جناب گورکن 2/ جناب گورکن و میمون گم‌شده

22,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1
وضیحات

«جناب گورکن و میمون گمشده» دومین جلد از مجموعه «جناب گورکن» است. جناب گورکن در هتل بوبلی کار می‌کند.

او مدیر مناسبت‌های خاص است.

او این شغل را از پدر و پدربزرگ‌اش به ارث برده است. ا» دومین جلد از مجموع جناب گورکن است.

جناب گورکن در هتل بوبلی کار می‌کند.

او مدیر مناسبت‌های خاص است.

او این شغل را از پدر و پدربزرگ‌اش به ارث برده است.

از سال‌ها پیش در راهروی هتل، مجسمه میمون بزرگی به نام آلگرنون در یک جعبه شیشه‌ای قرار دارد.

یک روز جناب گورکن متوجه می‌شود که آلگرگون در راهرو نیست.

در این جلد جناب گورکن دست به کار می‌شود تا از این اتفاق عجیب سردربیاورد.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

جناب گورکن 2/ جناب گورکن و میمون گم‌شده

نویسنده
 لی هابز
مترجم
سیدجواد راهنما
نوبت چاپ
تعداد صفحات 80
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786222042387
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “جناب گورکن 2/ جناب گورکن و میمون گم‌شده”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

عشق‌های فراموش‌شده/ زال و رودابه (جلد سخت)

56,000 تومان
داستان زال سپیدموی سرخ‌چهره، پهلوان جوان و رودابه، دختر فرمان‌روای کابل. دیداری بر بالای برج … رودابه گیسویش را می آویزد تا زال از گیسوی بلند و دلربایش بالا رود.
زال و رودابه دل به مهر یکدیگر سپرده‌اند، اما آیا این دیدار نخستین رخ خواهد داد؟ آیا می‌توانند کارشکنی‌ها و آزمون‌های سخت را پشت سر بگذارند؟ … آیا قدرت عشق و ایمان برای آن‌ها سرافرازی به بار می‌آورد؟ … اختلاف میان کابلیان و ایرانیان را چه کنند؟
  داستان زال و رودابه برگرفته از «شاهنامه»‌ی بزرگمرد ایرانی، «حکیم ابوالقاسم فردوسی» است. این قصه فقط قصه‌ی عشق شیرین زال و رودابه نیست. قصه‌ی عشق تمامی انسان‌ها به یکدیگر است. به هر رنگ و نژاد و قبیله‌ای که باشند. الهام فلاح با قلم لطیف و شیوایش با پرهیز از شیوه‌های مرسوم روایت قصه‌های کهن و با افزودن ده شخصیت تازه به قصه، داستانی با رنگ و بویی آفریده است.

غرامت مضاعف

64,000 تومان

«والتر»، راوی اول‌شخص داستان، کارمند باسابقه و کاربلد یک شرکت بیمه در کالیفرنیا است. او روایتش را با این جملات آغاز می‌کند:

«با ماشین رفتم گلِندل تا سه‌تا راننده‌ی کامیونِ تازه به بیمه‌نامه‌ی یه شرکت آبجوسازی اضافه کنم که مورد تمدیدیه‌ی هالیوودلند یادم اومد. گفتم اون‌جا هم برم.

این جوری شد که پا گذاشتم تو اون «خونه‌ی مرگ»، درباره‌ش تو روزنامه‌ها خونده‌ین. وقتی من دیدمش اصلا شبیه «خونه‌ی مرگ» نبود. صرفاً یه خونه به سبک اسپانیایی بود، شبیه باقی‌شون تو کالیفرنیا، دیوارهای سفید، سقفِ سفالی قرمز، یه طرفش حیاط.»

این جملات آغازین، با ضرب‌آهنگ مناسبی که دارد بدون شک خواننده‌ی علاقمند را سریعاً به داخل داستان می‌کشاند و البته حاوی چند نکته‌ی مهم نیز هست. اول اینکه شخصیت اصلی همانگونه که در حال انجام امور متداول و روزمره‌ی خود است؛ همچون ته‌سیگاری که در جوی کنار خیابان روی آب حرکت می‌کند، ناگهان داخل گردابی می‌شود که سرنوشت او را تغییر می‌دهد.

