جستاری در باب اصول اخلاقی

165,000 تومان

فقط 2 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9789642130238 دسته: , ,
توضیحات

جستاری در باب اصول اخلاقی

نویسنده دیوید هیوم
مترجم مجید داودی
نوبت چاپ 4
تعداد صفحات 240
قطع و نوع جلد رقعی شومیز
سال انتشار 1399
شابک 9789642130238
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.235 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “جستاری در باب اصول اخلاقی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

ایل بختیاری در دوره قاجار

470,000 تومان
ايل بختياري در دوره‌ي قاجار متني است مستند درباره‌ي مقطعي خطير از تاريخ اين مردمان در قرن سيزدهم هجري. در بحبوحه‌ي انقلاب مشروطه در ايران، امپراتوري بريتانيا براي پيشبرد منافع اقتصادي خود در مناطق کوهستاني بين ايران و عراق، که پيشتر دسترس‌ناپذير بود، رسوخ کرد و به اقداماتي چون احداث راه در دل کوه‌ها، گردآوري اطلاعات جغرافيايي و قوم‌شناختي و اکتشاف نفت دست زد. اين طرح‌ها سبب شد ايلات کوچ‌رو و خودمختار در حاشيه‌ي قلمرو قاجار در پهنه‌اي گسترده‌تر به هم بپيوندند و با اقتصاد جهاني نيز ارتباط بيابند؛ در نتيجه‌ي اين تغييرات فاصله‌ي ميان حکومت و ايلات هم کاهش يافت. البته اين مردمان در برابر اين دگرگوني‌هاي زيست‌محيطي و اجتماعي منفعل نماندند؛ گاه در برابر طرح‌هاي بريتانيا مقاومت مي‌کردند و گاه خود را با آنها سازگار مي‌کردند. جنگ ميان طوايف هم البته گه‌گاه رخ مي‌داد. آرش خازني، برخلاف پژوهش‌هاي معمول که کانون توجه در آنها طبقات اجتماعي شهري و مرکز سياسي است، با بهره گرفتن وافر از تواريخ و وقايع‌نامه‌هاي فارسي، تواريخ ايلاتي و منابع آرشيوي در لندن و تهران و اصفهان، از چادر ايل‌نشينان به اين وقايع نگريسته است و آن را در مرکز داستاني درباره‌ي سلسله‌ي قاجار قرار داده و به اين ترتيب توانسته است خلئي را در تاريخ اجتماعي و فرهنگي ايران پر کند. پژوهش او نوري تازه بر روابط مرکزـ‌ پيرامون در دوره‌ي قاجار و نقش ايل بختياري در انقلاب مشروطه مي‌افکند

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

آموزش درمان شناختی- رفتاری

230,000 تومان

این کتاب، پیش نیاز کاربرد شناخت درمانی در حل و فصل مشکلات مرضی است. شیوه نگارش دقیق و مثال های بالینی آن، به خواننده کمک می کند تا بتواند مشکلات بیماران را فرمول بندی کند. علاوه بر این، کتاب حاضر، همه مهارت های لازم برای تبدیل شدن به شناخت درمانگر صاحب صلاحیت را فراهم می سازد. ویدیویی که به همراه کتاب است به خوبی می تواند ویژگی های اساسی درمان شناختی- رفتاری را به نمایش بگذارد. بنابراین، درمانگران می توانند با مطالعه این کتاب و با تماشای ویدیوها و انجام تمرین ها توان مندی و قابلیت های خود را در شناخت درمانی ارتقا ببخشند. پروفسور ارون بک استاد روان پزشکی، فیلادلفیا، دانشگاه پنسیلوانیا

