تمساحی زیر پوستم

20,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1
قسمت هایی از کتاب تمساحی زیر پوستم (لذت متن)
 کاش می توانستم، کاش می توانستم درباره ی حباب آبی چیزی نگویم، حباب آبی ای که از توی قاب عکس بزرگ روی دیوار می زند بیرون. توی عکس فقط من هستم و دریا. دریای جنوب آن قدر آبی است که حباب، بدون این که کسی شک کند، خودش را توی آن استتار کرده است.
حالا اما مثل تصویری سه بعدی یواش یواش از آن جدا می شود و می آید طرفم و برعکس حباب قرمز، که وحشیانه حمله کرد، به نرمی دریچه اش را باز می کند و مرا می بلعد…
بیست و پنجم اسفند هشت، نه یا ده سال پیش است؛ از آینه ی ماشین تسبیح سیاهی آویزان است که وقتی میدان تجریش را دور می زنیم شروع می کند به رقصیدن. دست من روی دنده، زیر دست اوست.
شیشه را می کشد پایین و می گوید «به همین زودی هوا داره گرم میشه.» نزدیکی های خیابان دولت، وقتی فقط پانزده ثانیه مانده چراغ سبز شود، سرش را بر می گرداند طرف من، چند لحظه خیره می شود به صورتم و دوباره زل می زند به روبه رویش. بعد چراغ سبز می شود، دنده را می گذارد یک و تیک آف می کشد.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

تمساحی زیر پوستم

نویسنده
 پانیذ هدایتی
مترجم
—-
نوبت چاپ 2
تعداد صفحات 80
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1399
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786220105787
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “تمساحی زیر پوستم”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

