حالم خوب نیست

5,500 تومان

١٤ داستان مجموعه حالم خوب نیست داستان‌های کوتاهی است از زندگی آدم‌های امروزی که اتفاقات داستان‌ها در فضای شهر می‌گذرد. آدم‌هایی که هر کدام قصه خودشان را دارند هر چند از بیرون درگیر زندگی روزمره‌اند. در اینجا آدم‌ها فقط آدمند. اسم ندارند. گاهی حتی روی جنسیت آنها تاکید نمی‌شود. فقط وقتی جنسیت پر رنگ می‌شود که نقطه تمرکز داستان قرار می‌گیرد.

داستان‌های این مجموعه آنقدر کوتاهند که زندگی شهری طبقه متوسط تاب و تحمل زمان گذاشتن روی آنها را داشته باشد. داستان‌های خاک خیس، کافی شاپ، کفش‌های نه‌چندان تمیز، حالم خوب نیست، نیمکت، وصیت‌نامه و … نام برخی داستانهای این مجموعه‌اند:

«دستمال کوچکی بر می‌دارم و گردوخاک کتابخانه را با آن پاک می‌کنم. با دستمال کوچک دیگری اشک‌هایم را. اما گردوخاک دلم را با کدام دستمال پاک کنم؟…»

 نقدی بر این کتاب

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

حالم خوب نیست

نویسنده
فائزه طباطبایی
مترجم
——-
نوبت چاپ ٢
تعداد صفحات ١١٢
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٥
سال چاپ اول ——
موضوع
داستان‌های فارسی
نوع کاغذ ——
وزن 144 گرم
شابک
9786005639353
توضیحات تکمیلی
وزن 0.144 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “حالم خوب نیست”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

بوستان‌ سعدی

150,000 تومان

بوستان سعدی یا سعدی‌نامه، نخستین اثر سعدی است که به‌ صورت نظم تألیف شده‌است. او این اثر را زمانی که در سفر بوده‌است، سروده و هنگام بازگشت به شیراز، آن را به دوستانش عرضه کرده‌است. این اثر در قالب مثنوی و در بحر متقارب (فعولن) سروده شده و از نظر قالب و وزن شعری «حماسی» است، هر چند که از نظر محتوا به اخلاق و تربیت و سیاست و اجتماعیات پرداخته‌است.

کتاب «بوستان سعدی» "از روی ن‍س‍خ‍ه ت‍ص‍ح‍ی‍ح ش‍ده م‍ح‍م‍دع‍ل‍ی ف‍روغ‍ی" توسط انتشارات ققنوس منتشر شده است.

هجوم آفتاب

1,500 تومان
مجموعه داستان‌های این کتاب روایتی است از اضمحلال یک خانواده در قالب ویرانی یک خانه. «بولدوزرها فردا می‌آیند. این بار توپشان حسابی پر است. عزمشان را جزم کرده‌اند. خط و نشان کشیده‌‌اند که ملاحظه هیچ کس را نخواهند کرد. رئیسشان گفته کارها نباید بیش از این معطل بماند. دیروز دو نفر آمده بودند سرکشی ساختمان.» قباد آذرآئین نویسنده اهل جنوب کشورمان که پیش از این مجموعه داستان حضور و پسری آن سوی پل را از او خوانده‌ایم، این بار با ده داستان کوتاه زندگی انسان‌هایی را روایت می‌کند که با رنج و کار بیگانه نیستند.

