نقد ادبی به زبان فرانسه
نقد ادبی به زبان فرانسه قیمت اصلی: 75,000 تومان بود.قیمت فعلی: 65,000 تومان.
بازگشت به محصولات

حقوق مدنی اشخاص و محجورین

132,000 تومان

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

حقوق مدنی اشخاص و محجورین

نویسنده
دکتر سید حسین صفائی، دکتر سید مرتضی قاسم‌زاده
مترجم
—————–
نوبت چاپ 32
تعداد صفحات 372
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر 1401
سال چاپ اول  ————
موضوع
حقوق
نوع کاغذ  —————
وزن 515 گرم
شابک
9786000231309
توضیحات تکمیلی
وزن 0.515 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “حقوق مدنی اشخاص و محجورین”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

برج

12,000 تومان
به پسارستاخیز دیوانه‌وار و آشفته‌ی «جی. جی. بالارد» خوش آمدید. جایی که انسان علیه انسان برمی‌خیزد و باعث نابودی خود می‌شود. بالارد امپراطور پادآرمان‌شهرهایی است که خودش آن‌ها را خلق کرده است. او «برج» را نوشته تا سرنوشت شوم و معدوم انسان را نشان دهد، سرنوشتی که دیر یا زود گریبان‌گیر تمام دنیا می‌شود و انسان را از اوج تکنولوژی و مدرنیته، به غارهای تاریک و نمور می‌کشاند. وحشت، درماندگی و سرگشتگی انسان مدرن در برج نمودِ واقعی پیدا کرده است. این کتاب را باید بارها بخوانید و بیندیشید. رمان، قصه‌ی ساختمانی مسکونی در دوران پسارستاخیز جهان است که تمام امکانات پیشرفته و ضروری برای زندگی ساکنانش در آن فراهم شده است. فروشگاه، بانک، استخر و حتی مدرسه هم در این ساختمان وجود دارد. ساکنان این برج از آن خارج نمی‌شوند و با دنیای بیرونی ارتباط برقرار نمی‌کنند. حوادث کوچکی که در این ساختمان اتفاق می‌افتد، چندان دردسرساز نیستند. اما کم‌کم نظام زندگی در ساختمان تغییر می‌کند و افراد به سه طبقه‌ی پایین، متوسط و بالا تقسیم می‌شوند. هر دسته از این افراد تصور می‌کنند گروه‌های دیگر دشمن هستند و باید از بین بروند. خشونت و کشتار بی‌رحمانه‌ای در ساختمان شروع می‌شود و در نهایت کسانی که تا دیروز دوست و همراه هم بودند، حالا همه چیز را از یاد برده‌اند و به افرادی خشن و بی‌ملاحظه تبدیل شده‌اند. برج مدرن و پیشرفته تبدیل به غاری بدوی می‌شود و انسان، انسان بودن را از یاد می‌برد. در بخشی از رمان می‌خوانیم: « یکی از روزهای شنبه سه ماه قبل، کمی بعد از ساعت یازده صبح، دکتر لنگ داشت برای خود صبحانه درست می‌کرد که ناگهان از صدای انفجار، هراسان از جا پرید. صدا از بالکنِ پشت اتاق نشیمن می‌آمد. یک بطری شامپانی از یکی از طبقات فوقانی از ارتفاع بیست متری، اول روی سایبانِ یکی از پنجره‌ها افتاده بود، بعد از روی سایبان بلند شده بود و خورده بود کف سرامیک بالکن و مثل بُمب ترکیده بود.»

فسه ها

38,000 تومان

معرفی کتاب فسه ها اثر ساموئل بکت

"فسه ها" هشت قطعه نثر کوتاه است که توسط ساموئل بکت نوشته شده است: 1 [او سر برهنه است] 2 [شاخ همیشه می آمد] 3 دور یک پرنده 4 [من قبل از تولد منصرف شدم] 5 [مکان بسته] 6 [زمین قدیمی] 7 هنوز 8 برای اینکه دوباره تمام شود برخی از بخش ها نامی ندارند و با تعداد یا چند کلمه اول مشخص می شوند. این کتاب فسه ها نه تنها در ادبیات ، بلکه در موسیقی و هنرهای تجسمی و نمایشی نیز تأثیر بسزایی داشته است. آنها موضوع کارهای علمی ، و پایان نامه های دانشگاهی بوده اند. ساموئل بارکلی بکت رمان نویس ، نمایشنامه نویس ، نویسنده داستان کوتاه ، کارگردان تئاتر ، شاعر و مترجم ادبی ایرلندی بود. او که بیشتر زندگی بزرگسالی خود را ساکن پاریس بود ، به دو زبان فرانسوی و انگلیسی می نوشت. کارهای چند وجهی بکت دیدگاهی تلخ و غم انگیز از وجود و تجربه را ارائه می دهد. در دوره ای زبان او در آثارش به طور فزاینده ای مینیمالیستی شد ، که بیشتر شامل آزمایش های زیبایی شناختی و زبانی بود.
وی یکی از آخرین نویسندگان مدرنیست و یکی از شخصیتهای اصلی آنچه مارتین اسلین "تئاتر پوچ" نامید در نظر گرفته شده است. مشهورترین اثر وی نمایشنامه وی در انتظار گودو در سال 1953 است. بکت 1969 جایزه نوبل ادبیات را دریافت کرد ."

