تمساحی زیر پوستم

20,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1
قسمت هایی از کتاب تمساحی زیر پوستم (لذت متن)
 کاش می توانستم، کاش می توانستم درباره ی حباب آبی چیزی نگویم، حباب آبی ای که از توی قاب عکس بزرگ روی دیوار می زند بیرون. توی عکس فقط من هستم و دریا. دریای جنوب آن قدر آبی است که حباب، بدون این که کسی شک کند، خودش را توی آن استتار کرده است.
حالا اما مثل تصویری سه بعدی یواش یواش از آن جدا می شود و می آید طرفم و برعکس حباب قرمز، که وحشیانه حمله کرد، به نرمی دریچه اش را باز می کند و مرا می بلعد…
بیست و پنجم اسفند هشت، نه یا ده سال پیش است؛ از آینه ی ماشین تسبیح سیاهی آویزان است که وقتی میدان تجریش را دور می زنیم شروع می کند به رقصیدن. دست من روی دنده، زیر دست اوست.
شیشه را می کشد پایین و می گوید «به همین زودی هوا داره گرم میشه.» نزدیکی های خیابان دولت، وقتی فقط پانزده ثانیه مانده چراغ سبز شود، سرش را بر می گرداند طرف من، چند لحظه خیره می شود به صورتم و دوباره زل می زند به روبه رویش. بعد چراغ سبز می شود، دنده را می گذارد یک و تیک آف می کشد.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

تمساحی زیر پوستم

نویسنده
 پانیذ هدایتی
مترجم
—-
نوبت چاپ 2
تعداد صفحات 80
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1399
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786220105787
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “تمساحی زیر پوستم”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

بازي بي گناهان

20,000 تومان
کتاب «بازی بی‌گناهان» نوشته رائول ارخمی، نويسنده‌ی مطرح آرژانتينی معاصر است. او هر چند در بوينس‌آيرس به دنيا آمده اما سال‌هايی را در بارسلون اسپانيا زندگی کرده است. این رمان سال ۲۰۰۸ منتشر شده و جايزه‌ی معتبر بهترين رمانِ سياهِ اسپانيا را هم از آن خود کرده است. اين اثر قصه‌ی عجيبی دارد. کارمند وزارت دادگستری به ‌واسطه‌ی احساسِ حضورِ روحِ يک زن در اطرافش دوباره پرونده‌ی مرگِ او را مرور می‌کند و شخصاً تصميم می‌گيرد دريابد چه در پسِ کشف‌وشهودِ عجيبش پنهان شده است. اين لحظه‌ای ا‌ست که قرار است واقعيتی به‌شدت متفاوت و جان‌دار کشف و روايت شود. واقعيتی که در آن انبوهی از آدم‌های رده‌بالا حضور دارند که شايد دست‌شان به خون آغشته باشد يا... قصه روايتی مملو از تصوير و اتفاق دارد و ماجراها از چند زوايه روايت می‌شوند. هر چند نويسنده از تکنيک‌های ادبيات معمايی و پليسی استادانه استفاده کرده اما رمانِ او اثری‌است تلفيقی از چند ژانر ادبی. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «اسم من خوان مانوئل گالوان است، قاضی هستم. البته فعلاً. مسیرم را مثل بقیه با دادن حکم های تندوتیز باز کردم اما بالاخره پذیرفتم که چیز ها همان طورند که هستند و نمی شود عوض شان کرد. حالا فقط گه گاه یک جرقه ی عصیان یا بی صبری فوری که بخواهد مسیر روزمره ای را که به سوی هیچ می رود به هم بریزد، خودی نشان می دهد. بیست و هشت اکتبر خوابش را دیدم. ممکن نیست تاریخ آن خواب یا چهره ی زن را فراموش کنم. به من لبخند می زد و با دستش همان علامتی را نشان می داد که ماریلا دخترم چند روز قبل برای این که به همه توضیح بدهد چندساله شده است، از آن استفاده کرد. چهار انگشت چاقالو ی ماریلا، چهار انگشت کشیده، شاید به خاطر سایه ها، متعلق به زن مُرده.»

