حکایت های فلسفی برای با هم بودن

55,000 تومان

نویسنده در جلد اول این کتاب شصت حکایت و داستان کوتاه از شرق و غرب را برای نوجوانان روایت کرده بود . او که خود روزگاری معلم مدرسه بوده است می‌کوشد به کمک این حکایت‌ها خواننده خود را با اندیشه‌ها و پرسش‌های اساسی فلسفه آشنا سازد . خطای بزرگی است که اگر فلسفه را برای بچه‌ها غیرقابل فهم بدانیم و از آن تصویری هولناک برای آنها بسازیم . کتاب دوم از این مجموعه بر موضوع « زندگی با همدیگر » تأکید می‌کند که به نظر می‌رسد امروزه ما از این بابت بسیار آسیب‌پذیریم .

ما نمی‌توانیم فرزندانمان را بدون سلاح فکری در برابر طمع کسانی بگذاریم که می‌خواهند از آنها تنها مصرف‌کننده‌های منقطع از مغز بسازند . همچنین نمی‌توانیم آنها را به کسانی واگذاریم که به آنها به چشم سربازهای آتی جنگ‌های فکری خود می‌نگرند . باید به آنها کمک کنیم که با هم فکر کنند ، آنها را در مورد همگانی بودن مشکلات انسانی قانع کنیم و بدانیم که همگی ما در یک قایق نشسته‌ایم .

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

حکایت های فلسفی برای با هم بودن

نویسنده
میشل پیکمال
مترجم
مهدی ضرغامیان
نوبت چاپ ٧
تعداد صفحات ١٤٤
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٤٠١
سال چاپ اول ١٣٩٢
موضوع
داستان‌های فلسفی جهان – افسانه‌ها و قصه‌ها
نوع کاغذ بالکی
وزن ١٤٠ گرم
شابک 9789647694995
توضیحات تکمیلی
وزن 0.14 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “حکایت های فلسفی برای با هم بودن”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کتاب چشمان تو قاتل منند

6,000 تومان
معرفی کتاب چشمان تو قاتل منند این ترجمه به نوعی یک بازسرایی آزاد است. در بعضی قسمت ها سعی شده که ترانه ها آن زیبایی های زبانی و تمثیلی و تصویری را که در برگردان مو به مو به علت اختلاف واژگانی از دست می دانند ، با عبارات و تعابیر تازه بازیابند و در عین حال به چهارچوب اصلی شان خدشه یی وارد نشود. . . .

نتایج انقلاب ایران

7,000 تومان
کتاب‌ حاضر اثری‌ اثری‌ کلاسیک‌ در حوزه‌ مطالعات‌ خاورمیانه‌ است‌. پروفسور کِدی‌ سرگذشت‌ ایران‌ معاصر را در این‌ کتاب‌ تا زمان‌ حال‌ بازگو کرده‌ و به‌ بررسی‌ تحولات‌ سیاسی‌، فرهنگی‌ و اجتماعی‌ آن‌ می‌پردازد. وی‌ جنگ‌ ایران‌ و عرازز، جنگ‌ خلیج‌ فارس‌، تأثیرات‌ واقعه‌ یازده‌ سپتامبر و رابطه‌ استراتژیک‌ ایران‌ با ایالات‌ متحده‌ را به‌ شکلی‌ حاکی‌ از بصیرت‌ شرح‌ می‌دهد و نیز تحولاتی‌ را که‌ در نظام‌ آموزش‌ و پرورش‌، مراقبت‌های‌ درمانی‌ و بهداشتی‌، هنر و نقش‌ زنان‌ در ایران‌ رخ‌ داده‌ است‌ بررسی‌ می‌کند. همچنین‌، در این‌ کتاب‌ مجال‌ آشنایی‌ با ابعاد دیگری‌ از ایرانِ بعد از انقلاب‌ نظیر حقوزز بشر و حقوزز اقلیت‌ها فراهم‌ شده‌ است‌. کتاب‌ «نتایج‌ انقلاب‌ ایران‌» منبعی‌ است‌ روشنگر برای‌ آشنایی‌ با تکاپویی‌ که‌ هم‌ اکنون‌ در راه‌ دموکراسی‌ در ایران‌ جریان‌ دارد.

