حومه

125,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1

معرفی کتاب حومه

ویلیام فاکنر یکی از نوابغ بزرگ ادبیات داستانی آمریکا در طول سده‌ی بیستم بود.

آنچه در کتاب حومه آمده، شماری از برترین داستان‌های این نویسنده است که از مجموعه‌ی منتخب داستان‌های کوتاه او برگزیده شده‌اند. گفتنی است که مجموعه داستان‌های کوتاه فاکنر، در سال 1951 جایزه‌ی ادبی پولیتزر را برای او به ارمغان آورد.

درباره کتاب حومه

ویلیام فاکنر، یک بار ضمن گپ‌وگفتی با دانشجویان دانشگاه ویرجینیا، چنین گفته است: «من خودم را شاعری شکست‌خورده می‌دانم. چه بسا هر رمان‌نویسی در وهله‌ی اول خواهان سرودن شعر بوده؛ اما از آنجا که خود را در این کار ناتوان دیده، به نگارش داستان روی آورده است.»

در نهاد فاکنر به راستی یک شاعر نفس می‌کشید. آثار داستانی او، با آن غنای مضمونیِ شگرف و پیچیدگی‌های زبانی، و همچنین با بصیرت‌های فکری و معنوی فراوانی که در آن‌ها یافت می‌شود، چیزی کم از شعرهای ناب ندارند؛ شعرهای نابی که مستقیماً قلب خواننده را لمس می‌کنند.

فاکنر گفته‌ی جالب دیگری نیز دارد که در شناخت ادبیاتِ او یاری‌رسان است: «نویسنده‌ی بزرگ هرگز فرصت فکر کردن به سبک و تکنیک را ندارد.

او آن‌چنان سرگرم نوشتن در باب قلب آدمی‌ست که مجال اندیشیدن به مسائل این‌چنینی برایش نمی‌ماند.» نوشتن در باب قلب آدمی! به راستی که تعبیر شگرف و تکان‌دهنده‌ای است. اما مراد از آن چیست؟ فاکنر خود پاسخ این پرسش را داده است. او ضمن مصاحبه‌ای مفصل، بشریت را این‌چنین تعریف کرده است:

موجودی متناهی که میل به تعالی و بهتر شدن دارد. و این میل، به زعم فاکنر، نه از عقل او، بلکه از قلبش، که جایگاه روح است، نشأت می‌گیرد. پس نوشتن از قلب آدمی، یعنی نوشتن از میل انسان به تعالی و بزرگی. و این همان کاری‌ست که فاکنر به انجامش مبادرت ورزیده است.

آنچه در کتاب حومه (The country) آمده، برخی از بهترین داستان‌های کوتاه ویلیام فاکنر (Collected Stories of William Faulkner) است. این داستان‌ها طی سالیان متمادی نوشته شده و در مجموعه‌هایی متنوع به چاپ رسیده‌اند. کار گزینش و ترجمه‌ی آن‌ها و ارائه‌شان در قالب کتابی واحد، بر عهده‌ی عبدالله قره باغی بوده است.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9786006835020 دسته: , , , , , برچسب: ,
توضیحات

حومه

نویسنده
 ویلیام فاکنر
مترجم
عبدالله قره باغی
نوبت چاپ 5
تعداد صفحات 147
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786006835020
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “حومه”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

داستان‌های خانه‌درختی 3/ خانه‌درختی 39طبقه

230,000 تومان
آقای غول‌دماغ طبق معمول تماس می‌گیرد و با توپ‌و‌تشر مهلت تحویل کتاب را تا عصر فردا اعلام می‌کند.
حالا وقت آن است که تری پرده از اختراع مخفیانه‌ای که کرده، بردارد: ماشین روزی بود، روزگاری بود.
فقط اندی و تری باید تنظیمش کنند تا خودش هم داستان و هم نقاشی‌هایش را حاضر و آماده تحویل دهد.
خب حالا وقتش است که اندی و تری بروند دنبال تفریح و ماجراجویی‌های خودشان توی سیزده طبقه‌ی جدید.
اما همه‌چیز به این آسانی پیش نمی‌رود، قرار است سروکله‌ی پروفسور احمقو پیدا شود، همان پروفسوری که اختراعات را مثل آب‌خوردن به ضداختراع تبدیل می‌کند.
خب، از اینجا به بعدش را دیگر خودتان بخوانید.
سفارش:3
باقی مانده:1

