جناب گورکن 1/ جناب گورکن و غافل‌گیری بزرگ

22,000 تومان

معرفی کتاب جناب گورکن 1 اثر لی هابز

جناب « گورکن » سال های سال است که در هتل بوبلی کار می کند. او مدیر مناسبت های خاص است؛ یعنی مهمانی ها و مراسم شادی را در هتل برگزار می کند.
کار بابایش هم همین بوده. کار بابا بزرگش هم همین بوده. جناب گورکن و دستیارش، خانم « پیمز »، دارند برای برگزار کردن جشن تولد « سیلویا » آماده می شوند.
آقای « سسیل » و خانم « سلیا » پدربزرگ و مادربزرگ سیلویا هستند و هتل بوبلی هم مال آن هاست.
جناب گورکن سخت مشغول کار است، اما نمی داند چه چیزی در انتظارش است.
فکر می کنی جشن تولد خوب برگزار می شود؟ با جناب گورکن همراه شو تا بفهمی و…

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

جناب گورکن 1/ جناب گورکن و غافل‌گیری بزرگ

نویسنده
 لی هابز
مترجم
سیدجواد راهنما
نوبت چاپ
تعداد صفحات 80
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786222042370
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “جناب گورکن 1/ جناب گورکن و غافل‌گیری بزرگ”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

گربه بازي

35,000 تومان

در بخشی از کتاب گربه بازی می‌خوانیم:

روز وحشتناکی داشتم. پشت‌سر‌هم چند اتفاق ناجور برایم افتاده بود و حسابی از کوره دررفته بودم. تو که مرا می‌شناسی، اگر مرتب بد بیاورم، خلقم تنگ می‌شود و انگار که یک فتیله‌ی روشن بهم بسته باشد، هر آن ممکن است منفجر شوم. سوای این، این خانم میشتوت (لبنیات‌فروش) هم خیلی وقت است روی اعصابم می‌رود. اما این‌که این الم‌شنگه درست جلو چشم پائولا راه بیفتد، چیزی بود که فکرش را نمی‌کردم! بالای پله‌ها ایستاده بود چون برای رسیدن به لبنیاتی باید چهار پله پایین رفت و توی آن بلبشو تکان نمی‌خورد. طوری پایین را نگاه می‌کرد که انگار به یک چال‌حوض آلوده که هیچ‌کس نمی‌خواهد پا توی آن بگذارد نگاه می‌کند. حالا خوب مجسم کن، گربه‌ی استاداین‌ها روی بازوی چپم، یک شیشه‌ی ماست که یک انگشت هم شیر تویش است در دست راستم، یک پایم دمپایی، یک پایم کفشِ بندی، سرم هم کلاه یک زن غریبه که همین‌جور اتفاقی روی سرم مانده! چاک دهنم را واکرده‌ام و هر چه کلفت بلدم بار طرف می‌کنم. خانم میشتوت هم هوای حرف‌هایش را ندارد، او هم هر چه سرِ زبانش می‌آید می‌گوید. چهارتا پیرزن هم که پشت‌سر من ایستاده‌اند همگی هوار می‌کشند، چون همه‌ی همسایه‌ها از این لبنیاتی دل‌ پُری دارند، فقط آن پیرمردک، تیوادار لوکوش، ته مغازه ایستاده و هی سرفه‌ریزه می‌زند، چون هیچ‌وقت دوست ندارد درباره‌ی چیزی اظهارنظر کند و حالا فکرش را بکن، توی این الم‌صراط یکهو در باز شود و زنی جلو آن بایستد که اگر ندانم چهار سال از من بزرگ‌تر است، خیال می‌کنم ده سال جوان‌تر است.موهای طلایی، چنان طبیعی که حتی یک لیوان آب زلال را هم نمی‌شود آن‌طور رنگ کرد. کت‌ودامنِ کِش‌باف فندقی که رویش نوشته مال بوداپست نیست. آن وقت آدمی که چهار سال هم از من بزرگ‌تر است عین مس برنزه‌ شده و توی کفش پاشنه‌بلندِ نوک‌تیز که آن هم داد می‌زند آخرین مدل خارجی است آن‌جا ایستاده. اما این‌ها که گفتم همه به کنار، اصل کار این بود که اصلاً حرف نمی‌زد، همان‌طور ایستاده بود و نگاه می‌کرد.

