حکایتهای فلسفی (برای حفظ زمین)
49,000 تومان
این کتاب از مجموعه حکایتهای فلسفی برای حفظ زمین و به منظور توجه به ارتباط آدمها با طبیعت تدوین شده است . نویسنده در این کتاب سعی نموده حکایتهایی را جمعآوری نماید که در سنتهای مردم سراسر جهان یافت شود . دغدغهها و دلمشغولیهای امروزی بومشناسان در اکثر این حکایتها دیده میشود . مثلاً این تفکر که «زمین مال ما نیست ، ما آن را ارث بردهایم و آن را به فرزندانمان تحویل میدهیم» از نمونه تفکراتی است که مورد بحث قرار گرفته است .
طبیعت همواره به ما یادآوری میکند که نظم را به آن برگردانیم. ما نمیتوانیم همچون تنها اربابان زمین رفتار کنیم و به منابع بیپایان آن چنگ بزنیم . لازم است به پندها و حکمتهای دیگر تمدنها هم گوش فرا دهیم .
« پیکمال » به حکایتهایی که جمعآوری کرده نکات ادبی حاوی گفتههای خردمندانه از نویسندگان و شاعران جهان افزوده است که در آنها لزوم هماهنگی انسان و طبیعت دیده میشود .
فقط 1 عدد در انبار موجود است
حکایتهای فلسفی (برای حفظ زمین)
نویسنده |
میشل پیکمال
|
مترجم |
مهدی ضرغامیان
|
نوبت چاپ | ٤ |
تعداد صفحات | ١٤٤ |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | ١٤٠١ |
سال چاپ اول | ١٣٩٢ |
موضوع |
داستانهای فلسفی جهان – افسانهها و قصهها
|
نوع کاغذ | بالکی |
وزن | ٩٦ |
شابک | 9786006753300 |
وزن | 0.096 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
کتاب من
پلیس علمی
غلبه بر کمرویی
دگرگونی جهان
کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها
معرفی کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها
کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها نوشتهی آرمان آرین دومین مجلد از مجموعهای به همین نام (پتش خوآرگر) است که بر مبنای اوستا نوشته شده و داستان حول محور نبرد تاریکی و روشنایی میچرخد. این مجموعه برای ردهی سنی نوجوان نوشته شده و از پرمخاطبترین و پرافتخارترین مجموعه کتابهای ایرانی است.
دربارهی کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها داستان کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها چنین آغاز میگردد: در شبی که آسمان به رنگ قیر سیاه بود، سی پاره روشنایی -کمتر یا بیشتر- بر دشتی تیره فرود آمدند. ذرات نور در میانهی آسمان چنان در هم آمیختند که هنگام فرود بر زمین، تنها سه پاره شدند. این سه پاره نور به هیبتی همچون انسان، همراه با دست و پا و سر و تن و البته بالهایی شگفتانگیز از جنس فلز در آمدند. جنس بالهاشان چنان بود که با آنها میتوانستند مهیبترینِ صخرهها را بشکافند و از دل آنها عبور کنند. آن سه پارهی نور، که به شکل سه مرد زیباروی در آمده بودند، در مقابل صفهای آغازین لشکر دیوها ایستادند. حضور نورها همهمهای در قلب سپاهیان تاریکی انداخت و سکوت ظاهری آن شب را در هم شکست. طولی نکشید که دیوها و همهی همقطارانشان آن سه نور فرودآمده را در بر گرفتند و در میان انبوهی از یاران خود محاصره کردند. لحظهبهلحظه حلقهی محاصره تنگتر میشد و تاریکی بیش از پیش سه مرد جوان را در بر میگرفت. بوی تعفن نفس دیوها هر دم بیش از پیش میشد..
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.