تناردیه را من کشتم

110,000 تومان

زنانگی مرز باریك و ناپیدایی است كه تا زن نباشی و خودت را درون آن محصور نبینی حسش نمی‌كنی. آن‌قدر ناپیداست كه گاهی ناخواسته از آن رد می‌شوی،‌ بی‌اعتنا به بهایی كه باید بابتش بپردازی، هرآنچه داری،‌ شاید همۀ زندگی‌ات را.

در كتاب تناردیه را من كشتم اثر عترت اسماعیلی، كه به تازگی روانه بازار شده، زن‌ها هركدام در مقطعی از زندگی‌شان خواسته‌اند یا مجبور شده‌اند از دایرۀ امن خود بیرون بیایند، تا از مرزی كه آن‌ها را از دنیای اطرافشان جدا كرده است رد شوند. روایت همۀ این گذرها در همۀ داستان‌ها در دنیای واقعی رخ نمی‌دهد،‌ و هستند زن‌هایی كه فقط در رؤیاهایشان همان می‌شوند كه می‌خواهند.

فضای متفاوت هركدام از قصه‌ها نشان می‌دهد نویسنده قصد دارد ما را با دنیایی چند بعدی آشنا كند، كه در هر بعد از آن زن‌ها بابت از مرز گذشتنشان بهای خاص خود را می‌پردازند.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

تناردیه را من کشتم

نویسنده
عترت اسماعیلی
مترجم
——-
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ١١٢
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٤٠٢
سال چاپ اول ——
موضوع
——
نوع کاغذ تحریر
وزن ١٣٧ گرم
شابک
9786226662444
توضیحات تکمیلی
وزن 0.137 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “تناردیه را من کشتم”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

با عزیزجان در عزیزیه

11,000 تومان
عزیزیه نام منطقه وسیع در مکه است که کاروان‌های ایرانی اغلب در آن‌جا اسکان می‌یابند. راوی با لحنی طنزآمیز و بی‌غرض به شرح ماجرای سفر خود و عزیزجان و چند پیرزن می‌پردازد که مدت یک ماه در کنار هم به سر می‌برند.
سفر از فرودگاه مهرآباد و با درود و سلام و اهلاً و سهلاً مرحبا شروع می‌شود و با اقامت در مدینه و مکه و بیتوته و انجام مناسک حج تمتع ادامه می‌یابد. داستان شرح سفری‌ست که در آن ارزش‌های انسانی محک می‌خورد و نویسنده درک خود از انسان و زندگی را بیان می‌کند. در کتاب «با عزیزجان در عزیزیه» مثل اغلب داستان‌های فرخنده آقائی، ارجاع مکان‌ها و زمان‌ها واقعی ا‌ست و به خواننده حس حضور می‌دهد تا در تجربه‌ای خاص سهیم شود. در قسمتی از کتاب می‌خوانیم: چهار هم‌اتاق هر کدام روی تخت خود نشسته بودند و پرتقال‌ها را به طرف هم پرت می‌کردند. خانم مدبری با عصایش پرتقال‌ها را به طرف دیگران می‌فرستاد و آن‌ها با پایشان پس می‌فرستادند. زن‌ها از اتاق‌های دیگر جمع شده بودند کنار در و هرکدام کسی را تشویق می‌کردند و دست می‌زند. بیشتر طرفدار خانم مدبری بودند ... نقدی بر این کتاب

