

جای خالی مار
7,500 تومان
مجموعه داستانِ جایِ خالی مار نوشتهی احسان نصرتی چهارده داستانِ کوتاه دارد که هر کدام میتواند اتفاقِ جذابی برای خوانندهی خود رقم بزند.
نصرتی، نویسندهی جوانِ این کتاب، فضاهایی ساخته که در ادبیاتِ داستانی امروز ما بدیع و جسورانه است، فضاهایی که با خشونت، طنز، اتفاقهای نادر و گاهی رازآلودگی همراه شده است.
داستانها وجوهِ متفاوتی دارند، و برای همین هر کدامشان سعی کردهاند جنبهای از آن نگاه هراسان و شوخطبعانهی نویسندهشان را به نمایش بگذارند نویسندهای که سعی میکند خود را خونسرد نشان بدهد. از پیدا شدنِ یک جنازهی کامل در کیسهای بزرگ و درگیری خانواده برای چه کردن با این جنازهی بادآورده، تا خانهای که از هر تکهی سقفش باران میچکد و از قضا برای همه نیز جا ندارد…
نصرتی با زبانی گزنده موقعیتهایی را ساخته که مخاطبِ خود را درگیر میکند، درگیریای که در وجود و کنهِ هستی شخصیتهای او وجود دارد و با تسری پیدا کردنشان به مخاطب، قصههای غریبشان بیش از پیش عیان میشوند و بر ذهنِ این مخاطب تأثیر میگذارند.
جای خالی مار یک پیشنهاد نو است به داستانِ کوتاهِ زمانهی ما…
در انبار موجود نمی باشد
جای خالی مار
نویسنده |
احسان نصرتی
|
مترجم |
—-
|
نوبت چاپ | 2 |
تعداد صفحات | 78 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | 1396 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
ادبیات
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 100 گرم |
شابک |
9786007405451
|
وزن | 0.100 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
قلبي به اين سپيدي
معرفی کتاب قلبی به این سپیدی اثر خابیر ماریاس
انسان زیباشناس: گفتوگوهایی دربارهی هنر و زیباشناسی
معرفی کتاب انسان زیباشناس: گفت و گوهایی دربارهی هنر و زیباشناسی
کتاب انسان زیباشناس دربردارندهی مباحث و مطالبی است که حول محور زیباییشناسی مطرح شدهاند. هانس مایس در این اثر کوشیده طی گفتوگو با ده تن از برجستهترین فلاسفه و متخصصان حوزهی زیباییشناسی، مباحث جدید مرتبط با زیباییشناسی و فلسفهی هنر را تحلیل کند. همچنین تصویری دقیق از نظریات فلاسفهی هنر را در عصر حاضر، پیرامون مقولهی زیبایی برای خوانندگان ترسیم کرده است.دربارهی کتاب انسان زیباشناس
تا چه اندازه با مفهوم هنر آشنایید؟ چهقدر از موضوع زیباییشناسی آگاهی دارید و آیا مباحث فلسفی مرتبط با زیبایی و هنر برای شما جذاب و قابلتوجه هستند؟ آیا تابهحال به رابطهی میان هنر، زیبایی و فلسفه اندیشیدهاید؟ واقعیت این است که اندیشههای زیباییشناختی در زندگی روزمرهی ما انسانها نقش مهمی دارند و از سوی دیگر، مصادیق ملموس زیباییشناسی نیز در تمامی بخشهای زندگی ما دیده میشوند. البته تجربههای زیباییشناختی صرفاً به هنر محدود و منحصر نمیشوند و در حقیقت ما بهطور مداوم در تمام امور زندگی خود با این مفهوم سروکار داریم، از انتخاب یک لباس زیبا برای مهمانی تا پیدا کردن یک فیلم خوب برای تماشا کردن.عشق غريبه ها
در بخشی از کتاب عشق غریبهها میخوانیم:
آموختن زبان ضروریْ و بنیادِ تمام آموزشهاست. این دو مسلمان که علاوهبر فارسیِ مادری، زبان فاضلانهی عربی را نیز آموخته بودند، این را خوب میدانستند. آنها از ایران سرمشق مهمی آورده بودند: اهمیت تسلط به زبان مادری در کنار یک زبان کلاسیک. از روی همین سرمشق بود که آنها یازده ماه در کرویدن هم انگلیسی بخوانند هم لاتین. تلاشهای متناظر دانشوران آکسفورد، و چنان که بعد خواهیم دید، دانشوران کمبریج برای فراگیری عربی و تا حد کمتری فارسی، حاکی از دوسویگی روند آموزش در این دانشگاه بود. از دورانی که همهی کلاسهای دانشگاه به لاتین بودند مدتها گذشته بود اما آکسفوردی که میرزا صالح و میرزا جعفر در پی ورود به آن بودند، همچنان بر زبانهای خارجی بهویژه زبانهای «کلاسیکِ» کموبیش مُرده تأکید بسیار داشت. در خاطرات روزانهی میرزا صالح، تلاشهای او را برای واداشتن خودش به آموختن لاتین علاوهبر انگلیسی و فرانسوی میبینیم. دانستن چند زبان، به عنوان پیشنیاز، برای کسی با سوابق او چندان غیرعادی نمینمود؛ از جوانانی همچون او، که دست سرنوشتْ به کار دیوانی در دربار گماشته بود، انتظار میرفت به حد اعلا فارسی و عربیِ ادبی را بیاموزند. محل کارش هم تبریز در غرب ایران بود، پس چهبسا ترکی هم میدانست. میدانیم که او با زبان اردوی «هندوستانی» هم، شاید به واسطهی حضور تجار هندی در زادگاهش شیراز، آشنایی داشت. این زبانها بزرگترین سرمایههای او و میرزا جعفر، و برگهای برندهی آنان بودند.زنان، دشتان و جنون ماهانه
معرفی کتاب زنان، دشتان و جنون ماهانه: پژوهشی اسطوره شناختی و تاریخی پیرامون قاعدگی و نشانگان پیش از آن
نگاهی متفاوت به دوره قاعدگی زنان و نشانگان پیش از آن به لحاظ تاریخی، اسطورهای و روانشناختی؛ شهلا زرلکی در کتاب زنان، دشتان و جنون ماهانه باورهای کهن و منفی رایج نسبت به این مساله را که از دیرباز در فرهنگها و جوامع بسیاری رایج بوده است، بررسی میکند.درباره کتاب زنان، دشتان و جنون ماهانه
دوران قاعدگی یا خارج شدن خون از دیواره رحم بهصورت ماهانه از جمله مهمترین و کلیدیترین مرحلههای رشد و بلوغ دختران است و یکی از عادیترین و رایجترین بخشهای زندگی آنها محسوب میشود و مهمترین دلیل رخ دادن آن تغییرات فیزیولوژیکی بدن زنان بارور برای آماده شدن جهت تولید مثل است. با وجود اینکه نیمی از جمعیت جهان چیزی در حدود نصف عمر خود را در حال دست و پنجه نرم کردن با دوران قاعدگی هستند اما باز هم در قرن بیست و یکم، در کنار همهی آگاهیبخشیها و آموزشهایی که درباره آن انجام شده است، هنوز در بسیاری از مناطق و فرهنگهای سراسر جهان، این اتفاق بهعنوان یک تابو و امری مذموم و مسکوت شناخته میشود. بهراستی دلیل وجود نگاه منفی نسبت به این پدیدهی طبیعی چه میتواند باشد؟ شهلا زرلکی در کتاب زنان، دشتان و جنون ماهانه فارغ از هرگونه مبحث علمی و بهداشتی و به دور از هرگونه پیشداوری این مساله را بررسی میکند. این کتاب سه بخش اصلی دارد. در بخش نخست اصطلاحات و توضیحات مربوط به این پدیده و اختلالات پیش از آن توضیح داده شده است. در بخش دوم از دیدگاههای رایج در اجتماع و ادیان مختلف در طول تاریخ نسبت به این مساله آگاه خواهید شد. بخش سوم هم از دید اسطورهشناسی، خرافات و... به این مقوله مینگرد. در نهایت شاید بتوان گفت مهمترین عاملی که باعث نگرش منفی بیشتر فرهنگها و جوامع به پدیده قاعدگی شده، اختلالات و ناخوشیهای عصبی و هورمونی است که در قبل و آغاز این دوره رخ میدهد. از نظر بسیاری از افراد زنی عصبی، افسرده، خسته، خشمگین، آشفته و در رنج، برای اطرافیان خوشایند نیست.منظور از دشتان و جنون ماهانه چیست؟