چهار چهارشنبه و یک کلاه‌گیس

10,000 تومان

معرفی کتاب چهار چهارشنبه و یک کلاه گیس

مجموعه‌ای از 11 داستان کوتاه به قلم بهاره رهنما، بازیگر سینما و تلویزیون! داستان‌های کتاب چهار چهارشنبه و یک کلاه گیس عمدتاً فضایی زنانه دارند و بین سال‌های دهه‌ی هفتاد و هشتاد شمسی تألیف شده‌اند و در این مجموعه گرد آمده‌اند.

درباره‌ی کتاب چهار چهارشنبه و یک کلاه گیس:

زنی که فال می‌گیرد در موقعیت هولناکی قرار دارد، دختری از مادرش می‌گوید و از خانواده‌ای که اخلاقی خاص دارند، پسری از احساساتش نسبت به پدر و مادرش پرده برمی‌دارد، پیشخدمت رستورانی از دختری می‌گوید که هر روز به رستورانش می‌رود، و این‌ها و بیشتر از این‌ها داستان‌های کتاب چهار چهارشنبه و یک کلاه گیس را تشکیل می‌دهند. بهاره رهنما در 11 داستان این مجموعه که عموماً حال‌وهوایی زنانه دارند و راوی آن‌ها اول‌شخص است، از انسان‌هایی می‌گوید که هر کدام در جهان کوچک خود دغدغه‌ای دارند و درگیر دل‌مشغولی‌های بی‌پایان خود هستند. داستان‌های کوتاه کتاب چهار چهارشنبه و یک کلاه گیس با اینکه هر یک در فضایی متفاوت می‌گذرند، نقطه‌ی اشتراکی دارند که آن‌ها را تبدیل به مجموعه‌ای خواندنی می‌کند که مخاطب را با خود همراه می‌کند و احساساتی مشابه هر یک از شخصیت‌ها را در او برمی‌انگیزد.

کتاب چهار چهارشنبه و یک کلاه گیس برای چه کسانی مناسب است؟

اگر علاقه دارید مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه را به قلم یکی از بازیگران ایرانی بخوانید، کتاب حاضر مناسب شماست.

با بهاره رهنما بیشتر آشنا شویم:

نویسنده‌ی کتاب حاضر شهرتش را مرهون کار در عرصه‌ی سینما و تلویزیون است. بهاره رهنما که بیشتر به‌خاطر بازیگری شناخته می‌شود، چندین کتاب شعر و داستان نیز منتشر کرده که از جمله‌ی آن‌ها می‌توان به «زن باران»، «مالیخولیای محبوب من» و «پای به جاده زدن» اشاره کرد.

در بخشی از کتاب چهار چهارشنبه و یک کلاه گیس می‌خوانیم:

چشم‌هایت برق می‌زند، اما به ‌روی خودت نمی‌آوری، وسایلت را جمع می‌کنی و مانتویت را به تن می‌کشی، خودت را از تک‌وتا نمی‌اندازی و می‌گویی: «آره، برم بچه‌م الان می‌آد خونه، تا من نباشم غذای درست و حسابی نمی‌خوره.» طبق معمول وسط زمین و هوا می‌گویی: «خداحافظ»، و توی راه‌پله داد می‌زنی: «بهت زنگ می‌زنم.» به دویدنت که هنوز دخترانه است سمت ماشینِ سعید نگاه می‌کنم. جمله‌ی سعید هنوز توی گوشم است: «تا آخر دنیا عاشقتم، بگو خانوم‌کوچولوی دیوونه‌ی من بیاد پایین.» سرم گیج می‌رود و می‌خواهم همه‌ی وجودم را عُق بزنم. سعید دارد در ماشین را برای تو باز می‌کند. با موهای کوتاهش شبیه سعید سال‌های دبیرستان شده. تو به او لبخند می‌زنی، یاد خوابم می‌افتم؛ من و تو و سعید و یک بی‌بی گشنیز گنده‌ی مقوایی بدقواره... ترشی مایع معده‌ دهانم را پر می‌کند. می‌دوم سمت دست‌شویی. پشت صدای شیر آب و عق‌ زدنم، صدای صاحب‌خانه‌ام را می‌شنوم که غر می‌زند باز اجاره‌ی خانه‌ام عقب افتاده!