عاشقانه‌هایی برای لیلی و روزهایی که سوختند

9,000 تومان

درباره کتاب عاشقانه هایی برای لیلی و روزهایی که سوختند

کتاب عاشقانه هایی برای لیلی و روزهایی که سوختند (یک پساژانر) یک مجموعه شعر معاصر را در بر گرفته است. عنوان برخی از شعرهای کتاب حاضر عبارت است از «از زانوان‌ِ غریو»، «گوشِ رستاخیز»، «پرواز»، «آتش و کومه‌های کوهستان» و «رنگِ آواز». این شعرها در قالب نو سروده شده‌اند؛ فقط شعر پایانی است که یک غزل است. می‌دانیم که شعر فارسی عرصه‌های گوناگونی را درنوردیده است. در طول قرن‌ها هر کسی از ظن خود یار شعر شده است و بر گمان خود تعریفی از شعر به‌دست داده است. حضور شعر در همهٔ عرصه‌ها از رزم و بزم گرفته تا مدرسه و مسجد و خانقاه و دیر و مجلس وعظ، همه و همه گویای این مطلب است که شعر، بی‌محابا، زمان، مکان و جغرافیا را درنوردیده و در هفت‌اقلیم جان و جهان به دلبری پرداخته است. آمیختگی شعر با فرهنگ مردم و اندیشه‌های اجتماعی، این هنر را زبان گویای جوامع بشری ساخته است؛ بدان‌گونه که هیچ جامعه‌ای از این زبان بارز، برای انتقال اندیشه‌هایش بی‌نیاز نبوده است. گاهی شعری انقلابی به پا کرده است و گاه انقلابی، شعری پویا را سامان داده است.

بخشی از کتاب عاشقانه هایی برای لیلی و روزهایی که سوختند

«یا اَیها النُّفوسُ القتیلینَ بالنَظر! قوموا، لِاشتعالِ هذا النَفسِ کالمطر! یعنی تویی مسافر افلاک بعد ما عشقت به ذره‌ذرهٔ خاکم کشد اگر آن‌جا که دار قامتِ یاران رفته است حلقومِ ما و حلقهٔ گیسوی مستمر درکش که یادگارِ شهیدِ دو عالم است این شهرِ آتشین که به جامی‌ست مختصر چون شاخه‌ای ز نور به منقار یک عقاب آن‌جا برد تو را که ز خود می‌کنی سفر آهسته همچو سایهٔ مرغان آسمان در سیرِ خاک باشی و خاک از تو بی‌خبر سی مرغ پر شود آن‌که عشقش بپرورد قُل اَن اقلَّ مِن طیرانی اِلی القَمَر.»

شاهنامه‌ی فردوسی 11: از رزم و اسفندیار تا پایان داستان رستم و شغاد

55,000 تومان

در بخشی از کتاب شاهنامه فردوسی - جلد 11: از رزم رستم و اسفندیار تا پایان داستان رستم و شغاد می‌خوانیم

