جنگ چهره ي زنانه ندارد

390,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:5

معرفی کتاب جنگ چهره‌ی زنانه ندارد

کتاب جنگ چهره‌ی زنانه ندارد نوشته‌ی سوتلانا آلکسیویچ، روایت پرفراز و نشیب مستندنگار بلاروسی‌ از یادواره‌های زنانی است که در لشکر اتحاد جماهیر شوروی در جنگ جهانی دوم جنگیدند و اکنون بعد از گذشت سال‌ها از کابوس‌ها و تنهایی‌هایشان می‌گویند.

سوتلانا آلکسیویچ (Svetlana Alexievich) در کتاب جنگ چهره‌ی زنانه ندارد (The Unwomanly Face of War) در حقیقت جنگ جهانی دوم را با زاویه دیدی که کمتر مورد‌ توجه قرار گرفته یعنی از نگاه زنان روسی که تجربه‌ی حضور در این جنگ را داشتند توصیف می‌کند. او توانست در سال 2015 موفق به دریافت جایزه ادبی نوبل شده و کتابش یکی از مشهورترین کتاب‌های جهان با مضمون جنگ شناخته شود.

نویسنده در لابه‌لای سطور این کتاب صداها و ناله‌هایی را که تا‌به‌حال شنیده نشده، به گوش مخاطب می‌رساند و بعضی از زوایای پنهان جنگ را به تصویر می‌کشد. جنگ و تخیل در یک بستر نمی‌گنجند، جنگ صحنه واقعیت است؛ به همین علت نمی‌توان در کنجی نشست و جنگ را تصور و تخیل کرد. بهترین راه به تصویر کشیدن جنگ نقل قول افرادی است که در معرکه حضور داشته‌اند.

این کتاب در حقیقت قطعه اول از پنج‌گانه‌ی سوتلانا اَلکسیویچ با نام صداهایی از آرمان‌شهر به حساب می‌آید. الکسیویچ در کتاب جنگ چهره‌ی زنانه ندارد از تجربه‌ی روزنامه‌نگاری خود بهره گرفته و شیوه‌ی مصاحبه و انتقال بی‌کم‌و‌کاست توصیفات شاهدان عینی را برای ارائه‌ی نگاه زنانه به جنگ برگزیده است.

زیرا که او پیش و بیش از آنکه نویسنده باشد، یک روزنامه‌نگار حرفه‌ای است و به واسطه‌ی شغلش همواره ترجیح می‌دهد با حقایق عریان سر و کار داشته باشد.

کتاب، گاه شامل لحظات سختی است که فراتر از گفته‌ها و شنیده‌های رایج درباره‌ی جنگ است. چیزی که این اثر را نسبت به بسیاری از آثار جنگی متفاوت می‌کند، پدیده‌ی چند صدایی است.

در این کتاب حتی یک آشپز و رخت‌شوی ساده هم توانسته نظرش را نسبت به جنگ بیان کند. نویسنده از تضارب آرا نمی‌ترسد و همین چند صدایی است که سطور این کتاب را قابل‌باور کرده است.

قهرمانان این کتاب قدیس و اَبَر انسان‌ها نبوده، و تنها مردمی عادی هستند. بیانشان با زبان ساده و نیز کوچه‌بازاری است.

آن‌ها شاعر و پروفسور و سیاست‌مدار نیستند و رک حرف‌شان را می‌زنند. در ترجمه فارسی این کتاب نیز دقیقاًً به همین خاطر سبک کوچه‌بازاری و محاوره‌شان لحاظ شده تا کتاب را برای خواننده قابل لمس‌تر و قابل‌درک باشد.

در بخشی از کتاب جنگ چهره‌ی زنانه ندارد می‌خوانیم:

دقیقاًً جایی که انسان بزرگ‌تر است، به خاطر سپرده می‌شود. در آن‌جا، انسان‌ها به دست چیزی که از تاریخ قوی‌تر است هدایت می‌شوند.