شاخ

30,000 تومان

در بخشی از کتاب شاخ: مجموعه داستان پیوسته می‌خوانیم

دورتادورمان پر شده بود از پوست‌تخمه. با پوتین کمی پخش‌شان کردم. پارچ آب را برداشتم و چند قلپی خوردم و نشستم روی کیسه‌شن‌ها. پکی به سیگار زدم و با چشم دنبال مرغه گشتم. پشت تانکر، با پا خاک را جابه‌جا می‌کرد و دنبال چیزی می‌گشت. خروسه از چاله‌ی جلو تانکر آب می‌خورد. سیراب که شد باز سینه جلو داد و قبراق راه افتاد. نگاهی به اطرافش کرد و دوید طرف مرغه. مرغه هفت‌هشت متری دور شد و رفت زیر تویوتای ستوان. خروسه باز خیز برداشت و رفت سمت ماشین. مرغه آمد پای تپه. خروسه قدم‌زنان رفت طرفش. مرغه فاصله گرفت و دور شد. ‌رفت نزدیک تانکر. خروسه دوید و نوکی به گردنش زد. مرغه پرید و بال‌بالی کرد و رفت زیر تانکر. خروسه ایستاده بود و نگاه می‌کرد. مرغه انگار که توی باغ نباشد شروع کرده بود با پا زیرش را تمیز می‌کرد. خروسه همان‌طور ایستاده بود. چند قدمی نزدیک شد و باز ایستاد. مرغه گرفتار تمیزکاری بود. چند قدم دیگر هم جلو رفت مرغه چرخیده بود و به چیزی نوک می‌زد. خروسه دوید و گردنش را گرفت. مرغه کمی جلو رفت. خروسه چرخید و سوارش شد. با‌هم جابه‌جا شدند. خروسه پس‌ِ گردنش را گرفته بود و ول نمی‌کرد. باز جابه‌جا شدند. خروسه سوار بود. تکان‌تکانی داد و پسِ ‌گردن را ول کرد. مرغه دوید و چند قدمی دور شد. خروسه همان‌جا ایستاده بود و نگاه می‌کرد؛ درست مثل بچه‌پرروها. پوست‌تخمه‌ای که مزه‌اش را گرفته بودم پف کردم بیرون و تخمه‌ی دیگری انداختم دهنم. کمی آب خوردم. ساعت نداشتم و نمی‌دانستم چه‌قدر از پستم مانده. خسته شده بودم و گرما داشت نم‌نم اذیت می‌کرد. سیا برای تحویل پست معمولاً کمی دیرتر می‌آمد. پتو تکانی خورد و ستوان از سنگر زد بیرون. سرش را عینهو گاو انداخت پایین و یک‌راست رفت و سوار ماشین شد. اَن‌آقا باز پر‌رو شده بود. اشتباه کردم، نباید تحویلش می‌گرفتم. منتظر شد تا سیا بیاید. سیا لیوان چایی به‌دست آمد بیرون.
سفارش:0
باقی مانده:1

زخمی

45,000 تومان

معرفی کتاب زخمی

اردل از یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان ادبیات معاصر ترکیه به شمار می‌رود. او در کتاب زخمی به روایت سرگذشتِ مردی مبارز و نستوه پرداخته که به علت فعالیت‌های سیاسی - اجتماعیِ رادیکال خود، مدتی را در حبس می‌گذراند. از در نگارش این رمان از تجارب شخصی خویش در زندان‌های ترکیه بهره گرفته است. لازم به ذکر است که اثر پیش رو، پس از انتشار اولیه به جایزه‌ی ادبی «اورهان کمال» رسید.

