تب 1793

48,000 تومان

معرفی کتاب تب 1793

کتاب تب 1793 نوشته‌ی لاری هالس اندرسون رمانی‌ست خواندنی که تاکنون موفق به دریافت جوایز بسیاری شده است. این اثر معروف و پرفروش داستان دختر جوانی را به تصویر می‌کشد که در یک تابستان گرم متوجه گسترش بیماری خطرناک و کشنده‌ای به نام تب زرد می‌شود و ورق زندگی‌اش برمی‌گردد.

درباره‌ی کتاب تب 1793:

در روزهایی که ویروس کووید 19 کل جهان را فراگرفته است و مردم با مشکلات زیادی روبه‌رو هستند، بدون شک خواندن کتاب تب 1793 (Fever 1793) برایتان جذاب خواهد بود، زیرا داستان این کتاب درباره‌ی گسترش بیماری تب زرد بین سال‌های 1793 تا 1822 در شهرهای بندری ایالات متحده آمریکاست؛ بیماری مخوف و ترسناکی که در یک دوره‌ی زمانی خاص تلفات زیادی را به همراه داشت.

ماتیلدا دختر جوانی است که زندگی‌اش در کنار مادر و پدربزرگ و کار در قهوه‌خانه خانوادگی‌شان می‌گذرد. او روزهای گرم تابستان را در انتظار رسیدن فصل زمستان سپری می‌کند، اما ناگهان شهر زیبایش را بیماری تب زرد فرا می‌گیرد و مرگ را با خودش به همراه می‌آورد.

در این شرایط رویاهای ماتیلدا رنگ و بوی دیگر می‌گیرند؛ رویای تلاش برای زنده ماندن و ساختن یک زندگی تازه! این کتاب ماجرای تاریخی و واقعی دوران سیاه آمریکا در قرن 18 را به تصویر می‌کشد.

در انبار موجود نمی باشد

شناسه محصول: 9786229588949 دسته: , , , , , برچسب: ,
توضیحات

تب 1793

نویسنده
لوری هالس اندرسن
مترجم
محسن خادمی
نوبت چاپ 2
تعداد صفحات 300
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1400
سال چاپ اول ——
موضوع
داستان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786229588949
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “تب 1793”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

پذيرفتن

58,000 تومان

معرفی کتاب پذیرفتن

کتاب پذیرفتن شامل مجموعه‌ای از اشعار زیبا و پراحساس گروس عبدالملکیان است. مرگ درون مایه‌ی اصلی کتاب حاضر است و شاعر با سرودن اشعاری لطیف و فلسفی آن را به تصویر درآورده است.

درباره‌ی کتاب پذیرفتن

گروس عبدالملکیان یکی از شاعران پرآوازه‌ی دوران معاصر است که احساسات و اندیشه‌های خود را در اشعارش بازگو می‌کند. یکی از درون‌مایه‌های اصلی در آثار این شاعر خوش‌نام ایرانی مرگ‌اندیشی است و به نوعی می‌توان در اکثر اشعار او ردپای مرگ را دید. اما شاعر در کتاب پذیرفتن با سرودن اشعاری عاشقانه و لطیف با مرگ مواجه می‌شود و از پذیرفتن مرگ به‌عنوان یک امر قطعی در زندگی سخن می‌گوید. شاعر در این کتاب، در مقایسه با آثار قبلی خود، نگاهی عمیق‌تر و فلسفی‌تری به مرگ دارد و همین امر این اثر را از اشعار دیگر او متمایز می‌کند. کتاب پذیرفتن سروده‌ی گروس عبدالملکیان توسط نشر چشمه برای دوستداران این شاعر جوان ایرانی منتشر شده است.
سفارش:1
باقی مانده:2

جاودانگان

72,000 تومان

معرفی کتاب جاودانگان

کتاب جاودانگان، داستان گوتیک و ترسناک رضا جولایی، در مورد بازرسی است که برای رسیدگی به شکایات اهالی یک قصبه‌ی دورافتاده، به آنجا فرستاده می‌شود. مرد که در بدو ورود، این روستا را متروک و یخ‌زده می‌یابد، از روی ناچاری به قصر اشراف‌زاده‌ای پناه می‌برد و مجبور می‌شود مدتی در آنجا بماند. اما در این قصر مرموز چنان اتفافات عجیب و غیرعادی‌ای رخ می‌دهد که بازرس به تردید و وحشت می‌افتد.

