


تولههای تلخ
35,000 تومان
راوی تولههای تلخ ساکن جایی به اسم برزخآباد در جنوب ایران است. او وقایع مربوط به مقاطع مختلف زندگیاش را از کودکی تا جوانی شرح میدهد. پزشکان راوی را که حالا پیر و سالخورده شده جواب کردهاند و همۀ خانواده حتی نوهها با این مسئله کنار آمدهاند. بنابراین او به جای شام خوردن ترجیح میدهد بخوابد.
سرش هنوز روی بالش نرفته که خوابی از کودکیاش میبیند که در آن به دنبال پیدا کردن آشنایی در محلهشان درِ خانهها را یکی پس از دیگری میکوبد. در ادامه راوی خاطراتی از دوستانش، مندل، فلو و اسی، را به یاد میآورد. و خیالپردازیهایش زیر پتو و گشت و گذار و مواجههاش با هممحلههایش در برزخآباد را شرح میدهد.
تولههای تلخ سومین اثر قباد آذرآیین پس از فوران و هجوم آفتاب است که در انتشارات ققنوس منتشر شده.
در انبار موجود نمی باشد
تولههای تلخ
نویسنده |
قباد آذرآئین
|
مترجم |
——-
|
نوبت چاپ | ١ |
تعداد صفحات | ١٨٤ |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | ١٤٠٠ |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
داستانهای فارسی
|
نوع کاغذ | بالکی |
وزن | ١٥٢ گرم |
شابک |
9786226662192
|
وزن | 0.152 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Samaneh Fathi
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
گرگ مغول
چهره برافروخته
تیله آبی
مجموعه داستان «تیله آبی» در برگیرندۀ ٧ داستان از برجستهترین داستانهای محمدرضا صفدری است. تسلط او به تکنیکهای داستان پردازی، شناخت ژرفش از باورها و آداب بومی و پیشنهادات تازهاش در روایت او را در زمرۀ شاخصترین نویسندگان ایران قرار داده است.
«مرد میخواند و از سینۀ کوه بالا میرفت. خنکای بامدادی، بیشهزار و سایههای وهمناک که با برآمدن آفتاب پدیدار میشدند. همه چیز و هر جا سایه بود، سایههای سپید شیری رنگ. مرد نمیدانست از کی به خواندن بنا کرده بود. از خانه درآمده بود. از گندمزار گذشته بود و رسیده بود به نمکزار و شورآب و کوههایی که آب باران در سنگچالهایش گس بود و تلخ. دیروز هم یک بار دیدار آمد. سایۀ رمندۀ آهو نبود. موهای بلند سر اندر پای سایه را میپوشاند. دو چشم لابهلای شاخ و برگ نی پیدا و ناپیدا شد. خواندن از یادش رفت . ایستاد و دوید. بلند موی سبزهرو گریخت. مرد با خود گفت: «زن تو این کوه و کمر چه میکند؟»
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.