حالم خوب نیست

5,500 تومان

١٤ داستان مجموعه حالم خوب نیست داستان‌های کوتاهی است از زندگی آدم‌های امروزی که اتفاقات داستان‌ها در فضای شهر می‌گذرد. آدم‌هایی که هر کدام قصه خودشان را دارند هر چند از بیرون درگیر زندگی روزمره‌اند. در اینجا آدم‌ها فقط آدمند. اسم ندارند. گاهی حتی روی جنسیت آنها تاکید نمی‌شود. فقط وقتی جنسیت پر رنگ می‌شود که نقطه تمرکز داستان قرار می‌گیرد.

داستان‌های این مجموعه آنقدر کوتاهند که زندگی شهری طبقه متوسط تاب و تحمل زمان گذاشتن روی آنها را داشته باشد. داستان‌های خاک خیس، کافی شاپ، کفش‌های نه‌چندان تمیز، حالم خوب نیست، نیمکت، وصیت‌نامه و … نام برخی داستانهای این مجموعه‌اند:

«دستمال کوچکی بر می‌دارم و گردوخاک کتابخانه را با آن پاک می‌کنم. با دستمال کوچک دیگری اشک‌هایم را. اما گردوخاک دلم را با کدام دستمال پاک کنم؟…»

 نقدی بر این کتاب

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

حالم خوب نیست

نویسنده
فائزه طباطبایی
مترجم
——-
نوبت چاپ ٢
تعداد صفحات ١١٢
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٥
سال چاپ اول ——
موضوع
داستان‌های فارسی
نوع کاغذ ——
وزن 144 گرم
شابک
9786005639353
توضیحات تکمیلی
وزن 0.144 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “حالم خوب نیست”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

دولت مانا

35,000 تومان
تمدن‌های گمشده یا جوامع باستانی کمتر شناخته‌شده، عرصۀ شورانگیزی‌اند که همواره توجه و رغبت آدمیان را به خود معطوف می‌کنند. آنچه باید گفت این است که تمدن‌های بزرگ ریشه در تمدن‌های کوچک دارند و بررسی جوامع کوچک گامی است اساسی برای شناخت ماهیت امپراتوری‌های پهناور. دیگر این که مناطق شمال باختری ایران و بویژه نواحی پیرامون دریاچه ارومیه ، مهد تمدن‌های باستان و میدان کشمکش‌های بسیار مهم فرهنگی و سیاسی واجتماعی بوده است. دولت‌های نیرومند و قهاری چون آشور، اورارتو و ماد هر کدام در اندیشۀ دست‌یافتن به این نواحی بوده‌اند و این خود از اهمیت فراوان این ناحیه حکایت دارد. نویسنده کتاب خانم سولماز میرتقی قیزی قاشقای یکی از باستان‌شناسان برجسته‌ای است که سابقه همکاری با باستان‌شناسان معروفی چون ایگور دیاکونف مؤلف کتاب ارزشمند «تاریخ ماد» دارد. در منابع علمی مربوط به شرق باستان، تاریخ سیاسی و به ویژه اقتصادی اهالی ساکن سرزمین‌های پیوسته به دریاچه ارومیه در اوایل هزاره نخست پیش از میلاد، بسیار ضعیف ارائه شده است. اگر چه منابع مکتوبی وجود دارند که درباره روابط متقابل و منظم میان همسایگان در اوایل هزاره نخست پیش از میلاد ، اطلاعاتی ارائه می‌کنند ولی بخش‌های حوزه ارومیه از کانون این پژوهش‌ها برکنار مانده‌اند.

هنر و قلمرو اخلاق

7,500 تومان
کتابی که پیش رو دارید در واقع برگردانی است از دو مقاله که آکسفورد هر دو را در قالب گزیده مقالات دو دهه اخیر با عنوان « هنر در سه بعد » منتشر کرده است . « کرول » از مدافعان اصلی نقد اخلاقی هنر در عصر حاضر به شمار می‌رود . نسبت میان هنر و اخلاق دیرپا و پیچیده است . در واقع ، چنان پیچیده است که بهتر است از نسبت‌های میان هنر و اخلاق صحبت شود . نه این که طوری سخن گفته شود که تنها نسبت در این جا برقرار است . از آن جایی که نخستین اخلاقیات قبیله‌ای و ارزش‌های نژادی از طریق ترانه‌ها ، اشعار ، روایات و هنرهای بصری اجداد اولیه انسان‌ها بیان شده و اشاعه یافته‌اند به احتمال بسیار ، هنر و اخلاق ، تقریباً در زمانی واحد به عرصه فرهنگ وارد شده‌اند . مثلاً هومر در « ایلیاد » فضایل و رذایل انتقام را به یونانیان می‌آموخت . همچنین بخش زیادی از هنر اولیه محملی برای بیان و باور دینی‌ای بود که متضمن آموزش مخاطبان در زمینه وظایف و آرمان‌های فرهنگشان بود و در عین حال ، گاه آنها را به نقد نیز می‌کشید ، همان‌طور که مسیح در بسیاری از حکایت‌هایش در عهد جدید چنین می‌کند . مطالعه بخشی از کتاب 

