جنگ جهانی دوم در اروپا

160,000 تومان

در سپیده دم روز جمعه اول سپتامبر سال ۱۹۳۹، یک سپاه بزرگ آلمانی در پی فرمان آدولف هیتلر، دیکتاتور آلمانی که چند سالی پس از کسب قدرت به بهانه‌های واهی سودای جهانگشایی در سر می‌پروراند، به کشور همسایه ، لهستان، حمله و هر چه را بر سر راهش بود ویران کرد. این حمله آلمان نازی، سرآغاز جنگی شش ساله در اروپا بود که به مرگبارترین درگیری تاریخ تبدیل شد. جنگی مخوف و هولناک که جان تقریباً پنجاه میلیون انسان را گرفت.

مردم آلمان، که مشکلات حیرت‌انگیز اقتصادی و سیاسی دهه ١٩٢٠ و اوایل ١٩٣٠ آنها را به ستوه درآورده بود، پیروی کورکورانه از رهبر پر جنب و جوشی را برگزیدند که وعده می‌داد زندگی آنها را بهبود بخشد و شکوه و افتخار از دست رفته آلمان را احیا کند. اما هیتلر پس از دستیابی به قدرت کامل در آلمان، به جای عمل به وعده‌هایش برنامه مرگبار خودش را در پیش گرفت که شامل تسخیر اروپا و روسیه و نابودی جمعی اشخاص نامطلوب بود.

فقط 2 عدد در انبار موجود است

توضیحات

جنگ جهانی دوم در اروپا

نویسنده
فیلیپ گاوین
مترجم
مهدی حقیقت‌خواه
نوبت چاپ ١١
تعداد صفحات ١٤٤
نوع جلد سلفون
قطع وزیری
سال نشر ١٤٠٣
سال چاپ اول ١٣٩٦
موضوع
——
نوع کاغذ تحریر
وزن ٣٥٦ گرم
شابک
9789643116743
توضیحات تکمیلی
وزن 0.356 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “جنگ جهانی دوم در اروپا”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کتاب آکادمی شاهزاده خانم‌ها – جلد 2: قصر سنگی

250,000 تومان

معرفی کتاب آکادمی شاهزاده خانم‌ها - جلد 2: قصر سنگی

شانون هیل در کتاب آکادمی شاهزاده خانم‌ها - جلد 2: قصر سنگی، از زمانی می‌گوید که میری و دوستان آکادمی‌اش به شهر می‌آیند تا به پرنسس جدید کمک کنند برای مراسم ازدواجش با شاهزاده آماده شود. او در شهر با پسری جوان به نام تیمون آشنا می‌شود و کم‌کم می‌فهمد که او و دوستانش می‌خواهند علیه شاه انقلاب کنند. حالا میری باید بین عشقش و وفاداری به شاه یکی را برگزیند. این داستان در لیست پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک‌تایمز قرار دارد.

