

تودوروف در تهران
1,800 تومان
تزوتان تودوروف، بیشک از مطرحترین فیلسوفان و نظریهپردازان ادبی ربع آخر قرن گذشته و قرن کنونی است. او که در بلغارستان به دنیا آمد و در همان جا درس خواند، پس از مهاجرت به فرانسه و حضور در صحن فرهنگی این کشور، به عنوان شخصیتی فرانسوی دست به قلم برد.
از ویژگیهای نسل او، جزمگریزی است. وی که سالهای کودکی و جوانی خود را در جامعهای جزماندیش گذرانده بود، خود به درستی به این امر واقف بود که نظریات جزماندیش و تمامیتخواه چه بر سر جامعه و فرد میآورد.
پس در فضای آزاد فرانسه و به ویژه با افول نظریات چپگرا و نیز دیدگاههای سارتر و پیروانش، کوشید که تمام باری را که این نظریات بر دوش انسانها گذاشته بود، بشکافد و به عمق آنها پی ببرد؛ که این کوشش را در طرح اندیشة خیر و حافظة شر میبینیم.
کتاب با موضوع ادبیات چیست؟، وسوسة خیر، حافظة شر؛ و مردمشناسی در شهر حاصل حضور تزوتان تدوروف در ایران است. او در آبان ماه 1385 به دعوت انجمن ایرانشناسی فرانسه در ایران به تهران سفر کرد.
در انبار موجود نمی باشد
تودوروف در تهران
نویسنده |
تزوتان تودوروف
|
مترجم |
آزیتا همپارتیان
|
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 69 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | 1388 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
ادبیات
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 100 گرم |
شابک |
9789643625597
|
وزن | 0.100 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
سيرکي که مي گذرد
معرفی کتاب سیرکی که می گذرد
درباره کتاب سیرکی که میگذرد
سیرکی که میگذرد که در سال ۱۹۹۲ منتشر شد، زندگی نوجوانی ۱۸ ساله را روایت میکند که بعد از آشنایی با دختری جوان، زندگیاش دستخوش حوادث گوناگونی میشود و قدم به دنیایی پر از رمزوراز میگذارد. پدر پسرک او را ترک کرده و با زنی که از خودش بیست سال جوانتر است ازدواج کرده است، درست مانند پدر نویسنده. مادرش هم بازیگر تئاتر است و او هم فرزندش را ترک کرده است و در این میان دختری جوان همچون فرشتهای است که سرمیرسد. با اینکه شخصیتهای این رمان در پردهٔ ابهام باقی میمانند، خواننده نسبت به تکتک آنها احساس نزدیکی میکند، زیرا شخصیتهای مودیانو متعلق به دنیای واقعیاند. مودیانو در این رمان گاه گذشته را با زمان حال میآمیزد و در این سفر به خاطرات، خواننده را با خودش همسفر میکند و با چنان تبحری او را به این سفر اسرارآمیز میبرد که خواننده میپندارد تمام حوادث را از دریچهٔ چشمان خود دیده است. مودیانو در این داستان به شش روز از زندگی جوانی میپردازد که لذت حضور را به کندوکاو در زندگی گذشتهٔ افراد ترجیح میدهد و فارغ از دنیای منطقی، به دنبال به تصویر کشیدن یک زندگی رویایی، دور از هیاهو و دغدغه، است. با اینکه خواننده احساس میکند شخصیتهای اصلی داستان را از سالها پیش میشناسد، در حقیقت دربارهٔ گذشته و زندگی آنها چیز زیادی درنمییابد و این هنر نویسندگی مودیانو است که تضادها را بههم میآمیزد و خواننده را مسحور داستان میکند. مودیانو نویسندهای است که دنیای خاص خود را میآفریند، دنیایی مملو از خاطرات. او به بازآفرینی گذشته نمیپردازد، بلکه با دمیدن به غبار ناشی از گذر زمان، ماجراهای گذشته را جلوهگر میکند. شخصیتهای داستانی مودیانو اغلب در خاطراتشان زندگی میکنند و در پی یافتن پاسخی برای آنچه در گذشته رخ داده، سرگرداناند. در بیشتر آثار او میتوان ردپای زندگی واقعیاش را مشاهده کرد و بیشتر آثار او جنبهٔ زندگینامهای دارند.روانشناسی مرضی تحولی: از کودکی تا بزرگسالی
مینوسیها
مثل خون در رگهای من: نامههای احمد شاملو به آیدا
احمد شاملو
