جنگ چهره ي زنانه ندارد

390,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:5

معرفی کتاب جنگ چهره‌ی زنانه ندارد

کتاب جنگ چهره‌ی زنانه ندارد نوشته‌ی سوتلانا آلکسیویچ، روایت پرفراز و نشیب مستندنگار بلاروسی‌ از یادواره‌های زنانی است که در لشکر اتحاد جماهیر شوروی در جنگ جهانی دوم جنگیدند و اکنون بعد از گذشت سال‌ها از کابوس‌ها و تنهایی‌هایشان می‌گویند.

سوتلانا آلکسیویچ (Svetlana Alexievich) در کتاب جنگ چهره‌ی زنانه ندارد (The Unwomanly Face of War) در حقیقت جنگ جهانی دوم را با زاویه دیدی که کمتر مورد‌ توجه قرار گرفته یعنی از نگاه زنان روسی که تجربه‌ی حضور در این جنگ را داشتند توصیف می‌کند. او توانست در سال 2015 موفق به دریافت جایزه ادبی نوبل شده و کتابش یکی از مشهورترین کتاب‌های جهان با مضمون جنگ شناخته شود.

نویسنده در لابه‌لای سطور این کتاب صداها و ناله‌هایی را که تا‌به‌حال شنیده نشده، به گوش مخاطب می‌رساند و بعضی از زوایای پنهان جنگ را به تصویر می‌کشد. جنگ و تخیل در یک بستر نمی‌گنجند، جنگ صحنه واقعیت است؛ به همین علت نمی‌توان در کنجی نشست و جنگ را تصور و تخیل کرد. بهترین راه به تصویر کشیدن جنگ نقل قول افرادی است که در معرکه حضور داشته‌اند.

این کتاب در حقیقت قطعه اول از پنج‌گانه‌ی سوتلانا اَلکسیویچ با نام صداهایی از آرمان‌شهر به حساب می‌آید. الکسیویچ در کتاب جنگ چهره‌ی زنانه ندارد از تجربه‌ی روزنامه‌نگاری خود بهره گرفته و شیوه‌ی مصاحبه و انتقال بی‌کم‌و‌کاست توصیفات شاهدان عینی را برای ارائه‌ی نگاه زنانه به جنگ برگزیده است.

زیرا که او پیش و بیش از آنکه نویسنده باشد، یک روزنامه‌نگار حرفه‌ای است و به واسطه‌ی شغلش همواره ترجیح می‌دهد با حقایق عریان سر و کار داشته باشد.

کتاب، گاه شامل لحظات سختی است که فراتر از گفته‌ها و شنیده‌های رایج درباره‌ی جنگ است. چیزی که این اثر را نسبت به بسیاری از آثار جنگی متفاوت می‌کند، پدیده‌ی چند صدایی است.

در این کتاب حتی یک آشپز و رخت‌شوی ساده هم توانسته نظرش را نسبت به جنگ بیان کند. نویسنده از تضارب آرا نمی‌ترسد و همین چند صدایی است که سطور این کتاب را قابل‌باور کرده است.

قهرمانان این کتاب قدیس و اَبَر انسان‌ها نبوده، و تنها مردمی عادی هستند. بیانشان با زبان ساده و نیز کوچه‌بازاری است.

آن‌ها شاعر و پروفسور و سیاست‌مدار نیستند و رک حرف‌شان را می‌زنند. در ترجمه فارسی این کتاب نیز دقیقاًً به همین خاطر سبک کوچه‌بازاری و محاوره‌شان لحاظ شده تا کتاب را برای خواننده قابل لمس‌تر و قابل‌درک باشد.

در بخشی از کتاب جنگ چهره‌ی زنانه ندارد می‌خوانیم:

دقیقاًً جایی که انسان بزرگ‌تر است، به خاطر سپرده می‌شود. در آن‌جا، انسان‌ها به دست چیزی که از تاریخ قوی‌تر است هدایت می‌شوند.

