



حقوق مدنی اشخاص و محجورین
132,000 تومان
در انبار موجود نمی باشد
حقوق مدنی اشخاص و محجورین
نویسنده |
دکتر سید حسین صفائی، دکتر سید مرتضی قاسمزاده
|
مترجم |
—————–
|
نوبت چاپ | 32 |
تعداد صفحات | 372 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | وزیری |
سال نشر | 1401 |
سال چاپ اول | ———— |
موضوع |
حقوق
|
نوع کاغذ | ————— |
وزن | 515 گرم |
شابک |
9786000231309
|
وزن | 0.515 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
جرم زمانهساز
معرفی کتاب جرم زمانه ساز اثر آرش آذرپناه
اپوش
عشق غريبه ها
در بخشی از کتاب عشق غریبهها میخوانیم:
آموختن زبان ضروریْ و بنیادِ تمام آموزشهاست. این دو مسلمان که علاوهبر فارسیِ مادری، زبان فاضلانهی عربی را نیز آموخته بودند، این را خوب میدانستند. آنها از ایران سرمشق مهمی آورده بودند: اهمیت تسلط به زبان مادری در کنار یک زبان کلاسیک. از روی همین سرمشق بود که آنها یازده ماه در کرویدن هم انگلیسی بخوانند هم لاتین. تلاشهای متناظر دانشوران آکسفورد، و چنان که بعد خواهیم دید، دانشوران کمبریج برای فراگیری عربی و تا حد کمتری فارسی، حاکی از دوسویگی روند آموزش در این دانشگاه بود. از دورانی که همهی کلاسهای دانشگاه به لاتین بودند مدتها گذشته بود اما آکسفوردی که میرزا صالح و میرزا جعفر در پی ورود به آن بودند، همچنان بر زبانهای خارجی بهویژه زبانهای «کلاسیکِ» کموبیش مُرده تأکید بسیار داشت. در خاطرات روزانهی میرزا صالح، تلاشهای او را برای واداشتن خودش به آموختن لاتین علاوهبر انگلیسی و فرانسوی میبینیم. دانستن چند زبان، به عنوان پیشنیاز، برای کسی با سوابق او چندان غیرعادی نمینمود؛ از جوانانی همچون او، که دست سرنوشتْ به کار دیوانی در دربار گماشته بود، انتظار میرفت به حد اعلا فارسی و عربیِ ادبی را بیاموزند. محل کارش هم تبریز در غرب ایران بود، پس چهبسا ترکی هم میدانست. میدانیم که او با زبان اردوی «هندوستانی» هم، شاید به واسطهی حضور تجار هندی در زادگاهش شیراز، آشنایی داشت. این زبانها بزرگترین سرمایههای او و میرزا جعفر، و برگهای برندهی آنان بودند.داستانهای محبوب من (جلد 6): دههی 40
طاعون
در بخشی از کتاب طاعون میخوانیم:
بعضیهایمان اما لجاجت به خرج میدادند و از نامه نوشتن دست نمیکشیدند و یکبند در جستوجوی ترفندهایی برای ارتباط با دنیای بیرون بودند، که همواره آخرسر خیال باطل از آب درمیآمدند. اگر هم بهفرض بعضی از شگردهایی که به عقلمان رسیده بودند نتیجه میدادند، باخبر نمیشدیم زیرا جوابی دریافت نمیکردیم. خلاصه، هفتههای متوالی کارمان این بود که مدام همان مطالب را رونویسی کنیم و اینطوری بهمرور واژههایی که در آغاز خونچکان از دلمان بیرون تراویده بودند بیمعنا میشدند. آنگاه رونویسیشان را به شکلی مکانیکی ادامه میدادیم و میکوشیدیم این جملههای بیجان را به نشانههای زندگانی مشقتبارمان بدل کنیم. سرانجام به نظرمان میرسید ارتباط متعارف از طریق تلگرام، بر این تکگوییِ سترون