خواب در فنجان خالی (۲۵)

12,000 تومان

معرفی کتاب خواب در فنجان خالی (۲۵)

فرامرز: تو چطوری راه افتادی؟ (صدا می‌زند.) مهتاب… مهتاب… آقا عمه: (وحشت‌زده) می‌گویم! موبه‌مو! ماه‌لیلی سگ کدام درگاه باشد که بخواهد کتمان کند چیزی را از آقا! زبانم زنجیر شود به صد سیاهچال نمور لال بمیرم. کابوس بود آقا… شما را می‌بردند میان ترمهٔ یشمی، کرور کرور غلام‌بمباسی و سهیلی و حبشی به دنبال‌تان. از طرف دیگر هم حضرات مشروطه‌طلبان سابق می‌آمدند. لااله‌الاالله گویان و زاری کنان! شام عزا، طبق‌طبق چشم در آمده و دست بریده.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات
کتاب خواب در فنجان خالی (۲۵)
نویسنده
نغمه ثمینی
مترجم ——
نوبت چاپ 7
تعداد صفحات
94
نوع جلد
شومیز
قطع
جیبی
سال نشر ——
سال چاپ اول ——
موضوع ادبیات نمایشی, دور تا دور دنیا
نوع کاغذ ——
وزن 100 گرم
شابک
9789641851936

 

توضیحات تکمیلی
وزن 0.1 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “خواب در فنجان خالی (۲۵)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

خاطراتی ازسازمان افسران حزب توده ایران

16,000 تومان
کتاب حاضر،‌ بیان گوشه هایی ازتاریخ میهن ماست ازدوره رضا شاه تاانقلاب ١٣٧٥ . مولف به سهم خود کوشیده است رویدادها وتحولات سیاسی واجتماعی راکه درساختن آن نقش داشته یا شاهد آن ها بوده است توضیح دهد. این خاطرات در آبان ماه ١٣٧٤ درگفتگو باحمید احمدی درچارچوب ((طرح تاریخ شفاهی چپ ایران)) دربرلین شکل گرفته است و مرتضی زربخت درآن تلاش کرده است دربیان رویدادها ازمنظر امروز به گذشته نگاه نکند ونگرش ودیدگاه جدید خود رادرآن دخالت ندهد ؛ زیرا، مداخله دادن قضاوت ها وداوری های امروز دربیان وقایع گذشته موجب حذف یا دستکاری آن وقایع می شود که با هدف بازگویی خاطرات مغایرت دارد.

سیاست خارحی افغانستان

55,000 تومان
کتاب حاضر اثری موثق، روشمند، موجز و جامع درباره سیاست و روابط خارجی افغانستان در صدساله اخیر است. نویسنده، دکتر محسن مدیرشانه چی، از معدود صاحب نظران عرصه افغانستان شناسی است که علاوه بر تحقیق و نگارش آثاری در این حوزه، تدریس موضوعاتی از این دست را در دانشگاههای ایران و افغانستان عهده دار است و از این رو اثر حاضر را به حق می توان چکیده و ماحصل سال ها پژوهش و تدریس ایشان به شمار آورد. در این اثر پس از بیان برخی مباحث نظری درباره سیاست خارجی و اشاره ای در هر مورد در انطباق آن با سیاست خارجی افغانستان، سیر سیاست خارجی این کشور در صد سال اخیر، که طی آن افغانستان با کسب یا استرداد استقلال به تنظیم و پیشبرد سیاست خارجی خود پرداخته، بررسی شده است. معرفی مختصر پادشاهان یا روسای جمهور افغانستان، اصول کلی و رویکردها و راهکارهای شاخص سیاست خارجی و مهم ترین حوادث و وقایع حیطه سیاست خارجی هر دوره، از جمله نکاتی است که در این اثر مطمح نظر نویسنده قرار گرفته است.

هنر همدردی

97,700 تومان
کتاب هنر همدردي افزون بر تمرکز بر مفهوم همدردي و تبيين آن، موزاييک موضوعي بي‌نظيري است از شناخت مفاهيم مشابهي چون دلسوزي، همدلي، شفقت، مهرورزي، عدالت، خيرخواهي، توانايي عشق‌ورزي و نسبت آن با قوه‌ي تخيل آدمي. استدلال‌هاي کتاب نه فقط در جهت تأييد مفاهيم يادشده قوام مي يابند، بلکه نويسنده تقابل‌هاي آن، نظير بي‌رحمي، سنگدلي، بي‌عدالتي، بي‌انصافي، ستمگري، زورورزي، حيله‌گري، دروغ و... را برمي‌رسد و علل و حتي تفاوت آن در اطلاق بيروني و انگيزه‌هاي بروز آن را از نظر دور نمي دارد. اين فيلسوف کانتي، نه فقط خاستگاه همدردي را فراتر از عقل محاسبه‌گر و تکليف و وظيفه، و حتي اراده‌ي آزاد مي‌داند، بلکه ضمن واکاوي شالوده‌ي اخلاق و کردارهاي اخلاقي، افزون بر فراروي از کانت، سنگ بناي علوم جديد در بررسي سرچشمه‌ي انگيزه‌هاي انسان را نيز پي ميريزد. و باريک‌نگري‌هايش در موضوع همدردي و اراده‌ي آزاد، آغازگاه درخشاني است بر دستاوردهاي بعدي در عرصه‌ي علوم طبيعي و عصب‌شناسي (نوروساينس) در سده‌ي بيستم و بيست‌ويکم، که امروزه مسيري متفاوت از اخلاق کانتي دارد.