باید حوزه‌ی کاری‌ام را توسعه بدهم، به حقیقت جنگ بسنده نکنم و حقیقت زندگی و مرگ را تشریح کنم. پرسش داستایوسکی را تکرار کنم؛ چند انسان در هر انسان وجود دارد، و چگونه باید از این انسان درونی محافظت کرد؟ بدون شک شر جذاب است؛ متنوع‌تر از خیر است؛ وسوسه‌انگیزتر است.

همین‌طور عمیق‌تر. وارد دنیای نامتناهی جنگ می‌شوم، همه‌ی چیزهای دیگر گویی رنگ باخته‌اند و از عادی نیز عادی‌تر شده‌اند. دنیای عظیم و وحشی. اکنون تنهایی انسانی را که از آن‌جا بازگشته درک می‌کنم. انگار از سیاره یا دنیای دیگری آمده… او معرفتی دارد که دیگران آن را ندارند، کسب این معرفت تنها در آن‌جا ممکن است، در نزدیکی‌های مرگ.

هنگامی که او سعی می‌کند با کلماتْ آن‌چه را دیده و زندگی کرده، انتقال دهد، فاجعه را با تمام وجودش حس می‌کند. زبانش بند می‌آید. او می‌خواهد توضیح دهد، دیگران می‌خواهند درک کنند، اما همه در رسیدن به هدف خویش ناتوان‌اند.

آن‌ها همواره در فضایی متفاوت با منی که شنونده‌شان هستم، قرار دارند. آن‌ها را دنیایی نادیدنی در برمی‌گیرد. حداقل سه نفر در این گفت‌وگو شرکت می‌کنند؛ کسی که ماجراها را تعریف می‌کند، کسی که در آن زمان و هنگام وقوع حادثه این انسان بوده، و من.

هدف من پیش از هر چیز کشف حقیقت آن سال‌ها و آن روزهاست. بدون دخالت احساسات. شاید روایتی که انسان از جنگ بلافاصله پس از پایان جنگ ارایه می‌کند، با گذشت دهه‌ها دچار تغییر و دگرگونی شود، چرا که او تمام زندگی‌اش را به خاطراتش اضافه می‌کند، همه‌ی وجودش را.

این‌که در تمامی این سال‌ها چگونه زندگی کرد، چه خواند، چه دید، با چه کسانی معاشرت کرد. با او تنها صحبت می‌کنم، گاهی کس دیگری هم حضور دارد. مهم است چه کسی؟ خانواده؟ دوستان؟ کدام دوستان؟ دوستان جبهه و همرزم با سایر دوستان متفاوت‌اند.

فهرست مطالب کتاب

مقدمه‌ی مترجم
زن‌ها کی برای اولین‌بار در تاریخ وارد ارتش شدند؟
انسان بزرگ‌تر از جنگ است
نمی‌خواهم حتا به خاطر بیاورم…
دخترا، بزرگ شید، بالغ شید… شما هنوز خامید…
بوی ترس و چمدان آب‌نبات
‌من این چشما رو امروز هم به خاطر می‌آرم…
‌نیاز به سرباز بود… اما من می‌خواستم زیبا هم بمانم…

موجود در انبار

توضیحات

جنگ چهره ي زنانه ندارد

نویسنده
سوتلانا آلکساندرو الکسیویچ
مترجم
 عبدالمجید احمدی
نوبت چاپ 30
تعداد صفحات 364
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786002296634
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “جنگ چهره ي زنانه ندارد”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کوفسکی، کارآگاه خصوصی 3/ هم سخت و هم خطرناک

19,000 تومان
کیویاتکوفسکی عاشق سردرآوردن از اسرار و معماهاست و ول‌کن ماجرا هم نیست. او خودش را کارآگاه خصوصی درجه‌یک می‌داند، هم‌ردیف شرلوک هولمز و مایکل بلومکوئیست و مجانی هم کار نمی‌کند.
این‌بار کوفسکی کارآگاه زبردست با معمای بغرنجی روبه‌رو است. چه‌کسی دارد برای چندمین بار کابل برق گردونه‌ی آبی را زخمی می‌کند؟ چطور این خرابکار بدون دیده‌شدن هربار وارد عمل می‌شود؟ هیچ‌چاره‌ای نیست، آقای کوفسکی زبل باید تا خود صبح کشیک بدهد و چه شب عجیبی خواهد بود...
سفارش:0
باقی مانده:1