درباره کتاب زخمی

کشور ترکیه، و پیش از آن، امپراتوری عثمانی، در سده‌ی اخیر در کانون آن دسته از حوادث تاریخی‌ای واقع بوده که به عمده‌ی تحولات بنیادین در جغرافیای خاورمیانه منتهی شدند. برای شناخت این حوادث و تحولات، می‌‌توان به متون تاریخی بسیاری مراجعه کرد؛ آثاری تحقیقی که برای استفاده‌ی پژوهشگران به رشته‌ی تحریر درآمده‌اند. اما راهی بهتر، راهی میان‌بُر، نیز وجود دارد، که از طریق آن می‌توان به شناختی دقیق از جامعه‌ی ترکیه دست یافت. این راهْ مطالعه‌ی آثار ادبیات معاصر ترکیه است، خصوصاً آثاری که در حیطه‌ی ادبیات داستانی به نگارش درآمده‌اند. کتاب زخمی (Yaralisin) که هم‌اینک نسخه‌ی الکترونیک آن پیش روی شماست، یکی از بهترین آثار ادبی‌ای‌ به شمار می‌رود که با عطف توجه به تحولات تاریخی، سیاسی و اجتماعی مهم در مرزهای ترکیه به رشته‌ی تحریر درآمده است. این اثر خواندنی که اول‌بار در سال 1973 به انتشار رسید، توسط اردل از نگاشته شده است؛ نویسنده‌ای برجسته که همچون بسیاری از همتایان و همکاران ترکِ خود در سده‌ی اخیر، بخش اعظمی از عمر را به فعالیت‌های رادیکالِ سیاسی و اجتماعی اختصاص داد، و در این راه هزینه‌های گزافی را نیز متحمل شد؛ از جمله زندانی و شکنجه شدن در یکی از بدنام‌ترین زندان‌های کشور ترکیه. کتاب زخمی بر اساسی همین تجربه‌ی دهشتناک نوشته شده است. شخصیت اصلی این اثر، مردی میان‌سال است که در اثرِ پاره‌ای از فعالیت‌های سیاسی علیه حکومت، دست‌گیر شده و به زندان می‌افتد. عمده‌ی وقایع داستانِ کتاب زخمی در زندان می‌گذرد. این رمان، برخلاف داستان‌های کلاسیک، پیرنگ منسجم و پیچیده‌ای ندارد. به واقع، آن‌چه در این اثر مهم است، نه قصه و داستان، بلکه موقعیت‌هاست. صفحاتی از کتاب را که ورق می‌زنیم، به سرعت درمی‌یابیم که اردل از قصه‌ی چندانی برای بازگفتن ندارد. اما در عوض، خرده‌روایت‌های گزارش‌گونه‌ی بسیاری در چنته دارد، که جملگیِ آن‌ها برآمده از تجارب زیسته‌ی خود او می‌باشند؛ خرده‌روایت‌هایی که مخاطب را به طور مستقیم با آنچه روزگاری در زندان‌های ترکیه گذشته، آشنا می‌سازند. اردل از در کتاب زخمی به روشنی نشان داده که آدمیزاد در ددمنشی و خباثت، به چه مقام شامخی می‌تواند نائل آید! شخصیت‌های کتاب او را می‌توان در دو گروه تقسیم‌بندی کرد: یکی گروه زندانیان، و دیگری گروهِ زندان‌بانان. آنچه در بیشتر صفحاتِ رمان روایت شده، ظلم و اجحافِ گزافی‌ست که گروه اول به واسطه‌ی گروه دوم متحمل می‌شود. به قول یاشار کمال، ناقد برجسته‌ی ترک که مقدمه‌ای خواندنی بر کتاب زخمی نگاشته، در رمانِ از شاهد فرایندی هستیم که طی آن، آدمیان به پیچ و مهره‌های دستگاهِ ظلم و سرکوب بدل می‌شوند؛ فرایندی مکانیکی که با تهی ساختنِ روحِ انسان از آرمان‌های اخلاقی، وی را به جانوری درنده تبدیل می‌کند، جانوری که اگر پایش بیفتد، در دریدن گلوی هم‌نوع خویش نیز لحظه‌ای درنگ نمی‌کند... کتاب زخمی توسط علیرضا سیف‌الدینی به زبان فارسی ترجمه شده و از سوی نشر چشمه در اختیار مخاطبین علاقه‌مند قرار گرفته است. لازم به ذکر است که نسخه‌ی صوتی این اثر نیز، در سایت و اپلیکیشن کتابراه موجود است.