در بخشی از کتاب مثل خون در رگهای من میخوانیم: نمیدانم. نمیدانم این «بدترین شبها» را شروع کردهام یا دارم شروع میکنم. اما، به هر تقدیر، این ساعات تاریک و بیامید، این روزهایی که دست کم، اگر هیچ موفقیت دیگری درش نبود، اینش بود که به امید دیدار تو شروع میشد و حتی اگر هم در آخرین ساعات شب با نومیدی کامل، مثل دفتری بر هم نهاده میشد، باز این امید که فردا بتوانم ببینمت زنده نگهم میداشت، میدانی؟ از فردا صبح، دیگر این امید را هم از دست خواهم داد. امید بزرگی بود که اقلاً روزی یک بار تو را ببینم. اقلاً این امید به من نیروی آن را میداد که صورتم را بتراشم و از قبر خودم خارج بشوم برای آن که آفتاب وجود تو به جسم رطوبت کشیدهی من بتابد. میدانستم که آیدای من امید و حرارت و آفتاب زندگی من با لبخندش در انتظار من است. میدانستم که آیدای من با چشمهایی که پر محبتترین نگاهش را به من بخشیده نگاهم خواهد کرد. میدانستم که آیدای من از من شکایت خواهد کرد که چرا ریشم را نتراشیدهام، و این، نیرویی بود برای آن که ریشم را بتراشم. میدانستم که آیدای مهربان من از من گله میکند که چرا با وجود آن که در کنارش هستم افسرده و کسلم، چرا با او حرف نمیزنم و چرا او را نمیخندانم؛ و این، انگیزهیی بود که شاد و سرمست باشم، همهی غمها و ناراحتیهایم را فراموش کنم و دمی را که در کنار او هستم شاد و خندان باشم. اما از فردا این امید را ندارم. این امید را از خودم قیچی کردهام و به دنبال آنچه کلید زندگی فردای ما باشد این شهر را ترک میکنم. آخرین باری که دیدمت، سهشنبهی هفتهی پیش بود. چند دقیقهیی با تو بودم و بعد ترکت کردم که خودم را به دکتربرسانم. بدبختانه آن شب دکتر نیامد. تا نزدیکیهای نیمهشب، تنها و بدبخت، در کوچهها و پسکوچهها پرسه زدم.اول شخص مفرد
جستارهایی در قصهشناسی
معرفی کتاب جستارهایی در قصه شناسی
کتاب جستارهایی در قصه شناسی نوشته محمد پارسانسب، مجموعهای از بیست مقاله بلند و کوتاه است که به قصههای سنتی، بهخصوص حکایات مثنوی و رمانهای معاصر فارسی پرداخته و آثار این حوزه را تحلیل و بررسی میکند.درباره کتاب جستارهایی در قصه شناسی:
قصهها را میتوان به عنوان همزادی برای انسان به شمار آورد و همراه او از درون غارها تا عرصه فضاهای مجازی گذر کرد، داستانها فرهنگ و تمدن قومهای مختلف ایرانی را در بر میگیرند و احساسات و عواطف بشر را تجلی میبخشند. در بسیاری اوقات وسیلهای برای سرگرمی و فراغت آدمی و گاهی همانند قصههای شهرزاد ابزاری برای کنترل سرکشیها و تندخوییهای انسان بودهاند. قصهها اغلب از فرهنگ شفاهی جوامع تأثیر پذیرفته و به شکل منثور روایت شدهاند و بیانگر تفکرات، خواستهها و احوالات طبقات متفاوت جامعه، بهویژه طبقه ضعیف هستند. از این رو گاهی میتوانند بستری برای اندیشهورزی و ادراک بشر باشند و تفکرات نیکی را درون انسانها پرورش دهند، یا زمانی دیگر بازگوکننده سلطه تفکر جبری و حذف اندیشه از عرصه زندگی ایرانی هستند و بستری برای ارائه ایدئولوژی فراهم میآورند و در زمانی دیگر تصاویری زیبا از ارتباط انسان با خداوند را در قالب داستانهای عرفانی به نمایش میگذارند. بخشی دیگر از قصهها نیازهای عاطفی انسان را به تصویر میکشند و داستانهای عاشقانه میآفرینند و در نهایت برخی دیگر نشاندهنده فرهنگ عامه و بینش مردم کوچه و بازار هستند. نویسنده نام کتاب جستارهایی در قصه شناسی (Essays in Storytelling) را با توجه به روح غالب نوشتهها و بیشتر بودن مقالههای مربوط به داستان و قصه انتخاب کرده است. برخی از این نوشتهها از وجهی نظری برخوردارند و برخی دیگر جنبه عملی دارند که در آنها با رویکردی خاص به نقد و تحلیل متنی روایی پرداخته شده است. مطالعه قصههای سنتی بهخصوص داستانهای درخشان مثنوی، بخش زیادی از حجم کتاب را در بر میگیرند و همچنین چندین مقاله هم به آثار داستانی معاصر بهخصوص رمان فارسی اختصاص یافتهاند.محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-درونگری
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.