تن تن جلد 11 – رازکشتی اسب شاخ دار (رحلی)

100,000 تومان

کتاب تن تن جلد 11 – رازکشتی اسب شاخ دار (رحلی) از مجموعه داستان های تن تن است . راز کشتی اسب شاخ‌دار برای اولین بار در سال 1943 میلادی منتشر شد. از زمان تاکنون در متن و تصاویر کتاب هیچ تغییری انجام نشده است. علت عدم تغییر در این کتاب و کتاب «گنج راکهام سرخ‌پوش» دور شدن هرژه از وقایع سیاسی و بحران‌های زمان جنگ می‌باشد. این داستان ابتدا به صورت بریده و روزانه در روزنامه لوسوار در زمان اشغال بلژیک چاپ گردید. همین امر باعث شد که هرژه تکنیک بدیع و منحصر به فردی را برای بازگویی قصه انتخاب کند به گونه‌ای که این اثر به یکی از شاهکارهای او تبدیل شده است.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

تن تن جلد 11

نویسنده
هرژه
مترجم
غلامرضا فهرستی
نوبت چاپ ——
تعداد صفحات 64
نوع جلد
قطع رحلی
سال نشر 1400
سال چاپ اول 1400
موضوع
دستان
نوع کاغذ رحلی
وزن 750 گرم
شابک
9789647706087
توضیحات تکمیلی
ابعاد 1 × 1 × 1 سانتیمتر
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “تن تن جلد 11 – رازکشتی اسب شاخ دار (رحلی)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Atta.Afroozeh
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کتابهای نارنجی جلد 39، پری و غول گنده و 6قصه ی دیگر

40,000 تومان
اين مجموعه شامل 56 كتاب است و هر كتاب 7 قصه با تصويرهاي رنگي و زيبا. همه‌ي داستان‌هاي اين مجموعه ايراني است. حال و هواي داستان‌ها متفاوت و متنوع است. گاهي قصه‌ي زندگي بچه‌هاست و گاهي قصه‌ي زندگي پرنده‌ها و چرنده‌ها و گاهي هم قصه‌ي زندگي اشياء، همان چيزهايي كه دور و بر ما هستند. تصويرهاي رنگي قصه‌ها كمك مي‌كنند كه خواننده، بهتر و راحت‌تر با فضاي داستان‌ها آشنا شود.

قصه های تصویری از تذکرة الاولیا جلد 1، نسیمی از یمن، اویس قرنی

30,000 تومان
بخشی از زندگی حسن بصری، متکلم، واعظ، فقیه و یکی از هشت زاهد معروف قرن اول و دوم هجری و از اولین پیشگامان زهد و تصوف بازگو شده است. ابتدا توجه خاص بصری به خداوند بیان شده، سپس نحوه مسلمان شدن شمعون آتش پرست روایت می شود. داستان زشت بودن غرور را بیان می کند.

انگار ساعت از سرت گذشته است

15,000 تومان
کتاب رمانِ «انگار ساعت از سرت گذشته است!»: ادامه‌ي موضوعيِ دو رمانِ ديگر يعني «انگار به آن طرف خيابان رسيده‌اي!» و «انگار حوريه و رزيدنت هم‌دستي کرده‌اند!» است [که قبلا منتشر شده اند]. در اين سه‌گانه که به‌اختصار نام آن ها را «انگارها» مي‌گذارم، از مشکلات رواني و هستي‌شناسي فرهاد، شخصيت اصلي اين رمان‌ها، آگاه مي‌شويم. يکي از مشکلات عديده‌ي فرهاد اضطراب اجتماعي است که در رمانِ «انگار به آن طرف خيابان رسيده‌اي» به‌صورت مبسوط به آن پرداخته‌ام. اما از آن‌جايي که مشکلات فرهاد خلق‌الساعه نبوده، در رمانِ «انگار حوريه و رزيدنت هم‌دستي کرده‌اند!» به هراس‌هاي دوران کودکي فرهاد پرداخته‌ام. هراس‌هايي که هر‌‌کدام مي‌توانند به‌صورت ظريفي با مشکلات فرهاد مرتبط باشند. در «انگار ساعت از سرت گذشته است!» به سراغ دوران جواني فرهاد رفته‌ام. به زماني رفته‌ام که فرهاد دچار حمله‌ي وحشت مي‌شود.وقتي اين حمله اتفاق مي‌افتد زندگي فرهاد ديگر هرگز به‌صورت عادي در ‌نمي‌آيد. بعد از اين حمله، انگار کنتور ذهن فرهاد صفر مي‌شود و همه چيز به‌صورت غيرعادي درمي‌آيد. (يادداشت نويسنده)

قصه های دوست داشتنی دنیا جلد 4، شلغم غول پیکر

20,000 تومان
رویش شلغمی بزرگتر از باغچه قصه «شلغم غول پیکر»، ماجرای پیرمرد مهربانی است که تصمیم می‌گیرد باغچه خانه‌اش را بیل بزند و شلغم بکارد. همین کار را هم می‌کند. او در خاک باغچه، بذر شلغم می‌پاشد و علف‌های هرز را از جا می‌کند و از شلغم‌هایش مراقبت می‌کند تا بزرگ شوند اما رشد یکی از شلغم‌ها بیشتر از دیگری است و... فروشگاه اینترنتی 30بوک

قصه های شب جلد 5، کلاغ غیبگو

4,000 تومان

«دهقانك» تنها دهقان روستا بود كه حتي يك گاو هم نداشت. دهقان‌هاي ديگر نه تنها به دهقانك كمك نمي‌كردند، بلكه او را اذيت هم مي‌كردند. روزي دهقانك يك گوساله چوبي تهيه كرد و آن را به چوپان دهكده سپرد...

ماجراي «كلاغ غيبگو»، اولين داستان كتاب، اين طور شروع مي‌شود.

«انتقام كلاغ‌ها»، «يك روز عجيب» و «هفت كلاغ»، هم از ديگر داستان‌هاي اين كتاب است.

تريو تهران

6,000 تومان
کتاب تريو تهران "در انباري قفل نبود. چفت كشويي زنگ‌زده را كشيد و در را هل داد. بوي خاك و نفتالين و نم سرما زد تو دماغ‌اش. كليد برق را زد، لامپ سوخته بود. در را بازتر كرد تا روشنايي راهرو مكمل نوري شود كه از پنجره‌ي كوچك كف حياط به درون مي‌تابيد. لحظه‌اي هيبت پرده‌ي حصيري لوله‌شده‌اي كه به ديوار تكيه داده بود و چادر شبي هم رويش كشيده بودند او را ترساند. بعد آرام از ميان رديف صندلي‌هاي لهستاني كه دوتا دوتا در جهت معكوس از نشيمن روي هم سوار بودند گذشت و مقابل گنجه ايستاد. جالباسي چوبي را كمي جابه جا كرد تا در گنجه را باز شود. در تاريكي چيز زيادي پيدا نبود. برگشت سمت در و راه پله. چراغ نفتي كوچكي را كه روي آخرين پله بود با كبريت كنارش روشن كرد و برگشت جلو گنجه. چراغ را كمي بالا گرفت. ..." (از متن كتاب)