چین‌ باستان‌

75,000 تومان
در چین‌ باستان‌، رهبری‌ با زور مشخص‌ می‌شد. طایفه‌های‌ قدرتمند بر سر تسلط‌ بر قلمروهای‌ گسترده‌ با هم‌ رقابت‌ می‌کردند. طایفه‌های‌ شکست‌خورده‌ دولت‌های‌ زیردستی‌ می‌شدند که‌ نقششان‌ پشتیبانی‌ از طایفه‌ پیروزمند از راه‌ پرداخت‌ خراج‌ و تأمین‌ کارگر و سرباز برای‌ خدمت‌ به‌ فاتحانشان‌ بود. اما دولت‌های‌ زیردست‌، مادامی‌ که‌ فرمانبردار باقی‌ می‌ماندند، اجازه‌ داشتند هویت‌ خود را حفظ‌ کنند. نتیجه‌، مجموعه‌ای‌ از دولت‌های‌ نیمه‌مستقل‌ بود که‌ یک‌ دودمان‌ مقتدر بر آن‌ها تسلط‌ داشت‌. کتاب‌ حاضر از «مجموعه‌ تاریخ‌ جهان‌» تاریخ‌ چین‌ باستان‌ را از زمان‌ تأسیس‌ نخستین‌ دودمان‌ها در حدود ۲۰۰۰ پیش‌ از میلاد تا ۶۱۸ میلادی‌ که‌ آخرین‌ دودمان‌ امپراتوری‌ چین‌ باستان‌ سرنگون‌ شد بررسی‌ می‌کند و در کنار رخدادهای‌ سیاسی‌، به‌ دستاوردهای‌ علمی‌، ادبی‌ و هنری‌ این‌ دوره‌ نیز می‌پردازد. آشنایی‌ با چین‌ باستان‌ از این‌ جهت‌ نیز اهمیت‌ دارد که‌ به‌ درک‌ چین‌ امروزی‌ کمک‌ می‌کند. فهرست: در صورت وجود وارد شود.

یوزپلنگانی که با من دویده‌اند (مجموعه داستان)

95,000 تومان
کتاب حاضر، مشتمل بر 10 داستان کوتاه با نام‌هاي سپرده به زمين؛ استخري پر از کابوس؛ روز اسبريزي؛ تاريکي در پوتين؛ شب سهراب‌کشان؛ چشم‌هاي دکمه‌اي من؛ مرا بفرستيد به تونل؛ خاطرات پاره پارة ديروز؛ سه شنبة خيس و گياهي در قرنطينه است. نگارنده در هر يک از اين داستان‌ها بخش‌ها و برش‌هايي از زندگي انسان‌هايي معمولي با نام‌هايي مشابه و در رده‌هاي سني مختلف را بيان کرده و گوشه‌هايي از دغدغه‌ها و غم‌هاي مردم جامعه را شرح داده است. داستان «سپرده به سرزمين» ماجراي پيرزن و پيرمرد تنهايي است که سال‌ها پيش از هياهوي مردم روستا متوجّه پيشامدي شده و در همراهي با آن‌ها با جسد کودکي مواجه مي‌شوند که کنار رودخانه و زير پل پيدا شده است. هيچ کس قادر به شناسايي کودک نيست و کسي علّت غرق شدن او را نمي‌داند. پيرزن و پيرمرد از داشتن بچّه محروم بوده‌اند، پيکر کودک را با خود برده و دفن مي‌کنند و پس از آن براي او همچون فرزند خود عزاداري مي‌کنند.

کتاب حافظ به گفته حافظ- یک شناخت منطقی استعلامی

180,000 تومان
معرفی کتاب حافظ به گفته حافظ- یک شناخت منطقی استعلامی خواجه شمس الدین محمد بن بهاءالدّین حافظ شیرازی (حدود ۷۲۷ – ۷۹۲ هجری قمری برابر با ۷۰۶ – ۷۶۹ هجری شمسی)، معروف به لسان الغیب و ترجمان الاسرار، شاعر بزرگ سدهٔ هشتم ایران (برابر قرن چهاردهم میلادی) و یکی از سخنوران نامی جهان است. بیش تر شعرهای او غزل هستند که به غزلیات حافظ شهرت دارند. گرایش حافظ به شیوهٔ سخن پردازی خواجوی کرمانی و شباهت شیوهٔ سخنش با او مشهور است. او از مهم ترین تأثیرگذاران بر شاعران پس از خود شناخته می شود. در قرون هجدهم و نوزدهم اشعار او به زبان های اروپایی ترجمه شد و نام او به گونه ای به محافل ادبی جهان غرب نیز راه یافت. کتاب حافظ به گفته حافظ، یک شناخت منطقی بخشی از یادداشت نویسنده است که می تواندفهم ابیات حافظ را برای علاقه مندان زیبا تر کند. نویسنده خود درباره تالیف این اثر می گوید:« یک سال پیش، به پیشنهاد تنی چند از دوستان صاحبدل و صاحب نظر، به عهده گرفتم که کتابی فشرده و قابل استفاده برای همه و همراه با واقع نگری درباره حافظ بنویسیم. پیش از آن در (درس حافظ) تمام غزل های حفظ را به زبانی ساده درس داده، و با چهار مقدمه کلیدی یک زیر ساخت ذهنی برای فهم کلام حافظ فراهم کرده بودم. اما درس حافظ با حجمی بیش از هزارو سیصد صفحه، بیشتر به صورت یک مرجع، می توانست در کنار دست دانشجویان و مدرسان دیوان حافظ قرار گیرد و همه دوستداران حافظ فرصت خواندن تمام آن را نداشتند. . . .

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت