جغرافیای سیاسی و سیاست جغرافیایی

19,000 تومان

جغرافیای سیاسی و در بطن آن ژئوپلیتیک یکی از  مهم ترین و کاربردی ترین شاخه های جغرافیای انسانی است. در نخستین برخورد با مباحث جغرافیای سیاسی و سیاست جغرافیایی (ژئوپلیتیک) توجه به این اصل شایان اهمیت است که این مباحث از روابط جغرافیا و سیاست سخن می گوید.

جغرافیای سیاسی، جغرافیای برگرفته از سیاست است به عبارتی دیگر جغرافیای سیاسی نقش تصمیم گیریهای سیاسی را بر جغرافیا مطالعه می کند اما بررسی نقش جغرافیا در تصمیم گیریهای سیاسی موضوع مورد مطالعه ژئوپلیتیک محسوب می شود.

بنابراین، بر اساس این تعریف کلی از دو مفهوم بالا که اکثر جغرافیدانان سیاسی در ایران و جهان نیز مؤید آن هستند، مقیاس مطالعات علمی جغرافیای سیاسی و ژئوپولیتیک از کوچک ترین واحد سیاسی فضا (روستا، شهر) تا بزرگترین واحدهای سیاسی فضا از جمله کشورها، سازمانهای سیاسی بین المللی و قاره ها را در برمی گیرد. کتاب حاضر در دو بخش و هشت فصل به موضوعات پیرامون مطالب فوق می پردازد.

 

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

جغرافیای سیاسی و سیاست جغرافیایی

نویسنده
دکتر پیروز مجتهدزاده
مترجم
——-
نوبت چاپ 10
تعداد صفحات 424
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
مطالعات محیطی
نوع کاغذ ——
وزن 585 گرم
شابک
9789645304391
توضیحات تکمیلی
وزن 0.585 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “جغرافیای سیاسی و سیاست جغرافیایی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

تن‌ها

4,000 تومان

صورت فرهاد را وسط جمعیت می بینم اما نمی فهمم دارد می خندد یا محو بازی بی کلام من شده.جاییکه باید مینشینم.

چشم ها را می بندم تا تحمل نگاه ها راحت تر شود.

اگر عمو جواد می رفت بازیگر می شد و زیر نگاه آدم ها راه می رفت و حرف می زد و می خندید و اشک می ریخت برای یک عده تماشاچی شاید هیچ وقت احساس تنهایی نمی کرد. این تنها فکری است که الان آمده توی سرم.

عمو جواد برای فرار از تنهایی هیچ کس را پیدا نکرد و درد کشید و کشت خودش را.توی ذهنم کفنی که پژمان تن من کرده میکنم تن عمو جواد.

پژمان راست میگفت این جا اصلا شبیه قبر نیست.

مخلوقات غريب

18,000 تومان

معرفی کتاب مخلوقات غریب اثر حسین سناپور

می چرخی به طرفش، و او حالا نگاه ازت برمی دارد و راه می افتد. چمدان را اما جا می گذارد. هرچه او دورتر می شود در کوچه، تو جلوتر می روی و درست وقتی می پیچد در پیچ کوچه، تو به چمدان می رسی.
شبیه چمدان قدیمی قهوه ای خودت است. حالا یک مرتبه رفت و آمد آدم ها شروع می شود و هی از کنارت می گذرند و نگاهت می کنند.
آن ها را نگاه می کنی و چمدان را نگاه می کنی. دوباره نگاه می کنی و دوباره. بالاخره بازش می کنی. خالی است. خالی خالی.
سرت را که بالا می کنی می بینی همه ی محله، از زن و مرد و بچه و پیر، دورت حلقه زده اند و هر کدام هم چیزی تیز در دست دارند، از چاقو و ساطور و میخ و قندشکن و قمه. هنوز زود است، اما در آخر می فهمی که این تنها نشانه ی درستی بود که در خوابت دیده بودی.