تندباد

18,000 تومان

معرفی کتاب تندباد

لوران گوده در کتاب تندباد، شما را با شخصیتی مواجه می‌کند که به خاطر فساد، تلخی و رنجی که در پیرامونش وجود دارد از زندگی به تنگ آمده و مدام مشغول روایت از جهان خشنی است که او را دربرگرفته و به قول خودش «دوست دارد سیاه و آزاد بمیرد». تندباد (Ouragan roman) رمانی پر از روایت‌های کوچک از محله‌های پست، کشمکش‌ها و تلاش برای حفظ هویت است. راوی مانند قصه‌گویان سیاه پوست قرن نوزدهم مداوم روایت می‌کند و باعث می‌شود شما با قصه‌ها و کلماتش میخکوب شوید. لوران گوده (Laurent Gaude) نویسنده‌ای است که در هر یک از آثارش به گوشه‌ای از جهان می‌رود و با پرداختن به رویدادها، آداب‌ و‌ رسوم، تاریخ و مصیبت‌هایی که انسان‌ ناخودآگاه با آن‌ها درگیر می‌شود، نگاهی از دنیای متفاوت در برابر چشمان شما می‌گذارد. او در این داستان به آمریکا می‌رود و قهرمانانش را از نیواورلئان و لوئیزیانا انتخاب می‌کند، شخصیت‌هایی که خود را رودرروی تندباد کاترینا (اوت 2005) می‌بینند و خط سرنوشت‌شان در تصویری از آخر زمان با هم تلاقی می‌کند. هنگامی که توفان شروع شد بیشتر محله‌های مرفه‌نشین خانه خود را تخلیه کردند، اما ساکنان سیاه پوست بخش‌های فقیر در خانه‌های خود ماندند چون نه وسیله‌ای برای فرار داشتند و نه تمایلی، چرا که زندگی برای آن‌ها در جای دیگر بی‌معنا بود. گوده که پس از این فاجعه بسیار دگرگون شده بود، تصمیم گرفت عکس‌ها و مقاله‌هایی از روزنامه‌های آن روزها را گردآوری کند. او در برنامه‌ای تلویزیونی می‌گوید که عکس زن سیاه‌ پوستی که پرچم امریکا را بر شانه حمل می‌کند از یکی از همین عکس‌ها زاده شده است. او به دنبال شخصیتی بود که لبریز از خشم و نفرت است و اضافه می‌کند «برای من جالب است که در چنین مواقعی آتش‌سوزی جنگل‌ها، زمین لرزه‌ها، فوران آتشفشان‌ها انسان پی می‌برد که نیروی حاکم بر این سیاره هم تراز قدرت او نیست و چیزی مبهم و ژرف وجود دارد که بشر واقعاً در برابر آن حقیر است. این‌که غرور انسان در چنین لحظه‌هایی خرد می‌شود و از بین می‌رود واقعاً جالب است.» بسیاری از استعاره‌های رمان برگرفته از تورات هستند، از جمله کشتی نوح در دل توفان و سیلاب و هرگونه ارجاع به کتاب‌های مقدس ناخواسته و غیر عمد بوده و نویسنده هیچ علاقه‌ای نداشته که مفاهیم دینی را وارد چهارچوب داستان کند. در بخشی از کتاب تندباد می‌خوانیم: به خیابان‌های شهر نگاه می‌کند که دارند خالی می‌شوند و به مردمی که دسته‌ دسته می‌دوند و خانه‌ها را ترک می‌کنند و می‌داند که جایی برای او نخواهد بود. پدرها را می‌بیند که ماشین‌ها‌ را پر از بار می‌کنند و بنزین ذخیره برمی‌دارند، مادرها را می‌بیند که با قیافه‌های درهم‌ کشیده برای چندمین‌ بار از بچه‌ها‌شان می‌پرسند که آیا قمقمه‌ها را پر کرده‌اند یا نه، همه را نگاه می‌کند و می‌داند که جزء آن‌ها نیست. او می‌ماند چون ماشینی ندارد، چون نمی‌داند کجا برود و خسته است. می‌ماند، شهر در تب‌ و تاب است و او جزء شهر نیست. مردم می‌ترسند، عرق‌ می‌ریزند و هول برشان داشته که یک دقیقه را هم هدر ندهند، ولی او با آن‌ها نیست. واقعاً نمی‌ترسد، به مرگ فکر نمی‌کند، فقط فکر می‌کند که این هم یک امتحان است، امتحانی سخت. می‌داند که دوباره از پا درمی‌آید، انگار زندگی فقط همین است و او باید تسلیمش شود. به مردها و زن‌هایی که می‌روند نگاه می‌کند و به محله‌ی نکبت‌بارش برمی‌گردد، سرافکنده برمی‌گردد. خیابان‌های این‌جا آرام‌تر از مرکز شهرند. کسی در جنب‌ و جوش نیست. باز خیابان‌های پهن و فقیرانه‌ای را می‌بیند که حتی خانه‌ها‌شان هم خسته به ‌نظر می‌رسند و بی‌اختیار صدای چکشِ قاضی را می‌شنود. باد بلند می‌شود. توفان نزدیک می‌شود و مثل همیشه قسمت آن‌هاست، قسمت بدبخت و بیچاره‌های درمانده، فقط مال آن‌ها. موقع پرداخت صورت‌ حساب به ‌نظرش می‌رسد که زن جوان طور عجیبی نگاهش می‌کند. شاید از این‌که آدمی عادی دیده جا خورده است. حتماً با خودش فکر کرده بود که مسافر اتاق 507 مردی است بدبخت، معتادی که بیرون‌ کردنش به این راحتی‌ها نخواهد بود. « از مینی‌بار استفاده کردید؟» اشاره می‌کند که نه و بعد اضافه می‌کند، «فقط یک تماس تلفنی داشتم.» زن درحالی‌که با اخم به صفحه‌ی کامپیوتر زل زده تصدیق می‌کند. رسیدش را چاپ می‌کند و می‌گیرد طرفش. او نگاه می‌کند. مدت مکالمه مشخص است: یک دقیقه و پنج ثانیه. خنده‌اش می‌گیرد. یک دقیقه و پنج ثانیه. زمان خیلی کمی بود برای بیرون کشیدنش از آن اتاق. شماره گرفته بود. به رغم سال‌های سپری‌شده هنوز شماره را از بر بود. فکر کرده بود خودش گوشی را برمی‌دارد یا این‌که باید پیغام بگذارد. برای شنیدن صدایش سر از پا نمی‌شناخت، ولی صدای بچگانه‌ای جواب داده بود. لحظه‌ای مکث کرده و بعد گفته بود «سلام، اسمت چیست؟» پسر بچه‌ی آن‌ طرف خط با اطمینان جواب داده بود «بایرون.» پرسیده بود «رز آن‌جاست؟» بچه انگار مردد بود. با صدای اخم‌آلودی جواب داده بود «مامانم؟» گفته بود «آره، به مامانت بگو من دارم می‌آیم.» بچه حرفش را بریده بود، «شما؟» شرم عجیب و خاصی سرتاپایش را گرفته بود. «کینو برنس.» و تکرار کرده بود «به‌اش بگو من دارم می‌آیم.» و گوشی را گذاشته بود. یک دقیقه و پنج ثانیه. حالا دوباره به این لحظه‌ها فکر می‌کند و نیروی تازه‌ای در وجودش ریشه می‌دواند. ضربان رگ‌هایش را حس می‌کند. عجله دارد. عجله دارد که این چند صد کیلومتر را طی کند و برود، آن‌قدر برود تا به او برسد، عجله دارد که پشت فرمان ماشینش بنشیند و بدون خوردن و نوشیدن براند، چهار‌صد کیلومتر براند. عجله دارد. این بی‌قراری از کی سراغش نیامده بود؟

پوست در برابر پوست: خوانش جنایات و مکافات

280,000 تومان

معرفی کتاب پوست در برابر پوست: خوانش جنایت و مکافات

کتاب پوست در برابر پوست نوشته‌ی امیر نصری، به بررسی رمان جنایت و مکافات اثر فئودور داستایوفسکی می‌پردازد. نصری در این کتاب خوانشی فلسفی از رمان داستایوفسکی را ارائه می‌کند و به تحلیل و بررسی جزئیات و زمینه‌های فکری این رمان برجسته می‌پردازد. دیدگاه نویسنده در این کتاب ما را در فهم بهتر روایت کمک کرده و نگرشی نو را در مطالعه رمان به دست ما می‌سپارد.