کلمه دشتان در لغت به معنای خونریزی ماهانه از رحم زنان است. این کلمه هم به جای اسم به کار میرود و هم به جای صفت فاعلی. یعنی در ایران باستان به خون خارج شده از بدن زنان در هر ماه هم اطلاق میشده است. در این واژه، برعکس دیگر معادلها در زبانهای دیگر، هیچ اشارهای به ماه وجود ندارد. در فرهنگ ایرانی، خونریزی ماهانهی زن یک نشانه و علامت است. علامتی که به بسیاری از ممنوعیتها و باید و نبایدها اشاره میکند. از طرفی این ریشهی اوستایی پهلوی از نظر مشتقات، غنای شگفتی دارد. این شگفتی از اینروست که هیچیک از این مشتقات در زبان فارسی معاصر، کاربرد ندارند. زبان فارسی در پانصد سال اخیر بر استفاده از معادلهای بیگانهی این وضعیت زنانه، اصرار داشته است. روشن است که تعریف فیزیولوژیک دشتان و پیشدشتان در همهی کتابهای پزشکی و مرتبط وجود دارد. حتی مقولهی پیشدشتان هم بهعنوان یک پدیدهی تقریباً تازه شناختهشده، امروزه در نشریات و کتابهایی با رویکرد فرهنگ پزشکی و سلامت بسیار دیده میشود. بااینهمه از آنجا که موضوع این کتاب دشتان و مراحل پس و پیش آن است، خوب است در همین ابتدا تعریفهای کامل و البته موجز و مفیدی از این دو وضعیت زیستی زنانه بیاوریم. از طرفی آوردن تعاریف علمی و مقایسهی آن با تعاریف اساطیری که در متن کتاب آمده است، نگاه شما را وسعت میبخشد. افزایش استروژن و کاهش پروژسترون دگرگونیهایی را در بدن سبب میشود و طیف وسیعی از نشانههای روحی و جسمی ناخوشایند و آزاردهنده برای اندام زنانه به همراه دارد. نشانگان پیشدشتان حدود چهارده روز پیش از آغاز خونریزی آشکار میشود و تا روزهای آغازین خونریزی ادامه دارد و ممکن است منجر به ایجاد اختلالات روانی هم بشود که با نام اختصاری آن «پیاماس» یا آنچه که در این کتاب آورده شده، «پیشدشتان» نام دارد.سگ سفید
در بخشی از کتاب سگ سفید میخوانیم
به دفتر جک رفتم اما کسی آنجا نبود. جک در استودیو مشغول نظارت بر بازی بوزینهاش بود که برای خود ستارهای بود و در فیلم بوزینهایِ رومئو و ژولیت که برای تلویزیون تهیه میشد بازی میکرد. به خانه برگشتم. همسرم به جلسهای رفته بود. جلسهی Urben Leag بود و کارش آماده کردن سیاهان بیکار شده بود، تا بتوانند باز کاری پیدا کنند. میان بیکارماندگان سیاه بیکارِ واقعی نسبتاً کم است. علت بیکاریشان این است که به آنها کار نمیدهند. همین! سندیکاهای تبهکاری همهی درها را بر آنها میبندند. لیبرالهای متعهد که علیه تبعیض نژادی مبارزه میکنند بعدازظهر در منزل یک استاد هنرهای نمایشی جلسهای داشتند و من البته از شرکت در آن خودداری کردم. به آنها توضیح داده بودم که با زحمتِ زیاد توانستهام خود را از شر ویتنام و بیافرا و کشتار سرخپوستان در آمازون و سیلهای برزیل و سرنوشت روشنفکران در شوروی خلاص کنم. آدم باید بتواند جلوِ خودش را بگیرد. در هر کار باید اندازه نگه داشت. الفانتیازیس پوست میدانید چیست؟ وقتی است که پوستتان روی بدن دیگران درد میگیرد. گفتم برای من دیگر کافی است. دیگر نمیخواهم به شیوهی امریکایی هم رنج بکشم. این را هم باید اعتراف کنم که از این آقای استادی که جلسهی همبستگی با مبارزان سیاه در خانهاش تشکیل میشد بسیار بیزار بودم. او یک phoney نمونهی کالیفرنیایی بود، یعنی یک متظاهرِ متقلب. یکی از «مترقینمایانی» که جامعهی مصرف ما را محکوم میکنند اما از شما پول قرض میگیرند تا در خریدوفروش زمین و مستغلات سودی به جیب بزنند. من از کسانی که اعتقادشان به آزادی نه حاصل تعمق در جامعه، بلکه نتیجهی شکاف پنهان روانیشان است متنفرم. اگر جوانها به بعضی پیروان فروید که میکوشند افراد را با جامعهای بیمار سازگار کنند بحق خرده میگیرند، عمل عکس، یعنی کوشش در سازگار کردن جامعه با روان بیمارِ خود هم مشکلی را حل نمیکند.بودای رستوران گردباد
معرفی کتاب بودای رستوران گردباد
کتاب بودای رستوران گردباد، مجموعهای از داستانهای کوتاه فارسی است که توسط حامد حبیبی نوشته شده. این مجموعه که جدیدترین کتاب نویسنده است، در سال 1390 بهعنوان اثر برگزیدهی دومین دورهی جایزهی ادبی هفت اقلیم مورد تحسین قرار گرفت.دربارهی کتاب بودای رستوران گردباد
حامد حبیبی در اثر تازهی خود تحت عنوان کتاب بودای رستوران گردباد، مجموعهای از داستانهای کوتاهش را منتشر کرده است که بنثری روان، امروزی و جذاب دارند. این مجموعه، 12 داستان را شامل میشود که به پیروی از سبک و سیاق همیشگی نویسنده، با فضاهایی نامتعارف و موقعیتهایی پیچیده همراه است. «گیلاسی غلتیده زیر مبل»، «چه شد که زنم نگذاشت چیپسم را بخورم»، «آشغال»، «انگار بچهای آنجا خوابیده باشد»، «تلفنی»، «در کافهی لرد»، «پیژامهی راهراه من»، «متد یا هیچوقت یکدستی رانندگی نکن»، «موج پنجم»، «مجسمه»، «درگاه» و «بودای رستوران گردباد» عناوین داستانهای این کتاباند. حامد حبیبی که تاکنون بهواسطهی انتشار کتابهای متعددی در حوزهی ادبیات کودک و نوجوان و بزرگسال، بارها و بارها مورد تحسین منتقدان و اهل قلم قرار گرفته و جوایز و افتخارات بسیاری را به دست آورده، برای نگارش کتاب پیش رو موفق به دریافت جایزهی ادبی هفت اقلیم شده است. این کتاب اولینبار در سال 1390 منتشر شد و نشر چشمه، مسئولیت چاپ و عرضهی آن را بر عهده گرفت. شایان ذکر است که کتاب بودای رستوران گردباد، به مجموعهی جهان تازهی داستان این انتشارات، تعلق دارد.محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-درونگری
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کنددانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-روشنگری
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ تکنولوژی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-بدنآگاهی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هگل
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-پدیدارشناسی
آدمکش کور
دانشنامه فلسفه استنفورد 2: فلسفه و مسائل زندگی
موضوع | فلسفه |
نویسنده | جان ماریال، تادئوس مِتس، دن هِیبرون، تاد کالدر، بِنِت هِلم، رونالد دِ سوسا، کرولین مک لاود، الیزابت برِیک، جوزف میلم، رابین س.دیلون، استیون لوپر |
مترجم | امیرحسین خداپرست، مریم خدادادی، غلامرضا اصفهانی، ابوالفضل توکلی شاندیز، حسین عظیمی، ایمان شفیعبیک، ندا مسلمی، مهدی غفوریان، راضیه سلیمزاده |
سرپرست و ویراستار مجموعه | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
سال نشر | ١٤٠٢ |
سال چاپ اول | ١٤٠٠ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
قطع | رقعی |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ٨٧٢ |
شابک | ١ -٠٣٨٢-٠٤-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.