و لجوجانه و این گفتوگوی بیحاصل با دیوار ترجیح دارد. از سوی دیگر، با گذشت چند روز، هنگامی که مسلم شد هیچکس نخواهد توانست از شهرمان خارج شود، به فکرمان رسید بپرسیم آیا کسانی که قبل از اعلام طاعون رفتهاند اجازه دارند برگردند. پس از چند روز تأمل و بررسی فرمانداری پاسخ مثبت داد. اما این نکته را نیز گوشزد کرد که هر کس برگردد دیگر تحت هیچ شرایطی مجاز به ترک شهر نخواهد بود؛ به عبارت دیگر ورود آزاد است و خروج ممنوع. در این قضیه هم بعضی خانوادهها موضوع را سرسری گرفتند و چون بیاندازه مشتاقِ دیدارِ مجددِ خویشاوندانشان بودند، احتیاط و دوراندیشی را کنار گذاشتند. اما خیلی زود کسانی که اسیرِ طاعون بودند دریافتند نزدیکانشان را در معرض چه خطری قرار خواهند داد و پذیرفتند جدایی را تاب بیاورند. در حادترین مرحلهی بیماری، فقط شاهد یک مورد بودیم که عواطف انسانی زورش بر ترس از مرگی عذابآور چربید. برخلاف آنچه معمولاً تصور میشود، قهرمانانِ ماجرا دو دلداده نبودند که رنج را به هیچ میگیرند و شوریده و عاشق آغوش یکدیگر را میجویند. پای دکتر کاستلِ پیر و همسرش در میان بود که سالهای بسیار از زناشوییشان میگذشت. خانم کاستل، چند روز قبل از شیوع بیماری به یکی از شهرهای مجاور رفته بود. حتی جزء زوجهایی نبودند که نمونهای از سعادت بینظیر را به عالموآدم عرضه میکنند و راوی خود را مجاز میداند بگوید به احتمال زیاد این زنوشوهر تا آن هنگام یقین نداشتند از پیوندشان خرسندند. اما این جداییِ ناگهانی و طولانی بهشان اطمینان بخشید که قادر نیستند دور از یکدیگر زندگی کنند، و در برابر این حقیقت، که یکباره آشکار شده بود، طاعون بیاهمیت جلوه میکرد.درآمدی بر زبان شناسی معاصر
فهرست:
پیشگفتار پیشگفتار نسخه کانادایی فصل اول: زبان / ویلیام اگردی و مایکل دابروولسکی فصل دوم: آواشناسی / مایکل دابروولسکی فصل سوم: واج شناسی / مایکل دابروولسکی فصل چهارم: صرف / ویدیا پ. دگوزمان، ویلیام اگرادی و مارک آرنف فصل پنجم: نحو / ویلیام اگرادی و دانیل فاینر فصل ششم: معناشناسی / ویلیام اگرادی فصل هفتم: زبان شناسی تاریخی / جیمز ام. اندرسن فصل هشتم: طبقه بندی زبانها / الکساندرا اشتاینبرگز فصل نهم: مغز و زبان / سوک وان چو فصل دهم: فراگیری زبان / سوک وان چو و ویلیام اگرادی فصل یازدهم: فراگیری زبان دوم / کریستین لارل فصل دوازدهم: زبان در بافتهای اجتماعی / رونالد اچ. سالترلند و فرانک انشن فصل سیزدهم: نظامهای نوشتاری / جیمز ام. اندرسن فصل چهاردهم: ارتباط حیوانات / مایکل دابروولسکی فصل پانزدهم: زبان شناسی رایانهای / جودیت کلاوانس فصل شانزدهم: روانشناسی زبان / گری لیبن واژه نامه فهرست زبانها فرهنگ توصیفی اصطلاحاتمحصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ماکس شلر
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند.
ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.
نقدی بر این کتاب
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.