نظریه‌های گوناگون درباره جهانی شدن

15,000 تومان
این کتاب برای دانشجویان رشته علوم سیاسی در مقطع کارشناسی ارشد به عنوان منبع اصلی درس «نظریه‌های مختلف درباره جهانی شدن» به ارزش 3 واحد تدوین شده است.
فهرست:
مقدمه: مبانی شناخت جهانی شدن فصل اول: جهانی شدن به مثابه دگرگونی تدریجی (نظریه‌های لیبرال) فصل دوم: نظریه‌های واقع‌گرا و نقد جهانی شدن فصل سوم: نگرشهای مارکسیستی و نقد بعد استثمارگرایانه جهانی شدن فصل چهارم: نگرشهای جامعه‌شناختی، جهانی شدن به مثابه تحول ماهیت روابط اجتماعی جمع‌بندی منابع و مآخذ

عقل عذابم مي دهد

11,000 تومان
 

در بخشی از کتاب عقل عذابم می‌دهد: شعرهای دی ماه 75 تا فروردین 78 می‌خوانیم

انسان‌های غارنشین را حتماً دیده‌ای یا لااقل یکی از آن‌ها را تقریباً هر روز پشتِ چراغ‌قرمز یا مکث می‌کند یا فکر می‌کند که مکث می‌کند موهایش بلند و جوگندمی‌ست یا فکر می‌کند که با یک و هفتاد و پنج سانت قد موهایش بلند و جوگندمی‌ست. این از من اما تو فعلاً نصف دیگر سیب‌ات را هم و بعد بردار قلم‌مویت را و دیوار غار مرا با گُل‌وگیاه با هر شاخ و شمایلی که خودت می‌دانی یادت باشد تلفن نارنجی‌ست.

فهرست مطالب کتاب

از این‌که در سه زمان تا کجاها که ما / وَ همین‌ جا چیزی برای نگفتن رفیقی نداری مؤلف من بودم افقی که هرگز با چهره‌های مختلفی از تو سیصد گل سرخ هم که شده از فردا که چه‌طور به ‌روایت خودمان اگر اتفاقی افتاد تو او را ندیده‌ای بر بوم نقاشی تا دوِ بعدازظهر آخه اون‌ها هر دو یک نفریم با ماشین‌حساب هم که فکر کنی راوی گوید این‌طور عصری را اصلاً نمرده‌ای روانی صحنه را عوض می‌کنیم تا آدم‌بزرگ‌ها این‌همه سال کجا بودید؟ فقط یک شوخی بود از دو درختِ فقط زیردریایی از آن‌سوی خط از فرداهایِ چه‌ کنم مؤلف هم سردرگم است دن‌کیشوت از اعماق کدام اتفاق؟ اول تو بخند از فرط خنده خراباتی ترسو! فکرهای از هر طرف این مرثیه و نه هیچ‌گاه در شلوغی‌ِ از هر طرف
 

خاکستر و خاک

10,000 تومان

معرفی کتاب خاکستر و خاک اثر عتیق رحیمی

عتیق رحیمی بی تردید مهم ترین نویسنده ی معاصر افغانستان در جهان است. او هم به فارسی می نویسد، هم فرانسه. هم فیلم می سازد، هم عکس می گیرد. هم انبوهی جوایز سینمایی دارد، هم جایزه ی ادبی معتبر گنکور را. سال های زیادی است که در فرانسه زندگی می کند. رمان کوچک «خاکستر و خاک» که در سال 1999 منتشر شده، نقطه ی جهش او به شمار می آید. اثری که درسال 2004 نیز به وسیله ی خودش تبدیل به فیلم شد و جوایز فراوانی به دست آورد. رمان داستان پدربزرگی است به همراه نوه اش که خانه ی روستایی شان طی بمباران نیروهای روس با خاک یکسان و نابود شده و حالا او و نوه منتظر کامیونی هستند تا آنها را پیش پسر پیرمرد ببرد؛ در یک معدن زغالسنگ دورافتاده... یک پلات قدرتمند برای روایت تراژدی زیستن در افغانستان جنگ زده.
رمانی که فراتر از بسیاری آثار بومی این منطقه خود را مطرح می کند و مخاطبان جهانی بی شماری به دست می آورد. عتیق رحیمی در این رمان حیرت انسانش را مقابل این حجم از تراژدی به تصویر می کشد.
عتیق رحیمی، زاده ی ۲۶ فوریه ۱۹۶۲ در کابل، نویسنده و کارگردان فارسی زبان افغانستانی-فرانسوی است. او در ۱۰ نوامبر ۲۰۰۸ جایزه ی معتبر گنکور را برای رمان سنگ صبور کسب کرد.
او در زمان جنگ های داخلی افغانستان در سال ۱۹۸۴ در حالی که در سن ۲۲ سالگی به پاکستان گریخت و پس از درخواست پناهندگی از سفارت فرانسه به پاریس رفت.رحیمی پس از ورود به فرانسه، در دانشگاه رووان به تحصیل ادبیات مدرن فرانسه پرداخت و پس از آن مدرک دکترایش را در رشته ی سینما از سوربون دریافت کرد. او نخستین رمان خود به نام خاکستر و خاک را...

