خواهر خونه

4,500 تومان

معرفی کتاب خواهر خونه.

مجموعه شعری سروده شده در چهار دفتر با عناوین ستم گری “، ” مفقودالجسد “، ” مرده خوانی ” و ” مناجات نامه “، مشتمل بر هفتاد و هفت قطعه شعر به نسبه کوتاه، که شاعر در هر دفتر، هستی شعرش را بر اندیشه و نگرش متفاوتی از هستی، دوام بخشیده است. شور پر رنگ شاعر در تجلی بخشی به مضامینی همچون عشق، جنگ، مرگ و زندگی در بستری از تغزل و انتزاع، خطوط اصلی تابلوهای شعری و امپرسیون ذهنی شاعر در این دفتر است.

.

.

فقط 2 عدد در انبار موجود است

توضیحات

خواهر خونه

نویسنده
داریوش معمار
مترجم
———
نوبت چاپ 2
تعداد صفحات 119
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال انتشار 1392
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات ایران
نوع کاغذ ———
وزن ——— گرم
شابک
9789640482353

 

توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “خواهر خونه”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

به دنبال کاغذ اخبار

9,000 تومان
اولین روزنامه ایران نامی نداشت و آن را با عنوان «کاغذ اخبار » می‌شناختند . این روزنامه در دوشنبه ٢٥ محرم ١٢٥٣ هجری قمری مطابق با اول ماه مه ١٨٣٧ میلادی در تهران منتشر شد . سه سال قبل از آن ( در سال ١٢٥٠) فتحعلیشاه ( دومین شاه سلسله قاجار ) ، و یک سال قبل از آن عباس میرزا ولیعهد از دنیا رفته بودند . چنین بود که در زمان تولد روزنامه در ایران محمدشاه ، سومین پادشاه قاجار ، در مسند قدرت بود . زمانی که عباس میرزا ولیعهد در تبریز اقامت داشت وزیری بسیار لایق داشت به نام ابوالقاسم فراهانی ملقب به قائم‌مقام ، که در آخر عمر فتحعلیشاه وزیر این پادشاه نیز بود . محمدشاه ، پس از مرگ فتحعلیشاه ، قائم‌مقام را به وزارت خود برگزید ، اما یک سال بعد به تحریک حاج میرزا آقاسی او را کشت و آقاسی را به صدراعظمی نشاند . به این شکل ، کاغذ اخبار که مقدمات انتشار آن در زمان عباس میرزا و قائم‌مقام فراهم شده بود بعد از صدارت حاج میرزا آقاسی انتشار یافت . ماجراهای مطبوعات در ایران از کاغذ اخبار تا روزنامه‌های امروز داستانی دارد خواندنی .

سیاست و حکومت در خاورمیانه

4,500 تومان
کتاب حاضر که دستاورد پژوهش و تحقیق نگارندگان است تلاش دارد به نحو مطلوبی نظام سیاسی خاورمیانه، نهادهای حکومتی و احزاب سیاسی کشورهای موجود در آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. در آغاز هزاره سوم، خاورمیانه همچنان یکی از مناطق مهم، استراتژیک و در عین حال بحران ساز در جهان است که در مقایسه با سایر مناطق دیگر این کره خاکی از اهمیت فراوانی برخوردار است. مسائل این منطقه همواره محل تداخل منافع بازیگران خارجی بوده و این تداخل با ساخت قدرت در درون کشورهای منطقه ارتباط زیادی دارد امروزه عواملی مانند منطق و شیوه توزیع قدرت در منظومه بین المللی، مشروعیت رژیم های حاکم و چالش سنت مدرنیته، دوام یا زوال حکومت های منطقه را تعیین می کنند. خاورمیانه که زمانی از مناطق مستقل جهان محسوب می شد، در حال حاضر به منطقه نفوذ غرب تبدیل شده است. وابستگی اقتصادی خاورمیانه به غرب، باعث می شود که سیاست خارجی این کشورها جهت گیری خود را در راستای فراهم ساختن امنیت به منظور جلب سرمایه گذاری، تنظیم کند.  

کتاب تریسترام شندی

515,000 تومان
معرفی کتاب تریسترام شندی این رمان کمدی بزرگ از لارنس استرن که در بعضی مواقع همه چیز را به شوخی می گیرد و در برخی موارد بسیار جدی نشان می دهد، تعدادی از شناخته شده ترین و محبوب ترین شخصیت ها در ادبیات انگلیسی-چون عمو توبی، سرجوخه تریم، پدر روحانی یوریک و دکتر اسلاپ-را به مخاطبین معرفی کرده و یکی از خلاقانه ترین و عجیب ترین شیوه های روایی در تمام دنیای ادبیات را به رخ همگان کشیده است. این شاهکار با ارائه ی طنزی گزنده و هجوی پرمایه، به سختی در طبقه بندی خاصی قرار می گیرد. شیوه ی روایی غیرخطی و درخشان این اثر، داستان تولد و زندگی قهرمان نگون بخت رمان یعنی تریستام شندی، فلسفه ی عجیب پدرش، والتر، عشق بازی ها و علایق عمو توبی و ماجراهای متنوع شخصیت هایی دیگر را در هم تنیده است. زندگانی و عقاید آقای تریسترام شندی با زیبایی و مهارت تمام، گستره ی بی پایان دنیای داستان سرایی را به تصویر می کشد اما همزمان، بسیار بی پرده و رک، محدودیت های آن را نیز به مخاطبین نشان می دهد.

قلعه حیوانات

95,000 تومان
«جورج اورول» در کتاب «قلعه‌ی حیوانات» داستانی تمثیلی را روایت می‌کند و انقلاب گروهی از حیوانات مزرعه را به تصویر می‎کشد. این حیوانات اهلی که به دنبال اجرای عدالت و برقراری برابری هستند، طی یک انقلاب آرمان‌گرایانه، قدرت را در مزرعه به دست می‌گیرند. رهبران اصلی این جنبش، خوک‌ها هستند؛ اما این دسته با ریاست خوکی به نام ناپلئون تبدیل به گروهی ستمگر می‌شوند و با دیگران رفتار ظالمانه‌ای را پیش می‌گیرند. خوک‌ها به بهره‌کشی از حیوانات دیگر روی می‌آورند و مخالفان خود را به شدت مجازات می‌کنند. رمان «قلعه‌ی حیوانات» شرایط شوروی در زمان حکومت ژوزف استالین را مورد نقد و بررسی قرار می‌دهد و «جورج اورول» با شجاعت بسیار به تغییر رفتار و نظرات استالین در طول سال‌های مختلف‌ می‌پردازد و از سیاست‌های او برای فریب مردم و سرکوب آن‌ها پرده برمی‌دارد. این اثر ماندگار که با نام «مزرعه‌ی حیوانات» نیز مشهور است، دلایل به انحراف کشیده شدن انقلاب ۱۹۱۷ روسیه را شرح می‌دهد و شما را با تبعات و آسیب‌های حکومت مستبدانه آشنا می‌سازد. «قلعه‌ی حیوانات» کتابی است که جورج اورول را به شهرت رساند و توانایی‌ها و استعدادهای درخشان او را به عنوان یک نویسنده آشکار کرد.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت