دارند در می‌زنند

8,000 تومان

داستان‌های این مجموعه بیش‌تر حول و حوش مسئله ازلی ابدی خیر و شر و تصمیم نهایی میان این دو خط است. جدا از فضای داستان‌ها که بعضی بومی هستند و بعضی شهری و آشنا، هسته اصلی داستان‌ها همین تصمیم است و البته جدال درونی برای شکستن مرزهایی که به درست یا غلط بر ما و رفتار ما حاکم‌اند. می‌توان گفت به نوعی شخصیت‌ها در کشاکش تصمیم و انتخاب به سر می‌برند و آنها که تصمیم می‌گیرند به هیچ وجه فارغ از دغدغه نمیشوند و این کشمکش روحی همچنان همراهشان هست.

سعی نویسنده بر این بوده که این اصل بدیهی را رعایت کند که تناسب با فضا و جوهره داستان، زبان در خوری نیز بیافریند. “دارند در می‌زنند” مجموعه‌ای است از تلاش‌ها و دغدغه‌های انسان‌هایی درگیر انتخاب، چه کرده و چه ناکرده! منیرالدین بیروتی متولد ١٣٤٩ با مجموعه داستان “تک خشت” جایزه بهترین مجموعه داستان اول سال ٨٣ بنیاد گلشیری را از آن خود کرد. او سال‌ها پیش داستان‌هایش را در مطبوعات منتشر می‌کرد. رمان “چهار درد” او برنده بهترین رمان سال ٨٥ بنیاد گلشیری شد.‏

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

دارند در می‌زنند

نویسنده
منیرالدین بیروتی
مترجم
——-
نوبت چاپ ٢
تعداد صفحات ١٣٦
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٦
سال چاپ اول ——
موضوع
——
نوع کاغذ ——
وزن ۱۳۸ گرم
شابک
9789643117047
توضیحات تکمیلی
وزن 0.138 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “دارند در می‌زنند”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

مدار رأس السرطان

290,000 تومان
هنری میلر یکی از نویسندگان مطرح قرن بیستم است. این کتاب برای اولین بار در سال ١٩٣٤ در پاریس منتشر می‌شود و نخستین کتابی است که میلر بعد از سفرش به اروپا می‌نویسد. کتابی که در میان نخبگان و نویسندگان بسیاری تحسین شد. هنری میلر در این کتاب زندگی خودش را دستمایه قرار می‌دهد و دربارۀ آن می‌نویسد. «میلر» در آمریکا و در اوج فقر دست به کارهای مختلفی می‌زند. از جمله گورکنی، کارگری و از همه بیشتر و مهم تر خیابانگردی. مدار رأس السرطان ذهنیت نامه خود نوشته هنری میلر است.

تخم شر

120,000 تومان
رمان تخم شر داستان عاشقیِ دو نسل از مردمان این سرزمین است، نسلی که در بزرگداشت عشق استخوان و جان و عمر می‌سوزاند، و نسلی که عشق و خود را تباه و ویران می‌کند. داستان از سال‌های آغازین دهۀ هفتاد شروع می‌شود و در سال‌های آغازین دهۀ هشتاد به پایان می‌رسد، اما در این میانه مدام گذشتۀ تاریخی، اجتماعی و فرهنگی نسل‌های پیشین با امیدها، عشق‌ها، پنهانکاری‌ها و گناهانشان فراخوانده می‌شوند تا نسل تازه بهتر فهم شود. آنچه رمان در پی آن است برکشیدن معنایی برای زندگی آدمیان هبوط‌کرده در عشق و زندگی است. یکی عشق را پیام رهایی و رستگاری می‌داند و آن را می‌ستاید، و دیگری آن را نشانه‌ای شیطانی و فریب‌آمیز برای ماندن در برهوت بی‌معنایی می‌داند. آن‌که او را می‌ستاید با آن‌که آن را مسکوت می‌کند به گفتگو نمی‌نشیند. یکی در غار تنهایی و انزوای ناشی از عشق می‌میرد و دیگری در مبارزه با لشکر ناپیدای بی‌معنای نومیدی و فریب عشق جان می‌دهد. راستی کدام‌یک از آنان بر حق است؟ آیا اصلاً عشق را با حق رابطه و نسبتی است؟ آیا این مفهوم ازلی در دوران‌های مختلفِ زیست آدمی به هیبت زمانه درمی‌آید و خرقۀ روایت‌های مسلط روزگار را به تن می‌کند و می‌شود آنچه آدمیان از آن می‌خواهند، یا همواره در کسوت باشکوه بی‌مانندش بر همگان رخ می‌نماید؟ رمان تخم شر به این پرسش‌ها می‌پردازد و از همه مهم‌تر نسبت میان عشق و شر و البته خیر را واکاوی می‌کند.

