ترجیح می دهم که نه

134,500 تومان

کتاب «ترجیح می دهم که نه» دربردارندۀ داستان «بارتلبی محرّر» هرمان ملویل و سه جستار فلسفی دربارۀ آن است توسط پویا رفویی به فارسی برگردانده شده است. در واقع این کتاب با جمع آوری دیدگاه های چندی از فیلسوفان معاصر چاپ شده است.

ژیل دلوز، فیلسوف فرانسوی در مقاله خود با عنوان «بارتلبی، یا یک فرمول» به این داستان هرمان ملویل پرداخته است.
«ژاک رانسیر» در مقاله دوم با عنوان «دلوز، بارتلبی و فرمول» به بررسی و تشریح بیشتر نظر دلوز دربارۀ این داستان پرداخته است.
مقالۀ سوم این کتاب، «بارتلبی، یا در باب حدوث» است که در آن جورجو آگامبن وجوه دیگری از این داستان را بررسی کرده است.

«بارتلبی محرر» داستان مردی است که می تواند به راحتی و باخونسردی «نه» بگوید. او فردی است که برای کار تحریر یا رونویسی در یک دفتر ثبت اسناد استخدام شده است و رفتاری متفاوت و خاص دارد. او در برابر بسیاری از درخواست هایی که از او می شود تنها یک پاسخ دارد: «ترجیح می دهم که نکنم.»

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

ترجیح می دهم که نه

نویسنده هرمان ملویل
مترجم پویا رفویی
نوبت چاپ 13
تعداد صفحات 192
نوع جلد شوميز
قطع رقعی
سال نشر —–
سال چاپ اول 1402
موضوع
داستان فلسفی
نوع کاغذ ——
وزن 500 گرم
شابک
9786008957188

 

توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “ترجیح می دهم که نه”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

جامعه شناسی پست مدرنیسم

250,000 تومان
اسکات‌ لش‌ جامعه‌شناسی‌ پست‌مدرنیسم‌ را در وهله‌ اول‌ به‌ این‌ قصد نوشته‌ است‌ که‌ به‌ شیوه‌ ماکس‌ وبر از مدرنیسم‌ و مدرنیته‌ و پست‌مدرنیسم‌ «نمونه‌های‌ ایده‌آلی‌» به‌دست‌ دهد. و باز به‌ همین‌ شیوه‌ «پیوندهای‌ گزیده‌» آن‌ها را با ساختارهای‌ اقتصادی‌ ـ اجتماعی‌ بنمایاند و نیز با استعانت‌ از شیوه‌ مارکس‌، به‌ تحولاتی‌ بپردازد که‌ در صورت‌بندی‌های‌ اقتصادی‌ ـ اجتماعی‌ جوامع‌ غربی‌ رخ‌ داد و منجر به‌ شکل‌گیری‌ این‌ «پارادایم‌»های‌ فرهنگی‌ شد. «اسکات‌لش‌» تمایزی‌ می‌گذارد بین‌ مدرنیسم‌ و پست‌مدرنیسم‌ به‌ لحاظ‌ تفکیک‌ و تفکیک‌زدایی‌، به‌ این‌ معنی‌ که‌ در مدرنیسم‌ بین‌ حوزه‌های‌ مختلف‌ جامعه‌، تفکیک‌، رخ‌ می‌دهد و حوزه‌های‌ اخلاقی‌، اجتماعی‌، فرهنگی‌، اقتصادی‌ از هم‌ جدا می‌شوند و به‌ استقلال‌ می‌رسند. سپس‌ در پست‌مدرنیسم‌ این‌ حوزه‌ها دوباره‌ درهم‌ می‌شوند و به‌ قول‌ بودریار، درهم‌ فرو می‌ریزند و تفکیک‌زدایی‌ می‌شوند. کتاب‌ جامعه‌شناسی‌ پست‌مدرنیسم‌ به‌ زودی‌ توسط‌ انتشارات‌ ققنوس‌ منتشر خواهد شد.

ولادیمیر پوتین کیست

85,000 تومان
سیاستمداران دیکتاتور زاده نمی‌شوند، بلکه دیکتاتور می‌شوند. پوتین به روایت پوتین در آستانۀ به قدرت رسیدن پوتین که بود و به چه کسی تبدیل شد؟ این کتاب بنا دارد به پرسش نخست پاسخ دهد. عمدۀ کتاب‌هایی که این روزها دربارۀ پوتین منتشر می‌شوند، می‌کوشند به پرسش دوم پاسخ دهند یعنی پاسخ به کیستیِ پوتینِ دیکتاتور. غرضِ این کتاب اما به کلی متفاوت است. نویسنده کوشیده است پوتین را از تولد تا آستانه تبدیل شدن به پوتینی که اینک دیگر می‌شناسیم بررسی کند: پوتینی که هنوز پوتین نشده است یا به زبانی دقیق‌تر: ولادیمیر از پوتین می‌گوید؛ یعنی از پوتینی که نوید می‌دهد یا پوتینی که در راه است. خواننده در سطر به سطر این کتاب درگیر یک ارزیابی است. ارزیابیِ دیکتاتوری در پرتو نخستین ادعاهایش. این‌که او چه در سر داشته است، یا با چه دعاوی‌ای به قدرت رسیده است، تصویر دقیقی از زاده شدن، تحولات و تبدیل شدن به یک دیکتاتور عرضه می‌کند.