باید حوزه‌ی کاری‌ام را توسعه بدهم، به حقیقت جنگ بسنده نکنم و حقیقت زندگی و مرگ را تشریح کنم. پرسش داستایوسکی را تکرار کنم؛ چند انسان در هر انسان وجود دارد، و چگونه باید از این انسان درونی محافظت کرد؟ بدون شک شر جذاب است؛ متنوع‌تر از خیر است؛ وسوسه‌انگیزتر است.

همین‌طور عمیق‌تر. وارد دنیای نامتناهی جنگ می‌شوم، همه‌ی چیزهای دیگر گویی رنگ باخته‌اند و از عادی نیز عادی‌تر شده‌اند. دنیای عظیم و وحشی. اکنون تنهایی انسانی را که از آن‌جا بازگشته درک می‌کنم. انگار از سیاره یا دنیای دیگری آمده… او معرفتی دارد که دیگران آن را ندارند، کسب این معرفت تنها در آن‌جا ممکن است، در نزدیکی‌های مرگ.

هنگامی که او سعی می‌کند با کلماتْ آن‌چه را دیده و زندگی کرده، انتقال دهد، فاجعه را با تمام وجودش حس می‌کند. زبانش بند می‌آید. او می‌خواهد توضیح دهد، دیگران می‌خواهند درک کنند، اما همه در رسیدن به هدف خویش ناتوان‌اند.

آن‌ها همواره در فضایی متفاوت با منی که شنونده‌شان هستم، قرار دارند. آن‌ها را دنیایی نادیدنی در برمی‌گیرد. حداقل سه نفر در این گفت‌وگو شرکت می‌کنند؛ کسی که ماجراها را تعریف می‌کند، کسی که در آن زمان و هنگام وقوع حادثه این انسان بوده، و من.

هدف من پیش از هر چیز کشف حقیقت آن سال‌ها و آن روزهاست. بدون دخالت احساسات. شاید روایتی که انسان از جنگ بلافاصله پس از پایان جنگ ارایه می‌کند، با گذشت دهه‌ها دچار تغییر و دگرگونی شود، چرا که او تمام زندگی‌اش را به خاطراتش اضافه می‌کند، همه‌ی وجودش را.

این‌که در تمامی این سال‌ها چگونه زندگی کرد، چه خواند، چه دید، با چه کسانی معاشرت کرد. با او تنها صحبت می‌کنم، گاهی کس دیگری هم حضور دارد. مهم است چه کسی؟ خانواده؟ دوستان؟ کدام دوستان؟ دوستان جبهه و همرزم با سایر دوستان متفاوت‌اند.

فهرست مطالب کتاب

مقدمه‌ی مترجم
زن‌ها کی برای اولین‌بار در تاریخ وارد ارتش شدند؟
انسان بزرگ‌تر از جنگ است
نمی‌خواهم حتا به خاطر بیاورم…
دخترا، بزرگ شید، بالغ شید… شما هنوز خامید…
بوی ترس و چمدان آب‌نبات
‌من این چشما رو امروز هم به خاطر می‌آرم…
‌نیاز به سرباز بود… اما من می‌خواستم زیبا هم بمانم…

موجود در انبار

توضیحات

جنگ چهره ي زنانه ندارد

نویسنده
سوتلانا آلکساندرو الکسیویچ
مترجم
 عبدالمجید احمدی
نوبت چاپ 30
تعداد صفحات 364
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786002296634
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “جنگ چهره ي زنانه ندارد”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

تاریخ تربیت بدنی و ورزش

17,000 تومان

کتابهای تاریخ تربیت بدنی که در ایران چا شده اند، اغلب چند دهه قبل به چاپ رسیده اند و امروزه کمیاب هستند. به طوری که دانشجویان و گاه پژوهشگران تربیت بدنی نیز از وجود آنها بی اطلاع اند. بیشتر این کتابها مبتنی بر شیوه تحقیق سنتی هستند و مستند به منابع تحقیق نیستند و سندیت پاره ای از اظهار نظرهای موجود در آنها شبهه برانگیز است.

علاوه بر آن، این کتابها همه دوره ها و موضوعات تاریخی را شامل نمی شوند و محدود به دیدگاه مولف اند. ضمن اینکه به غلو و گزافه گویی ملی گرایانه نیز آلوده اند. امید است که تألیف کتاب حاضر، در پر کردن خلأ موجود موثر باشد

فهرست:

بخش اول: کلیات بخش دوم: توسعۀ تاریخی تربیت بدنی بخش سوم: توسعۀ تاریخی ورزش و بازی پیوستها و منابع و مآخذ منابع و مآخذ

ماجراهای ژان و ژان و… ژان! 3/ سوپ ماهی قرمز

25,000 تومان
این‌بار ژان‌ها و پدر و مادرشان بالاخره اسباب‌کشی کردند؛ اما با وجود یک خروس جنگی، همسایه‌ای با گوش‌های سنگین، کلاشینکف سیب‌زمینی، مهمانی غافل‌گیرکننده و زد و خورد با گروه کاستورها، زندگی جدیدشان در شهر جدید حالاحالاها رنگ آرامش به خود نمی‌گیرد؛ البته شانس آورده‌اند که بابای همه‌فن‌حریف و مامان خیلی منظمی دارند!

حکم‌رانی بر خود و دیگران: درس‌گفتارهای کولژ دو فرانس 1983_1982

530,000 تومان

معرفی کتاب حکمرانی بر خود و دیگران: درس‌گفتارهای کولژ دو فرانس 1982 - 1983

ایده‌ی مرکزی کتاب حکمرانی بر خود و دیگران پیرامون رابطه‌ی فلسفه و سیاست شکل می‌گیرد. میشل فوکو می‌کوشد در این کتاب از خلال پژوهشی مهیج و بدیع، به بررسی شیوه‌های حقیقت‌گویی و آزادانه صحبت کردن در دموکراسی‌ها و حکومت‌های استبدادی باستانی بپردازد و دیدگاه جدیدی را درباره‌ی رابطه‌ی خاص فلسفه با سیاست ارائه دهد.

درباره‌ی کتاب حکمرانی بر خود و دیگران

انتشار سخنرانی‌های فوکو در کالج دوفرانس ما را با سیر حیرت‌انگیز تحولات فکری او آشنا می‌کند. کتاب حکمرانی بر خود و دیگران (The government of self and others) به ما نشان می‌دهد که فوکو چگونه رابطه‌ی بین خود و دیگران را در بستر سیاست درک می‌کرد، چطور مفهوم «پارزیا» را در مرکز این رابطه قلمداد می‌نمود و به چه صورت از خلال این ایده به تعریف کنش فلسفی می‌رسید. این کتاب که دربرگیرنده‌ی سخنرانی‌های میشل فوکو در کالج دوفرانس است، پژوهشی را پیرامون مفهوم پارزیا در بر می‌گیرد و بازخوانی فوکو را از فلسفه‌ی باستانی حول این ایده پوشش می‌دهد. فوکو از طریق بررسی این مفهوم می‌کوشد حقیقت‌گویی، آزادی بیان و حقوق شهروندی یونان باستان را واکاوی کند و نشان می‌دهد که به‌راستی اصول اخلاقی فراموش‌شده‌ی دموکراسی آتن را چه چیزی تشکیل داده است. فوکو این سخنرانی‌ها را برحسب تفسیر خود از برداشت کانت از نقد یا اخلاق انتقادی ایراد می‌کند و از خلال این تفاسیر به بررسی عمل حقیقت‌گویی به عنوان شکلی از خودسازی در فلسفه‌ی باستان می‌پردازد. فهم آراء و اندیشه‌های فوکو دشوار اما ضروری است. برای هرکسی که به دنبال سرآغازی برای مطالعه‌ی آثار میشل فوکو است، مجموعه‌ی سخنرانی‌های او در کتاب حکمرانی بر خود و دیگران می‌تواند انتخابی سنجیده و مناسب باشد. از آنجایی که این سخنرانی‌ها برای عموم مردم نوشته شده‌اند، مفاهیم عمیق و پیچیده‌ای که در این کتاب از آن‌ها سخن به میان می‌آید، با زبانی قابل‌درک و آسان‌تر از دیگر نوشته‌های فوکو بیان می‌شوند. فوکو در کتاب حکمرانی بر خود و دیگران عناصر اساسی قواعدی را که فرهنگ غربی به عنوان جنبه‌هایی از حقیقت قلمداد می‌کند، بررسی کرده و از گفتمان‌های متعارف دراین‌باره فراتر می‌رود. او از بررسی حقیقت به عنوان قِسمی از واقعیت، خواه تجربی، مطلق یا نسبی، عبور می‌کند و می‌کوشد آن را به مثابه نوعی خاصی از اعمال انسانی واکاوی کند.

باگاردباز

62,000 تومان

معرفی کتاب با گارد باز اثر حسین سناپور

«با گارد باز» مجموعه ای از بیست داستان کوتاه و خیلی کوتاه «حسین سناپور» .
در این مجموعه داستان هایی می خوانیم در مورد آدم های در حاشیه قرار گرفته: از تنهایی و خلوت یک شاعر گرفته تا رینگ بوکس یا خداحافظی زنی که برای اعدام می رود و همین طور آزادی یک زندانی سیاسی.
همین تنهایی و جدایی شاید مضمون اصلی داستان های این مجموعه باشند. تک افتادگی آدم ها و کنش عاطفی آن ها در برابر این تک افتادگی.
سفارش:0
باقی مانده:1

پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم

قیمت اصلی: 45,000 تومان بود.قیمت فعلی: 22,000 تومان.

معرفی کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم

جوردی سییرا‌ ای فابرا در کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم داستان پسر نوجوانی به نام فلیپه را به تصویر می‌کشد که مامان و بابای او دست به اعتصاب زده‌اند. به این معنا که دیگر هیچ‌کدام از وظایف پدری و مادری‌شان را انجام نمی‌دهند. متعجب شده‌اید، مگر نه؟! با فلیپه همراه شوید و ببینید چرا و چگونه چنین چیزی رخ داده است...

درباره‌ی کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم

کتابی که پیش روی شماست، به نام پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم (Querido Hijo: Estamos En Huelga) نوشته‌ی جوردی سییرا‌ ای فابرا (Jordi Sierra I Fabra) رمانی برای نوجوانان است. این اثر ذیل مجموعه‌ای به نام پسر عزیزم منتشر شده که در آن، داستان پسری نوجوان به نام فلیپه و چالش‌های او با خانواده، دوستان و مدرسه‌اش روایت می‌شود. پیش از آن که به شما بگوییم ماجرای کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم چیست، اجازه دهید ابتدا شما را با فلیپه آشنا کنیم. فلیپه پسر نوجوانی است که پدر و مادرش از دست کارهای او ذلّه شده‌اند! راستش را بخواهید، فلیپه نه در کارهای خانه کمک می‌کند، نه حتی به امور شخصی خودش رسیدگی می‌کند. هر سال در درس‌هایش تجدید می‌آورد و با همه‌ی این‌ها سربه‌هوا و بی‌مسئولیت هم هست! داستان کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم (We Are on Strike) از آن جا آغاز می‌شود که پدر و مادر فلیپه تصمیم می‌گیرند اعتصاب کنند و کاری به کار پسرشان نداشته باشند. با توجه به این اعتصاب، فلیپه و پدر و مادرش دیگر حقی نسبت به یکدیگر نداشتند؛ فلیپه فقط حق غذا، تخت‌خواب و گاهی یک بوس داشت (چون به هر حال پسرشان بود!)، اما نه هیچ چیز بیشتر... راستش را بخواهید، داستان از چند روز قبل شروع شده بود. درست از همان روزی که پدر و مادر فلیپه با او چنان دعوایی کردند که بیا و ببین. ماجرا همان باید و نبایدهای همیشگی بود. این‌که چرا فلیپه از فرصت‌هایش استفاده نمی‌کند، چرا نمی‌فهمد که اگر همین‌طوری پیش برود، به هیچ جا نخواهد رسید، چرا با بال زدن یک مگس هم حواسش پرت می‌شود. که باید درس بخواند، که فرصت‌ها را از دست ندهد، که همه‌ی کارها را نگذارد برای لحظه‌ی آخر، که تابستان در یک چشم به‌ هم زدن تمام می‌شود و از این‌جور حرف‌ها. حرف‌هایی که هر سال می‌زدند، اما امسال به خاطر دو‌تا تجدید شدَّتَش بیش‌تر بود. اما همان‌طور که احتمالاً خودتان حدس می‌زنید، گوش فلیپه به این حرف‌ها بدهکار نبود که نبود. سه ماه تا امتحانات سپتامبر مانده بود. نمی‌خواست از همین الآن بنشیند سرِ درس و مشق، آخر تازه مدرسه‌اش تمام شده بود. به استراحت نیاز داشت!!... به‌ هر ‌روی، مامان و بابای فلیپه که متوجه شدند او قرار نیست از کارهای بدش دست بردارد، تصمیم گرفتند اعتصاب کنند. می‌پرسید اعتصاب پدر و مادرها دیگر به چه شکل است؟ خب، ما به شما می‌گوییم. اعتصاب یعنی این ‌که دیگر مامان رأس ساعت نُه صبح، فیلیپه را با این بهانه که «اگر زیاد بخوابی، همه‌ی ساعت‌های روزت را از دست می‌دهی» از خواب بیدار نکرد. بعد هم که فلیپه تصمیم گرفت برود فوتبال بازی کند، هیچ مخالفتی با او نداشت. وقتی هم که دید تیشرت فلیپه کثیف، چروک و پُر از لکه است و بوی وحشتناکی هم می‌دهد، خم به ابرو نیاورد. در واقع، قرار بود که مامان تیشرت ورزشی فلیپه را بشوید، اما از آن جا که در اعتصاب به سر می‌برد، این کار را انجام نداده بود و به نظر نمی‌رسید اهمیتی به این موضوع بدهد. البته باید به شما بگوییم که فلیپه هنوز نفهمیده بود چه اتفاقی افتاده. گمان می‌کرد مادرش دچار زوال عقل شده که این چنین نسبت به کارهای فلیپه بی‌تفاوت رفتار می‌کند! فلیپه آنجایی متوجه شد اتفاقی عجیب در حال رخ دادن است که موقع بیرون آمدن از خانه، مادرش هیچ صحبتی با او انجام نداد. در حالت عادی باید با مادرش بحث می‌کرد، تعهد می‌داد که سر‌وقت برمی‌گردد، قسم می‌خورد که خوب رفتار می‌کند، که خودش را توی دردسر نمی‌اندازد، که اگر چراغ راهنمایی برای عابران سبز بود، از خیابان رد می‌شود و یک عالم چیز دیگر. اما این بار زمانی که فلیپه جلوی در و خطاب به مادرش گفت «من رفتم!» مادرش با یک «بسیار خُبِ» ساده و مختصر جوابش را داد. نه هیچ ممانعتی، نه هیچ درس اخلاقی، هیچیِ هیچی. خلاصه این که پدر و مادر فلیپه داشتند در حد المپیک به او بی‌محلی می‌کردند. فلیپه که در ابتدا از شرایط تازه راضی بود، ‌کم‌کم متوجه شد که قضیه‌ی پیش‌آمده چندان هم مطلوب نیست. همین شد که سعی کرد راهی برای شکستن اعتصاب پدر و مادرش بیابد. دوست فلیپه، آنجل، به او گفته بود آن‌هایی که اعتصاب می‌کنند، اول تحت فشار قرار می‌دهند تا بتوانند حقوق‌شان را مطالبه کنند، ولی در نهایت مذاکره می‌کنند،‌ اما به نظر نمی‌رسید که پدر و مادر فلیپه قصد مذاکره داشته باشند... پس آن روز کی می‌رسید؟ طاقت فلیپه طاق شده بود... بد نیست اشاره کنیم که زیمنا مایر تصویرگری کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم را بر عهده داشته است. مجموعه‌ی پسر عزیزم به چندین زبان ترجمه شده؛ این کتاب را در ایران، زهرا سادات جد‌غریب به فارسی برگردانده و نشر کتاب چ (واحد کودک و نوجوان نشر چشمه) آن را ذیل مجموعه‌ی داستان‌های ونوشه به انتشار رسانده است. گفتنی‌ست چاپ نخست این کتاب در زمستان 1398 صورت گرفته است.

خموشان

120,000 تومان

معرفی کتاب خموشان: داستان‌های کوتاه آلبر کامو‬

کتاب خموشان: داستان‌های کوتاه آلبر کامو‬ نوشته‌ی آلبر کامو، مجموعه‌ای از شش داستان این نویسنده و فیلسوف شهیر فرانسوی است. او در این داستان‌ها به تنهایی انسان و حس بیگانگی و انزوا پرداخته است. احساس تعلق آلبر کامو به الجزایر، پیرنگ بسیاری از داستان‌های کتاب خموشان را شکل داده است و در برخی از داستان‌های این مجموعه، ما تصویری از خود کامو را مشاهده می‌کنیم. آلبر کامو که در سال 1957 برنده‌ی نوبل ادبیات شده بود، کمی پس از انتشار این کتاب در یک تصادف در گذشت.

درباره‌ی کتاب خموشان: داستان‌های کوتاه آلبر کامو‬

داستان‌های کتاب خموشان (Exile and the Kingdom) نوشته‌ی آلبر کامو (Albert Camus) همه درون‌مایه‌های اگزیستانسیالیستی دارند. نام اصلی کتاب، «جلای وطن و قلمرو» است و در آن شش داستان کوتاه از آلبر کامو، نویسنده‌ی مشهور فرانسوی گرد آمده‌اند. اسمِ هیچ‌کدام از داستان‌های این مجموعه، جلای وطن و قلمرو نیست، ولی شخصیت‌های این داستان‌ها سلطنت و قلمروی خود را به معنایی فلسفی از دست داده‌اند. این شخصیت‌ها تنها هستند و به نوعی از جامعه‌ی خود بیرون زده‌اند. در تمامیِ این داستان‌ها، شخصیت‌ها با جهانِ اطراف‌شان تضاد دردناکی دارند. تضادی که انزوایی خودخواسته یا ناخواسته را در پی داشته است. شخصیت‌های این داستان‌ها تبعید شده‌اند و بر سر دوراهی‌ای قرار دارند؛ بین تنهایی و تعلق؛ بین مهاجرت و بازگشت؛ بین سکوت و صدا. داستان‌های کتاب خموشان، این باور آلبر کامو را نشان می‌دهند که زندگی و جهان بی‌معنی هستند و بزرگ‌ترین و اصلی‌ترین نیاز و میل بشر یافتن معنایی برای زندگی و جهان است. از نظر آلبر کامو، پوچیِ زندگی ناشی از برخورد و مواجهه‌ی این دو واقعیت با یکدیگر است و تنها کاری که می‌توان کرد این است که این کشمکش را بفهمیم و بدون آن‌که به دنبالِ راهِ فراری باشیم در این کشمکش و تعارض زندگی کنیم. آلبر کامو در داستان‌های کتاب خموشان، توانایی بی‌بدیلی در تصویر کردن مناظر زیبا، اما خشن از خود نشان می‌دهد. آفتاب سوزان و صحرا‌های الجزایر، دشت‌های متروک، جنگل‌های انبوه و رازآلودِ برزیل، همه با نثری قدرتمند و شاعرانه تصویر شده‌اند. آلبر کامو با ترسیم چنین مناظری به خوبی توانسته است احساسِ عمیقِ تعلقش به زادگاهش را نشان دهد. همین احساس تعلق هم موجب شده است که در داستان‌ها نشانه‌های بسیاری از خود کامو را می‌بینیم. برای مثال، در داستانِ میزمان، شخصیت اصلی نامی شبیه به نامِ کامو و حتی دغدغه‌هایی شبیه به خودِ آلبر کامو دارد؛ این شخصیت هم دلش برای الجزایر می‌سوزد ولی الجزایری‌ها به واسطه‌ی کشوری که در آن زندگی می‌کند، به او اعتماد ندارند و او را محرم خودشان نمی‌دانند. کتاب خموشان، آخرین کتابی از آلبر کاموست که پیش از مرگ نابهنگامش در سال 1960 منتشر شد. این کتاب توسط محمدمهدی شجاعی ترجمه شده و انتشارات چشمه آن را منتشر کرده است.
سفارش:1
باقی مانده:2