خانم کوچول ها (جلد 17) – بی حواس خانم

18,000 تومان

داستان خانم کوچول ها (جلد 17) – بی حواس خانم درباره مشکل رفتاری بی‌حوادس و بی‌دقت بودن است . بی حواس خانم یک کم، یک کوچولو فراموش کار است. روزی بانمک آقا را در خیابان دید. بانمک آقا گفت: «سلام بی حواس خانم.» خانم جواب داد: «سلام داغون آقا.»

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

خانم کوچول ها (جلد 17) – بی حواس خانم

نویسنده
راجر هار گریوز
مترجم
مهدی حجوانی
نوبت چاپ ——
تعداد صفحات 36
نوع جلد
شومیز ـ ته چسب
قطع
خشتی(16×16)
سال نشر 1400
سال چاپ اول 1400
موضوع
داستان
نوع کاغذ
خشتی(16×16)
وزن گرم
شابک
9786000806934
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
ابعاد 16.5 × 15 × 0.3 سانتیمتر
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “خانم کوچول ها (جلد 17) – بی حواس خانم”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Atta.Afroozeh
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

فسقلی ها، مجموعه ی 15 جلدی دوم

22,000 تومان
این کتاب، دربرگیرنده‌ی 15 داستان جذاب است که شخصیت اصلی هر یک از آن‌ها دختر یا پسر کوچولویی است که یک ویژگی یا عادتی منفی دارد: لجباز است؛ زیادی غذا می‌خورد؛ بیش از حد تلویزیون تماشا می‌کند؛ خجالتی است؛ خبرچینی می‌کند؛ جیغ و داد راه می‌اندازد و... این داستان‌ها به‌گونه‌ای هستند که خواننده خردسال از همان ابتدا، بدی رفتار شخصیت داستان را حس می‌کند و متوجه زشتی کارش می‌شود. این کتاب برای کودکان پیش‌دبستانی و سال‌های اول و دوم دبستان منتشر شده و در اختیار آنان قرار گرفته است.

فسقلی ها جلد 19

7,000 تومان
مجموعه فسقلی ها دربرگیرنده ی سی جلد کتاب است که شخصیت اصلی هر یک از آنها پسر یا دخترکوچولویی است که یک ویژگی یا عادت منفی دارد این داستان ها به گونه ای هستند که خواننده ی خردسال از همان ابتدا، بدی رفتار شخصیت داستان را حس می کند و متوجه زشتی کارش می شود.

حیوانات بامزه جلد 4، آقا بزی

5,000 تومان
"آقا گوسفنده" از مجموعه "حیوانات بامزه" داستانی جذاب و آموزنده برای خردسالان است که با تصاویری رنگارنگ و داستان‌های دلنشین، تخیل و شادی را به کودکان هدیه می‌دهد.

خاله بازی جلد 12، تانی تولد می گیرد

15,000 تومان
در خاله بازی جلد 12 کودکان در خيال خود نقش شخصيت‌هاي موردعلاقه‌شان را بازي مي‌کنند. قهرمان کتاب حاضر در جريان داستان نقش يک پري را بازي مي‌کند. او لباس پري‌ها را مي‌پوشد، چوب جادويي به‌دست مي‌گيرد و مي‌کوشد آرزوهاي بچه‌ها را بشنود و برآورده کند. در صفحه‌ي پاياني کتاب، مخاطب مي‌تواند عکس خود را، به‌عنوان هم‌بازي قهرمان داستان، کنار عکس او بچسباند و در "پري‌بازي" با او همراه شود.

هويت ايران (كاوش در نمودارهاي ناسيوناليسم: ديدگاهي مدني)

235,000 تومان

کتاب هويت ايران (كاوش در نمودارهاي ناسيوناليسم: ديدگاهي مدني)  ایرانیان دل‌آگاهی که با تاریخ و فرهنگ سرزمین خود آشنا بودند، همه خواهان سربلندی و بهروزی وطن خود و اندیشناک آیندۀ آن بوده‌اند بی‌آنکه بدخواه دیگران باشند. همه در پی آن بوده‌اند که بتوانند سرفرازانه از زادبوم خود یاد کنند؛ همه از رخدادهای ناخوشایند آن رنجور یا شرمگین شده‌اند. بررسی و مکاشفۀ چندین ساله دربارۀ سرشت وطن‌دوستی، مایه‌های خردمندانه و عاطفی آن و رازها و افسون‌ آن، تأمل و تحلیلی را دامن زده است که بخشی از آن در این نوشتار بازتاب یافته است.

در این نوشته سخن از «هویت ایران» در میان است نه «هویت ایرانیان». الهام‌بخش نویسنده در اندیشیدن به هویت ایران کتاب «هویت فرانسه» اثر فرنان برودل مورخ برجستۀ فرانسوی و از ناموران مکتب آنال است. برودل نیز مانند هر نویسندۀ دیگری که دربارۀ وطن خود می‌نویسد، می‌دانست که باید بر حسرت‌ها و شورمندی‌های خود لگام زد؛ ولی کامیابی در این کار و گریز از افسانه و افسون وطن آسان نیست. او به اهمیت وجوه گوناگون سرزمین خود از طبیعت و جنگل و رودخانه و کشتزار و کارخانه و شهر و روستا تا چندوچون جغرافیای تاریخی، فرهنگی و انسانی آن توجهی خاص داشت و در پی بازیابی ویژگی‌های ژرفی از فرهنگ و خصال فرانسوی بود که به گمان او با وجود حوادث روزگار و شبیخون صنعت، در رفتار و منش مردم روستایی دوام آورده بود. اما این کتاب به پیروی از برودل و سبک و روش و نگاه او به تاریخ نیست، بلکه به ابعاد تاریخی و سیاسی ـ فرهنگی توجه شده و جغرافیا، اقتصاد، قوم‌نگاری و بسیاری موضوع‌های دیگر را فراسوی هدف خود دانسته است.

نان و پنیر و سبزی

17,000 تومان
می‌خواستم یخ‌ها آب نشود، اما ذره‌ذره آب می‌شد و دلهره به جانم رخنه می‌کرد. داشتم قالب یخ را از زیر گونی بیرون می‌آوردم که زنی گفت: «پسرم، دو کیلو یخ بده.» صدایش شبیه به مادرم بود. چادرش را هم مثل او گرفته بود. می‌خواستم یک بار دیگر صورت زن را ببینم، اما صدای اوستام رشته‌ی افکارم را پاره کرد. «پسر، گیجی یا عاشق؟ مشتری را راه بینداز!»