خاستگاه هرمنوتیک خود

88,000 تومان

معرفی کتاب خاستگاه هرمنوتیک خود

وقتی از هرمنوتیک خود صحبت می‌کنم،‌ منظورم نوع بدی از علوم انسانی نیست که در تضاد با نوع خوب باشد. [بلکه] منظورم این است که پروژه‌ی هرمنوتیک خودْ چارچوب تاریخی همه‌ی علوم انسانی بوده است. مثلاً در فلسفه‌ی یونان چرا فلاسفه طی قرون متمادی به مردم که بسیار دل‌مشغولِ قواعد زندگی و شیوه‌ی زندگی‌کردن بودند می‌گفتند چگونه رفتار کنند و چرا هرگز تصور نمی‌کردند که مردم به چیزی نظیر علوم انسانی نیاز دارند؟ به اعتقاد من این تصور با مسیحیت آغاز شد، آن هنگام که نه‌تنها کتاب مقدس بلکه خود نیز به موضوعی برای تأویل بدل شد.» «[…] مسئله‌ی ما اکنون این است که کشف کنیم این خود چیزی غیر از هم‌بسته‌ی تاریخیِ تکنولوژی‌های برساخته طی تاریخ‌مان نیست.»

خاستگاه هرمنوتیک خود – انتشارات نی

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات
کتاب نوشتار و تفاوت (گالینگور)
نویسنده
میشل فوکو
مترجم افشین جهاندیده, نیکو سرخوش
نوبت چاپ 5
تعداد صفحات
189
نوع جلد
شومیز
قطع
پالتویی
سال نشر ——
سال چاپ اول ——
موضوع دین و فلسفه, متون فلسفی
نوع کاغذ ——
وزن 200 گرم
شابک
9789641855095

 

حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.2 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “خاستگاه هرمنوتیک خود”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: samanehfathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

پس از هگل

260,000 تومان
نیمه دوم قرن نوزدهم در آلمان یکی از خلاق‌ترین‌ و انقلابی‌ترین دوره‌های فلسفه مدرن به شمار می‌رود. با این حال، این دوره در میان آلمانی‌زبانان اندک و در میان انگلیسی‌زبانان بسی اندک‌تر مطالعه و بررسی شده است. هدف کتاب حاضر معرفی فلسفه این دوره به خواننده انگلیسی‌زبان است. جهت اطمینان از گستردگیِ پوششِ تاریخی، و حفظ تمرکز فلسفی، این کتاب نه بر اساس موضوعات و متفکران که بر اساس مناقشات سامان یافته است.

این کتاب تاریخی مجمل و در عین حال بی‌نظیر از فلسفه آلمانی در نیمه دوم قرن نوزدهم است. در این کتاب با متفکرانی مواجه می‌شویم که در زبان فارسی نامی از آن‌ها نشنیده‌ایم؛ متفکرانی که، علی‌رغم گمنامی، چه فلسفه زمان خویش و چه فلسفه معاصر را عمیقاً تحت تأثیر قرار داده‌اند.

پس از هگل به عنوان یکی از آثار متأثر بیزر روشی بدیع نیز پی گرفته که واجد نقاط قوت عدیده‌ای است که آن را از سایر کتب تاریخ فلسفه متمایز می‌سازد. او با تمرکز بر مناقشات، به جای پرداختن به چهره‌ها کوشیده است اثرش را از خطاهای تاریخ‌های فلسفه‌ی متعارف در امان نگه دارد.

سفارش:0
باقی مانده:1

بخش D

359,000 تومان

معرفی کتاب بخش D

کتاب بخش D، رمانی روان‌شناسانه است که توسط فریدا مک فادن نوشته شده. رمان حاضر داستانِ یک دانشجوی پزشکی به نام ایمی برنر را به تصویر می‌کشد که باید به مدت 13 ساعت به‌عنوان شیفت در بخش روان‌پزشکی یک بیمارستان، پشت درهای بسته بگذراند. فریدا مک فادن که خود یک پزشک متخصص مغز است، از زاویه‌ی دید ایمی، به باورهای رایج در مورد بیماری‌های روانی می‌نگرد و آن‌ها را مورد پرسش قرار می‌دهد.

درباره‌ی کتاب بخش D

علی‌رغم تلاش‌های بسیاری از روان‌شناسان و روان‌پزشکان در سال‌های اخیر، باور‌های اشتباه رایجی در مورد افراد مبتلا به اختلال‌های روانی وجود دارد. بسیاری از افراد احساس می‌کنند این افراد توانایی کمتری در حل مشکلات زندگی دارند، بیشتر مرتکب جرم و جنایت می‌شوند و حتی خطرناک‌تر از افراد عادی جامعه هستند. این باورها باعث شده‌اند مردم از افراد مبتلا به اختلال‌های روانی دوری کنند و حتی کمتر به‌دنبال این باشند که ریشه‌های مشکلات آن‌ها را بشناسند. همه‌ی این‌ها در حالیست که اکثر مطالعات و پژوهش‌های آماری نشان می‌دهند افراد مبتلا به اختلال‌های روانی، بیش از آنکه عاملین خشونت و جرم باشند، خود قربانیِ آن هستند. فریدا مک فادن (Freida McFadden)، که خود یک پزشک متخصص مغز است و تاکنون چندین کتاب با محوریت افراد مبتلا به اختلال‌های روانی یا پزشکی نوشته است، در کتاب بخش دی (Ward D) به باورهایی پرداخته که در بین مردم عادی و حتی جامعه‌ی پزشکی در رابطه با بیماران روانی وجود دارد. داستان کتاب بخش دی، که می‌توان آن را یک رمان روان‌شناسانه و دلهره‌آور دانست، به یک دانشجوی پزشکی به نام ایمی برنر می‌پردازد که در یک بیمارستان دوره‌ی کارورزی خود را می‌گذراند. ایمی، از زمان ورود به این بیمارستان، به دلایلی شخصی که ما در آغاز داستان از آن‌ها اطلاعی نداریم، از بخش دی، که بیماران مبتلا به اختلال‌های روانی شدید در آن بستری هستند، دوری کرده است. اما زمانی که شیفت شبانه‌ی بخش دی به او سپرده می‌شود، ایمی راهی جز این ندارد که 13 ساعت را در این بخش بیمارستان، پشت درهای بسته بگذارند.

کشاکش آرا در جامعه‌شناسی

195,000 تومان

معرفی کتاب کشاکش آرا در جامعه‌شناسی

نظریه‌های جامعه‌شناسی همواره راه‌های تازه‌ای برای اندیشیدن به خود و جهانی که در آن زندگی می‌کنیم پیش پای ما گذاشته‌اند. آرمان علم جدید اجتماعی ساختن جهانی انسانی‌تر بود، اما جامعه‌شناسی هر روز بیش از پیش از این آرمان فاصله می‌گیرد. نظریه‌های جامعه‌شناسی، حیات عمومی و مخاطبان خود را فراموش کرده‌اند. دغدغه‌های نظری نظریه‌پردازان اجتماعی جایگزین مسائل واقعی و روزمره‌ی زندگی انسان‌ها شده‌اند. بحث بر سر منطق کنش، برتری پارادایم نظم یا تضاد و رابطه‌ی سطوح خرد و کلان جایگزین دفاع از آزادی‌های فردی و نهادهای اجتماعی شده‌اند. درعین‌حال، زبان نظریه‌پردازان اجتماعی امروزی چنان پیچیده شده است که تنها متخصصان این رشته‌ها قادر به مطالعه‌ی آثار آن‌ها هستند و بدین‌ترتیب دانش اجتماعی به‌تدریج مخاطبان عمومی خود را از دست می‌دهد. این اثر دعوتی است به بازگشت به آرمان اخلاقی کم‌رنگ‌شده‌ی کنت، مارکس، دورکیم، وبر، پارسونز، برگر، سی. رایت میلز، هابرماس و بسیاری دیگر: «تلاش برای ساختن جهانی بهتر». کشاکش آرا در جامعه‌شناسی - انتشارات نی

چراغ مطالعه کودک (طرح ربات)

260,000 تومان
ویژگی های محصول
  • دارای تراش.
  • دارای دو حالت پر نور و کم نور.
  • داری چراغ کوچک شب خواب (در بعضی از محصولات).
انتخاب گزینه ها این محصول دارای انواع مختلفی می باشد. گزینه ها ممکن است در صفحه محصول انتخاب شوند

ریچارد سوم

250,000 تومان

معرفی کتاب ریچارد سوم

تو جهانی به خون آلودی و انجامت نیز چنین خواهد بود زندگی‌ات به رسوایی گذشت و مرگت نیز قرین رسوایی خواهد بود
نمایشنامه‌ی ریچارد سوم که در سال ۳-۱۵۹۲ نوشته شده، از همان آغاز با استقبال فراوان خوانندگان و تماشاگران روبرو شد، چندان که آن را در کنار هملت و رومئو و ژولیت در شمار محبوب‌ترین آثار شکسپیر جای داده‌اند. این نمایشنامه داستان برآمدن و فروافتادن شاهی منفور را بازمی‌گوید. اما شکسپیر سیمای این مرد زشت‌صورت و زشت‌سیرت را چنان تصویر کرده که حضورش بر صحنه، همه‌ی شخصیت‌های دیگر را به محاق می‌برد. این هیولای بی‌شفقت که در راه رسیدن به تاج و تخت انگلیستان از هیچ دروغ و خدعه و جنایتی رویگردان نیست، با هوشی اهریمنی و نگاهی ژرفکاو تا اعماق وجود قربانیانش نفوذ می‌کند و آز و شهوت این یک یا عقل سست‌پای دیگری را آماج خود می‌گیرد. از این روست که جملگی را به‌آسانی می‌فریبد و سرانجام به نابودی می‌کشاند. اما فزون‌خواهی و غرور بی‌حدش سرانجام او را نیز قرین رسوایی و تباهی می‌کند.

کیمیاگر

150,000 تومان

معرفی رمان کیمیاگر:

کیمیاگر رمانی از نویسندۀ برزیلی پائولو کوئیلو است که اولین بار در سال 1988 منتشر شد. این کتاب در اصل به زبان پرتغالی و به سبک رئالیسم جادویی (ژانر ادبی که در آن یک روایت واقع‌گرایانه به‌صورت تفکیک‌ناپذیر و بی‌نقصی با عناصر سورئال، فانتزی و رؤیایی ترکیب می‌شود) نوشته شده و از بسیاری جهات خیره‌کننده و تحسین‌برانگیز است. این کتاب با زبان ساده‌اش حاوی احساسات قدرتمند، شخصیت‌های جالب و عمیق، پیچش‌های طرحی و حکمت‌های الهام‌بخش است که ما را وادار می‌کند به واقعیتی متفاوت و دور فکر کنیم، حتی اگر دردناک باشد. قهرمان داستان که راوی تنها دو بار او را سانتیاگو می‌نامد، احساس می‌کند که این جهان جای او نیست. این پسر تمایل شدیدی به سفر در جهان دارد و همین تمایل باعث می‌شود او رؤیای سفر عجیبی را ببیند و این رؤیا علتی است که طرح داستان را به جریان می‌اندازد.

واکنش‌های جهانی به رمان کیمیاگر:

 

پائولو کوئیلو با اینکه به‌شدت مورد انتقاد منتقدان مطرح کتاب است اما بدون شک یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان برزیلی است. اکثریت آثار او بر اساس عرفان و علم به چیزهایی است که مردم عادی آن را درک نمی‌کنند.

«کتاب کیمیاگر افسانه‌ای حکیمانه و الهام‌بخش در مورد رسیدن به رویاهای شخصی و سفر واقعی زندگی است.» - اِم. اسکات پِک «این جادوگر برزیلی (پائولو کوئيلو) باعث می‌شود کتاب‌ها از کتابفروشی‌ها ناپدید شود.» - نیویورک تایمز «کیمیاگر داستانی زیبا است که پیامی برای هر خواننده دارد.» -جوزف گیرزون، نویسندۀ کتاب جاشوا

چرا باید رمان کیمیاگر را بخوانیم؟

 

کیمیاگر کتابی عالی برای هرکسی در هر سنی است که علاقه به خواندن کتاب‌های رشد فردی و ادبی دارد و برای هرکسی که می‌خواهد رؤیایش را بخواند شدیداً توصیه می‌شود. خواندن کتاب کیمیاگر نیازمند زمان و آمادگی بالا برای مطالعه است. این کتاب با اینکه رگه‌های طنز و کمدی دارد اما برای سرگرمی نوشته نشده است. بلکه کتابی است که نوشته شده تا خواننده بتواند خودش را بازیابد.