فهرست مطالب کتاب

تو خفه می‌شی یا من؟ گروه اکثریت تصمیم مثل همیشه ماما عاشق لاک قرمز بود اسب شمس‌العماره بَزَک زانتیای سیاه روبه‌رو چهار چهارشنبه و یک کلاه‌گیس
 
سفارش:0
باقی مانده:1

فرار از اردوگاه 14: فرار اودیسه‌وار مردی از کره‌ی شمالی به سوی آزادی

280,000 تومان
دربخشی از کتاب فرار از اردوگاه 14 می‌خوانیم: قحطی و سیل‌های نیمه‌ی دهه‌ی 1990 اقتصادی را که مرکزگرا طراحی شده بود، ویران کرد. سیستم توزیع عمومی دولت که از دهه‌ی 1950 به بیشترِ شهروندان کره‌ی شمالی غذا رسانده بود، از هم پاشید. مردم کره‌ی شمالی از ترس اینکه مبادا از گرسنگی بمیرند، به تبادل کالا‌ به کالا رو آوردند و این موضوع در میان‌شان به سرعت رشد کرد و تعداد و اهمیت مغازه‌های خصوصی بیشتر شد. از هر ده خانواده، نُه خانوار برای زنده ماندن، مبادله‌ی کالا می‌کردند. شهروندان کره‌ی شمالیِ بیشتر و بیشتری برای کار، تجارت، خرید‌و‌فروش و پرواز به کره‌ی جنوبی، از مرز می‌گذشتند و وارد چین می‌شدند. نه چین و نه کره‌ی شمالی آماری ارائه ندادند اما میزان این مهاجرت‌های اقتصادی بین ده‌ها هزار تا چهارصد هزار نفر تخمین زده می‌شود. کیم جونگ ایل تلاش کرد آشوب و هرج‌و‌مرج را کنترل کند. حکومت او برای تاجرانی که بدون مجوز سفر می‌کردند شبکه‌ی جدیدی از مراکز بازداشت ایجاد کرد. اما این افراد می‌توانستند با بیسکویت و سیگار آزادی‌شان را از پلیس و سربازان گرسنه بخرند. در شهرهای بزرگ، ایستگاه‌های قطار، بازارچه‌های بدون سقف و کوچه‌های باریک، پُر از ولگرد‌هایی شدند که از گرسنگی در حال مردن بودند. کودکان یتیم زیادی که در این اماکن پیدا می‌شدند به «گنجشک‌های ولگرد» معروف شدند. شین هنوز این را نمی‌دانست اما سرمایه‌داری عوام، داد‌و‌ستد ولگرد‌ها و فساد فراگیر در حکومت پلیسی که اردوگاه 14 را در محاصره داشت، شکاف‌هایی ایجاد می‌کردند. کمک غذایی از ایالات متحده، ژاپن، کره‌ی جنوبی و دیگر اهداکنندگان، تا اواخر دهه‌ی 1990 قحطی را تعدیل کرد، اما به طور غیر‌مستقیم و تصادفی به زنان مغازه‌دار و بنگاه‌های مسافرتی جان بخشید تا در آینده به شین برای فرارش به چین آذوقه و هویت جعلی بدهند و راهنمایی‌اش کنند.
سفارش:0
باقی مانده:2

بلارت 2/ تحت تعقیب: مرده، زنده یا هر دو

39,000 تومان

رمان «بلارت پسری که حال نداشت قهرمان باشد» داستانی جذاب و خواندنی با رخدادهایی عجیب و تازه و خنده‌دار است. دومینیک بارکر در سال 1966 در انگستان به دنيا آمد. سه مجموعه‌ی معروف او با نام‌های «بلارت»،‌ «ميكی شارپ» و «راهنمای خُل ‌بازی ‌های مكس و مالی» هستند. رمان «بلارت پسری که حال نداشت قهرمان باشد» را نخستین‌بار انتشارات بلومزبری در سال 2006 در بریتانیا منتشر کرد. این رمان در سال 2007، برنده‌ی جایزه‌ی کتاب سال کودک استاکتون شد.

