خروسخوان

14,000 تومان

« خروسخوان » سومین کتاب از سه‌گانه جدید یاشار کمال یکی از بزرگ‌ترین رمان‌نویس‌های قرن بیست و یکم تحت عنوان « قصه جزیره » است . کتاب اول و دوم این سه‌گانه پیش‌تر با نام‌های « بنگر فرات خون است » و « آب خوردن مورچه » منتشر شده بود . « خروسخوان » رمانی حماسی است که روایتگر زندگی انسان‌های پریشان و آواره از جنگی است که می‌کوشند جزیره‌ای را به موطن دوم خود تبدیل کنند. یاشار کمال نویسنده‌ای است که فضای داستان‌هایش اکثراً در روستاهای کشورش رخ می‌دهد اما همین نوع نوشتن او برای خواننده کتاب از هر ملیتی که باشد قابل درک است .

او یکی از بزرگ‌ترین راویان دنیای امروز است که خواندن آثارش به معنای فهمیدن زندگی است . نگاه او همیشه رئالیستی است اما این دلیلی نیست که به سراغ مکتب‌های دیگر نرود. مترجم کتاب « علیرضا سیف‌الدینی » پیش از این در کارنامه کاری خود ترجمه جلد اول و دوم « قصه جزیره » اثر یاشار کمال ، « زخمی » نوشته اردال و « عشق روزهای بلوا » نوشته احمد آلتان را دارد .

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

خروسخوان

نویسنده
یاشار کمال
مترجم
علیرضا سیف‌الدینی
نوبت چاپ ۱
تعداد صفحات ۶۱۶
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٠
سال چاپ اول ——
موضوع
رمان خارجی
نوع کاغذ ——
وزن ۶۵۴ گرم
شابک
9789643118310
توضیحات تکمیلی
وزن 0.654 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “خروسخوان”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

زگیل روی خرمهره

15,000 تومان
مجموعه داستان زگیل روی خر مهره شش داستان کوتاه به هم پیوسته است، داستان‌هایی که در فضای ایران اوایل دهۀ شصت جان می‌گیرد و در آن راوی‌ای واحد در هم‌تنیدگی عشق و خشم، ملال و تیره‌بختی و رنج و امید مردمی را به تصویر می‌کشد که ساکن محله‌ای دورافتاده در شهری کویری‌اند. امید پناهی‌آذر در این مجموعه داستان با شخصیت‌پردازی قوی و پرجذبه‌ای انسان‌هایی را به تصویر می‌کشد که درگیر خرافه‌اند و غرق در روزمرگی‌هایشان و گاه در پی کوته‌نظری‌هایشان خود و دیگری را در معرکه‌ای لاینحل گرفتار می‌سازند. نویسنده در این کتاب با طنزی تلخ از موقعیت‌هایی تکراری آشنازدایی کرده و فقر، رنج، عواطف و باور مردم آن دوره را در موقعیت‌هایی اثرگذار به تصویر کشیده و با دیالوگ‌هایی خواندنی به آن روح بخشیده است.

خواهرم، قاتل زنجیره‌ای

140,000 تومان
رمان خواهرم، قاتل زنجیره‌ای، اثر تحسین‌برانگیز نویسندۀ جوانِ نیجریه‌ای اویینکان بریت وِیت، داستانِ رازآلود زندگی دو خواهر به نام‌های کورده و آیولاست، دو خواهر با دو دنیای کاملاً متفاوت. کورده، خواهر بزرگ‌تر که پرستاری وظیفه‌شناس و خوش‌قلب است، تمام تلاشش را می‌کند تا از رازهای سربه مهر زندگی خواهر کوچک‌ترش آیولا محافظت کند، خواهری که زیبایی فریبنده‌اش همواره برای او و خانواده‌اش دردسر درست می‌کند. سادگی روایت در عین جذابیت، شخصیت‌پردازی دقیق و موشکافانه در کنار طنز سیاه خواهرم، قاتل زنجیره‌ای را به اثری خواندنی و محبوب تبدیل کرده است. * برندۀ جایزۀ کتاب لس‌آنجلس تایمز، برای بهترین داستان جنایی * نامزد جایزۀ من‌بوکر * نامزد جایزۀ ادبیات داستانی زنان

ساکن خیابان بهشت

130,000 تومان
راوی داستان زنی سی و چندساله و پزشکی موفق در پزشک قانونی است. او که در کودکی مشکلات و مصائبی را پشت سر گذاشته که بر بزرگسالی‌اش هم سایه انداخته است حال به فراخور شغلش با آدم‌های مختلف و مشکلات تکان‌دهندۀ آن‌ها دست و پنجه نرم می‌کند. شخصیت‌های داستان، گفته و ناگفته، راوی درد و رنجی‌اند که در تار و پود وجودشان ریشه دوانده و هرکدام به نوعی قهرمان داستان خودند و نویسنده سعی نمی‌کند، در مقام راوی، اعمال و رفتار آن‌ها را قضاوت کند. ساکن خیابان بهشت همزمان هم از عشق و هم از فقدان عشق حرف می‌زند و تلاش می‌کند تصویری دقیق و روانشناختانه از انسان‌ها و دغدغه‌هایشان بدهد. مریم رجبی، نویسندۀ توانای کتاب، با انتخاب موضوعی تازه، جسارت به خرج داده و به مسائلی پرداخته که شاید در دیگر آثار کمتر به آن‌ها پرداخته شده است.

چاه ارمنی

85,000 تومان

چاه ارمنی مجموعه‌داستانی است شامل هشت داستان کوتاه، با محوریت مضامین اجتماعی، داستان‌هایی عمیق و تأثیرگذار و احساسات‌برانگیز. افسانه آقائی راوی زندگی‌ها و شخصیت‌ها و سوژه‌هایی شده که در عین آشنا‌بودن کمتر به آن‌ها توجه و پرداخته شده. نویسنده راوی بخشهایی از زندگی افراد دردکشیده و رنج‌دیده‌ای شده که درد و رنج با زندگی آنها عجین شده.

در یکی از داستان‌ها می‌خوانیم:

«ثریا که افتاد تو کانال، گرمپ صدای پرت‌شدنش بلند شد. نمی‌دانم از آن لحظه چی یادش مانده. اگر بتوانم توی صورتش نگاه کنم، خیلی چیزها هست که دوست دارم ازش بپرسم. قبل اینکه بیفتد اسمم را صدا کرده بود. من که نشنیده بودم...»

والس یک نفره

15,000 تومان
زنی از گذشته به ناگاه وارد زندگی خانوادگی یک مرد می‌شود. همسر آن مرد روایت دلمشغولی‌های او را برعهده می‌گیرد: صدای مامک از پشت در آمد: «کی بود این وقت شب؟» دو سه تقه به در زد و وارد اتاق ما شد. گفتم: «یکی خوابش نمی‌برده. گوشی را برداشته به آشنایی، دوستی، قوم و خویشی زنگ بزند، به اشتباه شماره ما را گرفته.» می‌گویم: «که عاشق چشم‌های عسلی‌اش شده بودی؟!» سام می‌گوید: «جوانی بود و...» پشت به دیوارکوب تکیه داده به مبل. سایه‌اش تلنبار شده بر تکه‌ای از سنگفرش جلوی پایش. شاهکار می‌گوید: «جوانی و سرکشی!» می‌خندم:«طغیان احساس!» سهیل روی زمین زانو زده است و ماشین باری زرد کوچکش را روی سنگ‌های سبز کف هال سُر می‌دهد. شاهکار می‌گوید: «خوش به حالت بابا! فقط یک بار عاشق شده‌ای.» و قلم‌مو را توی رنگ نارنجی و اکر می‌زند. برمی‌گردد رو به من: «رحم داشته باش مامان! یک بار یک جفت چشم عسلی! فقط یک بار عشق.» می‌گویم: «پس سهم من چی؟» می‌گوید: «دوست داشتن با عشق فرق می‌کند.» از ماه‌منیر کهباسی پیش از این رمان خط تیره آیلین منتشر شده که این کتاب برنده جایزه روزی روزگاری در سال ١٣٨٦ شد.

قاب‌های خالی

22,000 تومان
آن روز هم اتاق نیمه تاریک بود و چهره پونه در سایه دلنشینی قرار گرفته بود. نگاهی به دیوارها انداختم. قاب عکس های زیادی به آن ها میخ شده بود. همفری بوگارت که مشتش را زیر چانه حائل کرده بود, میرزاکوچک خان با جنگلی از ریش و مو. چند سال ریش هایش را نتراشید؟.. پنج سال؟؟ رمان «قاب‌های خالی» داستان ثانیه‌های سپری شده اما ثبت نشده زندگی شهاب است که آرزو داشت کسی آن‌ها را به تصویر بکشد و درون قاب بگذارد. شهاب پنج سال در گذشته خود زندانی بود و تمایلی به شکستن در زندانش نداشت تا وقتی که با پزشک معالج خود – ترنج – که او هم به نحوی زندانی است، آشنا می‌شود. این دو نفر راهی سفری می‌شوند که می‌توانست به آزادی هر دو آنها بینجامد اما ... . بدین ترتیب بیمار-شهاب- با پای خود به ملاقات یکی از روانشناسان حاذق سیاتل می‌رود تا زندگی در وجود او دوباره شکل بگیرد. او پنج سال است که هیچگاه نخندیده، حتی گریه هم نکرده است. خصوصیات منحصر به‌فردی دارد. دنیا از دید او تمام نشده بلکه اوست که به پایان راه رسیده است. «سروکله ترنج پیدا شد و یکراست آمد سراغم. بین آن همه آدم تروتمیز، پیدا کردن مردی با ریش‌های پنج سال نزده، کار دشواری نبود. شده بودم شبیه دیو‌، روبرویم نشست. نور آفتاب می‌تابید به صورتش. بعد از یک سال بالاخره ترنج را در روشنایی می‌دیدم. باز هم موهایش را از پشت بسته بود. بند دلم پاره شد و افتاد یک جای‌دور.»