آخرين روياي فروغ

140,000 تومان
کتاب «آخرین رویای فروغ» نوشته‌ی سیامک گلشیری، نویسنده و مترجم ایرانی است. گلشیری رمان‏‌های بسیاری نوشته که بعضی از آن‏‌ها از پرخواننده‌‏ترین رمان‏‌های ایرانی‌اند و جوایز متعددی را از آن خالق خود کرده‌اند. او در جایی گفته که دوست دارد در آثارش ناظر مطلق باشد و بگذارد تنها صدای شخصیت‏‌هایش به گوش خواننده برسد. گلشیری در رمانی که پیش روی شماست، به‌‏خوبی این شگرد را به کار گرفته است. آدم‏‌های داستان در شبی طولانی، در موقعیتی ناب و بحرانی، در کنار هم قرار می‌‏گیرند و بی‌‏آن‏که قصدش را داشته باشند، به حرف می‏‌آیند؛ حرف‏‌هایی که شاید هرگز در زندگی روزمره و ملال‏‌آورشان به زبان نیاورده‌‏اند. سیامک گلشیری در این رمان تماما نمایشی، تصویری محض از انسان‏‌هایی به تماشا می‌گذارد که سرشار از عشق و نفرت‌‏اند؛ عشق‌‏هایی که گمان می‌‏کنند هرگز به آن دست نیافته‌‏اند و نفرتی که گاهی احساس می‏‌کنند قلب و روح‏شان را احاطه کرده است. در بخشی از رمان می‌خوانیم: «داشتم خیلی آهسته می‌راندم. نگاهم به دیوار ویلایی بود که از جلوش رد می‌شدیم/ می‌خواستم همین‌جا توی ماشین قضیه را تمام کنیم. دوست نداشتم بیشتر از این کش پیدا کند. آذر گفت، خودش هم که می‌خواست، نباید می‌آوردنش. اگه یه ذره عقل توی کله‌هاشون بود، نباید قبول می‌کردن با این حال بیارنش این‌جا.»
سفارش:0
باقی مانده:1