حیرانی

32,000 تومان
«هرکس اینجا عاشق بشود سنگ می‌شود.» داستانی از عاشقیت و دلدادگی. اما چرا او سنگ نشده؟ دختر در پاسخش گفت چون خود دیو سیاه عاشق اوست و سنگش نکرده. جوان پرسید چرا نگریختی؟ دختر گفت چون پابند این‌جاست و جوان بیشتر از پیش عاشقش شد و گفت چه باید بکنم ای عشق؟ دختر به حسرت از گل سرخی گفت در دل غاری که با بوییدنش طلسمشان می‌شکند. جوان عزمش را جزم کرد و دختر پای چشمه نور به انتظار ماند. جوان از بادستان و خارستان و مارستان و تشستان گذشت و به غار دیو سیاه رسید و با او جنگید که ما تنها صداش را شنیدیم. صدای غرش آسمان و جرقه‌های نوری که چشم را آزار می‌داد. ناگاه نعره‌های دیو با فریاد دلخراشش خاموش شد و چشمان نگران دختر برفی که به انتظار نشسته بود به وحشت باز شد. سکوت و سیاهی همه جا را گرفت. کم کمَک از دل تاریکی صحنه نور سرخی سوسو زد. تکثیر شد، آینه پشت آینه، شد جو باریکه‌ای سرخ و کوچک، رسید به پای چشمه نور و آن هم سرخ شد. آنگاه... محمد علی سجادی نویسنده و کارگردان سینمای ایران این بار داستانی را نقل می‌کند که حیرانی نامیده‌اش. حیرانی از سرنوشت و تقدیر در دل طوفان حوادث این روزگار... . داستان حیرانی سال‌ها در انتظار انتشار باقی ماند تا در اردیبهشتی از انتظار به شکوفه بنشیند. سجادی پیش از این در سال ١٣٨٩ رمان «با نوشته کشتن» را منتشر کرده بود.

درماندگی بزرگ ما

29,000 تومان
در یکی از روزهای سرد زمستان، دو دوست قدیمی در کنار هم بر سر تپه‌ای در میان ابرها ایستاده‌اند. در برابرشان دریای سیاه است، و پشت سرشان استانبول با هزار خاطره و رؤیا. هر دوی آن‌ها در آن لحظه به یک چیز فکر می‌کنند: به کسی که حالا در دوردست‌ها روزگار می‌گذراند. چتین در سکوت به اندر نگاه می‌کند و همان پرسشی را که در دل دارد در چشمان او می‌بیند: آیا نهال هم به ما فکر می‌کند؟ پیش از این‌که تمام کوهستان در میان تودۀ سفید مه فرورود، دو دوست، دست در گردن هم، از شیب تپه پایین می‌آیند. نامه‌ای که اندر همان شب برای نهال می‌نویسد با این جملات به پایان می‌رسد: «چتین و اندر هنوز درون آن مه درانتظار تو هستند، در انتظار تو هستند، در انتظار تو هستند...» درماندگی بزرگ ما چهارمین رمان نویسندۀ جوان باریش بیچاکچی است که موفقیت‌های بزرگی برای او به ارمغان آورده است. این رمان، که در سال ۲۰۱۱ فیلمی نیز بر اساس آن ساخته شده است، روایت رفاقت‌های دیرپای دو مرد میانسال در شهر کودکی‌شان آنکاراست، شهری که به‌راستی می‌توان بیچاکچی را نویسنده‌ای برخاسته از آن دانست. داستان با ورود نهال به زندگی دو دوست آغاز می‌شود، دختری جوان که در حقیقت خواهر کوچک‌تر ِفکرت دوست دوران کودکی آن‌هاست و بناست به‌اجبار مدتی با این دو دوست هم‌خانه شود. اما ورود نهال ِجوان زندگی دو مرد را بیش از آنچه تصور می‌کردند تحت تأثیر قرار می‌دهد.