درباره‌ی کتاب پوست در برابر پوست

در دنیای حاضر نظرات اندیشمندان در قالب مقالات منتشر می‌شود و فرم متنی آرای فیلسوفان شکلی تک‌بعدی به خود گرفته است؛ اما با بررسی تاریخ فلسفه ما با انبوهی از فرم‌های نوشتاری فیلسوفان روبه‌رو می‌شویم. پس استفاده‌ی فلسفی به هر شیوه‌ی متنی ممکن و حتی درگذشته مرسوم بوده است. می‌توان هر متنی را از نظر فلسفی مورد بررسی قرار داد و با نگرشی ژرف‌تر به جهان‌بینی و گفتمان‌ها و زمینه‌های فکری نویسنده پرداخت. امیر نصری نویسنده‌ی کتاب پوست در برابر پوست، با استفاده از نظریاتی درباره‌ی بررسی رمان‌هایی که دارای مضامینی فلسفی هستند، روایت جنایت و مکافات را از زاویه دیدی متفاوت نگاه می‌کند. او با استفاده از سه نظریه‌ی «فلسفه به‌منزله‌ی ادبیات»، «فلسفه‌ و ادبیات» و «فلسفه‌ی ادبیات» که هرکدام نگرشی نو به متن هستند سعی در پرداختن به رمان جنایت و مکافات دارد. نویسنده با توضیح هریک از سه ایده‌ی نظری مذکور سعی می‌کند باب جدیدی را در پرداختن به رمان ایجاد کند. نصری با استفاده از نظر دانتو این نکته را خاطرنشان می‌کند که نباید فلسفه‌ به‌منزله‌ی ادبیات را با نگاهی تقلیل‌گرایانه بررسی کرد؛ بررسی یک اثر فلسفی از دید ادبی صرف نیز ممکن نیست. محتوا و فرم نیز در یکدیگر مؤثرند و در انتقال پیام نقشی مشارکتی را ایفا می‌کنند.پس می‌توان گفت اگر دکارت ایده‌های فلسفی خود را در قالب دیگری بیان می‌کرد و یا اگر افلاطون برای نظریاتش شکلی محاوره‌ای را اتخاذ می‌کرد محتوای کلام آن‌ها نیز با آنچه اکنون می‌بینیم متفاوت می‌شد؛ بنابراین، محتوای فلسفی، فرم نگارش و خوانش متناسب با خودش را می‌طلبد و آثار این دو فیلسوف به هنگام بدل شدن به مقاله‌ای فلسفی دست‌کم بخشی از ویژگی‌های خود را از دست می‌دهند. حال آیا می‌شود به رمان و به‌طورکلی ادبیات به‌منزله‌ی فلسفه نگریست؟! آیا رمان‌نویسان را می‌توان به‌عنوان یک فیلسوف در نظر گرفت؟ البته لازم به یادآوری‌ست دراین‌بین فیلسوفانی همچون سارتر و آلبر کامو به رمان‌نویسی پرداخته‌اند؛ اما می‌توان نویسندگانی را یافت که فیلسوف نبوده‌اند یا دست‌کم خود را به‌عنوان یک فیلسوف تقلی نمی‌کردند، اما فلسفه‌ورزی به شکل واضحی در آثارشان دیده می‌شود. فلسفه ‌ورزی در رمان به رمان‌نویسانِ فیلسوف محدود نمی‌شود و پاره‌ای از نویسندگان غیرفیلسوف نیز در زمان‌هایشان به فلسفه‌ورزی پرداخته‌اند.
سفارش:0
باقی مانده:1

قصه دختراي ننه دريا

95,000 تومان

بخشی از کتاب قصه دخترای ننه دریا

شبا شب نیس دیگه، یخدون غمه عنکبوتای سیا شب تو هوا تار می‌تنه. دیگه شب مرواری‌دوزون نمی‌شه آسمون مثل قدیم شب‌ها چراغون نمی‌شه. غصهٔ کوچک سردی،‌ مث اشک، جای هر ستاره سوسو می‌زنه؛ سر هر شاخهٔ خشک از سحر تا دل شب جغده که هوهو می‌زنه. دلا از غصه سیاس آخه پس خونهٔ خورشید کجاس؟ قفله ــ وازش می‌کنیم قهره ــ نازش می‌کنیم می‌کشیم منتشو می‌خریم همتشو... مگه زوره؟ به‌خدا هیچکی به تاریکی شب تن نمی‌ده موش کورم که می‌گن دشمن نوره، به تیغ تاریکی گردن نمی‌ده.
سفارش:0
باقی مانده:2

وحشت در دبستان شومیان 1/ مدرسه زنده است!