جملات درخشانی از کتاب کیمیاگر:

 

«اسمش سانتیاگو بود. وقتی روز سرازیر شد و آسمان به تاریکی زد، با گله‌اش به کلیسای متروک و مخروبه‌ای رسید که سقف آن سال‌ها پیش فرو ریخته بود و درخت چنار بزرگ و پرشاخ و برگی از محل نمازخانه آن سر برآورده، رو به آسمان داشت. تصمیم گرفت شب را آن‌جا بخوابد. گوسفندها را از درگاهیِ فروریخته، وارد محوطه کلیسا کرد. منطقه را می‌شناخت و می‌دانست گرگی در کار نیست ولی... یادش آمد، یک بار، یکی از میش‌هایش با استفاده از تاریکی فرار کرده بود و او تمام روز بعد را به جستجوی حیوان گمشده گذرانده بود. بهتر دید، درگاه را با تخته پاره بپوشاند تا مانع فرار آن‌ها در تاریکی شب شود. بالاپوشش را روی زمین پهن کرد و دراز کشید. کتابی را که تازه از خواندنش فارغ شده بود، زیر سر گذاشت. فکر کرد بهتر است کتاب‌های پرحجم‌تری بخواند تا هم دیرتر تمام شوند و هم بالش‌های راحت‌تری برای شب‌ها باشند. وقتی بیدار شد، آسمان هنوز تاریک بود. نگاهش از پسِ خرابه‌ها در نیمه‌راه آسمان، در آن دورها، به ستاره‌ها می‌رسید، ستاره‌هایی که سوسو می‌زدند. به خود گفت: «کاش بیش‌تر می‌خوابیدم.» چون... خوابی دیده بود، خوابی ناتمام، همان خواب هفته پیش که یک بار دیگر در سایه‌روشن ذهنش دویده بود و باز قبل از این‌که به صحنه‌های پایانی برسد، بیدار شده بود.»

«جوان فکر کرد که اگر علت را برای دخترک بگوید، او چیزی نخواهد فهمید بنابراین بهتر دید به سؤالش جواب ندهد، و به ادامه شرح ماجراهای سفر پرداخت. می‌دید که چشمان دخترک از تعجب گاه بزرگ و از هراس گاه بسته می‌شوند. زمان می‌گذشت و او آرزو داشت... آرزو داشت روز به غروب ننشیند، کار پدر دخترک آن‌قدر زیاد شود تا از او بخواهد سه روز تمام به انتظار بماند. خود را در حالت متفاوتی می‌دید، چیزی در درونش می‌دوید، احساسی که تا آن روز برایش ناشناخته بود. میل داشت برای همیشه در همان شهر، با همان دخترک موسیاه، با چشمان سیاه درخشان، باقی بماند... برای همیشه، آن‌هم در روزهای لبریز از بی‌خیالی، روزهایی که هرگز شبیه به هم نباشند. اما... بازرگان سر رسیده بود و از او خواسته بود پشم چهار گوسفند را برایش بچیند، پولش را هم داده بود و دعوتش کرده بود سال آینده دوباره بیاید. اکنون... چهار روز دیگر راه در پیش دارد تا به آن شهر برسد. ناباور بود و بسیار ملتهب. نکند دخترک فراموشش کرده باشد. کم نیستند چوپانانی که از آن‌جا گذشته‌اند و پشم گوسفندهایشان را به بازرگان عرضه داشته‌اند.» «با خود اندیشید، شاید این مکان مخروبه، این کلیسای متروکه، که درخت چناری از نمازخانه آن سر به آسمان کشیده، محل آمد و رفت کولی‌های جادوگر باشد... یا شاید، اجنه... فضای آن را اشغال کرده‌اند که چنین پراکنده اندیشید و چنین فکری در ذهنش جان گرفت. و در ادامه این فکر از خود پرسید، آیا... خواب ناتمامی که دوبار به سراغش آمد، نمی‌تواند علت افکار درهمش باشد؟ و نمی‌تواند سبب شود آن‌چنان تصوری در ذهنش بدود و بخواهد عصبانیتش را بر سر دوستان همیشه وفادارش، بر سر گوسفندهایش خالی کند؟ فکرش به جایی نرسید. شراب باقیمانده از شب قبل را سرکشید و بالاپوش خود را دور بدنش پیچید. می‌دانست که تا چند ساعت دیگر، با نیش خورشید، هوا گرم می‌شود و او نخواهد توانست گله‌اش را به اطراف ده ببرد. تابستان، در این ساعت، همه اسپانیا خوابیده است و گرما تا شب ادامه دارد. او ناگزیر بود، تمام روز، بالاپوش خود را همراه داشته باشد، گاه و بی‌گاه به سرش می‌زد که این بار اضافی را از خود دور کند.»