برفک

360,000 تومان
کتاب برفک نوشته‌ دان دلیلو با ترجمه‌ پیمان خاکسار است. کتابی که مجله‌ تایم آن را در فهرست صد رمان برتر انگلیسی‌ زبان منتشر شده بین سال‌ های ۱۹۲۳ تا ۲۰۰۵ آورده است. برفک در لیست ۱۰۰۱ کتابی که پیش از مرگ باید خواند گاردین هم حضور دارد. در سال انتشارش هم جایزه‌ی ملی کتاب آمریکا را دریافت کرد. در سال ۲۰۰۶، نیویورک‌ تایمز طی یک نظرسنجی از صدها نویسنده و منتقد و ویراستار خواست تا بهترین آثار ۲۵ سال گذشته‌ آمریکا را انتخاب کنند. کتاب برفک دان دلیلو یکی از آن ها بود. پیمان خاکسار، مترجم کتاب می‌گوید: ترجمه آثار دن دلیلو بسیار سخت است و اگر مترجم ذره‌ ای بی‌ حوصلگی به خرج بدهد، ترجمه کتاب، غیرقابل خواندن از کار در می‌ آید. من روی هیچ ترجمه‌ ای در عمرم این همه کار نکرده‌ ام.
سفارش:0
باقی مانده:1

تاول

48,000 تومان

معرفی کتاب تاول

کتاب تاول اولین اثر مهدی افروزمنش که با بیانی ساده و داستانی قوی‌، جایزه‌ی رمان اول هفت اقلیم را از آن خود کرده، روایتی از محله‌ای نزدیک میدان راه آهن به نام «فلاح» در دهه‌ی 70 است که در آن روز شب نمی‌شود مگر اینکه دعوا و درگیری اتفاق بیفتد. این رمان داستان یکی از بچه‌های همین محل به نام «جعفر» است که روزی قهرمان کشتی و مورد احترام ساکنین محل بوده، تا هنگامی که تعادل روانی‌اش را از دست می‌دهد و معتاد و لات می‌شود و سرانجام در گیر و دار یک خصومت، سرهنگ سرشناسی را به قتل می‌رساند. افروزمنش در کنار داستان جعفر، قصه‌ی آدم‌های دیگری را هم روایت می‌کند؛ خانم ژاپنی که زن برادر جعفر است، اشرف شلغم، سرهنگ آرنولد، مجید سریش، یوسف آتاری، قاسم سلمونی، حسن جگرکی و خود راوی. در حقیقت، تاول داستان محله‌ی فلاح را روایت می‌کند. آدم‌های داستان یک ویژگی مشترک دارند و آن فقر و سرنوشت نه چندان درخشان است. گویی آن‌ها شخصیتی مستقل ندارند و تنها در محله‌شان معنا می‌یابند. آن‌ها در ایستادن در برابر نظم و قانون متفاهم و سرسخت هستند و دنیایی جدا از تمامیت شهر را شکل می‌دهند. راوی داستان نوجوانی است که با هیجان و کنجکاوی خاصی ماجراها را تعریف می‌کند و هر از گاهی که از چیزی باخبر نیست، به نقل قول از زبان زنان همسایه و خاله زنک‌های قدیمی محل متوسل می‌گردد. تاول روایت آدم‌هایی است که هر روز در اطراف خود می‌بینید؛ همان قدر لمس کردنی و باور کردنی. روایتی واقع‌گرایانه که افروزمنش می‌کوشد وقایع را همان گونه که هست، بازسازی کند. او در این اثر از اجتماعی آشنا حرف زده و کوشیده است بخشی از ساختار اجتماعی و فرهنگی جامعه‌ی شهری را نشان دهد، با شخصیت‌هایی ملموس که شما را درگیر خود می‌کنند و به فضای داستان می‌برند. انگار در آن محله سال‌ها با جعفر، قاسم سلمونی، اشرف شلغم و بقیه‌ی آدم‌های آن زندگی کرده‌اید و هر روز شاهد ماجراهای محله بوده‌اید. از مهم‌ترین نقاط ضعف این رمان می‌توان به عدم تسلط نویسنده به راوی و هرج و مرجی اشاره کرد که به دلیل همین عدم شناخت بر قصه غالب شده است. در نیمه‌ی اول داستان، شما با یک راوی خردسال و نونهال روبرو می‌شوید که لابلای آدم‌ها می‌چرخد و روایت می‌کند اما در نیمه‌ی دوم آن، بدون هیچ رویداد و پرش زمانی خاصی، راوی کودک به یک جوان تبدیل می‌گردد و در بعضی جاها هم حضورش فعل می‌شود! این نابسامانی روایت تا پایان داستان ادامه می‌یابد. در بخشی از کتاب تاول می‌خوانیم: جعفر هر جا می‌نشست دم از انتقام می‌زد. شب که شد، پنجشنبه، همه توی فوتبال دستی می‌دانستند جعفر آزاد شده و می‌خواهد انتقام بگیرد، اما کسی باور نکرده بود. تا قبل از این‌که آقاحیدر بیاید داخل و بعدش خود جعفر، تعریف می‌کردند جعفر چی گفته و می‌خندیدند. یکی ‌گفت جعفر گفته «به روح ننه‌م دهنش رو صاف می‌کنم.» بعدش هم اضافه کرد «زرشک.» آن یکی تعریف کرد جعفر در حالی که با تیزی دسته چوبی‌اش به نیمکت توی دخمه می‌زده، گفته «کاری می‌کنم بدونه جعفر کیه.» نادر بود که از آن‌طرف شیشکی کشید تا همه بترکند از خنده. عباس دختر هم خلاص شده بود. خندید که به من گفته «کاری می‌کنم تا قیوم قیومت اسم جعفر از این محله پاک نشه. فکر نکنی چون سرهنگه بی‌خیالش می‌شم! زده باید تاوون بده.» بعد هم صداش را جور خاصی کلفت کرد، گفت «من که گرخیدم، وای به حال سرهنگ.» همه خندیدند. گفتم، پنجشنبه بود و یک‌ کلاغ ‌چهل‌ کلاغ‌های کار جعفر هنوز توی محل جمع نشده بود که خودش آفتابی شد. موضوع انتقام را هم از صبح به کس و ناکس گفته بود. سرهنگ، همان‌طور که توی فوتبال دستی به آق حیدر قول داده بود، جعفر را به دادسرا نفرستاده بود و با استفاده ا اختیاراتش او را آزاد کرده بود. این طور می‌گفتند. نمی‌دانستیم دقیقاً کی آزاد شده و اصلاً آیا این دو روز توی کلانتری بوده یا سرهنگ همان دیشب آزادش کرده بود. اولین ساعتی که یکی گفته بود او را دیده نزدیک‌های ظهر بوده
سفارش:0
باقی مانده:1

