خانواده‌ای‌ محترم‌

305,000 تومان

کلارا یا ویرجینیا؟ جنگ‌ آرام‌ و سربراه‌ سکوت‌ را تثبیت‌ می‌کند. سرما به‌ زندگی‌ مجال‌ رستن‌ نمی‌دهد و بیگانگی‌ آغاز می‌شود. کلارا یا ویرجینیا؟ مرگ‌ امید دوست‌ داشته‌ شدن‌ است‌ و عشق‌ خاموش‌. «خانواده‌ای‌ محترم‌» چشم‌اندازی‌ است‌ با دو منظر تمام‌ و هزاران‌ منظر ناتمام‌. چشم‌اندازی‌ از زندگی‌ دو زن‌، یکی‌ چشم‌ انتظار دوست‌ داشتن‌ و یکی‌ دوست‌ داشته‌ شدن‌. کلارا؟ ویرجینیا؟ انتخاب‌ با مخاطب‌ است‌.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

خانواده‌ای‌ محترم‌

نویسنده
ایزابلا بوسّی‌ فدریگوتی‌
مترجم
بهمن فرزانه
نوبت چاپ ٢
تعداد صفحات 328
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٣
سال چاپ اول ——
موضوع
——
نوع کاغذ ——
وزن 375 گرم
شابک
9789643113513
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “خانواده‌ای‌ محترم‌”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

انگار کمی مرده بودم

5,500 تومان
داستان درباره مردی است که بر اثر تصادف اتومبیل به کمای موقت فرو می‌رود و در حالت نیمه بیهوشی، متوجه حرف‌های همسرش – گلرخ – می‌شود و در می‌یابد که گلرخ قبل از ازدواج با او نامزد داشته است. این مرد که بسیار به همسرش علاقه‌مند بوده و او را براساس باورهای خودش دوست داشته ناگهان به هم می‌ریزد و احساس می‌کند بار زندگی و خاطرات گذشته هیچگاه او را رها نمی‌کند. به همین خاطر به کندوکاو در زندگی گذشته‌اش می‌پردازد. او فرزند پدری سختگیر و زیاده خواه بوده که به دلیل ضعیف‌الجثه بودن و معایب کودکی‌اش همیشه مورد تحقیر پدر قرار می‌گرفته و اکنون حس شرم و نفرت تنها حس باقی مانده در اعماق وجودش دوباره جان می‌گیرد. درگیری ذهنی او برای رهایی از خاطرات تلخ کودکی و نیز راز پنهان همسرش باعث سردرگمی هر چه بیشترش می‌شود. بنابراین به سراغ نامزد سابق همسرش می‌رود و از دور او را زیر نظر می‌گیرد اما او را مردی بسیار معمولی می‌یابد که هیچ ویژگی برای این‌که بتوان از او متنفر بود یا باعث آزارش شد ندارد. با بهره‌گیری از یک روانشناس و پاکسازی قدم به قدم ذهنش به این باور می‌رسد که به هر حال باید از جایی شروع کند و با خاطرات ناراحت‌کننده گذشته‌اش با واقع‌بینی کنار بیاید. ولی... مهین‌دخت حسنی زاده پیش‌ازاین کتاب‌های «زمانه بی‌مجنون»، «دویدن میان زندگان»و «از جنس بلور» را نوشته است.

زمستان با طعم آلبالو

120,000 تومان
زنی که همسرش او را درک نمی‌کند به ناچار خیال می‌بافد : « نمی‌دانم از آن زمستان آخر چند روز گذشته ، همان زمستانی که برای اولین و آخرین‌بار دست سردم را گرفتی تا گرمای دستت که یک جور متفاوتی بود ، چیزی شبیه معجزه و فرق می‌کرد با هر گرمای دیگری ، از دستم به تمام جانم منتقل شود . و باز هم زمستان است . باز هم هوا سرد شده و دست‌های من هم ، و چقدر خوب است این سرما . نمی‌دانم باید باورم بشود که بالاخره این زمستان می‌آیی یا نه ؟ من دلم می‌خواهد باور کنم . تا زودتر روزهای مانده تا آمدنت بگذرند این روزهای بیهوده بی توی من ، که همه‌شان منحنی و ناراست می‌گذرند . خودت که خوب می‌دانی چه می‌گویم . می‌دانی که این روزهایم چقدر بد می‌گذرند و حتی شب‌هامان . » « زمستان با طعم آلبالو » روایت دلواپسی‌های زنی است که در خیال خود به دنبال گمشده‌اش می‌گردد تا حضور او را در تنهایی‌های خود رقم زند .
سفارش:0
باقی مانده:1