این نوع وارد شدن به ماجرا یا به عبارتی تخطی از محدوده‌های حرفه‌ای یا قانونی یا اخلاقی را در عمده‌ی آثار این سبک می‌بینیم، مثلاً در رمان قبلی همین نویسنده یعنی «پستچی همیشه دوبار زنگ می‌زند». در آنجا هم شخصیت اصلی ناخواسته و اتفاقی وارد مکانی می‌شود که به قول خودش بتواند غذای مجانی گیر بیاورد اما در واقع وارد مسیری می‌شود که او را به یک قاتل تبدیل می‌کند.

نکته دوم مکمل نکته اول است! اگر در اولی ما با شخصیت‌هایی روبرو هستیم که قبل از ماجرا شبیه آدم‌های معمول دیگر هستند (گانگستر و جانی بالفطره نیستند) در دومی با مکان‌هایی روبرو می‌شویم که با مکان‌های مشابه دیگر تفاوتی ندارند.

در اینجا خانه‌ی مرگ با آن توصیفاتی که در روزنامه‌ها به آن پرداخته شده کاملاً همان است که در مناطق مشابه وجود دارد و این‌طور نیست که یک محیط به‌صورت مستقل بتواند جرم و جنایت بزایاند.

حال اگر آدم همین آدمِ معمول است و محیط هم همان، چه چیز یا چیزهایی موجبات وقوع «قتل» را فراهم می‌کند!؟ در ادامه به این داستان بیشتر خواهم پرداخت.

پیش از آن همانند کتاب «پستچی...» لازم است بگویم کار نویسنده حداقل در این دو کتاب به‌گونه‌ایست که انگار هیچ چیز اضافه‌ای وجود ندارد؛ نثری بدون حشو و زواید و کاری فاقد گوشه‌های تیز که خواننده را اذیت کند. لذا این کتاب را به علاقمندان داستان‌های جنایی توصیه می‌کنم.

در واقع اگر بخواهیم در مقابل این پرسش که «سبک نوآر چیست؟» خودمان را به دردسر نیاندازیم، یک راه‌حل این است که بگوییم همین دو کتاب را بخوانید تا با مختصات این سبک آشنا شوید! شخصیتی تنها که قهرمان نیست، به خاطر جاه‌طلبی و اعتماد به نفس بالا در مقابل محرک‌هایی نظیر طمع و اغواگری، از محدوده‌های اخلاقی و قانونی خارج شده و در جهنمی خودساخته فرو می‌رود و رویای آمریکایی به تراژدی آمریکایی تبدیل می‌شود.

