خاله بازی

180,000 تومان

«خاله بازی» داستان یک مرد و سه زن است. زن‌ها هر کدام به فراخوان موقعیت خود وارد زندگی این مرد می‌شوند و نقشی را بازی می‌کنند که برای آن‌ها مقدر شده است. یکی می‌آید تا بمیرد، یکی می‌آید تا بماند، یکی می‌آید تا نپذیرد. آن که نمی‌پذیرد به کاستی‌های طبیعی خود گردن می‌گذارد اما سعی می‌کند رویاروی کاستی‌های اجتماعی بایستد و در نقشی که همگان برایش در نظر گرفته‌اند بازی نمی‌کند. او در پی یافتن و ساختن یک هویت یگانه برای خود است: خانم دکتر گفت: «این هم لیلی شما جناب مسعود خان، صحیح و سالم، از این به بعد بیش‌تر مواظبش باش.» دسته گل را به طرفش دراز کردم.

روشنک پقی زد زیر خنده و خانم دکتر گفت: «چرا مثل مجسمه وایستادین، بشینین تا روشنک از خنده غش نکرده.» بلقیس سلیمانی، نویسنده رمان ستوده شده «بازی آخر بانو» در رمان «خاله بازی» نسلی را باز می‌خواند که جهان و بنیادهایش را دیگرگون می‌خواست، نسلی که نقش‌های ازلی را ابدی نمی‌خواست و … این مرد یک آقای سنتی به تمام معناست. تو چطور متوجه نشدی؟ چرا فکر کردی این مرد به پای تو می‌سوزد و می‌سازد؟ چرا فکر کردی آن شور و شر عدالت طلبی و آزادی‌خواهی مخصوص دوران جوانی، مانع از بروز شخصیت واقعی‌اش می‌شود؟ ما ادامه سر راست پدران و مادرانمان هستیم. ابله!

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

خاله بازی

نویسنده
بلقیس سلیمانی
مترجم
——-
نوبت چاپ ١٠
تعداد صفحات ٢٤٠
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٤٠٢
سال چاپ اول ١٣٨٧
موضوع
داستان‌های فارسی
نوع کاغذ بالکی
وزن ٢٥٥ گرم
شابک
9789643117337
توضیحات تکمیلی
وزن 0.255 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “خاله بازی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

تیله آبی

15,000 تومان

مجموعه داستان «تیله آبی» در برگیرندۀ ٧ داستان از برجسته‌ترین داستان‌های محمد‌رضا صفدری است. تسلط او به تکنیک‌های داستان پردازی، شناخت ژرفش از باورها و آداب بومی و پیشنهادات تازه‌اش در روایت او را در زمرۀ شاخص‌ترین نویسندگان ایران قرار داده است.

«مرد می‌خواند و از سینۀ کوه بالا می‌رفت. خنکای بامدادی، بیشه‌زار و سایه‌های وهمناک که با برآمدن آفتاب پدیدار می‌شدند. همه چیز و هر جا سایه بود، سایه‌های سپید شیری رنگ. مرد نمی‌دانست از کی به خواندن بنا کرده بود. از خانه درآمده بود. از گندمزار گذشته بود و رسیده بود به نمکزار و شور‌آب و کوه‌هایی که آب باران در سنگچال‌هایش گس بود و تلخ. دیروز هم یک بار دیدار آمد. سایۀ رمندۀ آهو نبود. موهای بلند سر اندر پای سایه را می‌پوشاند. دو چشم لابه‌لای شاخ و برگ نی پیدا و ناپیدا شد. خواندن از یادش رفت . ایستاد و دوید. بلند موی سبزه‌رو گریخت. مرد با خود گفت: «زن تو این کوه و کمر چه می‌کند؟»

میان شک و ایمان: گفتگوهایی دربارۀ دین و عقل

45,000 تومان
کتاب عبارت است از سلسله‌ای از گفتگوها میان فردی خیالی به نام دیوید که هرگونه اعتقاد به یک امر متعالی را به تردید جدید می‌نگرد، و فردی دیگر به نام جان ـ نویسنده ـ که بر مبنای تجربه دینی معتقد است فراتر از واقعیت فیزیکی و انسانی، واقعیتی برتر وجود دارد.
گفتگوهای این کتاب به پرسش‌هایی عظیم می‌پردازند که رودرروی همه ما قرار می‌گیرند. آیا دلیل خوبی برای باور به خدا وجود دارد؟ یا آن‌که خدا نوعی توهم است؟ و این‌که دقیقاً منظورمان از خدا چیست؟ و...