95,000 تومان
توضیحات
«مدرسه زنده است!» جلد نخست از مجموعه «وحشت در دبستان شومیان» است. رمانی تصویری، با متنی ساده که یک فانتزی نو، کمی ترسناک و خیال‌انگیز است. رمان‌های تصویری ساده‌خوان مانند این مجموعه، حتی برای کودکانی که خواندن را به خوبی نیاموخته‌اند هم مناسب است و به خاطر سرعت رخدادها و نوع فونت و تصویرها، سبب بالا رفتن اعتماد به نفس و انگیزه کودکان در خواندن کتاب می‌شود. این مجموعه موضوعی دارد که مسئله‌ی کودکان در این سن است، ترس از مدرسه! «مدرسه زنده است!» داستان پسری به نام سام است که که مامور انتظامات و سالن دبستان شومیان شده است. او متوجه می‌شود که مدرسه‌ای که در آن درس می‌خواند زنده است! و خوراکش هم دانش‌آموزان است. حالا سام باید از خودش و بچه‌های مدرسه دربرابر این مدرسه شیطانی محافظت کند. او با دوستانش لوسی و آنتونیو همکاری می‌کند نا قبل از اینکه خیلی دیر شود این مدرسه ترسناک را متوقف کند.

سام دیگر چاره‌ای ندارد، باید نوار زشتِ نارنجیِ مأمور انتظاماتی‌اش را روی شانه‌اش بیندازد و مطمئن شود همه‌ی بچه‌ها سر کلاس‌هایشان رفته‌اند. او باید از دانش‌آموزها در برابر مدرسه محافظت کند.

مدرسه‌ی هیولایی کِی حمله خواهد کرد؟ آیا سام برای جنگیدن آماده است؟

سفارش:0
باقی مانده:1

افلاطون‌های جوان/ شورش اپیکتتوس

40,000 تومان
کتاب افلاطون های جوان شورش اپیکتتوس نوشته یان مارشان ترجمه فرزانه باقری آتدرسی، پونه تویرسیاری توسط انتشارات هوپا به چاپ رسیده است. موضوع کتاب: کودک و نوجوان، رمان نوجوان، ادبیات داستانی اپیکتتوس در کودکی برده بود. اگرچه او چلاق بود اما آزادترین مرد در شهر رم به شمار می‌آمد. می‌گویند حتی از امپراتور هم شادتر بود. او حرف‌های جالبی برای گفتن داشت. معتقد بود انسانی که واقعاً آزاد باشد ثروتمند نیست، بلکه شکست‌ناپذیر است.

من داناي کل هستم

130,000 تومان

معرفی کتاب من دانای کل هستم اثر مصطفی مستور

کتاب من دانای کل هستم نوشته ی مصطفی مستور مجموعه ای از هفت داستان کوتاه است: چند روایت معتبر درباره ی سوسن من دانای کل هستم مغول ها و ما ادریک ما مریم ملکه الیزابت مشق شب دوزیستان محور تمام این داستان ها عشق است. داستان من دانای کل هستم که نام این مجموعه نیز از آن برداشته شده است درباره ی یک نویسنده است که با جهان داستانش آنقدر همذات پنداری می کند که خود را مسئول اتفاقات داستان می داند: "در اینجا من می گویم چه می شود چه نمی شود حتی یونس هم نمی تونه از فرمان من سرپیچی کنه. ببینم تو تا حالا چیزی از انواع روایت، زاویه دید و تکنیک های داستان نویسی شنیده ای؟ جهت اطلاعت باید یگم این داستان به روایت دانای کل نوشته شده و در این داستان من دانای کل هستم." مصطفی مستور نویسنده ای ایرانی است که در میان علاقه مندان به کتاب و رمان طرفداران زیادی دارد. این نویسنده علاوه بر رمان و داستان کوتاه ، چند نمایشنامه و ترجمه و پژوهش نیز در آثار خود دارد. او همچنین موفق به دریافت جوایزی شده است: برگزیده بهترین رمان سال های ۷۹ و ۸۰ جشنواره قلم زرین برای رمان روی ماه خداوند را ببوس برگزیده بهترین رمان سال ۱۳۸۲ جایزه ادبی اصفهان برای رمان استخوان خوک و دست های جذامی برندهٔ لوح تقدیر از نخستین مسابقه داستان نویسی صادق هدایت