ترامپ

15,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1

معرفی کتاب ترامپ

کتاب ترامپ دربردارنده‌ی دو سخنرانی آلن بدیو در رابطه با سیاست‌های نگران‌کننده‌ی رئیس جمهور سابق آمریکاست که بعد از روی کار آمدن تمام مفاهیم اصیل سیاست را بر هم زد و احساس ناامیدی و هراس را در دل ملت انداخت. این کتاب در سایت آمازون فروش بالایی داشته است.

درباره‌ی کتاب ترامپ:

ترامپ کیست؟ آیا وی از علم سیاست چیزی هم می‌داند؟ تنها چیزی که او حتی از آن بویی هم نبرده، سیاست است.

او تا قبل از پیروزی در انتخابات فقط ژست افراد سیاستمدار را بازی می‌کرد تا بتواند ملتش را برای جمع کردن رأی فریب دهد. اما پس از آنکه به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد تمام قوانین سیاست را بر هم زد و مردم خودش و برخی ملت‌های دیگر را هم مجبور به پذیرش آن اصول مضحک خود کرد.

آلن بدیو (Alain Badiou) در کتاب ترامپ (Trump) مخاطب اصلی خود را جوانان، مردم آمریکایی نگران و تمام کسانی قرار داده که در دورترین و نزدیک‌ترین نقاط جهان، در ترس و انزجار از دولت ترامپ قرار داشتند.

بدیو در این کتاب سعی دارد تا به آن‌ها این قدرت را ببخشد که فراتر از قوانین و عواطف منفی و منزجرکننده‌ی ترامپ بروند و با دیدی فلسفی افرادی همانند وی را شکست دهند.

ترامپی که بدیو در این کتاب معرفی می‌کند، میلیاردری وقیح و آشفته‌گوست؛ طرف‌دار طرح‌های خشونت‌آمیز و عوام‌ فریبانه است؛ بیشتر از اینکه شبیه سیاستمداری تعلیم دیده باشد، شبیه گانگسترهاست.

او باعث خشونت، فساد، تبعیضِ جنسیتی و تحقیر زندگیِ دشوار میلیون‌ها انسان شده است. او همانند لکه‌ای سیاه بر صورت سیاسی جهان معاصر خواهد ماند.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

ترامپ

نویسنده
 آلن بدیو
مترجم
مریم هاشمیان
نوبت چاپ 2
تعداد صفحات 0
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1392
سال چاپ اول ——
موضوع
علوم سیاسی
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786007405574
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “ترامپ”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

راهنمای نور پردازی

45,000 تومان
این کتاب برای دانشجویان رشته هنر (فیلمبرداری) در مقطع کارشناسی به عنوان منبع اصلی درس «نورپردازی 1» به ارزش 2 واحد ترجمه شده است.

فهرست:

پیشگفتار مقدمه مترجم 1. شناخت فیلم 2. فیلم خام 3. دامنه نوردهی 4. دامنه پذیرش نوردهی 5. دامنه روشنایی (درخشش) 6. ظهور افزوده (پوشینگ) 7. نور دادن امولسیون در لابراتوار 8. نوردهی‌سنجها 9. نسبت نوردهی 10. لنزها 11. کاربرد فیلترها 12. فیلترهای تبدیل‌کننده 13. فیلترهای متوازن‌کننده نور (LB) 14. فیلترهای جبران‌کننده رنگ (CC) 15. جلوه‌های ویژه نورپردازی با نورهای رنگی 16. فیلترهای غبار و پولاریزه 17. حبابهای چراغ 18. چراغهای نورپردازی 19. طراحی نور 20. نسبت نوری 21. حالت نوری فیلمبرداری در استودیو 22. نمای باز 23. نمای متوسط 24. نمای نزدیک (بسته) 25. اصول طراحی نور 26. نورپردازی زاویه باز 27. نورپردازی زاویه بسته 28. نورپردازی از روبه‌رو 29. نورپردازی جانبی 30. نورپردازی انگیزشی فیلمبرداری خارج از استودیو 31. فضای خارجی ـ نماهای باز 32. فضای خارجی ـ نماهای بسته 33. فضای داخلی ـ توازن تنگستن 34. فضای داخلی ـ توازن نور روز 35. فضای داخلی ـ روشنایی لامپ فلوئورسنت 36. فضای خارجی ـ فیلمبرداری شب برای شب روش نورپردازی دستورالعمل محاسبه شدت نور اصلی در برابر نور پرکننده ضمیمه 1: واژه‌نامه ضمیمه 2: فهرست متخصصان گروه فیلمبرداری و مسئولیتهایشان ضمیمه 3: فهرست فشرده واژگان حوزه نورپردازی