داستان کتاب درباره‌ی بلارت، نوجوان چهارده‌ساله‌ای، است که با پدربزرگ خود در یک روستا زندگی می‌کند. او به هیچ‌چیز غیر از گاوهایش اهمیت نمی‌دهد. پدربزرگ چون دوست ندارد با دیگران معاشرت کند، در همه جا شایعه کرده است که بلارت به بیماری مسری و ناشناخته‌ای مبتلاست.

به همین دلیل، هیچ‌کس با بلارت دوست نمی‌شود و در مدرسه نیز همه از او دوری می‌کنند. بلارت زندگی بی‌سروصدای خود را می‌گذراند تا اینکه فردی به نام کاپابلانکا به دیدنش می‌آید.

کاپابلانکا بزرگ‌ترین جادوگر زنده‌ی سراسر جهان است و خطرهای بسیار و سرزمین‌ها و دریاهای عجیب‌و‌غریبی را پشت سر گذاشته تا بلارت را بیابد. او برای نجات یافتن از شر موجودات شرور قصد دارد بلارت را با خود همراه کند.

سرانجام با نیروی جادویی بلارت را با خود به سرزمین‌های ناشناخته می‌برد و با آموزش جادو به بلارت، او را با ماجراهای عجیبی روبه‌رو می‌کند.

بلارت با جنگجو، شاهزاده‌خانم و کوتوله آشنا می‌شود. او پسری است که برای قهرمان شدن آموزش ندیده و هرگز داستان‌های افسانه‌ای نخوانده است.

او نه از زنان و مردانی که برای نجات دیگران خطر کرده‌اند چیزی می‌داند و نه اصلاً اهل درگیر شدن با مشکلات است. فکر می‌کنید پسری با این ویژگی‌ها تنها کسی باشد که بتواند یک موجود اهریمنی را شکست دهد؟

سفارش:0
باقی مانده:1

موقعیت و داستان / هنر روایت شخصی

110,000 تومان

در بخشی از کتاب موقعیت و داستان می‌خوانیم

اگر ویلیام هزلیت هر روز صبح با سختی و بیزاری تمام بیدار نمی‌شد، نمی‌توانست در لذت نفرت را بنویسد. اگر ویرجینیا وولف مشکلی در کنار آمدن با زندگی نداشت، مرگ بید را نمی‌نوشت، اگر جیمز بالدوین درگیر نبرد بی‌امانِ مهار کردن سیاه‌پوست و سفیدپوست درونِ خود نبود، یادداشت‌های یک پسر بومی را نمی‌نوشت. این متن‌ها کار نویسندگانی است که در عمیق‌ترین لایه‌ها با جستار درگیر بودند. خودِ این فرم آن‌ها را به درونی بودن عامدانه سوق داده است. در این‌جا نوشته به دنبال این نیست که برای خودش توصیفاتی روی کاغذ جمع کند یا تصاویری مستقل از تفکر یا الهامی شاعرانه ایجاد کند. زاویه‌ی دید از سیستم عصبی نشئت می‌گیرد و خودش را وقف شخص راوی می‌کند تا جستار را با نیروی محرکی درونی که خواننده از همان صفحه‌ی اول می‌شناسد پیش ببرد: اجبار این است که از خودِ روایت فقط برای شکل دادن تداعی‌هایی استفاده شود که متن را پیش ببرد و به واکاوی درونی منجر شود. این نویسندگان شاید خود را «نشناسند» (یعنی به اندازه‌ی بقیه‌ی ما خودشناسی دارند)، اما در هر مورد حیاتی است که بدانند موقع نوشتن که هستند. آن‌ها می‌دانند این‌جا هستند تا موضوعی را که در دست دارند شفاف کنند - و براساس همین الزام باید کارشان را انجام دهند. وقتی نویسندگان از کیستی خود در لحظه‌ی نوشتن ناآگاه‌اند (یعنی در جستار درگیر انگیزه‌هایی‌اند که نه می‌توانند تشخیص دهند و نه از پس حلش برمی‌آیند)، خیلی اوقات کار خوب از آب درنمی‌آید یا بسیار محدود می‌شود. جستار دی. اچ. لارنس، مگر زن‌ها تغییر می‌کنند؟، موردی از این‌دست است. روشن است که جستار در نکوهش فمینیست‌های دهه‌ی 1920 است و تعمق در تکرار نقش‌شان در تاریخ مدرن. از دید من کار موفقی نیست، نه به دلیل نظراتش، به این دلیل که خود لارنس نمی‌داند در پی چیست. این ندانستنِ نویسنده متن را محکوم به شکست می‌کند.
سفارش:0
باقی مانده:1