لشکرکشى اسفندیار به زابل سحرگاه از درگاه اسفندیار صداى طبل برخاست و اسفندیار همچون فیلى بر اسب سوار شد و سپاه را مانند باد حرکت داد. همچنان سپاه را پیش‌راند تا به دوراهى رسید. همان‌جا فیل و سپاهیان بر جاى ماندند. یک ‌راه به‌سوی دژ گنبدان مى‌رفت و راهى دیگر به‌سوی کابل. سپاه قدرى در راهى که به کابل مى‌رفت حرکت کرد. در این هنگام شترى که پیشروِ سپاه بود، چنان بر زمین نشست که گویى با خاک جفت شده است. هر‌چه ساربان چوب بر سر آن شتر زد، از جایش برنخاست، در این هنگام تمام کاروان بر جایش مانده بود. اسفندیار گفت: «این را باید به فال بد گرفت.» پس امر کرد تا سر شتر را ببُرند که بدى بر او بگردد و فرّه‌ی ایزدیش تباه نشود. جنگجویان سر شتر را بریدند و بخت و اقبال دوباره به اسفندیار روى نمود. اسفندیار از کار شتر در اندیشه فرورفت، اما اختر شومِ خود را خوار گرفت و گفت: «هر‌کس که پیروز شد و پادشاهى‌اش مایه‌ی فروغ جهان گشت، باید بداند که بداقبالى و نیک‌اخترى هر‌ دو از جانب خداوند است و مردان باید بر آن راضى باشند.» اسفندیار با سپاه به‌سوی هیرمند آمد، درحالى‌که از ترس اقبال بد در اندیشه بود. آن‌گاه بنا بر رسم و آیین همان‌جا سراپرده زدند و هر‌یک از بزرگان جاى خود را انتخاب کرد. اسفندیار خیمه‌اى بزرگ بر پا کرد و در آن تخت گذاشت و بر تخت نشست. پس مجلس بزمى آراست. پشوتن کنار شهریار نشست و با آن بزم به شادکامى پرداخت و دل جنگجویان خود را از هر اندیشه‌اى فارغ کرد. صورت پهلوانان و شاه از تأثیر شراب چون گل شکفت.

فهرست مطالب کتاب

داستان رزم رستم و اسفندیار داستان رستم و شغاد
سفارش:0
باقی مانده:1

سوت زدن درتاريکي

9,000 تومان

معرفی کتاب سوت زدن در تاریکی

«سوت زدن در تاریکی» مجموعهٔ اشعار عاشقانه از شهاب مقربین، شاعر توانای معاصر است. موضوع بیشتر شعرهای مقربین در این مجموعه، تنهایی انسان معاصر، کشش و گریز او به عشق و از عشق است.
انسان معاصر هم از عشق می‌هراسد و هم به سمت آن کشش دارد. به گفته خود مقربین شعرهای «سوت ‌زدن در تاریکی» با رفتن، رسیدن و دوباره دور شدن و به نوعی با جذب و دفع همراه‌اند:
تو برگ گلی نسیمی آرام آرامشت را به‌هم می‌ریزد آمده‌ای در قلبم چه کنم این‌جا طوفان‌ها برپاست

پرتره‌ی مرد ناتمام

10,500 تومان

معرفی کتاب پرتره ی مرد ناتمام اثر امیرحسین یزدان بد

پرتره ی مردی ناتمام مجموعه داستانی است به هم پیوسته که در پی آن است تصویری از شخصیت اول داستان ارائه دهد، تصویری که همانگونه که از نام کتاب پیداست، در انتها نا تمام می ماند.
هر داستان از زاویه دید متفاوتی روایت می شود، اما این انتخاب تنها یک تجربه ی فرمی صرف نیست، بلکه عاملی است که کمک می کند در هر داستان جنبه های شخصیتی متفاتی از مهرداد ناصری، شخصیت اول داستان، روشن شود.
هر داستان را می توان به صورت مجزا نیز مطالعه کرد چرا که هر کدام به نوعی وجودی مستقل دارند.
پرتره ی مردی ناتمام چه در جشنواره ها و چه در میان منتقدان، با استقبال بالایی موجه شد. این کتاب توانست جایزه ی هوشنگ گلشیری را ازان خود کند. اسامی داستانهای این کتاب عبارتند از "یک دقیقه روی سفیدی سرد دوکی شکل"، "فردا بر می گردم"، "دادزن"، "برای مارسیای رذل عزیز"، "چیزی شبیه سونیا"، "الترالایت"، "هنوز یوسف" و "جنوار".
سفارش:1
باقی مانده:1