احمق بانمک 3/ بالنی با دو بلیط اضافه

115,000 تومان

این‌جا هم خیلی می‌خندید و هم خیلی حرص می‌خورید. برادرهای آنژل او را احمق بانمک صدا می‌کنند و او هم هر بار با کمک دروهمسایه و دو دوست عزیزش، کلوئه و کوین، حسابشان را می‌رسد.

در ضمن آنژل عاشق لباس صورتی، آب‌نبات، ماست لیمویی و مَشویو، عروسک شیرش، است و از دوستی با کوین لذت می‌برد، البته اگر برادرهای وحشی‌اش بگذارند!

آنژل شامبر دشمنان قسم‌خورده‌ای دارد، دشمنانی که حتی وقتی می‌خواهد یک کادوی تولد خشک‌وخالی به دوستش بدهد هم ولش نمی‌کنند، حتی ممکن است از طرف او برای دوستش کوین نامه بفرستند و رفاقتشان را خراب کنند.

به‌جز برادرهای ترسناکش، آیا آنژل دشمن دیگری هم دارد؟

فعلاً معلوم نیست. اما به‌محض این‌که یواشکی خرگوشی را به اتاقش می‌برد، باز هم دارودسته‌ی خراب‌کارها برایش دردسر تازه‌ای درست می‌کنند.

البته داشتن یک مادربزرگ باحال همیشه به آنژل کمک می‌کند، حتی وقتی پای دو برادر خراب‌کار وسط باشد.

حالا باید دید تعطیلات کنار ساحل و بالن‌سواری با نقشه‌های هر دو طرف دعوا کارش به کجا می‌کشد.

سفارش:0
باقی مانده:1

ماکاموشی، جزیره‌ی جوندگان جسور 4/ اسم من استیلتُن است، جرونیمو استیلتُن!!

125,000 تومان
درباره نویسنده کتاب
الیزلبت دمی (Elisabetta Dami) (1958- ) نویسنده ایتالیایی ادبیات کودک است که به دلیل نگارش سری کتاب‌هایجرونیمو استیلتن مشهور است.
درباره ناشر کتاب
هوپا ناشر کتاب‌های کودک، نوجوان و جوان و بازی‌های فکری – آموزشی است که از سال 1392 فعالیت خود را آغاز کرده است. فعالیت هوپا با ارائه‌ی نسل جدیدی از بازی‌های فکری – آموزشی شروع شد، بر اساس تولید داخلی و با کیفیتی قابل مقایسه با محصولات بین‌المللی در این حوزه. پس از موفقیت هوپا در بخش بازی‌های فکری، از سال 1394 برنامه‌ریزی آن برای انتشار کتاب‌های مناسب کودک، نوجوان و جوان آغاز گشت و سرانجام در اردیبهشت 1395، مصادف با نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، نخستین کتاب‌های هوپا به بازار عرضه شد.