مثل عکسی سیاه و سفید: 100 نامه‌ی فرانسوآ تروفو

39,000 تومان

در بخشی از کتاب مثل عکسی سیاه و سفید می‌خوانیم

روبر عزیزم؛ از هسدن که برگشتم هر دو‌تا نامه‌ات به دستم رسید. برسون را دیدم. آدم فوق‌العاده‌ای‌ است. دیروز، یعنی یکشنبه شب، با ژاکلین رفتیم تماشای فیلمِ وارث در سینمای اگریکولتور. بعد هم رفتیم به خانه‌اش و باهم شام خوردیم. پدر و مادرش رفته‌اند به سفری یک‌هفته‌ای و ما هم تقریباً هر شب داریم باهم شام می‌خوریم. تا ساعت یکِ صبح داشتیم بحث می‌کردیم و بعد هم خسته و درب‌وداغان به خانه برگشتم. ژانین خاطراتِ یک فریب را بهش قرض داده. باور کن خیلی گرفتار شده‌ام ولی حواسم به کارهای تو هم هست و حتماً روزنامه‌ها و مجله‌ها را برایت می‌فرستم؛ دلم می‌خواهد بخوانم‌شان. هرجورشده باید این مجله‌ها را بخرم و البته برای تو هم بفرستم. صد فرانک هم می‌گذارم کنارِ نامه‌ی بعدی که به دستت می‌رسد. ژرالد هم دیگر حاضر نیست پا توی خانه‌ات بگذارد؛ چون ساس‌ها خانه را گذاشته‌اند روی سرشان. اگر یک‌ذره عقل توی کله‌ات پیدا می‌شد باید به همه‌ی فرش‌ها و روزنامه‌ها گوگردی چیزی می‌زدی و هر هفته هم کفِ اتاق را درست‌وحسابی ضدعفونی می‌کردی. اگر این کارها را کرده بودی الان می‌شد آن‌جا زندگی کرد. به‌هرحال هر کاری که خودت صلاح می‌دانی بکن. کارم این‌قدر زیاد شده که رسماً دارم خُل می‌شوم. دیروز ناهار را با آریان پاته و میشل مور خوردم. باید مقاله‌ای درباره‌اش بنویسم؛ چهار پنج مقاله‌ی دیگر هم هست: درباره‌ی کشیش روستا و عکس و تلفن و مقاله‌ای درباره‌ی مور و یک قرار ملاقات و بحث و سخنرانی در فوبورگ، و تازه بعدِ همه‌ی این‌ها باید گزارشی هم برای اِل بنویسم. راستش خودم هم نمی‌دانم با این‌همه کار باید چه کنم. تازه باید جواب نامه‌ی شُنیل را هم بدهم. نامه‌ای هم باید به آندره بازَن بنویسم. به‌نظرم دو روزی با ل. برویم پیشِ بازَن. خانه‌اش پانزده‌کیلومتری پاریس است.

خاکستر و خاک

10,000 تومان

معرفی کتاب خاکستر و خاک اثر عتیق رحیمی

عتیق رحیمی بی تردید مهم ترین نویسنده ی معاصر افغانستان در جهان است. او هم به فارسی می نویسد، هم فرانسه. هم فیلم می سازد، هم عکس می گیرد. هم انبوهی جوایز سینمایی دارد، هم جایزه ی ادبی معتبر گنکور را. سال های زیادی است که در فرانسه زندگی می کند. رمان کوچک «خاکستر و خاک» که در سال 1999 منتشر شده، نقطه ی جهش او به شمار می آید. اثری که درسال 2004 نیز به وسیله ی خودش تبدیل به فیلم شد و جوایز فراوانی به دست آورد. رمان داستان پدربزرگی است به همراه نوه اش که خانه ی روستایی شان طی بمباران نیروهای روس با خاک یکسان و نابود شده و حالا او و نوه منتظر کامیونی هستند تا آنها را پیش پسر پیرمرد ببرد؛ در یک معدن زغالسنگ دورافتاده... یک پلات قدرتمند برای روایت تراژدی زیستن در افغانستان جنگ زده.
رمانی که فراتر از بسیاری آثار بومی این منطقه خود را مطرح می کند و مخاطبان جهانی بی شماری به دست می آورد. عتیق رحیمی در این رمان حیرت انسانش را مقابل این حجم از تراژدی به تصویر می کشد.
عتیق رحیمی، زاده ی ۲۶ فوریه ۱۹۶۲ در کابل، نویسنده و کارگردان فارسی زبان افغانستانی-فرانسوی است. او در ۱۰ نوامبر ۲۰۰۸ جایزه ی معتبر گنکور را برای رمان سنگ صبور کسب کرد.
او در زمان جنگ های داخلی افغانستان در سال ۱۹۸۴ در حالی که در سن ۲۲ سالگی به پاکستان گریخت و پس از درخواست پناهندگی از سفارت فرانسه به پاریس رفت.رحیمی پس از ورود به فرانسه، در دانشگاه رووان به تحصیل ادبیات مدرن فرانسه پرداخت و پس از آن مدرک دکترایش را در رشته ی سینما از سوربون دریافت کرد. او نخستین رمان خود به نام خاکستر و خاک را...