درآمدی براندیشه‌ی هانس بلومنبرگ

15,000 تومان

معرفی کتاب درآمدی بر اندیشه‌های هانس بلومنبرگ

فرانتس یوزف وتس در کتاب درآمدی بر اندیشه‌های هانس بلومنبرگ سعی کرده تا گذری بر زندگی و اندیشه‌‌ی فیلسوف ژرف‌اندیش و برجستهٔ دوران پس از جنگ جهانی دوم در آلمان داشته باشد. فرانتس یوزف وتس (Franz Josef Wetz) در کتاب درآمدی بر اندیشه‌های هانس بلومنبرگ (Hans Blumenberg zur Einfuhrung) توانسته با بیانی قابل فهم و ساده به خوبی شما را در فهم افکار عمیق بلومنبرگ شریک سازد و تشویق به خواندن آثار اصلی بلومنبرگ کند. فرانتس یوزف وتس، استاد فلسفه در دانشگاه گیسن می‌باشد، او در کتاب حاضر علاوه بر پرداختن به زندگی بلومنبرگ، به افکار اساسی و آثار این فیلسوف برجسته‌ی آلمانی پرداخته و به بررسی عقاید او در موضوعاتی همچون هستی‌شناسی و مفاهیمی مانند طبیعت، واقعیت، مذهب، انسان و زمان می‌پردازد. بلومنبرگ بیشتر از آن‌ که به انسان‌ها عشق بورزد، کتاب‌ها‌ را دوست داشت، کتاب‌هایی که درباره‌ی آن‌ها دوباره از نو کتاب می‌نوشت. او مانند بازدید‌کنندگان آگاه و مطلع از نمایشگاه‌های مربوط به آثار جهان که زندگی سده‌های طولانی از فرهنگ‌های قدیم و جدید را به نمایش می‌گذارد، در تاریخ اندیشه‌ی مغرب‌زمین در رفت‌ و‌ شد است. استعاره‌ی «روحِ کاونده» که بلومنبرگ آن را از یاکوب بورکهارت قرض گرفته بود، برای خود او مناسب است: «روح، هر جا که بخواهد [چون باد] نمی‌وزد، هرگز نمی‌وزد، می‌کاود، زیر‌ و‌ رو می‌کند؛ وزیدن در هواست و کاویدن در زمین. طُرفه آنکه در زمین سراغ ریشه می‌روند. کاویدنِ زمین باعث می‌شود که زیر آن سست شود و هر گونه اطمینان به ایستادن و رفتن بر روی زمین را مشکوک می‌سازد.» هانس بلومنبرگ جزء آن دسته از فیلسوفانی بود که با توجه به اینکه در فضایی کاملا کاتولیک بزرگ شده بود، اما قانون نژادی نورنبرگ آن‌ها را متهم به نیمه یهودی بودن کرد. او که قلبا خود را یهودی نمی‌دانست به خاطر این اتهام چند سال از بهترین سال‌های عمر خود را از دست داد. در تمام عمرش به خاطر این سال‌های از دست رفته احساس ضرر می‌کرد. به همین دلیل پس از اتمام جنگ، وقت خود را به طور کامل، صرف نگارش و مطالعه کرد. در بخشی از کتاب درآمدی بر اندیشه‌های هانس بلومنبرگ می‌خوانیم: فرایندهای علمی عصر جدید با کنجکاوی نظری به حرکت درمی‌آید. بلومنبرگ دقت بسیاری در ردیابی تحولات تاریخی کنجکاوی از یونان باستان تا عصر جدید اروپا به خرج می‌دهد. هر چند در این‌جا مجال آن نیست تا مواقِفِ‌های مختلف این تاریخ مملو از تغییر را نشان دهم، اما ذکر این نکته لازم است که مطابق نظر ارسطو، از آن‌جا که کنجکاوی نظری به طبیعتِ ماهوی انسان تعلق دارد، پس همه‌ی انسان‌ها به اقتضای طبیعت‌شان به دنبال شناخت‌اند. به زعم بلومنبرگ اشتیاق به شناخت بخش مثبتِ استعدادِ بنیادین انسان است. این اشتیاق را باید مثبت تلقی کرد، چرا که مایه‌ی سعادت است. بدین‌سان ارسطو ادعا کرد که صاحب دانش ‌بودن با سعادتمند ‌بودن یکی است.