ماکاموشی، جزیره‌ی جوندگان جسور 4/ اسم من استیلتُن است، جرونیمو استیلتُن!!

تا حالا اسم دستیار من، پینکی پیک، به گوشِتان خورده؟ پینکی فقط چهارده‌ سالش است، ولی یکی از باهوش‌ترین موش‌هایی است که تا حالا دیده‌ام.
حتماً دوست دارید بدانید پینکی چطور توی روزنامه‌ی من، جریده‌ی جوندگان، مشغول‌به‌کار شده. پس بهتر است این کتاب را بخوانید. داستان خیلی دراااازی دارد... پُر از خنده، ماجراجویی، هیجان و البته اتفاقات خجالت‌آوری که برای شخصِ شخیص جرونیمو استیلتنِ خودتان افتاده.
   
سفارش:0
باقی مانده:2

جای خالی سلوچ

480,000 تومان

خلاصه کتاب جای خالی سلوچ

داستان کتاب در روستایی به نام زمینج و با رفتن سلوچ اغاز می شود ، مردی که شغلش گچ کاری و تنورسازی و مغنی گری است ولی نمی تواند برای خود کاری پیدا کند و برای تهیه مایحتاج زندگی و سیر کردن شکم اعضای  خانواده به سختی افتاده و این اواخر نیز از سالار عبدالله ( یکی از شخصیت های کتاب ) مقداری پول قرض می کند.

مردی که در نهایت به علت خرد شدن غرور مردانه اش در یک  صبح روز زمستانی خانواده را رها کرده و ناپدید می شود. بعد رفتن سلوچ مرگان می ماند با چندین بچه بزرگ کوچک به نام های عباس، ابروا و هاجر به همراه قرض و بدهی های که از زمان سلوچ  باقی مانده ، بدهکارانی که به ظروف مسی خانه مرگان نیز رحم نمی کنند .

مرگان با رفتن سلوچ  در میان آشنایان و همسایه ها غریب می ماند و مورد هجوم نگاه و نیت های ناپاک آنها قرار می گیرد .  زنی که برای تهیه خرج و مخارج زندگی سختی های بسیاری می کشد و از انجام هیچ کاری دریغ نمی کند و به کارهای همانند گچ کاری و … که بسیار طاقت فرسا هستند تن می دهد .

او برای مدیریت کردن دخل و خرج زندگی می خواهد فرزندان را به کار جمع آوری هیزم  و فروش آن مشغول کند ولی عباس پسر بزرگ خانواده ، که با رفتن پدر حس رهایی از بند پیدا می کند ، تن به کار نمی دهد و وقت خود را صرف قماربازی و خوش گذردانی و تن پروری می کند.

پسر کوچکتر یا همان ابروا  با اینکه قد و قواره ی کوچکی دارد ولی کاری تر از برادر بزرگترش است و در خرج و مخارج به مادر کمک می کند و سختی زندگی را همراه مادر و خواهرش به دوش می گیرد .

علی گناو همسایه مرگان که مردی میانسال است در اثر صحبتهای زن قبلی اش ، مادرش را از خانه بیرون می کند و مادرش در اثر زندگی در خرابه از دنیا می رود ، او که زنش را مقصر مرگ مادرش می داند ، زنش را به شدت مورد ضرب و شتم قرار داده به طوری که زنش علیل می شود.

علی گناو در فکر ازدواج مجدد است به همین دلیل پیشنهاد ازدواج با هاجر که دختری نوجوان است را به مرگان می دهد ولی مرگان به شدت با این درخواست علی گناو مخالفت می کند ولی علی گناو با صحبت هایی همچون اینکه خانواده مرگان احتیاج به یه بزرگتر دارد تا از انها مراقبت کند و قول یافتن کار برای  عباس و ابروان ، رضایت مرگان را جلب می کند .

سرانجام علی گناو ، هاجر را به عقد خود در می آورد و هاجر به جای ازدواج با پسر دلیری که از اعماق وجود دوستش داشت، مجبور می شود زن دوم علی گناو میانسال شود.

بعد ازدواج ، علی گناو ابروان را در حمام عمومی خود مشغول می کند و عباس را شتربان شترهای پسر عموی خود می کند .

سفارش:4
باقی مانده:9