شفا در میان ما نفس می‌کشد

1,700 تومان
کتاب روایتی ساده و صریح از آدم‌ها‌یی است که جبر زندگی آنها را به وضعیتی استثنایی کشانده است . وضعیتی که در آن « تنهایی » مثل یک موجود دوست‌داشتنی در لحظه‌ لحظه زندگی‌شان حضور دارد . این تنهایی گاهی معشوقی است دلفریب و گاه خاطره‌ای است دور و محو از روزگار سپری‌شده . زنان تنهایی این داستانها در جستجوی روح گمشده زندگی‌شان به همه چیز چنگ می‌اندازند ؛ حتی به روزهای هفته ‌؛ « صبح ریخت توی اتاق و غبار آن نشست روی تخت‌خواب رضا که روی آن شنبه ، یکشنبه ، دوشنبه و همه روزهای هفته مثل آدمی بیکار دراز کشیده بود . » آدم‌های این کتاب برای دمی نفس کشیدن و رها شدن از روزمرگی ، پناهگاهی بهتر از پشت‌بام آپارتمان‌های مسکونی‌شان پیدا نمی‌کنند . به آنجا می‌روند که شاید ستاره‌ای را در دوردست آسمان تیره شهر رصد کنند . « شفا در میان ما نفس می‌کشد » مجموعه‌ای از داستانهای مینی‌مالیستی است که زندگی معاصر انسانها را نشانه رفته است .

تک‌ خشت‌و چند داستان‌ دیگر

8,000 تومان
آن‌ طور که‌ پیداست‌ اولین‌ کسی‌ که‌ زال‌ را توی‌ خانه‌ سید دیده‌، همان‌ زنِ صیغه‌ای‌ بوده‌ که‌ از بس‌ با ناخن‌ها پوست‌ صورت‌ و سینه‌اش‌ را کنده‌ حالا دست‌هایش‌ را بسته‌اند. صبح‌ که‌ می‌رود به‌ عادت‌ هر روز تا غذایی‌ چیزی‌ درست‌ کند، برعکس‌ هر روز درِ خانه‌ را بسته‌ می‌بیند. در که‌ می‌زند به‌ جای‌ سید زال‌ را می‌بیند.

حالا کی بنفشه می‌کاری؟

8,500 تومان
مسواک آب کشیده را تکان تکان می‌داد تا آبش بپرد که اسفند از در نیمه باز دستشویی سرک کشید ، ابرو بالا برد و به مسخره گفت : « وقت خواب است یا وقت مهمانی ؟ » مسواک سر به پایین را نیم چرخی در هوا داد و رو به دماغ نوک تیز اسفند گرداند و تکاند . با تقلید صدای تو دماغی جناب ناظم گفت : بچه‌های خوب قبل از رفتن به مهمانی مسواک می‌زنند تا دهانشان بو ندهد . شیر فهم شد ؟ اسفند بی خنده نگاهش کرد و آرام گفت : هیچم بلد نیستی ادا دربیاوری و تند دور شد . عوضش تو خوب بلدی آدم را خیط کنی . . . و باقی حرفش را خورد . توی دلش به خودش آفرین گفت که نگفته است درست مثل باباجانت ! درس بعدی خودآموزهای تربیت فرزند به متد غربی می‌شد که « تغییر موضوع » باشد . در گنجه آینه‌دار بالای دستشویی پی برق لب گشت و گفت : من دیگر حاضرم . می‌شود لطفاً بابات را صدا کنی ؟ قرار بود آنجا باشیم ، حالا کی هست ! صدای بلند اسفند از اتاق نشیمن ، سوار بر صدای دائمی تلویزیون شنیده شد . « حالا کی بنفشه می‌کاری ؟ » جدیدترین رمان فرشته مولوی است که در ٢٠٨ صفحه راهی بازار نشر شده است .

من ببر نیستم …

45,000 تومان

..به همان نشان دادن که شاخه های مواول، شاید یک سالی بیشتر، ازپس وپیش وپهلوهای اسب پیچیده وگره‌دار شده بودند که از روبرو نمی شد گفت این اسب است و می‌شد گفت این تاک است پیچیده به بالای خود و اسب نیست می‌نماید که اسب است یا روزگاری اسبی درسایۀ این شاخه‌های همیشه سرگردان و توی خود پیچیده را از استخوان‌ها جدا می‌کرد وشاخه‌های از پایین به بالا خمیده اندکی سر راست کرده با آن خیزش ببروار ایستاده رودروی آن‌ها باز هم نمی‌شد گفت که آن ببر است و بی چون و چرا تاک بود پیچیده درخود وبه بالای خود...(رمان برگزیده سال ٨١ منتقدان ونویسندگان مطبوعات وجایزۀ ادبی اصفهان)