درباره‌ی کتاب جاودانگان

ماجرای کتاب جاودانگان، نوشته‌ی رضا جولایی، از این قرار است که مأمور عدلیه‌ای برای رسیدگی به شکایات اهالی یک قصبه‌ی بسیار دور، راهی آنجا می‌شود. اهالی از اشراف‌زاده‌ی روستایشان شکایت کرده‌اند و از دولت خواسته‌اند به داد آن‌ها برسد. بازرس قبلی هرگز بازنگشته و هیچ خبری هم از او نیست. این مرد برای بررسی اوضاع و همین‌طور یافتن نشان همکارش به روستا می‌رود. او به‌محض آن‌که از کالسکه پیاده می‌شود، می‌فهمد که هیچ جنبنده‌ای در این قصبه نیست. هوا به‌شدت سرد و برفی است. مرد مستأصل به در چندین خانه می‌کوبد ولی هیچ‌کس در را به روی او نمی‌گشاید. بازرس متعجب می‌شود که اگر کسی در آنجا ساکن نیست پس چه کسی شکایت کرده است. در همین اثنا، مردی مرموز خود را به بازرس می‌رساند و به او می‌گوید که می‌تواند شب را در قصر اشراف‌زاده‌ی روستا سر کند. این شاهزاده و خانواده‌ی او افرادی نجیب هستند و قصرشان هم گرم است و از او پذیرایی خواهند کرد. بازرسی از روی ناچاری با این مرد مرموز همراه می‌شود و به قصر می‌رود؛ جایی در دامنه‌ی کوه، سرتاسر پوشیده از برف و یخ. شاهزاده به گرمی از او استقبال و پذیرایی می‌کند، ولی بازرس کم‌کم می‌فهمد که به‌ جایی عادی وارد نشده. آدم‌های آنجا شبیه اشباح هستند، مثل او غذا نمی‌خورند و در اتاق‌هایشان گرگ نگه می‌دارند. بازرس دچار واهمه می‌شود، اما راه برگشتی ندارد. طوفان و بوران مسیر روستا را بسته و او لاجرم باید مدتی در این قصر بماند...

عکاسی برای تماشا

14,000 تومان
آنچه در این کارگاههای آموزشی دریافتم، این واقعیت بود که به رغم تلاش رو به رشد دانشجویان در راستای به نمایش گذاردن آثار خود برای تأمین اهداف شغلی، آنها غالبا دانشگاه را در حالی ترک می کنند که یا تجربه کافی در مورد عرضه آثار خود به دست نیاورده اند یا اساساً فاقد دانش مورد احتیاج برای ارائه آثار خویش به شکلی حرفه ای هستند. بنابراین، هدف من به تحریر درآوردن کتابی بوده است که در قالب یک راهنمای عملی برگزاری نمایشگاه، بتواند به هر عرضه کننده بالقوه اندکی تسلط بر جریان امور را ببخشد.  

زیبایی شناسی قرآن

24,000 تومان
کتاب حاضر به عنوان منبع کمک‌درسی علوم بلاغت در مقطع کارشناسی رشته علوم قرآن و حدیث تدوین شده است. امید است علاوه بر دانشجویان و طلاب علوم دینی، سایر علاقه‌مندان نیز از آن بهره‌مند شوند.

فهرست:

فصل اول: پیشینه زیبایی‌شناسی قرآن فصل دوم: زبان قرآن از دیدگاه زیبایی‌شناسی فصل سوم: از لفظ تا حقیقت فصل چهارم: ذکر و حذف مسندالیه فصل پنجم: ویژگیهای فصاحت و بیان فصل ششم: تشبیه و جایگاه آن در قرآن فصل هفتم: استعاره و جایگاه آن در قرآن فصل هشتم: مجاز فصل نهم: زیبایی‌شناسی مجازهای قرآن فصل دهم: کنایه و نقش آن فصل یازدهم: کنایه در قرآن فصل دوازدهم: بدیع فصل سیزدهم: آیه‌ها و آرایه‌ها فصل چهاردهم: آرایه‌های آوایی فصل پانزدهم: آرایه‌های معنایی

پسرکی با پیژامه‌ی راه‌راه (کپی)