تحلیلی بر رمان کیمیاگر‌:

 

کوئیلو در کتاب کیمیاگر به تضاد درونی عشق و افسانه شخصی درون سانتیاگو می‌پردازد و در نهایت عشق را به‌عنوان ابزاری پشتیبان، برای رسیدن به افسانه شخصی پیشنهاد می‌کند و می‌گوید که عشق محرک بزرگی در زمان و نحوۀ رسیدن به رؤیاهاست. به گفتۀ کوئیلو، رؤیاها هزینه دارند اما نزیستن رؤیاها هزینۀ سنگین‌تری دارد. دنبال‌کردن رؤیاهایمان و متعهدشدن به انجام آن‌ها باعث می‌شود که تمام کائنات دست‌به‌دست هم بدهند تا آنچه را که می‌خواهید به شما ببخشند. کیمیای زندگی قوی‌ترین عنصر هدایت‌کنندۀ احساسات و افکار و خواسته‌ها و نیازهای ماست و باتکیه‌ بر اصل «هرآنچه که از جهان و کائنات طلب کنیم، به ما بخشیده می‌شود» به امکان تحقق یافتن رؤیاهای ما اشاره می‌کند. کوئیلو در این کتاب نمادین و تأمل‌برانگیز، مفهوم مهمی را که درکش برای همۀ مردم واجب است بیان می‌کند: در زندگی، هیچ‌چیز زیباتر از خود زندگی وجود ندارد.

چرا کیمیاگر بسیار موفق شد؟

 

کیمیاگر کتاب بسیار موفقی است و هنوز هم به‌خاطر روایت عالی و پرسیدن عمیق‌ترین سؤالات دربارۀ زندگی، کتاب پرفروشی حساب می‌شود. کیمیاگر از دیدگاه سوم‌شخص روایت می‌شود و خواننده به‌راحتی می‌تواند با شخصیت اصلی، اضطراب‌ها و تردیدهای او همدلی و همذات‌پنداری کند. کوئیلو با زبانی ساده دانش گسترده‌ای را که دربارۀ موضوعات متنوعی چون عرفان و معنویت و روح انسانی دارد با ما به اشتراک می‌گذارد. این کتاب به ما می‌آموزد که باید به قلبمان گوش دهیم و به اهدافمان وفادار بمانیم تا قدرتی کسب کنیم که از هر مانعی بر سر راهمان قوی‌تر است. کتاب کیمیاگر نه فقط به‌خاطر داستان شگفت‌انگیزش بلکه به‌خاطر روایت ساده و درک‌پذیرش بسیار لذت‌بخش است. پائولو کوئیلو در این اثر با زبانی ساده نشان می‌دهد که کیمیاگری نه تبدیل مس به طلا بلکه تبدیل روحی کوچک و ساده به خردمندی بزرگ است. کتاب کیمیاگر شخصیت تکراری ندارد و چون هرکدام از شخصیت‌ها به روش خودش به‌نوعی به سانتیاگو کمک می‌کند، هرکدام ویژگی‌های منحصربه‌فرد خودشان را دارند. زن کولی به او اجازۀ پذیرش رؤیا و درک امکاناتش را داد، شاه پیر به او فال گرفتن آموخت و یک جفت سنگ به او داد تا بتواند با آن فالش را بخواند، مرد انگلیسی به او یادگیری و تحقیق آموزش داد و کیمیاگر نشانش داد تا دربارۀ شگون و آینده‌اش بیشتر بداند. همذات‌پنداری با کتاب کیمیاگر بسیار ساده است. شاید به همین دلیل است که این کتاب بسیار محبوب شده است. همۀ ما رؤیایی داریم و مایلیم تحت هر شرایطی آن را دنبال کنیم، اما واقعیت زندگی اغلب بر خلاف ما حرکت می‌کند و تلاش می‌کند به رؤیای ما پایان ببخشد. همین اتفاق برای چوپان کتاب کیمیاگر می‌افتد، او برای رسیدن به رؤیا و اهدافش تلاش می‌کند، درست مانند اغلب ما، او نیز می‌خواهد تسلیم شود و به منطقۀ امن خود بازگردد اما پشیمانی دست‌کشیدن از رؤیایش او را رها نمی‌کند. این تشابهات بین داستان و واقعیت زندگی ماست که باعث می‌شود بعد از شروع کتاب کیمیاگر دلمان نخواهد که پیش از تمام شدنش آن را زمین بگذاریم.

خلاصۀ داستان کیمیاگر

 

کتاب کیمیاگر قصۀ سانتیاگو، چوپان جوان اندلسی را بازگو می‌کند که به‌قصد جستجوی گنجی واهی که در خواب‌دیده در زیر اهرام مصر مدفون شده است، میهن خود را ترک کرده و در آفریقای شمالی سرگردان می‌شود. او با یک کولی، مردی که ادعا می‌کند پادشاه است و یک کیمیاگر آشنا می‌شود. سانتیاگو به دلیل برخورد با شخصیت‌های رازآلود مختلف، مفاهیم ابتدایی وجودگرایی را می‌آموزد. اساسی‌ترین مفاهیم را خردمندترین استاد یعنی کیمیاگر به او می‌آموزد. او به‌تنهایی اثری عمیق و تحول برانگیز بر زندگی سانتیاگو می‌گذارد اما هیچ یک از آن‌ها نمی‌دانند که گنج چوپان دقیقاً چیست و آیا سانتیگو موفق می‌شود بر موانع راه غلبه کرده و گنجش را به دست بیاورد یا نه؟ سفری که در ابتدا به‌قصد مال دنیا آغاز شده رفته‌رفته به ماجراجویی برای کشف خود و غنای روحی تبدیل می‌شود. سانتیگو از گوسفندچرانی ساده تبدیل به خردمندی می‌شود که در روح جهان غوطه‌ور شده است. کتاب کیمیاگر نمادی جاودان از اهمیت دنبال‌کردن رؤیاها و گوش‌دادن به ندای قلبمان است.

مضامین اصلی کتاب کیمیاگر

 

جزءجزء کتاب کیمیاگر پر از نماد است. سفر سانتیاگو و مواجه او با اهرم مصر به‌شدت مملو از معناست. در هر سطر این کتاب پیامی قدرتمند نهفته است که تاکید می‌کند معنای واقعی زندگی نه در امور مادی و زائد بلکه در درک افسانه شخصی و کیمیای زندگی است و بر ما ضروری است که افسانه شخصی خودمان را شکوفا کنیم. مضمون کلی کتاب آن است که همه چیز اهمیت خاص خود را دارد، همه چیز باید تکامل یابد و همه چیز، از کوچک‌ترین اتم‌ها تا بزرگ‌ترین و دورترین ستاره‌ها در جهان، همه تکه‌هایی از یک کل هستیم: روح جهان.