فرایند نوردهی

6,500 تومان
در تمام شیوه های ثبت تصویر، نور انعکاس یافته از موضوع بر سطح حساس به نوری که درون دوربین قرار دارد می تابد و بدین ترتیب تصویر شکل می یابد. به این فرایند که اصلی ترین عملیات در مجموع فرایند ثبت تصویر است، "فرایند نوردهی" می گویند. در این کتاب وجوه مختلف این فرایند، عوامل متعدد مؤثر بر آن چگونگی کنترل آن به تفصیل بیان شده است.  

حصار و سگ‌های پدرم

95,000 تومان

معرفی کتاب حصار و سگ های پدرم اثر شیرزاد حسن

"حصار و سگهای پدرم" به قلم "شیرزاد حسن"، نویسنده ی اهل اربیل عراق، یکی از مشهورترین رمان های نوشته شده به زبان کردی است که "مریوان حلبچه ای" آن را بازگردانی کرده و نشر چشمه در صد و شش صفحه به انتشار رسانده است. "شیرزاد حسن" این کتاب را در زمان حاکمیت رژیم بعث در عراق به رشته ی تحریر درآورد اما بعد از گذشت یک دهه توانست رمان را در شهر سلیمانیه منتشر کند. "حصار و سگهای پدرم" به سبب استفاده ی نویسنده از تکنیک ذهن سیال و بهره بردن از زبانی قوی برای بیان رویدادها، یکی از شاخص ترین نمونه های داستانی در ادبیات کرد و نقطه ی عطفی در جریان داستان نویسی این زبان به شمار می رود. "حصار و سگهای پدرم" اواخر دهه ی هفتاد توسط نویسنده به یک ناشر ایرانی برای چاپ تحویل داده شد؛ اما به این سبب که "شیرزاد حسن" راضی به پذیرش سانسور داستان نشد، با تاخیری چندساله در سال 1382 در ایران منتشر شد و به جهت استقبالی که مخاطبان از این قصه داشته اند، تا کنون چندین بار مورد تجدید چاپ قرار گرفته است. درون مایه ی داستان "حصار و سگهای پدرم" از "شیرزاد حسن"، به تصویر کشیدن ظلم و ستمی است که پدر خانواده در جامعه ی پدرسالار، بر اعضای خانواده اش روا می دارد. در این قصه، پسر ارشد نقش راوی را برعهده داشته و از قصد خود برای نابود کردن پدر و رهایی باقی اعضای خانواده سخن می گوید. پدر دور خانه اش حصار کشیده و تمامی اعضا ملزم به اجرای فرامین او هستند، وگرنه آنچنان مجازاتی بر سرشان فرود می آید که از زنده بودن پشیمان شوند.
سفارش:1
باقی مانده:1

زن تسخير شده

25,000 تومان

معرفی کتاب زن تسخیر شده اثر دونالد بارتلمی

کتاب حاضر دربردارندۀ 14 داستان کوتاه و خلاقانه با عناوین:
«بعضی از ما دوست مان، کلبی، را تهدید کرده بودند»، «آغوش معرکه»، «زامبی ها»، «سلطان جاز»، «ظهور سرمایه داری»، «شهر کلیساها»، «نامه ای نوشتم»، «جدایی ها»، “«نوازنده ی پیانو»، «مرد شنی»، «اولین کار بدی که بچه کرد»، «رگبار طلا»، «زن تسخیر شده» و «هیئت اعزامی» است که با هدف تغییر دیدگاه خواننده به زندگی و ادبیات نگارش شده اند.

مارون

16,000 تومان
خلاصه داستان: ماجرا در روستای مارون از توابع گوران استان کرمان رخ می‌دهد. همسر درویش از مارون تا گوران را پیاده می‌رود تا همسرش را از زنی به نام مرصع پس بگیرد. داستان با معرفی خانواده‌ی درویش آغاز می‌شود و به تدریج تمام روستا را در برمی‌گیرد. داستان بازتابی است از اثراتی که انقلاب بر روستا گذاشته. درگیری‌هایی که بر اثر دو حزبی شدن روستا به وجود می‌آید و منجر به کشته شدن اهالی آن می‌شود. یکی از دیگر عناصر داستان وجود گودال روستاست که گویی از زمانی که مارون وجود داشته آن هم بوده است. گودالی که تهش پیدا نیست و در نهایت گورستان کشته‌های درگیری‌های بین اهالی می‌شود…  

درباره نویسنده:

بلقیس سلیمانی متولد 1342 کرمان، داستان‌نویس، منتقد، روزنامه‌نگار، پژوهشگر و مدرس است. او در سال 85 موفق شد برنده بهترین رمان بخش ویژه جایزه ادبی اصفهان و جایزه ادبی مهرگان برای رمان بازی آخر بانو شود. فضای کودکی و نوجوانی او در درکرمان که همواره پر از زمزمه دیوان حافظ و شاهنامه و رمان‌های حسین کردشبستری و امیر ارسلان نامدار بود او را با ادبیات آشنا کرد. او که در هجده‌سالگی کلیدر را خوانده بود تصمیم گرفت تا نوشتن را شروع کند. او دبیرستان را در رشته ادبیات به اتمام رساند و در سال‌های نخست انقلاب فرهنگی در رشته فلسفه دانشگاه تهران پذیرفته شد. نخستین رمانش را که بازی آخر بانو نام دارد در سال١٣٧٧ شروع کرد. انتشار این رمان و برنده شدن آن در جشنواره های متعدد ادبی باعث شد تا او به جامعه ادبی شناسانده شود. سلیمانی کارگاه‌های رمان نویسی بسیاری برگزار کرده و داور جوایز ادبی نیز هست. او یکی از پرکارترین داستان‌نویسان معاصر است که بیش از 10 رمان چاپ شده و هشتاد مقاله در کارنامه خود دارد.

قورتش‌بده 3/ برویم مامانم را پیدا کنیم!

49,000 تومان

معرفی کتاب قورتش بده 3 اثر عادله خلیفی

پروفسور و قورتش بده آدم های معروفی شده بودند، مردم دوستشان داشتند، اما قورتش بده غمگین بود. عکسشان را انداختند توی روزنامه ها، اما قورتش بده غمگین بود.
با آن ها مصاحبه کردند، اما قورتش بده غمگین بود. از آن ها برنامه ی تلویزیونی ساختند، اما قورتش بده غمگین بود. و بهشان جایزه دادند، اما قورتش بده غمگین بود.
حالا تصویر قورتش بده و پروفسور همه جا بود و قورتش بده کلی دوست در شهرهای مختلف داشت اما... قورتش بده هنوز غمگین بود. او مامانش را پیدا نکرده بود.
همه دلشان تنگ می‌شود. برای چیزها و کسانی که دیگر نیستند. یکی برای دوستش دل‌تنگ است، یکی برای پارک‌رفتن، یکی برای مادربزرگ یا اسباب‌بازی گم‌شده‌اش.
دل قورتش‌بده هم برای مامانش تنگ شده. اما پیداکردن مامان، مثل برگردانِ عکس‌برگردان‌ها نیست که از تهِ دلت بخواهی و برگردد. هر چقدر هم «قورتش بده» دلش برای مامانش تنگ شده باشد و از تهِ دلش بخواهد، مامانش برنمی‌گردد.
باید بروند دنبالش بگردند، با پروفسور و سفینه‌ی کلاغی‌اش. عکس مامانش کو؟ یکی قایمش کرده. بدون عکس نمی‌شود! پس لازم است حمله کنند. یک حمله‌ی بزرگ! به کجا؟ به شهرهای دیگر!
سفارش:0
باقی مانده:1