13,000 تومان
رمان «پسرکی با پیژامه‌ی راه‌راه» نوشته‌ی جان بوین به روزگار سیاه تاریخ می‌پردازد و درباره انسان‌هایی حرف می‌زند که باید بین قربانی و ظالم بودن یکی را انتخاب کنند. حد وسط و راه نجاتی وجود ندارد. برنو‌نه ساله به خاطر شغل پدرش مجبور می‌شود همراه اعضا خانواده خانه‌شان را در برلین رها کنند و به جایی دورافتاده بروند. در طرف دیگر، پسری با پیژامه‌ی راه راه در اردوگاه نازی در لهستان زندانی شده. از خانواده‌اش جدا شده و غذایی برای خوردن ندارد. دو کودک در دو جای متفاوت فکر می‌کنند بدبخت‌ترین انسان‌های روی زمین هستند. اما زندگی آن‌ها را در موقعیت دشوار «انتخاب» قرار می‌دهد. در بخشی از رمان می‌خوانیم: «آرام راهش را گرفت و از پله‌ها بالا رفت، یک دستش به نرده بود، و از خود می‌پرسید آیا خانه‌ی جدید در جا و مکان جدید، آن‌جا که کار جدید باید آغاز می‌شد، چنین نرده‌ی خوبی خواهد داشت که مثل همین یکی بشود ازش سُر خورد. چون نرده‌های این خانه از همان طبقه‌ی بالا تا کف زیرزمین کشیده می‌شد. همان اتاق بالایی که اگر روی نوک پاهایش بلند می‌شد و قاب پنجره را سفت می‌چسبید می‌توانست سراسر برلین را ببیند و برونو هیچ‌چیز را بیشتر از این دوست نداشت که در طبقه‌ی بالا سوار آن نرده شود و تا آن سر خانه سُر بخورد و توی راه صدای ویژویژ از خود دربیاورد. از طبقه‌ی بالا سُر می‌خورد تا طبقهٔ بعدی، همان جا که اتاق پدر و مادرش و حمام بزرگ قرار داشت تا جایی که به هر صورت قرار نبود او در آن‌جا باشد. سُر می‌خورد تا طبقهٔ دیگری که اتاق خود و همچنین گرتل قرار داشت با آن حمام کوچک‌تر، حمامی که قرار بود بیشتر از آن‌که باید از آن استفاده کند.»

ته جدولی‌ها 4/ راز چشم شاهین

165,000 تومان

برشی از متن کتاب

جلوی چشممان کامیون گنده ای ظاهر شد و پشت سرش یک جرثقیل آمد. پشتشان هم شش یا هفت تا ون آمدند. همه شان وسط حیاط مدرسه. دقیقا جلوی زمین فوتبال نگه داشتند. فوری یک عالمه متخصص و آدم فنی پیاده شدند. مثل ارتشی ها بودند. استبان و خرونیمو هم سریع رسیدند. جوری با آن متخصص ها صحبت می کردند که انگار کل عمرشان همدیگر را می شناسند. خرونیمو با غرور زیاد گفت: «دیدید عجب چیزی است؟ ابر فناوری به سویالاچیکا رسیده! آینده این است! چشم شاهین!» فلیپه آب دهنش را قورت داد و گفت: «دارم می بینم.» استبان گلویش را صاف کرد و جوری شروع کرد به حرف زدن که انگار سر کلاس علوم است: «این یک جور سامانه ی داده ورزی است که موقعیت توپ را در هر تصویر به صورت سه تعدی محاسبه می کند. بعد، با استفاده از قوانین فیزیک و از طریق دست کم دو تا دوربین که هم زمان یک تصویر را ثبت کرده اند، موقعیت های گوناگون پردازش شده را می گذارد وسط تا مسیری را که توپ طی کرده و همچنین برهم کنش این عوامل در زمین بازی را بازسازی کند.» همه مان جوری بهش نگاه می کردیم که انگار ژاپنی حرف می زند، مسئول های فنی بدون اینکه حتی یک ثانیه لفتش بدهند، با تمام سرعت شروع به کار کردند. ما هم طبیعتا مجبور شدیم از زمین فوتبال برویم بیرون. آلیسیا اعتراض کرد: «این جوری که نمی شود تمرین کرد.» ولی کسی بهش توجهی نکرد. همه داشتیم به متخصص ها و جرثقیلی نگاه می کردیم که داشتند چشم شاهین معروف را رویش کار می گذاشتند. اولش بالای سر هر کدام از دروازه ها دو تا جرثقیل پارک کردند. از هر کدام از جرثقیل ها چهار تا دوربین آویزان بود: دو تا بالای تیرک و دو تای دیگر دقیقا جلو و پشت تیرک. از جرثقیل ها یک عالمه سیم رنگ و وارنگ آویزان بود. چند تا متخصص دیگر سیم ها را می بردند سمت یک میز بزرگ نظارت که گذاشته بودندش زیر یک سایه بان سبز. روی میز سه تا کامپیوتر بزرگ یود و سه تا نمایشگر خیلی گنده که تصاویر انیمیشنی دروازه را از زاویه های مختلف پخش می کردند.  
سفارش:0
باقی مانده:1