روزگار سپری‌شده خانم گادنی

4,200 تومان
روزگار سپری‌شده خانم گادنی پیرزنی سالخورده پس از مرگ دختر بیمارش مدتی با خانواده پسرش زندگی می‌کند . اما به علت ناسازگاری ، او را راهی خانه سالمندان می‌کنند . نگاه متفاوت خانم گادنی به اشیاء و آدم‌ها ، درونگرایی او و زبان طنزگونه‌اش روایت اصلی اثر است که در لایه‌های زیرین روایت سوم‌شخص با ظرافت خاصی پنهان مانده است . پل بیلی در سال ١٩٦٧ بخاطر نگارش این کتاب موفق به دریافت جوایز « سامرست موام » شد . او این رمان را در ٢٨ سالگی نوشت و جامعه ادبی دهه ٦٠ انگلستان را با شهرت زودهنگامش متوجه خود کرد . او در به تصویر کشیدن شخصیت‌‌های میانسال و پیر نبوغ منحصر به فردی دارد . قلم او با ظرافت تمام هزارتوی اندیشه و به‌ویژه احساس‌ها و عواطف این شخصیت‌ها را واکاوی می‌کند . « فیث گادنی » شخصیت اول کتاب در این رمان خود را در محیطی پر از شایعه ، بدگویی ، اجبار به جمع‌گرایی و رفتارهای کلیشه‌ای می‌یابد . همه از او می‌خواهند به وضع موجود عادت کند و اعتراضی نداشته باشد . او خود را در این میان تنها و غریبه حس می‌کند . اما جالب اینجاست که چندان تلاش نمی‌کند تا خود را با گروه هماهنگ کند بلکه . . . . شعله آذر مترجم این کتاب ، پیش از این دو اثر از هارولد پینتر به نام‌های « خیانت و دو نمایشنامه دیگر » و « پیشخدمت » را ترجمه کرده است .

سرگذشت ندیمه

280,000 تومان
داستان سرگذشت ندیمه پس از ترور رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا به ضرب گلوله و به قتل رساندن همه اعضای کنگره انقلابی در کشور رخ می‌دهد. قانون اساسی رسمی کشور لغو می‌شود و حکومتی تمامیت‌خواه و مسیحی به نام گیلاد شکل می‌گیرد. مرزهای کشور بسته می‌شود. راه فراری وجود ندارد. زنان هدف اصلی ظلم حکومت محسوب می‌شوند و حقوق و آزادی‌های فردی آنان به شدت نقض می‌شود. آن‌ها اجازه کار در خارج از خانه، مالکیت دارایی‌های خود، و ارتباط با دیگران را طبق قانون جدید از دست می‌دهند و بر اساس وضعیت تأهل و باروری خود مورد سنجش قرار می‌گیرند. در این وضعیت دیکتاتوری است که خواننده ناگهان با شخصیتی جدید آشنا می‌شود. این شخصیت اصلی یک ندیمه است و طبق روال معمول یکی از دارایی‌های ارباب خانه محسوب می‌شود. «آفرد»، شخصیت اصلی داستان چیز زیادی درباره زندگی خود به دیگران نمی‌گوید. تنها چیزی که از او می‌دانیم این است که قبلاً با یک مرد مطلقه ازدواج کرده بود اما ازدواجش توسط حکومت لغو شده است. به همین دلیل کودک وی از او ستانده و به یک خانواده دیگر بخشیده و خود وی نیز دستگیر می‌شود. در این کتاب با زندگی روزانه این شخصیت آشنا خواهیم شد و او دریچه‌ای برای ورود به زندگی در«گیلاد» است.

سامار

120,000 تومان
رمان سامار روایتگر دو داستان موازی از زندگی دو زن است. "چمان بانو" زنی سنتی در دوران حکومت پهلوی اول و «شیدا» زنی مدرن در روزگار فعلی. نقطه مشترک این دو زندگی نشأت گرفته از روایت خیانت‌های دو سویه‌ای است، معلول ناتوانی این دو زن در زایش و فرزند آوری. «سامار» دغدغه‌های این دو زن را با توجه به تفاوت‌های بارز در سبک زندگی و بستر اجتماع از پس این ناتوانی و مصایب متعاقب آن به خواننده ارائه می‌کند: «دست چپم را می‌گذارم زیر گوشم. صدای تالاپ تالاپ قلبم را می‌شنوم. چقدر دلم برایش می‌سوزد. باید حداقل یکی دو باری توی این همه سال خواسته باشد گوشه‌ای لم بدهد و نفسی تازه کند و مسئولیتش را بیندازد گردن دیگری. چشم‌هایم را که می‌بندم دو تا قطره اشک همزمان از دو چشمم می‌چکد. اشک چشم راستم پشت سد بینی‌ام گیر می‌کند. مهران می‌پرد وسط میل‌باکسم. وسط خواب‌هایم. وسط کوبش قلبم.» «سامار» دومین رمان الهام فلاح پس از "زمستان با طعم آلبالو" است.