خاله بازی

180,000 تومان
«خاله بازی» داستان یک مرد و سه زن است. زن‌ها هر کدام به فراخوان موقعیت خود وارد زندگی این مرد می‌شوند و نقشی را بازی می‌کنند که برای آن‌ها مقدر شده است. یکی می‌آید تا بمیرد، یکی می‌آید تا بماند، یکی می‌آید تا نپذیرد. آن که نمی‌پذیرد به کاستی‌های طبیعی خود گردن می‌گذارد اما سعی می‌کند رویاروی کاستی‌های اجتماعی بایستد و در نقشی که همگان برایش در نظر گرفته‌اند بازی نمی‌کند. او در پی یافتن و ساختن یک هویت یگانه برای خود است: خانم دکتر گفت: «این هم لیلی شما جناب مسعود خان، صحیح و سالم، از این به بعد بیش‌تر مواظبش باش.» دسته گل را به طرفش دراز کردم. روشنک پقی زد زیر خنده و خانم دکتر گفت: «چرا مثل مجسمه وایستادین، بشینین تا روشنک از خنده غش نکرده.» بلقیس سلیمانی، نویسنده رمان ستوده شده «بازی آخر بانو» در رمان «خاله بازی» نسلی را باز می‌خواند که جهان و بنیادهایش را دیگرگون می‌خواست، نسلی که نقش‌های ازلی را ابدی نمی‌خواست و ... این مرد یک آقای سنتی به تمام معناست. تو چطور متوجه نشدی؟ چرا فکر کردی این مرد به پای تو می‌سوزد و می‌سازد؟ چرا فکر کردی آن شور و شر عدالت طلبی و آزادی‌خواهی مخصوص دوران جوانی، مانع از بروز شخصیت واقعی‌اش می‌شود؟ ما ادامه سر راست پدران و مادرانمان هستیم. ابله!

اشارت‌های پست مدرنیته

330,000 تومان
پست‌مدرنیته برای افراد بسیار متفاوت معناهای بسیار متفاوتی دارد. ممکن است پست‌مدرنیته به معنای ساختمانی باشد که با نخوت و غرور "نظم و ترتیب‌هایی" را به رخ می‌کشد که نشان می‌دهند چه چیزی با چه چیزی تناسب دارد و از چه چیزی باید پرهیز کرد. پست‌مدرنیته به معنای سرعت تغییر جهان اطراف ما و آمد و شد پی در پی حالات و اوضاع مختلفی است که هیچ کدام فرصتی برای ماندن و سخت شدن ندارند. پست‌مدرنیته به معنای توجه به همه چیز و همه جهات در آن واحد است به قسمی که نمی‌توانیم توجه خود را مدتی کوتاه روی چیزی متمرکز کنیم و به هیچ چیز نمی‌توانیم نگاه واقعاً دقیقی بیندازیم.

رقص کاج‌ها

7,000 تومان
رقص کاج‌ها شرح طلب یک نایقین عینی است و مخاطره‌جویی انتخاب آن با شوری متناهی. جست و جویی برای دریافتن حقیقتِ بودن که هر واژه‌ای آن را به ابتذال می‌کشد و تنها و تنها با زندگی کردن به دست می‌آید و از این روست که نمی‌توان سخنی از خود آن حقیقت به میان آورد.

یک روز بلند طولانی

7,000 تومان
یک طراح بازی‌های مجازی ایده ساخت بازی به نام آشناپنداری دارد که به آدم ها کمک می کند تا آشنای مناسب خود را پیدا کرده و احساس تنهایی نکنند. گرچه بازی با موفقیت روبه رو می شود اما کشف حقایقی در حین ساخت بازی، او را تنهاتر می کند. او گمان می کند شاید با کشف راز خوابی که مدام می بیند، بتواند پاسخی برای مفهوم عشق و تنهایی اش پیدا کند. تصویر دو عدد ٩ که همیشه در خواب هایش تکرار می شوند، حالا خود او را وارد یک بازی می کند. بازی برای به دست آوردنِ عاشقیتی ابدی. در قسمتی از کتاب می‌خوانیم: کلمه خدا را با مکث بر زبان آورد. درست مثل همان روزی که به سیمین گفت: «هیچ می‌دانی اسامی خداوند ٩تا هستند؟» سیمین گفت: «خدا؟!» آن روزها به دنبال پیدا کردن نشانه‌هایی برای ٩های داخل خوابش بود. این را تازه در جایی خوانده بود: صدمین اسم، نام اعظم خداست. سیمین بلند خندید و گفت: «تو واقعاً به خدا اعتقاد داری عزیز؟» و به سیمین نگفت که همه ٩٩ اسم را می‌شناسد جز صدمین نام که فقط یکی بیشتر از ٩٩ است.