کتاب دخالت دولت در اقتصاد

220,000 تومان
هر چند بحث درباره میزان، حوزه و گستره مداخله دولت در اقتصاد در دهه ۱۹۷۰ میلادی به یک مجادله آیینی در میان اقتصاددانان تبدیل شد و خیل عظیمی از نظریه‌پردازان و اندیشمندان حوزه اقتصاد سیاسی را به تلاش برای یافتن پاسخ درخور به پرسش‌های پیرامون آن واداشت، اما تجربه تقریبا سیصدساله این دست مباحث حکایت از آن دارد که همه کشورهای جهان همواره بیشتر براساس نیاز وقت و اقتضای شرایط کشورشان و همچنین تشخیص نخبگان خود به راه‌حل‌هایی روی آوردند که آمیزه‌ای از مداخله‌گری دولت در اقتصاد و رهاسازی امور اقتصادی به دست بازار و بخش خصوصی بوده است. در این میان، دو رساله‌ای که در این کتاب یعنی «دخالت دولت در اقتصاد» از احمد متین‌دفتری که به کوشش حسن رجبی‌فرد گردآوری شده و منتشر می‌شود نیز از قاعده فوق مستثنی نیستند. برهان‌ها و استدلال‌های وی در رساله اوّل برای انتخاب یک مسیر مناسب و سنجیده با وضع وقت و شرایط حاکم بر ایران موید استقلال رأی وی از کلان‌روایت‌های اقتصادی و سیاسی موجود هستند و موضع‌گیری وی به‌نفع واگذاری صنایع دولتی به بخش خصوصی در رساله دوّم نیز حاصل تجربه‌ای است بیست‌ساله از چگونگی روند فعالیت اقتصادی و امور تولیدی در ایران دوران حاکمیت رضاشاه. در کنار این مباحث و امور اقتصادی، خاطراتی از تلاش و تکاپوی شخص متین‌دفتری در دوران کوتاه نخست‌وزیری‌اش در فاصله آبان ۱۳۱۸ و تیر ۱۳۱۹ که بخشی از رساله دوّم را تشکیل می‌دهد، بصیرت‌هایی را نیز در باب تاریخ سیاسی کشور در این سال‌ها در اختیار علاقه‌مندان و پژوهشگران تاریخ اقتصادی و سیاسی ایران می‌گذارند. مطالعه این کتاب، هم به‌ سبب اهمیت بالای مباحث و مفاهیمی که مطرح شده و مورد بررسی قرار می‌گیرند و هم از جهت انسجام ساختاری و نثر شیوایی که دارد، بسیار سودمند بوده و تجربه‌ای ثمربخش را برای خوانندگان آن به ارمغان می‌آورد.

کتاب افسانه های آذربایجان

195,000 تومان
معرفی کتاب افسانه های آذربایجان افسانه قسمت مهمی از فولکلور را تشکیل می دهد. در افسانه ها علاوه بر چیزهای دیگر که عمومآ از فولکلور عاید جامعه شناسان و غیره می شود می توان بهترین و اصیل ترین زبان نثر را پیدا نمود. به علاوه افسانه ها سرشار از ترکیبات و تعبیرهای لطیف زبان ها هستند. مثلا در داستان های کوراوغلو می توان بهترین نمونه نثر زبان ترکی را سراغ گرفت. نگفته پیداست که افسانه های هر ملت و کشوری دارای ویژگی هایی است که آن ها را از افسانه های ملل دیگر متمایز می کند. در شرایط اقلیمی مختلف و از میان حوادث و شرایط تاریخی گوناگون افسانه هایی با خصوصیات متنوع و مختلف زاده می شود. مثلا آن چه در نظر اول در فولکلور سیاه پوستان دیده می شود رنج و حسرت و اندوهی است که طی هزاران سال بردگی و استثمار بر آن ها سنگینی کرده، لاجرم بازتاب آن در فولکلورشان آشکار است. اصولا فولکلور نشان دهنده و منعکس کننده احوال و افکار و آرزوهای طبقات محروم و پایین اجتماع است و گاهی که از بالاترها و اشراف صحبت می شود هنگامی است که طبقات محروم به ناچار ضمن امرار معاش و تحصیل روزی با آن ها برخورد می کنند. چون روی سخن در این مقاله با افسانه های آذربایجان است همین قدر مقدمه چینی هم کفایت می کند در دو سه جای دیگر هم گفته شده که می توان داستان های فولکلور آذربایجان را سه دسته کرد : داستان های حماسی مخلوط با عشق های پهلوانی و دلاوری ها و مبارزه با پادشاهان و خوانین و فئودال ها. از این دست داستان ها می توان داستان های بسیار شورانگیز کوراوغلو را نام برد که هفده داستان است؛ بعد هم داستان های کتاب دده قورقود. افسانه های صرفآ عاشقانه. از این نوع می توان از داستان های بسیار مشهور «عاشق غریب»، «طاهر میرزا»، «اصلی و کرم»، و غیره و غیره نام برد. افسانه هایی که برای بچه ها و نوه ها و نتیجه ها در شب های دراز زمستان پای کرسی برای سرگرمی و فرو رفتن به خواب شیرین و شکر گفته می شود. هر کس دست کم نام پنجاه داستان از این دست را می داند. در این جا فقط می پردازیم به خصوصیات افسانه های دسته سوم.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت