایده آلیسم آلمانی

کتاب تاریخ فلسفه‌ی راتلج - جلد ششم: عصر ایده آلیسم آلمانی به ویراستاری رابرت سولومون و کتلین ام. هیگینز، بر روی قدرتمندترین مکتب قرن نوزدهم، یعنی ایده‌آلیسم آلمانی متمرکز است و از مرحله‌ی شکل‌گیری تا اوج آن را بررسی نماید. این کتاب با ایده و فلسفه‌ی انقلابی کانت آغاز می‌شود، در ادامه به چهره‌های مؤثر این جنبش از جمله فیشته، شلینگ و هگل می‌پردازد و در پایان آنتی‌تز کیرکگور را مطرح می‌کند.

درباره‌ی کتاب تاریخ فلسفه‌ی راتلج - جلد ششم: عصر ایده‌آلیسم آلمانی

ایمانوئل کانت در اوج دوران روشنگری ایده‌ای انقلابی را مطرح کرد که باعث اعتلا و تحکیم این جنبش شد، اما مهم‌تر از آن بنای مکتب فلسفی متمایزی را گذاشت که در قرن نوزدهم به اوج خود رسید. ایده‌آلیسم کانت انقلابی در فلسفه به پا کرد که از لحاظ تأثیرش آن را با انقلاب کوپرنیکی مقایسه می‌کنند. کانت با سه کتاب «نقد عقل محض» (Critique of Pure Reason)، «نقد عقل عملی» (Critique of Practical Reason) و «نقد قوه حکم» (Critique of Judgment) یک پروژه‌ی انتقادی بزرگ را دنبال کرد که اساسش بر منطق و عقل بود. ایده‌آلیست‌های پس از او که همگی آلمانی بودند، از جمله هگل، فیشته و شلینگ، ایده‌های او را تکامل بخشیدند و حتی رادیکال‌تر کردند. این تفکر خیلی زود گسترش یافت و تا چند دهه دنیا را به‌طور کامل تحت سیطره‌ی خود داشت. مکاتبی مثل اگزیستانسیالیسم، پدیدارشناسی و فلسفه‌ی تحلیلی همگی وامدار و ملهم از ایده‌آلیسم هستند. کتاب تاریخ فلسفه‌ی راتلج - جلد ششم: عصر ایده‌آلیسم آلمانی (Routledge History of Philosophy Volume VI) این دوره را به‌طور کامل مرور و مهم‌ترین فیلسوف‌های آن را معرفی می‌کند. کتاب در پی ردپای ایده‌آلیسم به دوره‌ی لایبنیتس باز می‌گردد و این مفهوم را در فلسفه‌ی او می‌جوید. پس‌ از آن از کانت می‌گوید و فلسفه‌ی اخلاق، سیاست و همین‌طور نقد قوه‌ی حکم او را مطرح می‌کند. فیشته و شلینگ، به‌نوعی پل ارتباطی دوره‌ی کانت و هگل بودند و نقش مهمی در انتقال این ایده داشتند. کتاب پس از صحبت در مورد آن‌ها، چندین بخش را به هگل، پدیدارشناسی و منطق او اختصاص می‌دهد. به اعتقاد برخی از محققین، ایده‌آلیسم را باید فراتر از یک فلسفه‌ی صرف دانست. این مکتب به شکل قابل‌توجهی با حوزه‌های مختلفی مثل دین، سیاست، اخلاق و هنر پیوند دارد و در آن‌ها تنیده شده است. کانت با ترکیب کردن عقل‌باوری و تجربه‌گرایی دوران روشنگری، از آن‌ها فراتر رفت و توانست به دیدگاه جدیدی دست یابد. ایده‌آلیسم آلمانی به شکل عمیقی بر فلسفه‌ی غرب تأثیر گذاشت و تقریباً همه‌ی مکاتب بعد از آن یا در ادامه‌ی ایده‌آلیسم بوده‌اند یا به نحوی قصد داشته‌اند به آن واکنش نشان دهند. با وجود تأثیر شگرف این مکتب، در میانه‌های قرن نوزدهم بود که انتقادها آغاز شد و دیگر فیلسوف‌ها برخی از جنبه‌های ایده‌آلیسم را زیر سؤال بردند؛ از جمله مارکس، کیرکگور یا شوپنهاور. کتاب تاریخ فلسفه‌ی راتلج - جلد ششم: عصر ایده‌آلیسم آلمانی، در ادامه‌ی مباحث خود به این منتقدین سرشناس می‌پردازد و نظریه‌ی هرکدام از آن‌ها را مطرح می‌سازد؛ مثل‌اینکه مارکس نیازهای زندگی را در برابر عقل قرار می‌دهد، شوپنهاور به موضوع اراده می‌پردازد و کیرکگور که از بحث دفاع عقلانی از مسیحیت انتقاد و آن را رد می‌کند.
سفارش:0
باقی مانده:2

خون خورده

240,000 تومان

معرفی کتاب خون خورده

کتاب خون خورده آخرین رمان مهدی یزدانی خرم، روایتی جذاب از زندگی پنج برادر گم شده در شهرهای تهران، آبادان، مشهد و بیروت در دهه‌ی 60 است که تا مدت‌ها بعد از خواندنش هم ذهنتان را رها نخواهد کرد. این کتاب رمانی‌ منسجم و قوی با جزئیاتی دقیق است. داستان متلاشی‌ شدن برادران سوخته‌ای که سرنوشتی عجیب و مهیب برای‌‌شان رقم می‌خورد و جسم هر کدام روایتی تلخ را پشت سر می‌گذارد. این کتاب تنها ماجرای برادران سوخته نیست. قصه‌‌ی ارواح و انسان‌هایی است که پیرامون زندگی چند برادر پرسه می‌‌زدند. رمان خون خورده به نوعی ادامه‌ی دو اثر قبلی نویسنده تحت عناوین «به گزارش هواشناسی فردا این خورشید لعنتی» و «سرخ سفید» محسوب می‌شود. داستان برادران سوخته، یادآور جنگ‌های صلیبی است و در یک بازه‌ی زمانی بین سال‌های 1360 تا 1367 در زمان گذشته و بخش دیگر آن در یکی دو سال اخیر اتفاق می‌افتد. این قصه نه گذشته را تکرار می‌کند و نه دنیایی کاملاً متفاوت دارد و نویسنده‌ پیچیدگی‌‌های لازم داستانی را برای عامه‌ خوان‌ شدن آن کنار نمی‌زند. این کتاب تجربه‌‌ای‌ سخت و موفق از ذهنی پر قصه و مهندسی‌ شده برآمده است و بدون شک یکی از جدی‌‌ترین و بهترین رمان‌‌های فارسی سال‌‌های گذشته محسوب می‌شود. زبان کتاب خون خورده با وجود پس و پیش شدن ساختار جمله‌ها و اصرار بر توضیح همه چیز، روان و خوشخوان است. نویسنده تاریخ را به گونه‌ای متفاوت توصیف می‌کند. سبک روایت او مانند کتاب‌های تاریخ یا رمان‌های کلاسیک نیست. او به تمام گوشه و کنار تاریخ سر می‌زند. این کتاب را می‌توان به عنوان رمانی گوتیک در نظر گرفت؛ گوتیک نه به معنی ترس بلکه به معنی نوعی تعلیق. داستانی از دل سردابه‌ها و سفر به دل تاریخ که بعضی اوقات ذهن نویسنده آن را جعلی ساخته است. این رمان شما را به فضایی گوتیک گونه برای هجوم تاریخ بر روان‌تان وارد می‌کند. رهایی از دل تاریخ هرگز ممکن نیست. سرنوشت به معنای ماندن بین جبر و اختیار و از بعد معرفت شناختی بین عین و ذهن است. آیا واقعیت در ذهن شماست یا عینیت دارد؟ آیا نمادین و تفسیری است یا عینی‌ و قابل اثبات؟ گوتیک به معنای سرگردانی بین این مفاهیم تعبیر می‌شود. سرگردانی بین آنچه هست و آنچه تفسیر می‌شود؛ سرگردانی بین بودن و عدم وجود. در بخشی از کتاب خون خورده می‌خوانیم: زن گیر افتاده بین آتش دو طرف، خودش را به زمین چسباند. بعد از چند لحظه از پشت لاستیک‌های سوخته بیرون آمد و با یکی دو عکاس دیگر دوید سمت دیوار خانه‌ای که رویش به عربی شعار نوشته بودند. با اسپری قرمز پررنگ. نفسش را حبس کرد و دوباره دوربین را می‌گرفت به طرف زن و گروه‌های درگیر، که ناگهانی سرک می‌کشیدند از گوشه و‌ کنار. از توی ویزور زن را دید که جوان بود اما صورتش خوب معلوم نبود. صدای گلوله آنی قطع نمی‌شد. دوباره گلوله‌ای از پشت شیشه‌ی کافه قنادی فرانسه‌ی تهران ‌گذشت و نشست بر ذهن منصور، که با چند عکاس آماتور دیگر می‌خواست قهوه‌ای بخورد و نفسی تازه کند. صدای گلوله که برخاست، منصور نیم‌خیز شد. صدا از سمت دانشگاه تهران بود. خیابان آرام بود، ولی پر از جوانانی که شتابان راه می‌رفتند در آن هوای ابری. چند هفته از سقوط پهلوی گذشته بود. بعد موتور سیکلتی پر‌ گاز از مقابل قنادی رد شد. درگیری خیابانی. انقلاب تازه پیروز‌ شده هنوز آن‌قدر مقتدر نبود که شهر را آرام کند انگار. رام. منصور به فرهاد نگاهی انداخت که داشت سیگار می‌کشید. اسمش را عوض کرده بود و می‌گفت کمیل صدایش کنند. چای می‌خورد و سیگار می‌کشید و می‌خواست این چهار عکاس روزنامه‌های متفاوت را توجیه کند برای عکاسی از مراسم اعدامی که در پیش بود. سرهنگ‌ها و تیمسارهای فاسد. کمیل از محاربه می‌گفت، از دادگاه انقلابی، از فساد نیک‌خواه و ظلم جهان‌بانی. از اخلاص ارتشی‌های وفادار. از اینکه هر کس نمی‌توانست بیاید و این عکس‌ها قرار بود تاریخ را صادر کنند. منصور سوخته فرهاد را از سال‌ها قبل می‌شناخت.
سفارش:1
باقی مانده:1

راهنماي مردن با گياهان دارويي

140,000 تومان

معرفی کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی

کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی اولین رمان عطیه عطارزاده، داستانی خاص درباره‌ی دختر جوان نابینایی است که به مادرش در کار خشک‌ کردن، ترکیب و آماده‌سازی گیاهان دارویی برای فروش در بازار کمک می‌کند. او در دنیای سیاه چشمانش توانسته است به کمک توانایی‌های دیگرش، اشیا و ابزاری را درک کند که با آن‌ها سروکار دارد. همه چیز برای او در ساختار و انواع مختلف این گیاهان و البته رابطه با مادرش معنا پیدا می‌کند؛ تا اینکه روزی برای یک مراسم خانوادگی از خانه بیرون می‌رود و هنگامی که برمی‌گردد، خیلی چیزها درونش عوض می‌شوند. این اثر یک رمان متفاوت، قصه‌گو، تجربی و نو است که ساختاری قابل تأمل دارد؛ رمانی که در آن تنهایی یک مفهوم آشوبنده محسوب می‌شود و رهایی از آن راه‌های عجیب و گاه خونینی در پیش دارد. نویسنده با استفاده از موقعیت خاص شخصیت داستان و فضای گوتیکی که برای او طراحی نموده، به لایه‌های پر آشوب ذهنی نزدیک شده است که میل به خشونت و عشق در آن هم‌زمان یافت می‌شود. این دوگانگی بزرگ و اساسی، داستان را به سمتی هدایت می‌کند که برایتان قابل پیش‌بینی نیست و در واقع شما با ذهن غریب راوی و رابطه‌اش با امور بیرونی تنها می‌مانید. ساختار روایی کتاب بدون هیچ کار اضافه‌ای و تنها با روایت به موقع وقایع با یک ریتم ثابت پیش می‌رود و به شخصیتش عمق می‌دهد. تا پنجاه صفحه‌ی اول هیچ اتفاق خاصی در جریان نیست، راوی برای شما از خاطره‌ها، درونیات و دنیای خودش تعریف می‌کند. او به کنجکاوی شما به بهترین شکل ممکن جواب می‌دهد و هر بار که سوال می‌کنید یک شخص کور چطور فلان کار را انجام می‌دهد یا با فلان مشکل دست و پنجه نرم می‌کند، پاسخ دقیقی را می‌دهد. سپس وقتی خوب با دنیای او و مادرش آشنا شدید، ناگهان اتفاقی می‌افتد که یکی دو فصل، جریان از آن حالت در می‌آید و شخصیت در موقعیت‌هایی قرار می‌گیرد که تنش در سطح داستان افزایش پیدا می‌کند. در بخشی از کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی می‌خوانیم: دوازده ساله‌ام که به این موجود کوچک برمی‌خورم. گوش راستم چند روزی به شدت وزوز می‌کند، دیگر به سختی صداها را می‌شنوم. زالوها را سید برای‌مان می‌آورد. مادر آن‌ها را می‌ریزد در ظرفی شیشه‌ای که تا نیمه آب دارد و پوششی از کیسه‌ای پر از سوراخ‌ ریز. برایم توضیح می‌دهد که کرم‌های کوچک را پشت گوشم می‌گذارد تا به تدریج خونم را بمکند و فشار اضافی روی رگ‌ها و اعصاب را بردارند. زالوها را با پنس بلند می‌کنند و روی پوست می‌گذارند، وگرنه بلافاصله به انگشت می‌چسبند و دندان‌شان را توی پوست فرو می‌کنند. آن روز مادر سه زالو پشت گوش چپم می‌گذارد که اولش مشمئز کننده‌اند، انگار ناگهان پوست خیارهایی پلاسیده پشت گوش آدم بیفتد. زالوها با سوزشی ریز دندان‌های‌شان را در پوست فرو و شروع به مکیدن می‌کنند. معمولاً بین 60 تا 90 دقیقه خون می‌خورند تا این‌که باد کنند و بیفتند زمین. باید بلافاصله جای مکیده ‌شدن را ضدعفونی‌ کرد و رویش گاز استریل گذاشت تا از خون‌ریزی بیشتر جلوگیری شود. 30 دقیقه که گذشت احساس عجیبی بهم دست می‌دهد، انگار گوشم بی‌حس و سبک شده است و به وضوح با بقیه‌ی بدنم فرق دارد. در این مدت دقت که می‌کنم می‌توانم در تاریکی صدای مکیده شدن خون و جایگزین شدنش با خون تازه را بشنوم و همه‌ی تغییراتی را که در بدنم رخ می‌دهد با جزئیات کامل احساس کنم. در واقع بعد از همین اولین تجربه‌ی زالو انداختن است که می‌توانم با گوش چپم صداهایی را بشنوم که پیش‌تر قادر به شنیدن‌شان نبودم. دیگر این شد عادتم و هر چند وقت یک‌بار به دلایل گوناگون زالو انداخته‌ام و این کار لذت‌بخش‌ترین کار جهان است. به خصوص اگر بتوانم یکی از زالوهای باد کرده را که مادر می‌گذاردشان توی نمک یا الکل بدزدم و زیر پایم له کنم. زالو که بترکد قطعاً خونش خون من است و می‌رود به خورد خاک.
سفارش:2
باقی مانده:4