مانع ترس یکی از خطرناک‌ترین موانعی که کتاب به آن پرداخته است موضوع ترس است. ترس از شکست است که ما را از افسانه شخصی‌مان دور می‌سازد و غلبه بر آن پیروزی بزرگی است. بنا به گفتۀ خود کوئیلو: «ترس از رنج بدتر از خود رنج است. هیچ قلبی نیست که در پی آرزوهایش باشد ولی رنج نبرد، چون آرزوها بی‌پایان و دور از دسترس‌اند و راه، راه دشواری است. همت می‌خواهد و تلاش و هر لحظه آن می‌تواند لحظه پایانی باشد. لحظه دیدار با خدا یا لحظه پیوستن به ابدیت ...» خرد وقتی سانتیاگو از کولی تقاضا می‌کند خواب تکراری‌اش را برایش تعبیر کند از شنیدن تعبیر پیش‌پاافتاده او ناامید می‌شود. کولی در پاسخ به این ناامیدی برایش توضیح می‌دهد: «... چیزهای ساده با وجود سادگی‌هایشان رویدادهای شگفت‌انگیزی هستند. فقط متفکران و عالمان هستند که آنها را می‌بینند و به بررسی می‌گذارند...» قدرت اجتناب‌ناپذیر ایمان در جایی از داستان قهرمان می‌کوشد که ندای سرنوشتش را فراموش کند اما پیرمردی با لباسی عربی سرنوشت پاکش را به او یادآوری می‌کند و می‌گوید: «این که در یک‌لحظه از حیات خود، مالکیت و فرمان زندگی را از دست می‌دهیم و تصور می‌کنیم سرنوشت بر زندگی مسلط شده است، همین نکته، بزرگ‌ترین فریب دنیاست.» در هر اندیشه یک تصمیم نهفته است. جایی در میان آفریقا یک تاجر مکار پول سانتیاگو را بالا می‌کشد. بعد از آن قهرمان داستان باید انتخاب کند که چه واکنشی نسبت به این رخداد نشان دهد. آیا باید خود را قربانی بداند و ناله و اظهار شکست کند یا تصمیم بهتری وجود دارد؟ درنهایت او تصمیم می‌گیرد که خیال کند ماجراجویی در جستجوی گنج است.

معنی نمادها در کتاب کیمیاگر:

 

گوسفندها گوسفندهای سانتیاگو نمادی از وجود و زندگی افرادی است که نسبت به افسانه‌های شخصی‌شان نابینا هستند. سانتیاگو گوسفندانش را دوست دارد اما به‌خاطر تمایل حیوانی آنها به آب و غذا، نسبت به آنها بی‌احترامی پنهانی می‌ورزد. او احساس می‌کند که گوسفندانش قدر سرزمین‌های بی‌نظیری را که او در طول سفر کشف می‌کند نمی‌دانند و از اینکه آنها آن‌قدر کورکورانه به او اعتماد دارند که به‌راحتی می‌تواند آنها را بکشد نیز در عذاب است. این گوسفندها نماد شخصیت‌هایی مانند نانوا یا تاجر بلور هستند که افسانه‌های شخصی خود را رها کرده و مانند گوسفندان تسلیم خواسته‌های مادی خود و میل به مقبولیت اجتماعی شده‌اند. در نتیجه آنها به‌خاطر دیدگاه‌های محدودشان، توانایی درک جنبه‌های خاصی از خلقت و بسیاری فرصت‌های زندگی را از دست می‌دهند.

کیمیاگری کیمیاگری به فرایند تبدیل یک فلز بی‌ارزش به فلزی بسیار باارزش مانند طلا گفته می‌شود. اما در این داستان کیمیاگری فراتر از فلزات می‌رود. سانتیاگو در این کتاب فلزی است که تحت‌تأثیر کیمیاگری قرار می‌گیرد. سفر و تجربیات سفرش او را از چوپانی ساده به کیمیاگری خردمند تبدیل می‌کند. همچنین تحقق افسانه شخصی هر فرد خود نوعی کیمیاگری است. به زبان کتاب، فلز باید خود را از شر تمام ناخالصی‌ها خلاص کند تا به تکامل برسد. سانتیاگو نیز باید خود را از شر ناخالصی‌هایش مانند تمایل به پذیرش توسط والدینش، زندگی به‌عنوان چوپان یا حتی زندگی با فاطمه خلاص کند تا به افسانه شخصی‌اش پی ببرد و رشد شخصیتی داشته باشد. بیابان صحرا، با شرایط سخت و جنگ‌های قبیله‌ای، نمادی از مشکلات جدی‌ است و در انتظار هرکسی است که در تعقیب افسانه شخصی خود است، اما همچنین به‌عنوان معلم مهم سانتیاگو در طول سفر او به اهرام عمل می‌کند. همان‌طور که کیمیاگر می‌گوید، آزمون‌ها بخشی ذاتی از تمام افسانه‌های شخصی هستند، زیرا برای ایجاد رشد معنوی ضروری هستند. بیش از گرمای بیابان؛ سکوت، پوچی و یکنواختی کویر سانتیاگو را آزمایش می‌کند.