جهان همچون اراده و تصور

980,000 تومان

كتاب حاضر در بردارنده ايده بنيادين نظام فكري شوپنهاور است كه به چهار دفتر تقسيم شده با ضميمه‌اي حاوي نقدي استادانه بر فلسفه كانتي كامل مي‌شود. تصوير برآمده از اين بخش تصويري منسجم و مبتني بر تجربه دروني و بيروني است كه سه دژ استوار فلسفه شوپنهاور، يعني متافيزيك طبيعت، متافيزيك هنر و متافيزيك اخلاق را پديد مي‌آورد.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9789642130115 دسته: , ,
توضیحات

جهان همچون اراده و تصور

نویسنده آرتور شوپنهاور
مترجم رضا ولی‌یاری
نوبت چاپ 14
تعداد صفحات 1094
قطع و نوع جلد وزیری گالینگور
سال انتشار 1400
شابک 9789642130115
توضیحات تکمیلی
وزن 1.6 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “جهان همچون اراده و تصور”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کتاب با و بی تکلف – درس گفتار داستان نویسی

65,000 تومان
معرفی کتاب با و بی تکلف – درس گفتار داستان نویسی کتاب رمان نویس ساده نگر و رمان نویس اندیشمند، اثری نوشته ی اورهان پاموک است که اولین بار در سال 2010 به چاپ رسید. وقتی که رمان می خوانیم، چه اتفاقی در درون ما می افتد؟ چگونه یک رمان، تأثیر منحصر به فرد خود را خلق می کند و این چنین از نقاشی، فیلم یا شعر متمایز است؟ پاموک در این کتاب الهام بخش، متفکرانه و عمیقاً شخصی، ما را وارد دنیای نویسندگان و مخاطبین می کند و از ارتباط نزدیک و دوطرفه ی میان آن ها پرده برمی دارد. او نگاهی دوباره به رمان های پرطرفدار خود در دوران جوانی می اندازد، با بررسی آثار نویسندگان بزرگی چون تولستوی، داستایفسکی، فلوبر، پروست و مان، به تمایز میان هنرمند ساده نگر و هنرمند اندیشمند می پردازد و سعی می کند تا نقطه ی تعادل میان این دو را آشکار سازد. پاموک در طول این کاوش ادبی، عناصر ساخت شخصیت، طرح داستانی، زمان و مکان را مورد توجه قرار می دهد؛ عناصری که شکل دهنده ی رویاهای شیرین دنیای داستان ها هستند.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

آئین و اسطوره (جهان اسطوره‌شناسی 11)

145,000 تومان
براي فهم آئين، بايد اسطوره‌ي بنيانگذارش را شناخت و اين اسطوره، همواره و الزاما ديني نيست، اما هميشه قدسي است، حتي اگر به نخستين نگاه، عرفي بنمايد زيرا به گمان اسطوره‌باور، از ناشناخته‌ها و ناديده‌ها حكايت دارد و غيب‌آموز است و بنابراين گويي در زمان بي‌زمان سير مي‌كند و مكان يا فضاي آفاقي نيز نمي‌شناسد. و اين شگفت نيست زيرا اسطوره، حديث كاري كارستان است كه به دست يا به مدد انسان‌هايي فرهمند، برخوردار از نيرو و توانايي خارق عادت يا سرشتي ابرطبيعي صورت مي‌گيرد و به همين جهت سرنوشت‌ساز مي‌نمايد.

این خانه از آن من است

180,000 تومان
دورته هانزن در این رمان که اولین اثر اوست به مضامینی همچون خانواده، خانه، بستگان و نیز پناهندگی می‌پردازد. این خانه از آنِ من است در واقع داستان جنگ و مهاجرت است، روایت سه نسل از انسان‌هایی متفاوت و دور از هم که به اجبار زمانه کنار هم قرار می‌گیرند. این خانه از آن من است جزو پرفروش‌های ادبیات آلمان و نیز دنیا بوده و نظر بسیاری از منتقدان را به خود جلب کرده است.

عشق انتقالی

210,000 تومان
این جلد سوم از مجموعه فروید معاصر: نقاط عطف و مسائل بحرانی است که برای انجمن بین المللی روانکاوی منتشر شده است. هر جلد مقاله ای کلاسیک از فروید را با نظرات معلمان و تحلیلگران برجسته روانکاوان از زمینه های نظری و موقعیت های جغرافیایی مختلف ارائه می دهد. به گفته مشارکت کنندگان، مشاهدات در مورد انتقال-عشق ممکن است از دخالت های عاطفی تاسف بار دو تن از همکاران فروید الهام گرفته شده باشد. با بیماران زن فروید در مقاله خود از اجتناب ناپذیر بودن «انتقال-عشق» در هر تحلیلی که به خوبی انجام شده است، کارکردهای مهم درمانی آن و خطرات احتمالی آن صحبت می کند. عشق انتقالی به طور کلی در زمینه بزرگتر انتقال مورد بحث قرار می گیرد. مقاله‌ها مشکلی پایدار را در همه روش‌های روان‌درمانی روشن می‌کنند: نمایش‌های تأسف‌بار، اغلب غم‌انگیز، انتقال اروتیک و انتقال متقابل. این جلد همچنین شامل مقاله اصلی فروید است.

یک غفلت و دو سوءتفاهم (در زمینه‌ی طرح‌های جامع شهری و منطقه‌ای)

86,000 تومان

معرفی کتاب یک غفلت و دو سوءتفاهم (در زمینه‌ی طرح‌های جامع شهری و منطقه‌ای)

‌کتاب حاضر شامل دو بخش و پنج مقاله است. موضوع سه مقاله‌ی بخش اول «غفلت» از اهمیت و ضرورتِ برنامه‌ریزی و مدیریت تحولات کالبدی در «منطقه‌ها یا مجموعه‌های شهری» ــ به‌عنوان عرصه‌ی واقعی شهرها ــ است. این منطقه‌ها یا مجموعه‌های شهری هریک شامل یک (یا چند) شهر اصلی با تعداد زیادی شهر و روستا و مراکز کار و فعالیت در پیرامون آن‌ها هستند و بازارهای واحدی از سکونت و فعالیت را تشکیل می‌دهند. بخش دوم شامل دو مقاله است. مقاله‌ی چهارم شرح ناکامی تجربه‌ی «طرح ساختاری ـ راهبردی» در ایران به‌عنوان مصداق بارزی از یک «سوءتفاهمِ» رایج است مبنی بر این‌که می‌توان آموزه‌ها، الگوها و دستاوردهای غرب در حوزه‌های اجتماعی‌ ـ سیاسی را ــ مانند کالاهای ساخته‌شده و انواع فناوری‌های نوین ــ به کشور وارد و از آن‌ها استفاده کرد. مقاله‌ی پنجم نیز شرح مختصر آثار و نتایج زیانبار یک «سو‌ءتفاهمِ» دیگر است مبنی بر این‌که با تعیین ضوابط و استانداردهای «سرانه» می‌توان، ضمن رفع کمبودهای موجود، نیازهای آینده‌ی شهرها را در زمینه‌ی انواع خدمات و تسهیلات شهری ــ با جانمایی آن‌ها در نقشه‌های جامع شهرها ــ تأمین کرد. یک غفلت و دو سوءتفاهم (در زمینه‌ی طرح‌های جامع شهری و منطقه‌ای) - انتشارات نی