جادوهای آرژانتینی 1/ پاداش شاهزاده

120,000 تومان

این کتاب قصه‌ی سه شاهزاده است: اومبرتو، روبرتو و آلبرتو. این سه نفر پسران آلخینو هستند.
پادشاهی که نابیناست، اما در بازی شطرنج کسی حریفش نمی‌شود.
دو پسرِ بزرگ‌تر به سفری دور و دراز می‌روند تا دارویی برای درمان پدرشان پیدا کنند.
سال‌ها می‌گذرد، اما خبری از برادرها نمی‌شود. آلبرتو برادر کوچک‌تر قصد سفر می‌کند.
هم برای اینکه دارویی برای چشم پدر پیدا کند، هم سر از معمای پیچیده‌ی گم‌شدن برادرانش در آورد.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

جادوهای آرژانتینی 1/ پاداش شاهزاده

نویسنده
فرناندو سورنتینو
مترجم
رضا اسکندری
نوبت چاپ
تعداد صفحات 108
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
جوان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786008025313
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “جادوهای آرژانتینی 1/ پاداش شاهزاده”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

اينجا باران صدا ندارد

12,000 تومان
کتاب «این‌جا باران صدا ندارد» نوشته‌ی کامران محمدی، داستان دو مرد به اسم اسماعیل و هومن را روایت می‌کند که به دلایل بیهوده‌ای به همسران خود شک دارند و دو فاجعه‌ی متقاطع در سه روز متوالی بارانی در تهران شکل می‌گیرد. حسادت و تعصب مردانه، عنصر محوی این داستان است. در روز اول یک اتفاق غیر منتظره رخ می‌دهد که باعث یادآوری حادثه‌ی دردناکی در گذشته می‌گردد و در روزهای دوم و سوم یادآوری خاطرات آن اتفاق و اثر روانشناختی آن بر شخصیت‌های داستان را شاهد هستید. فراموشی پس‌زمینه‌‌ی فکری در لایه‌های زیرین این داستان محسوب می‌شود و پیرامون روابط دو زوج و یک فرد تنهاست که روایتی از سال‌های جنگ نیز در آن بازگو می‌شود و نویسنده به گونه‌ای به فعالیت‌های گروهک‌ها در کردستان در اوایل دهه‌‌ی 60 اشاره می‌کند. در بخشی از رمان می‌خوانیم: «اسماعیل به گوشی‌اش نگاه کرد. چرا شیرین این‌ همه به این ماجرا علاقه‌مند است؟ چرا در حالی‌ که می‌دانست به بیمارستان رفته، تماس گرفته است؟ چرا هومن این حوالی بوده و ... نمی‌توانست از تصور وجود رابطه میان تماس مرد غریبه و ماجرای هومن فرار کند. اما آنچه آشفته‌اش می‌کرد چیزی فراتر از این‌ها بود؛ کرد بودن مرد و گلوی بریده‌ی هومن؛ دو واقعیت هم‌زمان که انگار از گذشته، از زیر خروارها برف ناگهان بیرون پریده بودند تا دوباره او را به عقب برانند. باید با مردی که هومن را آورده بود تماس می‌گرفت. باید با هومن حرف می‌زد.»
سفارش:0
باقی مانده:1

گربه بازي

35,000 تومان

در بخشی از کتاب گربه بازی می‌خوانیم:

روز وحشتناکی داشتم. پشت‌سر‌هم چند اتفاق ناجور برایم افتاده بود و حسابی از کوره دررفته بودم. تو که مرا می‌شناسی، اگر مرتب بد بیاورم، خلقم تنگ می‌شود و انگار که یک فتیله‌ی روشن بهم بسته باشد، هر آن ممکن است منفجر شوم. سوای این، این خانم میشتوت (لبنیات‌فروش) هم خیلی وقت است روی اعصابم می‌رود. اما این‌که این الم‌شنگه درست جلو چشم پائولا راه بیفتد، چیزی بود که فکرش را نمی‌کردم! بالای پله‌ها ایستاده بود چون برای رسیدن به لبنیاتی باید چهار پله پایین رفت و توی آن بلبشو تکان نمی‌خورد. طوری پایین را نگاه می‌کرد که انگار به یک چال‌حوض آلوده که هیچ‌کس نمی‌خواهد پا توی آن بگذارد نگاه می‌کند. حالا خوب مجسم کن، گربه‌ی استاداین‌ها روی بازوی چپم، یک شیشه‌ی ماست که یک انگشت هم شیر تویش است در دست راستم، یک پایم دمپایی، یک پایم کفشِ بندی، سرم هم کلاه یک زن غریبه که همین‌جور اتفاقی روی سرم مانده! چاک دهنم را واکرده‌ام و هر چه کلفت بلدم بار طرف می‌کنم. خانم میشتوت هم هوای حرف‌هایش را ندارد، او هم هر چه سرِ زبانش می‌آید می‌گوید. چهارتا پیرزن هم که پشت‌سر من ایستاده‌اند همگی هوار می‌کشند، چون همه‌ی همسایه‌ها از این لبنیاتی دل‌ پُری دارند، فقط آن پیرمردک، تیوادار لوکوش، ته مغازه ایستاده و هی سرفه‌ریزه می‌زند، چون هیچ‌وقت دوست ندارد درباره‌ی چیزی اظهارنظر کند و حالا فکرش را بکن، توی این الم‌صراط یکهو در باز شود و زنی جلو آن بایستد که اگر ندانم چهار سال از من بزرگ‌تر است، خیال می‌کنم ده سال جوان‌تر است.موهای طلایی، چنان طبیعی که حتی یک لیوان آب زلال را هم نمی‌شود آن‌طور رنگ کرد. کت‌ودامنِ کِش‌باف فندقی که رویش نوشته مال بوداپست نیست. آن وقت آدمی که چهار سال هم از من بزرگ‌تر است عین مس برنزه‌ شده و توی کفش پاشنه‌بلندِ نوک‌تیز که آن هم داد می‌زند آخرین مدل خارجی است آن‌جا ایستاده. اما این‌ها که گفتم همه به کنار، اصل کار این بود که اصلاً حرف نمی‌زد، همان‌طور ایستاده بود و نگاه می‌کرد.

سيرکي که مي گذرد

48,000 تومان

معرفی کتاب سیرکی که می گذرد

کتاب سیرکی که می‌گذرد اثر دیگری از پاتریک مودیانو، نویسنده معاصر فرانسوی است. این اثر با ترجمهٔ نسیم موسوی پاک در نشر چشمه چاپ شده است. عنوانِ کتاب نمادین است و به این مضمون اشاره می‌کند که زندگی مانند سیرکی است که می‌گذرد. فضای حاکم بر این داستان، مانند دیگر آثار مودیانو، مرموز و اسرارآمیز است و خواننده را به دنبال کردن داستان ترغیب می‌کند. مودیانو در اغلب آثارش زندگی روزمرهٔ افراد عادی را به تصویر می‌کشد و با نگاهی تازه به واقعیات زندگی، آثاری بدیع می‌آفریند. آن‌چه موجب متمایز شدن داستان‌های او می‌شود، لذت همراهی خواننده با قهرمان داستان است که گاه بی‌هیچ هدف مشخصی صفحات زندگی را ورق می‌زند.

درباره کتاب سیرکی که می‌گذرد

سیرکی که می‌گذرد که در سال ۱۹۹۲ منتشر شد، زندگی نوجوانی ۱۸ ساله را روایت می‌کند که بعد از آشنایی با دختری جوان، زندگی‌اش دستخوش حوادث گوناگونی می‌شود و قدم به دنیایی پر از رمز‌وراز می‌گذارد. پدر پسرک او را ترک کرده و با زنی که از خودش بیست سال جوانتر است ازدواج کرده است، درست مانند پدر نویسنده. مادرش هم بازیگر تئاتر است و او هم فرزندش را ترک کرده است و در این میان دختری جوان همچون فرشته‌ای است که سرمی‌رسد. با این‌که شخصیت‌های این رمان در پردهٔ ابهام باقی می‌مانند، خواننده نسبت به تک‌تک آن‌ها احساس نزدیکی می‌کند، زیرا شخصیت‌های مودیانو متعلق به دنیای واقعی‌اند. مودیانو در این رمان گاه گذشته را با زمان حال می‌آمیزد و در این سفر به خاطرات، خواننده را با خودش همسفر می‌کند و با چنان تبحری او را به این سفر اسرارآمیز می‌برد که خواننده می‌پندارد تمام حوادث را از دریچهٔ چشمان خود دیده است. مودیانو در این داستان به شش روز از زندگی جوانی می‌پردازد که لذت حضور را به کندوکاو در زندگی گذشتهٔ افراد ترجیح می‌دهد و فارغ از دنیای منطقی، به دنبال به تصویر کشیدن یک زندگی رویایی، دور از هیاهو و دغدغه، است. با این‌که خواننده احساس می‌کند شخصیت‌های اصلی داستان را از سال‌ها پیش می‌شناسد، در حقیقت دربارهٔ گذشته و زندگی آن‌ها چیز زیادی درنمی‌یابد و این هنر نویسندگی مودیانو است که تضادها را به‌هم می‌آمیزد و خواننده را مسحور داستان می‌کند. مودیانو نویسنده‌ای است که دنیای خاص خود را می‌آفریند، دنیایی مملو از خاطرات. او به بازآفرینی گذشته نمی‌پردازد، بلکه با دمیدن به غبار ناشی از گذر زمان، ماجراهای گذشته را جلوه‌گر می‌کند. شخصیت‌های داستانی مودیانو اغلب در خاطرات‌شان زندگی می‌کنند و در پی یافتن پاسخی برای آن‌چه در گذشته رخ داده، سرگردان‌اند. در بیشتر آثار او می‌توان ردپای زندگی واقعی‌اش را مشاهده کرد و بیشتر آثار او جنبهٔ زندگی‌نامه‌ای دارند.
سفارش:0
باقی مانده:1