اسرار کاخ مارمولک‌زده

30,000 تومان

معرفی کتاب اسرار کاخ مارمولک زده اثر کاتالینا گنسالس بیلار

این کتاب روایت کننده داستانی خواندنی و پندآموز پیرامون شاهزاده کوچکی به نام شاه پور است که در قصری با خانواده اش زندگی می کند و در روزی که قرار است بقیه به شکار ببر سفید بروند او اجازه این کار را ندارد، به همین دلیل خیلی ناراحت است. او ماجرایی شگفت انگیز را تجربه می کند و یاد می گیرد دروغ ها می توانند چقدر تاثیر بدی بر دنیا داشته باشند.
می‌دانید دروغ‌ها کجا زندگی می‌کنند؟

جایی هست که دروغ‌ها تبدیل به واقعیت شوند و برای آدم دردسر درست کنند؟

چطور می‌شود سر از سرزمین دروغ درآورد؟

شاه‌پور جواب این سوال‌ها را ‌خوب می‌داند، بعد از اینکه سفر پرهیجانش را به سرزمین اسرارآمیز دروغ آغاز کرد با هزارویک جور موجود شگفت‌انگیز و ماجرای باورنکردنی روبه‌رو شد. او فهمید که دروغ‌های ریز و درشتی که مردم می‌گویند، تا چه اندازه ممکن است خطرآفرین و مشکل‌ساز باشند.

سفارش:0
باقی مانده:1

مدیریت بحران و رسانه ها

1,850 تومان
این کتاب برای دانشجویان رشته مدیریت دولتی در مقطع کارشناسی به عنوان منبع اصلی دروس «ارتباطات اغنایی» و «مدیریت بحران» و «ارتباطات و افکار عمومی» هر کدام به ارزش 3 واحد تدوین شده است. فهرست پیشگفتار مقدمه فصل اول: رفتار و روندهای ارتباطی آن فصل دوم: هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی بحران فصل سوم: مدیریت بحران فصل چهارم: مدیریت ارتباطات بحران فصل پنجم: رسانه و بحران

پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم

قیمت اصلی: 45,000 تومان بود.قیمت فعلی: 22,000 تومان.

معرفی کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم

جوردی سییرا‌ ای فابرا در کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم داستان پسر نوجوانی به نام فلیپه را به تصویر می‌کشد که مامان و بابای او دست به اعتصاب زده‌اند. به این معنا که دیگر هیچ‌کدام از وظایف پدری و مادری‌شان را انجام نمی‌دهند. متعجب شده‌اید، مگر نه؟! با فلیپه همراه شوید و ببینید چرا و چگونه چنین چیزی رخ داده است...

درباره‌ی کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم

کتابی که پیش روی شماست، به نام پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم (Querido Hijo: Estamos En Huelga) نوشته‌ی جوردی سییرا‌ ای فابرا (Jordi Sierra I Fabra) رمانی برای نوجوانان است. این اثر ذیل مجموعه‌ای به نام پسر عزیزم منتشر شده که در آن، داستان پسری نوجوان به نام فلیپه و چالش‌های او با خانواده، دوستان و مدرسه‌اش روایت می‌شود. پیش از آن که به شما بگوییم ماجرای کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم چیست، اجازه دهید ابتدا شما را با فلیپه آشنا کنیم. فلیپه پسر نوجوانی است که پدر و مادرش از دست کارهای او ذلّه شده‌اند! راستش را بخواهید، فلیپه نه در کارهای خانه کمک می‌کند، نه حتی به امور شخصی خودش رسیدگی می‌کند. هر سال در درس‌هایش تجدید می‌آورد و با همه‌ی این‌ها سربه‌هوا و بی‌مسئولیت هم هست! داستان کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم (We Are on Strike) از آن جا آغاز می‌شود که پدر و مادر فلیپه تصمیم می‌گیرند اعتصاب کنند و کاری به کار پسرشان نداشته باشند. با توجه به این اعتصاب، فلیپه و پدر و مادرش دیگر حقی نسبت به یکدیگر نداشتند؛ فلیپه فقط حق غذا، تخت‌خواب و گاهی یک بوس داشت (چون به هر حال پسرشان بود!)، اما نه هیچ چیز بیشتر... راستش را بخواهید، داستان از چند روز قبل شروع شده بود. درست از همان روزی که پدر و مادر فلیپه با او چنان دعوایی کردند که بیا و ببین. ماجرا همان باید و نبایدهای همیشگی بود. این‌که چرا فلیپه از فرصت‌هایش استفاده نمی‌کند، چرا نمی‌فهمد که اگر همین‌طوری پیش برود، به هیچ جا نخواهد رسید، چرا با بال زدن یک مگس هم حواسش پرت می‌شود. که باید درس بخواند، که فرصت‌ها را از دست ندهد، که همه‌ی کارها را نگذارد برای لحظه‌ی آخر، که تابستان در یک چشم به‌ هم زدن تمام می‌شود و از این‌جور حرف‌ها. حرف‌هایی که هر سال می‌زدند، اما امسال به خاطر دو‌تا تجدید شدَّتَش بیش‌تر بود. اما همان‌طور که احتمالاً خودتان حدس می‌زنید، گوش فلیپه به این حرف‌ها بدهکار نبود که نبود. سه ماه تا امتحانات سپتامبر مانده بود. نمی‌خواست از همین الآن بنشیند سرِ درس و مشق، آخر تازه مدرسه‌اش تمام شده بود. به استراحت نیاز داشت!!... به‌ هر ‌روی، مامان و بابای فلیپه که متوجه شدند او قرار نیست از کارهای بدش دست بردارد، تصمیم گرفتند اعتصاب کنند. می‌پرسید اعتصاب پدر و مادرها دیگر به چه شکل است؟ خب، ما به شما می‌گوییم. اعتصاب یعنی این ‌که دیگر مامان رأس ساعت نُه صبح، فیلیپه را با این بهانه که «اگر زیاد بخوابی، همه‌ی ساعت‌های روزت را از دست می‌دهی» از خواب بیدار نکرد. بعد هم که فلیپه تصمیم گرفت برود فوتبال بازی کند، هیچ مخالفتی با او نداشت. وقتی هم که دید تیشرت فلیپه کثیف، چروک و پُر از لکه است و بوی وحشتناکی هم می‌دهد، خم به ابرو نیاورد. در واقع، قرار بود که مامان تیشرت ورزشی فلیپه را بشوید، اما از آن جا که در اعتصاب به سر می‌برد، این کار را انجام نداده بود و به نظر نمی‌رسید اهمیتی به این موضوع بدهد. البته باید به شما بگوییم که فلیپه هنوز نفهمیده بود چه اتفاقی افتاده. گمان می‌کرد مادرش دچار زوال عقل شده که این چنین نسبت به کارهای فلیپه بی‌تفاوت رفتار می‌کند! فلیپه آنجایی متوجه شد اتفاقی عجیب در حال رخ دادن است که موقع بیرون آمدن از خانه، مادرش هیچ صحبتی با او انجام نداد. در حالت عادی باید با مادرش بحث می‌کرد، تعهد می‌داد که سر‌وقت برمی‌گردد، قسم می‌خورد که خوب رفتار می‌کند، که خودش را توی دردسر نمی‌اندازد، که اگر چراغ راهنمایی برای عابران سبز بود، از خیابان رد می‌شود و یک عالم چیز دیگر. اما این بار زمانی که فلیپه جلوی در و خطاب به مادرش گفت «من رفتم!» مادرش با یک «بسیار خُبِ» ساده و مختصر جوابش را داد. نه هیچ ممانعتی، نه هیچ درس اخلاقی، هیچیِ هیچی. خلاصه این که پدر و مادر فلیپه داشتند در حد المپیک به او بی‌محلی می‌کردند. فلیپه که در ابتدا از شرایط تازه راضی بود، ‌کم‌کم متوجه شد که قضیه‌ی پیش‌آمده چندان هم مطلوب نیست. همین شد که سعی کرد راهی برای شکستن اعتصاب پدر و مادرش بیابد. دوست فلیپه، آنجل، به او گفته بود آن‌هایی که اعتصاب می‌کنند، اول تحت فشار قرار می‌دهند تا بتوانند حقوق‌شان را مطالبه کنند، ولی در نهایت مذاکره می‌کنند،‌ اما به نظر نمی‌رسید که پدر و مادر فلیپه قصد مذاکره داشته باشند... پس آن روز کی می‌رسید؟ طاقت فلیپه طاق شده بود... بد نیست اشاره کنیم که زیمنا مایر تصویرگری کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم را بر عهده داشته است. مجموعه‌ی پسر عزیزم به چندین زبان ترجمه شده؛ این کتاب را در ایران، زهرا سادات جد‌غریب به فارسی برگردانده و نشر کتاب چ (واحد کودک و نوجوان نشر چشمه) آن را ذیل مجموعه‌ی داستان‌های ونوشه به انتشار رسانده است. گفتنی‌ست چاپ نخست این کتاب در زمستان 1398 صورت گرفته است.

در پی فضیلت: تحقیقی در نظریه اخلاقی

236,000 تومان
این کتاب مشهورترین اثر مک اینتایر، فیلسوف اخلاق و سیاست به شمار می رود، که وی در آن به بیان نظریه اصلی خود می پردازد. وی در کتاب خود با ذکر دلایلی بیان می کند که اخلاق نظری و عملی در غرب در نابسامانی شدید به سر می برد و این امر تا حدی ناشی از لیبرالیسم فردگرایانه در عصر روشنگری و مدرنیسم است. کتاب در پی فضیلت را تاکنون 55 تن از فلاسفه معاصر، مرور، تقریر و تلخیص کرده اند و 22 تن نیز رویکرد و نقد و شرح بر آن نوشته اند. امروزه این کتاب به عنوان یکی از متون درس فلسفه اخلاق در دانشگاههای معروف دنیا معرفی و تدریس می شود.  

ماتيلدا

قیمت اصلی: 320,000 تومان بود.قیمت فعلی: 245,000 تومان.

در بخشی از کتاب ماتیلدا می‌خوانیم

زنگ تفریح، خانم هانى یک‌راست به دفتر خانم ترانچبول رفت. به‌شدت هیجان‌زده بود! کمى پیش‌تر با دختر کوچولویى برخورد کرده بود که داراى هوش و استعدادى استثنایى بود؛ یا به‌نظر او این‌طور مى‌آمد. البته هنوز فرصت نکرده بود دقیقاً به میزان هوشش پى بِبرد، با وجود این، آن‌قدر تجربه داشت که بفهمد در چنین مواردى نباید دست روى دست گذاشت. فکر مى‌کرد مسخره است چنان کودکى را در جایى که امکان پیشرفت ندارد، به اَمانِ خدا رها کرد! معمولاً خانم هانى از مدیر مدرسه وحشت داشت و زیاد دور و بَرش آفتابى نمى‌شد. امّا در آن لحظه احساس مى‌کرد آماده است با هر خطرى روبه‌رو شود! درِ دفتر ترسناکش را زد. صداى غُرّشِ بَم و هولناک خانم ترانچبول بلند شد: «بیا تو!» خانم هانى رفت تو. امروزه بیش‌تر مدیرهاى مدرسه‌ها را با توجه به ویژگى‌هاى مثبت‌شان انتخاب مى‌کنند. آن‌ها شرایط کودکان را درک مى‌کنند، بچه‌ها را از تهِ دل دوست دارند، دلسوز و مهربان هستند، با انصافند و واقعاً به امرِ آموزش علاقه‌مندند. امّا خانم ترانچبول...، دریغ از آن‌که یکى از این ویژگى‌ها را داشته باشد! و خدا مى‌داند چه‌طور خود را در این سِمَت جا زده بود! گذشته از همه‌ى این‌ها، زن بسیار قوى و با ابهّتى بود! ظاهراً زمانى ورزشکار مشهورى بود و حتى حالا هم ماهیچه‌هاى پهلوانانه‌اى داشت! این ماهیچه‌هاى قوى در گردنِ کلفت، شانه‌هاى بزرگ، مچِ دست‌هاى عضلانى و ساق پاهاى قدرتمندش به‌خوبى دیده مى‌شد. هرکس چشمش به خانم ترانچبول مى‌افتاد، احساس مى‌کرد او مثل آب خوردن مى‌تواند میله‌هاى آهنى را خم و دفتر قطور راهنماى تلفن را از وسط نصف کند! متأسفانه در چهره‌اش هم هیچ نشانى از زیبایى یا سرزندگى دیده نمى‌شد. چانه‌اى لجوج و سرسخت، دهانى بى‌رحم و چشمانى ریز و خودپسند داشت.
سفارش:0
باقی مانده:1