سفارش:0
باقی مانده:2

لیبرالیسم و محدودیت‌های عدالت

260,000 تومان
اين کتاب در سال 1982 به رشته‌ي تحرير آمده. اين‌جا سندل ضمن انتقاد از برخي آراي جان رالز و ليبرال‌هاي ديگر مي‌گويد هويت فرد انسان در جمع‌هايي که عضو آنهاست و از تعهداتي که بر اثر عضويت در آن‌ها پيدا مي‌کند شکل مي‌گيرد. ارادت اخلاقي سندل به کانت مشهود است و او ادعا مي‌کند که هرگاه فيلسوفان نوليبرال از جمله رالز خواسته‌اند اخلاق کانت را از وجه متافيزيکي آن خالي کنند دچار تناقض شده‌اند. در يک کلمه، اثر حاضر نقد يک ليبرال بر ليبراليسم است

امپراتوری چنگیزخان

180,000 تومان
مغول‌ها در اوایل قرن سیزدهم میلادی، در بخش وسیعی از قارۀ آسیا وحشت پراکندند و به رهبری چنگیزخان، از سرزمین خود در شمال شرق آسیا به حرکت درآمدند و همۀ کشورهای سر راه خود را نابود ساختند. شهرهایی که مقاومت کردند تسخیر و مردمشان قتلعام شدند. مغول‌ها از چین تا عراق و تا کوه‌های قفقاز هجوم آوردند و در هر میدانی که جنگیدند پیروز شدند. هیچ دفاعی در برابر سپاه چنگیزخان وجود نداشت. مغول‌ها صحرانشینانی پرطاقت بودند که به زندگی در آب و هوای بسیار خشن عادت داشتند. آن‌ها با مهارت در به کارگیری تیر، نیزه، تبرهای جنگی و تاکتیک‌های غیرقابل پیش‌بینی و حیله‌های جنگی برای تضعیف روحیه دشمنانشان می‌جنگیدند. چنگیزخان مغول‌ها را از جماعتی پراکنده و فقیر، به ترسناک‌ترین مردم روی زمین تبدیل کرد. او شیوۀ زندگی مغولی را بهترین نوع زندگی می‌دانست، همچون آرمانی که همه بشریت در آرزوی آن باشند. فتوحات و قوانین او در پی این هدف بودند که آرمانهای او را به قبایل چادرنشین آسیا و همه جهان برسانند. چنگیزخان نظمی را بر قوم خود تحمیل کرد که درآن هر فرد، جایگاه، وظیفه و رفتار معینی داشت. هفتمین مجلد از مجموعه تمدن‌های گمشده تحت عنوان «امپراتوری چنگیزخان» در١٢٧ صفحه در دسترس علاقه‌مندان به موضوعات تاریخی است.

هنر برقراری ارتباط

52,000 تومان
همه ما انسان‌ها نیاز داریم که با یکدیگر ارتباط برقرار کنیم. وقتی تنها می‌شویم دلمان می‌خواهد با کسی صحبت کنیم. چگونه می‌توانید تشخیص بدهید ارتباط سالم چیست و کدام ارتباط سمی است. انرژی تمرکز حواس عاملی ضروری در ارتباط سالم است. تمرکز حواس ایجاب می‌کند قضاوت را رها کنیم و از تنفس و بدنمان آگاه باشیم و به آنچه در اطرافمان می‌گذرد توجه کامل داشته باشیم. این امر کمکتان می‌کند دریابید آیا فکری که تازه ارائه کرده‌اید سالم یا ناسالم، دوستانه یا غیر دوستانه است. وقتی به حرف‌هایی که دیگران می‌زنند گوش می‌کنید، دارید آن مواد سمی را مصرف می‌کنید. به همین دلیل است که تمرکز حواس در صحبت کردن و همین طور گوش کردن بسیار مهم است. اجتناب از گفتگوهای سمی ممکن است دشوار باشد، بخصوص در محل کار. اگر با چنین مشکلی روبرو هستید، مواظب باشید. باید آگاه و محتاط باشید تا این نوع درد و رنج‌ها را جذب نکنید. شما باید با انرژی همدلی از خودتان محافظت کنید. به طوری که وقتی گوش می‌دهید، به جای مصرف مواد سمی، به طور جدی در خودتان همدلی بیشتر ایجاد کنید. وقتی به این شیوه گوش می‌کنید، همدلی از شما محافظت می‌کند و شخص مقابل شما هم کمتر عذاب می‌کشد.