درباره‌ی کتاب آکادمی شاهزاده خانم‌ها - جلد 2: قصر سنگی

داستان این قسمت از جایی آغاز می شود که میری و دوستان آکادمی‌اش به شهر آسلند می‌آیند. آن‌ها قرار است به دوست مشترکشان، بریتا کمک کنند برای مراسم ازدواج با شاهزاده آماده شود. هم‌زمان با حضور آن‌ها در شهر، مردی فقیر به جان شاه سوقصد می‌کند که باعث می‌شود آن‌ها متوجه رفتار شاه و وخامت اوضاع شوند. میری کمی بعد تصمیم می‌گیرد به مدرسه‌ای در قلعه‌ی ملکه برود. او در آنجا با پسری جوان به نام تیمون آشنا می‌شود که روحیه‌ای انقلابی دارد. به‌مرور که رابطه‌ی میری و تیمون صمیمی‌تر می‌شود، این پسر او را به دوستانش معرفی می‌کند. میری می‌فهمد که گروه آن‌ها قصد دارد بر ضد شاه انقلابی به‌راه بیندازد. اما میری دچار تردید است؛ از یک طرف می‌خواهد حکومت اصلاح شود و از سوی دیگر نگران ازدواج دوستش بریتا است و نمی‌خواهد مراسم ازدواجش به هم بخورد... شانون هیل (Shannon Hale) در داستان آکادمی شاهزاده خانم‌ها - جلد 2: قصر سنگی (Palace of Stone) به ادامه‌ی ماجرا‌های میری می‌پردازد و او را در موقعیت سرنوشت‌ساز دیگری قرار می‌دهد. میری این بار به شهر می‌رود تا به شاهزاده خانم آینده کمک کند ولی درگیر انقلاب می‌شود. مردم که از ظلم شاه خسته شده‌اند می‌خواهند او را به زیر بکشند. این دختر نیز با آن‌ها همراه و همدل است. ولی این مسأله برایش ساده نیست؛ او به دربار رفت‌وآمد دارد و قاعدتاً باید به شاه و از آن مهم‌تر به شاهزاده بریتا وفادار باشد، اما از طرف دیگر محبوبش تیمون پسری انقلابی و ضدشاه است و در این شرایط دشوار، میری نمی‌داند چطور باید این چالش را حل کند! رمان آکادمی شاهزاده خانم‌ها - جلد 2: قصر سنگی، اثری چندلایه است. شانون هیل نه فقط کهن‌الگوی قصه‌های شاهزاده‌ای را درهم می‌شکند و به ضد خود تبدیل می‌کند، بلکه به آن وجهی سیاسی و اجتماعی هم می‌بخشد. هیل عشق را با دغدغه‌های انسانی و اجتماعی ترکیب می‌کند و آن را عمیق‌تر می‌کند. میری دختری تک‌بعدی نیست که فقط در آرزوی ازدواج باشد یا به خود فکر کند؛ او به روستا و خانواده‌اش دلبسته و در موردشان نگران است، میان عشقی قدیمی و جدید در کشمکش است و از همه مهم‌تر عقل و احساساتش با هم در تعارض هستند. نویسنده به قهرمان نوجوانش کمک می‌کند از دل همه‌ی این چالش‌ها گذر کند و به رستگاری برسد. اما باید دید که تا چه اندازه در محقق کردن این امر موفق شده است!

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

ملل 19 … کانادا

8,000 تومان
کشور کانادا با مساحتی حدود ده میلیون کیلومتر مربع دومین کشور بزرگ جهان است . این کشور همچنین بخش شمالی قاره آمریکای شمالی را در بر می‌گیرد . سه اقیانوس آرام ، منجمد شمالی و اقیانوس اطلس مجاور سواحل این کشور بزرگ هستند . رشته کوههای کانادا به دلیل بزرگی فوق‌العاده این کشور به راحتی با تپه‌های دارای پستی و بلندی‌های ملایم در دشت‌های مرکزی و نیز با پوشش توندرای منطقه منجمد شمالی ادغام می‌شوند . اقوام گوناگونی که آرام آرام در مناظر متنوع سراسر کانادا پراکنده شدند ، چاشنی میراث و تاریخ پر جنب و جوش این کشور به شمار می‌روند . فرهنگ‌های اولیه کانادا که به لحاظ تاریخی متشکل از جمعیت‌های بومی بودند ، توانستند از موهبت‌های طبیعی فراوان کانادا بهره‌مند شوند . حدود پنج قرن پیش ، غنای منابع این کشور توجه کاشفان و مهاجران اروپایی را نیز به خود جلب کرد و این شد که آنها با کنجکاوی به آن جا آمدند . جستجو در این سرزمین اسرارآمیز احتمال رسیدن به گذرگاه شمال غربی را داشت که راهی مطلوب بین اروپا و بازارهای پر رونق « خاوری » تلقی می‌شد . کتاب « کانادا » نوزدهمین مجلد از مجموعه ملل است که اطلاعات جالب و آموزنده‌ای به خوانندگان ایرانی درباره این کشور پهناور ارائه می‌کند . این کتاب در ١٢٦ صفحه راهی بازار نشر شده است .