کتاب تئوری بنیادی هنر تئاتر

335,000 تومان
معرفی کتاب تئوری بنیادی هنر تئاتر در بخش اول این کتاب دیوید مگارشک سیستم آموزش بازیگری استانیسلاوسکی را در بوته نقد قرار می دهد. بخش دوم دربردارنده تئوری بازیگری استانیسلاوسکی است؛ مجموعه ای از اصول و قواعدی که زمینه ی شناخت ماهیت هیجانات و سرشت واقعی احساسات و همچنین دستیابی به حالت خلاق ذهنی را به منظور موفقیت بازیگر بر روی صحنه و کارگردانی صحیح صحنه فراهم می آورند و نگاهی نو به فنون بازیگری می اندازد. استانیسلاوسکی از طریق بررسی تجربیات خود در مقام هنرپیشه و تحلیل معروف ترین نقش های خود، به ارائه ی قوانین تکنیک بازیگری و تعلیم و تربیت هنرپیشگان و کارگردانان می پردازد. در بخش سوم و چهارم نیز اخلاق تئاتری و بدیهه سازی به سبک استانیسلاوسکی از زبان دیوید مگارشک نقل می شوند. .

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

آیا قیام کردن بی‌فایده است؟ (گزیده‌ای از کوته‌نوشت‌ها، درس‌گفتارها و گفت‌وگوها)

96,000 تومان

معرفی کتاب آیا قیام کردن بی‌فایده است؟ (گزیده‌ای از کوته‌نوشت‌ها، درس‌گفتارها و گفت‌وگوها)

«…اخلاقیات نظری من «پاداستراتژیک» است: احترام گذاشتن هنگامی که یک تکینگی قیام می‌کند و سازش‌ناپذیربودن به‌مجرد آن که قدرت امر عام و جهان‌شمول را زیر پا می‌گذارد.
انتخابی ساده اما کاری دشوار چون باید همواره اندکی در زیر تاریخ مترصد آن چیزی بود که تاریخ را برهم می‌زند و آن را منقلب می‌کند، و باید اندکی در پس سیاست هشیار آن چیزی بود که باید سیاست را بی‌قیدوشرط محدود کند.
روی‌هم‌رفته کار من این است؛ من نه اولین نفرم نه یگانه کسی که چنین می‌کند. اما من این کار را برگزیده‌ام». آیا قیام‌کردن بی‌فایده است؟ از دو مجموعه تشکیل شده است.
بخش نخست شامل کوته‌نوشت‌ها و گفت‌وگوهایی است که مستقیماً به انقلاب سال ۱۳۵۷ ایران مربوط‌اند و در همان بحبوحه انجام گرفته‌اند.
بخش دوم شامل یک کوته‌نوشت («در باب نوعی اخلاق ناخرسندی») و دو درس‌گفتار («روشن‌نگری چیست؟» و «انقلاب چیست؟») است که هرچند به مسئله‌ی انقلاب ایران نمی‌پردازند اما چندان هم بی‌ربط نیستند.
آیا قیام کردن بی‌فایده است؟ (گزیده‌ای از کوته‌نوشت‌ها، درس‌گفتارها و گفت‌وگوها) - انتشارات نی

الگوی ارتقای سرمایه فرهنگی در ایران

17,000 تومان
اصطلاح سرمایه فرهنگی را اولین بار پی‌یربوردیو (١٩٣٠-٢٠٠٢) به ادبیات علوم اجتماعی و انسانی وارد کرد. بوردیو متفکری است که موضوع نابرابری فرهنگی و اجتماعی از اهتمامات جدی او بود. بوردیو سرمایه فرهنگی را به سه بخش تقسیم می‌کند: ١-سرمایه تجسم یافته یا مجسم که با کالبد و بدن فرد مرتبط است و به صورت مهارت و تربیت در فرد دیده می‌شود. ٢-سرمایه عینیت یافته که به صورت کالاهای فرهنگی چون تصاویر، کتاب‌ها، کامپیوتر و هنر بروز می‌کند. ٣-سرمایه نمادی شده که از طریق مدارک واقعی و دیگر شواهد پایگاه فرهنگی بازنمایی می‌شود. هرچند برخی دیگر از دانشمندان اظهار می‌کنند سرمایه فرهنگی جزئی از سرمایه اجتماعی است و اعضای یک اجتماع با پذیرش مبادلات فرهنگی، پیوندهای اجتماعی را نیز توسعه می‌دهند، اما بوردیوی فرانسوی چندان قائل به این امر نیست. آنتونی گیدنز می‌گوید که شیوه‌های گفتاری و رفتاری کودکان طبقه اجتماعی و خانوادگی فرو دست، به ویژه کودکان گروه‌های اقلیت قومی، با شیوه‌های گفتاری و رفتاری مسلط در مدرسه مغایر است. اگرچه نظریات مطرح شده در زمینه سرمایه فرهنگی در جهت ایجاد تمایز و تولید نابرابری است، دانشگاه می‌تواند شرایطی یکسان فراهم کند تا هر کسی بنابر استعداد و توانایی خود از آن بهره برد. دکتر رضا صالحی امیری استاد و مدرس دانشگاه پیش از این آثاری همچون «آسیب شناسی فرهنگی در ایران»، «مفاهیم و نظریه‌های فرهنگی»، «دیپلماسی فرهنگی» و «حاشیه نشینی و اسکان غیر رسمی» را در کارنامه تاْلیف‌های خود در نشر ققنوس دارد.