سفارش:0
باقی مانده:2

داستان‌های دوقلوهای خل‌وچل 2/ سوسک نجار، زین‌الدین زیدان و دختر شاه آهنیون

105,000 تومان

داستان‌های دوقلوهای خل‌وچل ۲ | سوسک نجار، زین‌الدین زیدان و دختر شاه آهنیون

داستان‌های دوقلوهای خل‌وچل ۲ | سوسک نجار، زین‌الدین زیدان و دختر شاه آهنیون این کتاب از بخش های مختلفی تشکیل شده و توسط انتشارات هوپا به چاپ رسیده است. خل گفت: «اوه اوه! نگاه کن چل. چه رنجی اومد پیش ما. یه رنج خیلی گنده اومد. می‌بینی چه چشم‌هامون رو می‌سوزونه؟»چل سرفه کرد. شبیه وقت‌هایی که ماهی را با تیغ خورده بود و گفت: «آره خل. آره. توی گلومون هم رنج سوزشی اومده. می‌بینی دیگه هیچی و هیچی هوا نیست. فقط رنج سوزشی هست اینجا توی این ابر.»و آن‌وقت همان‌طور که روی یک پا ایستاده بودند، چشم‌هایشان را بستند و سرفه کردند. دیگر هیچ کلمه‌ای نمی‌توانستند بگویند. همان‌طور روی یک پا شبیه لک‌لک ایستاده بودند و رنج می‌کشیدند. خل قاتی سرفه‌هایش یک چیزی گفت …
یک کتاب بود که دو تا پسر دوقلو و مامانشان تویش زندگی می‌کردند. مامانشان اسمش تاریک بود. دوقلوها هم اسم‌هایشان خیلی شبیه هم. اسم یکی از قل‌ها بود خل، اسم آن یکی قل بود چل. این‌جوری بود که دوقلو شده بودند.
خل و چل عاشق جنگولک‌بازی بودند، عاشق اختراع چیزهای به‌دردنخور، عاشق پرت‌وپلاگفتن، جفنگ بافتن، عاشق خرابکاری، عاشق خیال‌بافی. از اینکه آدم شده بودند هم دل خوشی نداشتند. اگر عنکبوت بودند، می‌توانستند تار بتنند. اگر مگس بودند، ویزویز پرواز می‌کردند. اگر صندلی بودند، کسی بود که رویشان بنشیند و اگر کتاب بودند، یکی آن‌ها را دست می‌گرفت و می‌خواند. راستی‌راستی آدم به چه درد می‌خورد؟ شاید اگر این کتاب‌ها را بخوانی، از لابه‌لای صفحه‌ها بفهمی آدم‌بودن به چه درد می‌خورد. آیا چیز مهمی است یا نه؟ به قول خل و چل: «آدم هم نشدیم، خیال ببافیم!!!»
سفارش:0
باقی مانده:1

هارپر و ارکستر دیوانه 3/ جنگل شب

19,000 تومان
«سیرک رویاها» دومین جلد از مجموعه‌ی «هارپر و ارکستر دیوانه» داستانی جذاب در ژانر فانتزی برای کودکان است. هارپر و گربه‌ی دوست‌داشتنی‌اش «نصفه‌شب» روی پشت‌بام بودند. هارپر مشغول نواختن موسیقی بود که صدای زوزه‌ی بلندی به گوشش رسید. این صدا متعلق به گرگ دست‌آموز نیت ناتانیلسون، صمیمی‌ترین دوست هارپر، است. بعد کم‌کم دوستان دیگر هارپر نیز روی پشت‌بام ظاهر شدند… تا اینجای ماجرا همه چیز به اندازه‌ی کافی عجیب است. اما ماجرا زمانی عجیب‌تر می‌شود که دختری بندباز هارپر و دوستانش را به «سیرک رویاها» می‌برد؛ سیرکی که اصلاً‌ شبیه سیرک‌های دیگر نیست! چون افراد عجیب‌و‌غریبی در این سیرک حضور دارند؛ از آقای شیرینی‌پز گرفته تا خانم آوازه‌خوان دریا، یک طالع‌بین مرموز و بچه‌هایی که در سیرک بندبازی می‌کنند. تازه در این میان، مهم‌ترین راز زندگی هایپر نیز آشکار می‌شود. آیا دوست داری هارپر و دوستانش را در این سیرک همراهی کنی؟
سه نت بلند، علامت رمزی هارپر و بچه‌ها، نواخته می‌شود. هارپر و دوستانش دور هم جمع می‌شوند و سمت جنگل شب راه می‌افتند.

با هارپر، دوستانش و رهبر ارکستر دیوانه به جایی که قصه‌های شاه پریان از آنجا شروع می‌شود، سفر کنید تا ببینید راز پرنده‌ی یخی چیست.

ته‌جدولی‌ها 8/ راز سیرک آتش

148,000 تومان
معرفی کوتاه

ته جدولی ها 8: راز سیرک آتش

چیزی نمانده که تعطیلات عالی هفته‌ ی آخر سال به فاجعه‌ ای تمام‌عیار تبدیل شود. اینکه همه‌ چیز به روال طبیعی خود برگردد، به عشق‌فوتبال‌ها بستگی دارد. قرار بود تعطیلاتِ فراموش‌نشدنی‌ ای باشد. قرار بود آخرین مسابقه‌ ی فوتبال سال را برگزار کنند: مسابقه‌ ی بچه‌ها با پدر و مادرها. بعدش هم قرار بود با هم به ورزشگاه اتلتیکو مادرید بروند تا فینال جام‌حذفی را تماشا کنند. این‌ ها به کنار، سیرک بزرگ آتش هم به سویالاچیکا آمده تا برنامه‌ های جذاب و هیجان‌انگیزی ترتیب دهد، اما با شروع آتش‌سوزی‌ های مرموز در شهر، همه‌ چیز به هم ریخته است. عشق‌فوتبال‌ ها که پیمان بسته‌ اند تا همیشه کنار هم باشند، این بار در جلد هشتم از مجموعه‌ ی ته‌جدولی‌ها باید دست‌به‌کار شوند و مقصر آن خراب‌کاری‌ ها را پیدا کنند.
سفارش:0
باقی مانده:1

ماتيلدا

قیمت اصلی: 320,000 تومان بود.قیمت فعلی: 245,000 تومان.

در بخشی از کتاب ماتیلدا می‌خوانیم

زنگ تفریح، خانم هانى یک‌راست به دفتر خانم ترانچبول رفت. به‌شدت هیجان‌زده بود! کمى پیش‌تر با دختر کوچولویى برخورد کرده بود که داراى هوش و استعدادى استثنایى بود؛ یا به‌نظر او این‌طور مى‌آمد. البته هنوز فرصت نکرده بود دقیقاً به میزان هوشش پى بِبرد، با وجود این، آن‌قدر تجربه داشت که بفهمد در چنین مواردى نباید دست روى دست گذاشت. فکر مى‌کرد مسخره است چنان کودکى را در جایى که امکان پیشرفت ندارد، به اَمانِ خدا رها کرد! معمولاً خانم هانى از مدیر مدرسه وحشت داشت و زیاد دور و بَرش آفتابى نمى‌شد. امّا در آن لحظه احساس مى‌کرد آماده است با هر خطرى روبه‌رو شود! درِ دفتر ترسناکش را زد. صداى غُرّشِ بَم و هولناک خانم ترانچبول بلند شد: «بیا تو!» خانم هانى رفت تو. امروزه بیش‌تر مدیرهاى مدرسه‌ها را با توجه به ویژگى‌هاى مثبت‌شان انتخاب مى‌کنند. آن‌ها شرایط کودکان را درک مى‌کنند، بچه‌ها را از تهِ دل دوست دارند، دلسوز و مهربان هستند، با انصافند و واقعاً به امرِ آموزش علاقه‌مندند. امّا خانم ترانچبول...، دریغ از آن‌که یکى از این ویژگى‌ها را داشته باشد! و خدا مى‌داند چه‌طور خود را در این سِمَت جا زده بود! گذشته از همه‌ى این‌ها، زن بسیار قوى و با ابهّتى بود! ظاهراً زمانى ورزشکار مشهورى بود و حتى حالا هم ماهیچه‌هاى پهلوانانه‌اى داشت! این ماهیچه‌هاى قوى در گردنِ کلفت، شانه‌هاى بزرگ، مچِ دست‌هاى عضلانى و ساق پاهاى قدرتمندش به‌خوبى دیده مى‌شد. هرکس چشمش به خانم ترانچبول مى‌افتاد، احساس مى‌کرد او مثل آب خوردن مى‌تواند میله‌هاى آهنى را خم و دفتر قطور راهنماى تلفن را از وسط نصف کند! متأسفانه در چهره‌اش هم هیچ نشانى از زیبایى یا سرزندگى دیده نمى‌شد. چانه‌اى لجوج و سرسخت، دهانى بى‌رحم و چشمانى ریز و خودپسند داشت.
سفارش:0
باقی مانده:1