عصر استعمارگری

65,000 تومان
یک فیلسوف آمریکایی به نام "جورج سانتایانا" می‌نویسد: "کسانی که نمی‌توانند گذشته را به خاطر آورند محکوم به تکرار آنند." شاید حقیقت این سخن حکیمانه سانتایانا در هیچ جا آشکارتر از تاریخ طولانی استعمارگری و امپریالیسم نمایان نشده باشد‌. امروزه این اصطلاحات را حتی تاریخ‌نگاران و دیگر پژوهشگران اغلب به یک معنا به کار می‌برند. اما کارشناسان گاهی بین این دو اصطلاح تمایز قائل می‌شوند. آن‌ها معمولاً استعمارگری را سلطه و فرمانروایی مستقیم سیاسی تحمیلی از سوی کشوری به سرزمینی دور دست تعریف می‌کنند. آن سرزمین، که مستعمره نامیده می‌شود، ممکن است پذیرای مهاجران زیادی از کشور استعمارگر باشد یا نباشد. نمونه‌های آن مستعمراتی است که بریتانیا در سده هفتم در ماساچوست، ویرجینیا و جاماییکا، در ۱۸۴۱در نیوزیلند (زلاندنو) و در ١٩١٤ در نیجریه برا کرد. بنابراین استعمارگر و امپراتوری‌گری (امپریالیسم) پیوند نزدیکی با هم دارند که تعجبی ندارد که این دو مفهوم عمدتاً به یک معنا گرفته شوند.

ناعدالتی

20,000 تومان
چطور می‌توانید در دنیایی که همه چیزش علیه‌تان است پیش روید؟ با امید؟ با ترس؟ یا با نبردی خشن؟ ریچارد رایت در این کتاب مجذوب‌کننده و آشفته‌کننده، برای تصویر کردن بیدادی حل‌ناشدنی، خاطرات کودکی‌اش را با خاطرات بیگر تامس - جوان سیاهی که در دام زندگی فقیرانه در زاغه‌های شیکاگو گیر افتاده است و ناخواسته درگیر مرگ زنی ثروتمند می‌شود - در هم می‌تند.
سفارش:1
باقی مانده:1

هنر برقراری ارتباط

52,000 تومان
همه ما انسان‌ها نیاز داریم که با یکدیگر ارتباط برقرار کنیم. وقتی تنها می‌شویم دلمان می‌خواهد با کسی صحبت کنیم. چگونه می‌توانید تشخیص بدهید ارتباط سالم چیست و کدام ارتباط سمی است. انرژی تمرکز حواس عاملی ضروری در ارتباط سالم است. تمرکز حواس ایجاب می‌کند قضاوت را رها کنیم و از تنفس و بدنمان آگاه باشیم و به آنچه در اطرافمان می‌گذرد توجه کامل داشته باشیم. این امر کمکتان می‌کند دریابید آیا فکری که تازه ارائه کرده‌اید سالم یا ناسالم، دوستانه یا غیر دوستانه است. وقتی به حرف‌هایی که دیگران می‌زنند گوش می‌کنید، دارید آن مواد سمی را مصرف می‌کنید. به همین دلیل است که تمرکز حواس در صحبت کردن و همین طور گوش کردن بسیار مهم است. اجتناب از گفتگوهای سمی ممکن است دشوار باشد، بخصوص در محل کار. اگر با چنین مشکلی روبرو هستید، مواظب باشید. باید آگاه و محتاط باشید تا این نوع درد و رنج‌ها را جذب نکنید. شما باید با انرژی همدلی از خودتان محافظت کنید. به طوری که وقتی گوش می‌دهید، به جای مصرف مواد سمی، به طور جدی در خودتان همدلی بیشتر ایجاد کنید. وقتی به این شیوه گوش می‌کنید، همدلی از شما محافظت می‌کند و شخص مقابل شما هم کمتر عذاب می‌کشد.