تمثیل
55,000 تومان
مجموعه مكتبها، سبكها و اصطلاحهاي ادبي و هنري كه اين كتاب يكي از آنهاست دربرگيرنده حدود سي كتاب مستقل از هم است كه از ميان كتابهاي مجموعه the critical idiom برگزيده شدهاند. اين كتابها به مقولههاي گوناگوني ميپردازند: برخي به نهضتها و جنبشها و مكتبهاي ادبي، برخي به انواع ادبي و برخي به ويژگيهاي سبكي و مانند اينها.
خاستگاه تمثيل بيشتر فلسفه و كلام است تا ادبيات. تمثيلها اغلب مذهبياند. اما تمثيل از آغار نسبت نزديكي با روايت داشته است. همه اديان ابراهيمي و بسياري از اديان شرقي كاملترين بيان خود را در قصه يافتهاند يا به عبارت ديگر در روايت.
قصهها انتقال مييابند، نخست شفاهي يا در قالب آييني، و سرانجام بعضا به صورت مكتوب. قصه نميتوانسته بدون تفسير شكل بگيرد و منطقي است كه فرض كنيم، از اعصار پيش از تاريخ، قصه و تفسير با هم بودهاند. قصه از يك واقعيت تاريخي سرچشمه ميگيرد.
فقط 1 عدد در انبار موجود است
تمثیل
نویسنده | جان مککوئین |
مترجم | حسن افشار |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 98 |
قطع و نوع جلد | رقعی شومیز |
سال انتشار | 1389 |
شابک | 9789642130917 |
وزن | 0.125 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
مقدمهای بر روش تحقیق در علوم انسانی
من و تو
در بخشی از کتاب من و تو میخوانیم
با بازوهایی حلقهزده دور چوباسکیها ساک کفشها در دست و کولهپشتی به دوش، مادر را دیدم که دور میزد. با او خداحافظی و صبر کردم تا بیامو روی پُل ناپدید شود. مستقیم به سمت خیابان ماتزینی رفتم. ساختمان رای را رد کردم. در پنجاهقدمی خیابان لانا سرعتم را کم کردم. قلبم بهشدت میزد. دهانم تلخ بود؛ انگار یک رشته مس لیس زده باشم. آنهمه بار جلوِ حرکتم را میگرفت و درون کاپشنم مثل سونا شده بود. وقتی به تقاطع رسیدم، سرم را به گوشهی دیگر چرخاندم. آن انتها، روبهروی کلیسایی مدرن، یک مرسدس شاسیبلند بود. السیا رونکانتو، مادرش، سومرو و اسکار توماسی را دیدم که داشتند چمدانها را در صندوقعقب جا میدادند. یک ولوو با یک جفت چوباسکی روی سقفش کنار شاسیبلند ایستاد و ربکاردو دوبوسز از آن خارج شد و از کنار بقیه گذشت. کمی بعد پدر دوبوسز هم خارج شد. خودم را عقب کشیدم، روبهروی دیوار. به چوباسکیها تکیه دادم و کاپشنم را باز کردم. مادر السیا و پدر دوبوسز داشتند چوباسکیها را روی سقف مرسدس محکم میکردند. السیا و اسکار توماسی با موبایل حرف میزدند. سومرو میپرید و ادای مشت زدن به دوبوسز را درمیآورد. مدتی طول کشید تا آماده شوند. مادر السیا از دست بچههایی که کمک نمیکردند، عصبانی بود. سومرو روی سقف ماشین پرید تا چوباسکیها را بررسی کند و سرانجام راه افتادند. در طول مسیر در تراموا با آن چوبها و کفشهای اسکی، فشرده میان کارمندان کتوشلواری، مادران و بچههایی که به مدرسه میرفتند، احساس حماقت میکردم. میشد چشمهایم را ببندم و خیال کنم در تلهکابینم. بین السیا، اسکار توماسی، دوبوسز و سومری. میتوانستم بوی کرهی کاکائو را از میان کرمهای برنزکننده بشنوم. میخندیدیم و با هُل دادنِ همدیگر از کابین بیرون میآمدیم.شخصیت رنسانس… ویلیام شکسپیر
دکتر محمد مصدق: سرگذشت سیاسی
معرفی کتاب دکتر محمد مصدق: سرگذشت سیاسی
دکتر محمد مصدق: سرگذشت سیاسی - انتشارات نی
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.