کافورپوش

8,500 تومان

آبجی گم شده است. داستان کافور پوش اینطور شروع می‌شود و تلاش برای پیدا کردن خواهر دوقلوی مانی رفعت که به تعبیر خودش نیمه‌اش و بخش زنانه وجودش است. سرگشتگی مانی در راه پیدا کردن خواهر دوقلویش می‌شود روایت داستانی.دخترک نوعی بیماری دارد که نتیجه یک جهش ژنتیکی است. جهشی که از رحم مادر شروع شده است و... دو جنین غیر هم جنس در یک کیسه آب باعث بروز نقصی مادرزاد شده است. داستان کافورپوش قصه هویت و روایتی مدرن از زندگی مانی رفعت که بر مبنای شخصیت است. قصه الگوها و تضادها و روایت‌هایی که در میدان قضاوت رنگ عوض می‌کنند.«دکتر شما خیلی چیزها را نمی‌فهمید. توی هیچ کتابی ننوشته‌اند وقتی بفهمی می‌توانستی با حضور دیگری کامل باشی ولی نیستی چه دردی دارد؟»

ایام بی‌شوهری

11,000 تومان
گاهی که نه ، بسیار اتفاق می‌افتد که در ذهن ، با خود سخن بگویید ، با دیگران حرف بزنید . کتاب « ایام بی‌شوهری » در برگیرنده جریان سیال ذهن راوی است که نمادی از مردم جامعه متوسط شهری است ، با احساس مکرر تنهایی ، احساسی که میان جامعه فرد- فردشده شهری ، درگیر مشغله‌های کاری و زندگی که پیر و جوان ، متأهل و مجرد نمی‌شناسد . راوی داستان ، این احساس درونی را بدون طرح‌بندی زمانی و مکانی بازگو می‌کند . نسترن رها ، تقریباً چهل‌ساله ، مجرد و اهل تهران قصه‌های زندگی و ایام تنهایی‌اش را واگویه می‌کند . ایام تجرد ، نقاهت ، خشکسالی ، جوانی ، بیماری ، پیری و . . . تنهایی برای او بسیار کشنده است و . . . . داستان از « خانه » شروع می‌شود ، روایتی که از همان ابتدا زمان و مکان را در هم می‌آمیزد ، و در آن درهم آمیختگی است که ما حس خوبی می‌یابیم ، « نسترن رها » همزاد دیرینه ماست که قصه ما را می‌گوید .

غزلیات سعدی

320,000 تومان
غزلیات‌ سعدی‌ مشهورتر از آن‌ است‌ که‌ به‌ سخنی‌ دیگر نیاز باشد. گرچه‌ وسعت‌ نظر و عمق‌ مشرب‌ و توان‌ تصویرپردازی‌های‌ مولوی‌ جای‌ دیگر نشیند و شعر حافظ‌ خود مجموعه‌ای‌ از همان‌ وسعت‌ و عمق‌ و زبان‌آوری‌های‌ بدیع‌ است‌. اما ظرافتکاری‌های‌ سعدی‌ در زبان‌ و نازک‌ کاری‌هایش‌ در عالم‌ خیال‌ هنوز نظیری‌ نمی‌شناسد. کم‌تر فارسی‌زبانی‌ است‌ که‌ غزلی‌ از او به‌ یاد نداشته‌ باشد و گاه‌گاه‌ سینه‌ را به‌ زمزمه‌ بیتی‌ از او از هرچه‌ غم‌ عالم‌ که‌ هست‌ نزداید. به‌ همین‌ جهت‌ و بسیاری‌ جهات‌ دیگر است‌ که‌ دیوان‌ غزلیات‌ سعدی‌ نیز همچون‌ دیوان‌ حافظ‌ همدم‌ سفر و حضرِ ما بوده‌ است‌.

مغز حرام

7,500 تومان
داستان از شبی شکل می‌گیرد که امیر میهمان خانه شرمین است. تا خرخره خورده بودند و چند نخی هم گل زده بودند. تلوتلو می‌خوردند و می‌خندیدند. شرمین گفت: «وقت دوئل است.» شرمین امیر را به مبارزه می‌طلبد. کمی بعد چشم در چشم با فاصله کم و دو اسلحه پُر روبه‌روی هم ایستاده بودند. آماده؟ سه... دو... یک... آتش! حالا امیر که آرزوی نویسندگی در سرش بود و با همین آرزو از مشهد راهی تهران شده بود باید فرار می‌کرد. ٤٨ ساعت آواره تهران شد. توهم یکی از عارضه‌های مواد مخدر است و مغز حرام به بررسی فاجعه توهم می‌پردازد. طنز نهفته در کتاب و موضوع روز بودن، کتاب را خواندنی کرده است. صالحه مرتضی‌نیا روانشناس است، به همین دلیل شخصیت‌های داستان بسیار باورپذیرند. قسمتی از کتاب: برای هزارمین بار توی خیالاتم تا دم مرگ رفته بودم و سرشکسته برگشته بودم. احساس حقارت که بالا بزند فقط می‌توانی پشت کنی به دره و راه بیفتی سمت دامنه کوه. فیلَم یاد هندوستان کرده بود. حیف امیر، حیف. با این ایده‌ها چه کارها که نمی‌توانستی بکنی. خوب نیست آدم بنشیند برای خودش دل بسوزاند اما حالا که کار از کار گذشته بد نیست کمی به حال خودت افسوس بخوری. استعدادهایت کشف که نشد هیچ، تکفیر هم شد. بعدش هم که این افتضاح... کدام استعداد؟ خودشیفتگی که شاخ و دم ندارد. دارد. تخیل من آبستن شاهکار است. فعلاً که توهمت... خفه لعنتی. این حق من نبود... نقدی بر این کتاب