دزد

150,000 تومان
در کتاب دزد، سارق گمنامی که جیب‌بُر تمام عیاری است و به خاطر این مهارت استادانه در ربودن وسایل افراد خاص محکوم به همکاری می‌شود. آن هم همکاری با «کیزاکی» یکی از سردسته‌های باندهای مافیایی و گانگستری که برنامه‌های کلان آنها دستکاری و دخالت در سیاست است. این دزد راهی برای فرار ندارد، نه از دست کیزاکی و آدم‌هایش و نه از دست گذشته و خاطراتش با دو نفر از دوستانش: «حتماً همین طوره. من جیب‌بُر خوبی نیستم. دوران دبیرستان کارم اساساً جنس بلند کردن از مغازه بود. بعضی وقت‌ها برای تفریح جیب‌بُری هم می‌کردم. مثل تو یا «ایشیکاوا» این کاره نیستم. تو بلند می‌کنی، می‌دی به اون، اون هم کیف پول رو خالی می‌کنه و بعد تو دوباره می‌ذاریش توی جیب صاحبش. تازه اون فقط دو سوم سهم می‌بره. نمی‌شد فهمید که چه اتفاقی افتاده، حتی اگه هم کسی می‌فهمید، باز نمی‌شد گزارش داد.» در داستان دزد، روابط انسانی بسار کم و محدودی تجربه می‌شود. وابستگی‌ها و دلبستگی‌هایی برای شخصیت اصلی داستان به‌وجود می‌آید که سرنوشت او را رقم می‌زند. او با پسربچه‌ای دوست می‌شود که همواره او را یاد خودش می‌اندازد. تلاش می‌کند آینده پسرک را بهتر کند و همین دوستی بر آینده خودش هم تأثیر می‌گذارد: «وقتی از مغازه بیرون آمدم، ابرهای بزرگ و حجیم بالای سرم به حالت معلق در آمده بودند. احساس کردم که قطره‌های بی‌شمار باران مرا در خود خواهند پوشاند. ضربان قلبم تندتر شد و انگشتانم را در جیبم باز و بسته کردم.» «فومی نوری ناکامورا» نویسنده ژاپنی، در سال ۲۰۱۰ جایزه ادبی ژاپن را برای کتاب دزد دریافت کرد.
فومی نوری ناکامورا، زاده ی ۲ سپتامبر ۱۹۷۷، نویسنده و مولف ژاپنی است. ناکامورا با بردن جایزه ی کنزابورو اوئه در سال ۲۰۱۰، به خاطر رمان دزد در سطح بین المللی به شهرت رسید. ترجمه ی انگلیسی این اثر، تحسین منتقدین و مخاطبین را به شکل گسترده ای به همراه داشت.

ساکن خیابان بهشت

130,000 تومان
راوی داستان زنی سی و چندساله و پزشکی موفق در پزشک قانونی است. او که در کودکی مشکلات و مصائبی را پشت سر گذاشته که بر بزرگسالی‌اش هم سایه انداخته است حال به فراخور شغلش با آدم‌های مختلف و مشکلات تکان‌دهندۀ آن‌ها دست و پنجه نرم می‌کند. شخصیت‌های داستان، گفته و ناگفته، راوی درد و رنجی‌اند که در تار و پود وجودشان ریشه دوانده و هرکدام به نوعی قهرمان داستان خودند و نویسنده سعی نمی‌کند، در مقام راوی، اعمال و رفتار آن‌ها را قضاوت کند. ساکن خیابان بهشت همزمان هم از عشق و هم از فقدان عشق حرف می‌زند و تلاش می‌کند تصویری دقیق و روانشناختانه از انسان‌ها و دغدغه‌هایشان بدهد. مریم رجبی، نویسندۀ توانای کتاب، با انتخاب موضوعی تازه، جسارت به خرج داده و به مسائلی پرداخته که شاید در دیگر آثار کمتر به آن‌ها پرداخته شده است.