رفتیم بیرون سیگار بکشیم، هفده سال طول کشید.

125,000 تومان

معرفی کتاب رفتیم بیرون سیگار بکشیم، هفده سال طول کشید

کتاب رفتیم بیرون سیگار بکشیم، هفده سال طول کشید، مجموعه داستان‌های کوتاهی از دنیای نه چندان مهربان نویسندگان روسی است که هنوز سیگار کشیدن‌شان ادامه دارد. در مورد این اثر چیزی که در ابتدا توجه شما را به خودش جلب می‌کند عنوان باشکوه و طولانی آن است. همین سبب می‌شود کنجکاوی‌تان تحریک شود و شما را مجبور می‌کند تا آن را مطالعه کنید. در این کتاب نه داستان از هفت نویسنده‌ی معاصر روس وجود دارد که به صورت تصادفی برگزیده نشده‌اند و دنیایشان تقریباً به هم مرتبط هستند. این داستان‌ها در غیر عادی بودن فضا و روایت‌شان با وجود انسان‌های عادی، وجه اشتراک دارند. قهرمانان این داستان‌ها از قسمت‌هایی از جامعه هستند که قبلاً شرایطی برای رساندن صدایشان به گوش شما نداشتند و چه بسا وجودشان به چشم نمی‌آمد. تنهایی، روزمر‌گی و خشونت موجود در زندگی آن‌ها که بازتاب مستقیم شرایط اجتماعی روسیه‌ی بعد از فروپاشی اتحاد شوروی نیز است، به طور واضح در این داستان‌ها دیده می‌شود. مقدمه‌ای کوتاه درباره‌ی هر یک از نویسندگان جهت آشنایی شما با زندگی، سبک هنری و آثار آنان در ابتدای داستان‌ها موجود است. هم اکنون همه‌ی آن‌ها زنده و در حال نوشتن هستند و همین مسئله بر جذابیت این اثر می‌افزاید. ادبیات روس دهه‌های گذشته با وجود داشتن داستان‌نویسان معروفی که شهرت جهانی دارند، مخاطبان فارسی زبان، کمتر آن را می‌شناسند. در داستان‌های روسی همواره فضا با یک ابر تیره و تار پوشیده می‌شود و انگار نمی‌توانید اثری از شادی، نشاط و آرامش در آن‌ها ببینید. شاید به این دلیل باشد که هنوز سایه‌ی کمونیسم از جوامع روس رخت برنبسته است. در بخشی از کتاب رفتیم بیرون سیگار بکشیم، هفده سال طول کشید می‌خوانیم: او در جوانی از پسر عمه‌اش، که جوانی باهوش و خوش‌قیافه و بی‌کاره بود، حامله شد و وقتی پسرعمه‌اش به او توصیه کرد به لژبیتسکی، پزشک مشهور ناخوشی‌های زنان، مراجعه کند (و البته قول سفت و سخت پول هم داده بود)، با یک قوطی اسید سولفوریک در کمین او نشست و آن را به صورتش پاشید. پسر عمه فریادهای هولناکی سر داد، دنبال خاله برتا دوید، افتاد و مرد. البته درست‌تر است که بگوییم: مرد و افتاد. قلبش ضعیف بود. البته خاله برتا خاله‌ی مادرم بود، نه خاله‌ی من. بنابراین باید مختصات زمانی را هم تصحیح کنم: ماجرا اوایل قرن گذشته اتفاق افتاده بود. در این‌جا باید فضای فرهنگی و زندگی بی‌درد و غم شهرک کوچکی را که ماجرا در آن رخ می‌دهد نیز توصیف کنم. خانواده‌ی ارجمند کاگانوفسکی، جد من پینخوس الیویچ و زنش، ننه خایا... نمی‌شود گفت: که خیلی ثروتمند بودند، ولی به هر حال یک کارگاه شیرینی‌پزی را می‌گرداندند. البته تمام خانواده در این کار سهیم بودند. تعدادشان هم کم نبود: پنج دختر، همه شبیه هم. شوخی نیست! دخترها در قسمت بسته‌بندی می‌نشستند و شکلات‌ها را لای کاغذ می‌پیچیدند. کار دقیق و طاقت‌فرسایی بود. همه چیز به سرعت انگشتان بستگی داشت. آن‌ها که ماهرتر بودند، با سرعت یک شکلات در ثانیه کار می‌کردند.
سفارش:1
باقی مانده:1