پاییز فصل آخر سال است

220,000 تومان
انقلاب ایران زلزله‌ای بود در جهان که مناسبات منطقه‌ای را برای همیشه تغییر داد. این رویداد در داخل کشور نیز زمینه‌ساز تغییرات فکری، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی شد و بر نسلی که در دهه‌ی 60 متولد شد، تاثیری ماندگار گذاشت. نویسندگان، درباره‌ی زندگی این نسل آثار زیادی خلق کرده‌اند، اما یکی از مهم‌ترین و پر‌خواننده‌ترین رمان‌هایی که در سال‌های اخیر درباره‌ی متولدان دهه‌ی 60 نوشته شده، رمان «پاییز فصل آخر سال است» اثر «نسیم مرعشی» که نشر‌چشمه به بازار کتاب عرضه کرده است. رمان، داستان زندگی و دغدغه‌های گوناگون «شبانه»، «روجا» و «لیلا» سه دختر جوان که درگیر مسائل عاطفی، هویت شغلی و اجتماعی و مهاجرت هستند را روایت می‌کند: «فکر این‌که چرا به اینجا رسیدیم، کجا‌ی راه را اشتباه کردیم، کجای خلقت و با کدام فشار شالوده‌مان ترک خورد که بدون این‌که بدانیم برای‌چه، با یک باد، طوری آوار شدیم روی خودمان که دیگر نمی‌توانیم از جایمان بلند شویم. نمی‌توانیم خودمان را بتکانیم و دوباره بایستیم و اگر بتوانیم، آنی نیستیم که قبل از آوار بوده‌ایم.» این رمان توجه منتقدان را برانگیخت و باعث شد استعداد و نبوغ نویسنده را ستایش کنند. «نسیم مرعشی» در سال 1394 به خاطر نگارش این رمان، برنده‌ی جایزه‌ی جلال آل احمد شد.
سفارش:3
باقی مانده:3

ته جدولی‌ها 6/ راز قلعه‌ی افسون‌شده

290,000 تومان

در بخشی از کتاب ته جدولی‌ها 1: راز داورهای خواب‌آلود می‌خوانیم:

راستش نمی‌فهمم چه چیز بامزه‌ای توی اسم شهرمونه. دبستان ما توی ناحیه‌ای از شهره که اون هم اسمش سوتو آلتوئه. کلاس‌های پیش دبستانی و دبستان داره. حیاط بزرگی داره با تور و زمین بسکتبال و یه زمین فوتبال، و روی دیوار ورودیش این شعار نوشته شده: «جایی که آموزش هست برتری طبقاتی نیست.» (کنفسیوس) گویا کنفسیوس فیلسوف چینی مهمی بوده و حرف‌های هوشمندانه‌ی زیادی زده. انجمن اولیا برای نوشتن این جمله رأی‌گیری کردن. جمله‌های دیگه‌ای هم بود که خیلی خوششون اومده بود، ولی نهایتاً جمله‌ی چینی رو انتخاب کردن. به نظر من خیلی باحاله. هر چند که خب، درست نمی‌دونم دقیقاً می‌خواد چه حرفی بزنه...
سفارش:0
باقی مانده:1