تبعیض نژادی در آفریقای جنوبی

140,000 تومان

نژادپرستی در همه فرهنگ‌ها و در همه زمان‌ها وجود داشته است، اما تبعیض نژادی در آفریقای جنوبی در قرن بیستم بی‌همتا بود چون: سیاست رسمی حکومت تبدیل و به اجرا گذاشته شده بود. از سال ١٩٤٨ به بعد، هر فردی در کشور به یک گروه نژادی رسمی منتسب می‌شد. طی زمان، رفته رفته قوانین بیش‌تری به تصویب رسید تا جدایی اعضای نژادهای گوناگون تضمین شود و بدین ترتیب حقوق همه بجز اروپاییان به شدت محدود شد و این سیاست، نابرابری را به قانون کشور تبدیل ساخت. کسانی که در درستی این قانون شک می‌کردند یا برضد آن دست به کار می شدند با خطر زندان و حتی مرگ مواجه می‌گشتند.

هدف آپارتاید از ابتدا روشن بود: محدود کردن حقوق سیاه‌پوستان که اکثریت وسیع جمعیت آفریقای جنوبی را تشکیل می‌دادند، به منظور تضمین تسلط اقلیت کوچک سفید پوست بر کشور. نیروی پلیس و ارتش آفریقای جنوبی به مدت بیش از چهل سال مقاومت در برابر قوانین بی رحمانه آپارتاید را درهم شکست . هزاران نفر کشته و ده‌ها هزار نفر زندانی یا شکنجه شدند. کتاب دیگر از مجموعه تاریخ جهان، این بار تبعیض نژادی در آفریقای جنوبی نام دارد که در ١١٢ صفحه راهی بازار کتاب شده است.

سفارش:0
باقی مانده:1

خوشبختی در راه است

35,000 تومان
« روز اول ژانویه سال ١٨٩١ زنی ریزنقش و مردی درشت هیکل در گورستان قدیمی جینوئا قدم می‌زنند . هر دو حدود چهل سال دارند . زن سری بزرگ و در عین حال بچه‌گانه با خرمنی از موهای سیاه و مجعد دارد ، حالتش مشتاق و اندکی التماس‌آمیز است . نشانه‌هایی از فرسودگی در چهره‌اش پدیدار شده . مرد تنومند است . » داستانهای این کتاب برش‌هایی از زندگی مردم و به صورت واقع‌گرایانه نوشته شده است . « گستره‌ها » ، « گودال‌های عمیق » ، « رادیکال‌های آزاد » ، « صورت » ، « بعضی زنان » ، « بازی کودکانه » ، « چوب » و « خوشبختی در راه است » داستانهای این کتاب هستند . « آنچه در وجود خودم می‌شناسم ، شرارت خودم است و این راز آرامش من است . منظورم این است که بدترین وجه وجود خودم را می‌شناسم . ممکن است این وجه وجود من بدتر از بدترین وجه وجود خیلی از آدم‌ها باشد ولی در حقیقت مجبور نیستم در این مورد فکر کنم یا از این بابت نگران باشم . » آلیس مانرو نویسنده کانادایی یکی از نویسنده‌های مطرح جهان و برنده جایزه‌های مختلف از جمله « من بوکر پرایز » است . کتاب‌های « فرار » ، « رویای مادرم » ، « دست مایه‌ها » و . . . پیش از این از او ترجمه و منتشر شده است . کتاب « خوشبختی در راه است » در ٣٢٨ صفحه راهی بازار نشر شده است .