بازی آخر بانو

250,000 تومان
دستش گرم بود، در را که بست بازى را شروع کردم، همان جا توى هال روى زمین نشستم و چادر سفید را تا روى ابروهایم‏کشیدم‏. »به خانه بخت خوش آمدى‏.« چیزى نگفتم و به اطراف نگاه کردم، خانه بزرگى بود، ظاهراً سه اتاق خواب داشت‏. خانم دکتر محمدجانى هم استاد فلسفه است و هم اهل داستان‏. این زن مرموز که در کلاس‏هاى فلسفه‏اش جدیتى غریب‏دارد، در بعدازظهرهاى جلسه‏هاى داستان انسانى دیگر است: مهربان و صمیمى‏. و آیا همین نمى‏تواند دلیلى باشد براى‏گلبانو بودن او؟ زنى که خواسته و ناخواسته در دشوارترین وقایع تاریخ معاصرمان نقش‏آفرینانه حضور داشته و با این همه‏بازیگرى بوده است در دست مردانى بازیگردان؛ مردانى که هر یک بنابه هواى خود حضورش را نقش و نام بخشیده‏اند.

خیالات

1,200 تومان
پژوی مشکی رنگ از مقابلش گذشت وجلوتر توقف کرد ،بعد بلافاصله دنده عقب گرفت وجلو شهلا ایستاد. راننده شیشه را پائین داد. بلند گفت :(( بیایید بالا می رسونمتون.)) شهلا هنوز راننده راندیده بود. بی اعتنا گفت :(( خیلی ممنون منتظرم تاکسی بیاد. شما بفرمایین.)) دور نیست ، اتفاقی غریبب نیست. خیالات درهمین نزدیکی است . روزمره ای است که آرام آرام مسخ می کند. می رود، می آید وعادی جلوه می کند.

گرگ مغول

35,000 تومان
شانزده‌ ساله‌ بودم‌، تنم‌ کامل‌ بود و میل‌ مهیب‌ ویرانگری‌ در من‌ زبانه‌ می‌کشید... بوئورچو، نزدیک‌ترین‌ دوست‌ تموچین‌، در آستانه‌ خواب‌ ابدی‌ گذشته‌ها را مرور می‌کند: ـ آماده‌ای‌؟ رنجیدم‌. ـ عجب‌ پرسشی‌، من‌ مغولم‌. و اکنون‌ ترک‌ اسب‌ آن‌ که‌ زندگی‌اش‌ سراسر وقف‌ عطشناک‌ترین‌ مرد روزگار بوده‌، آماده‌ است‌ تا مخاطب‌ بر آن‌ بنشیند و از پنهانی‌ترین‌ رازهای‌ این‌ قوم‌ مرموز باخبر شود. بوئورچو با چنگیزخان‌ پیمانی‌ ابدی‌ بسته‌ است‌، جنگ‌ها و دشواری‌ها را پس‌ پشت‌ نهاده‌ و چون‌ برادری‌ همیشه‌ همراهش‌ بوده‌ است‌، با این‌ همه‌ او نیز چرخ‌ دروغ‌ را پیش‌ روی‌ خود می‌یابد، چرخی‌ که‌ استخوان‌های‌ متهم‌ را آرام‌ آرام‌ خرد می‌کند و... و این‌ها به‌ خاطر یک‌ زن‌ است‌، زنی‌ که‌ گرگ‌ مغول‌ تشنه‌ اوست‌

سامار

120,000 تومان
رمان سامار روایتگر دو داستان موازی از زندگی دو زن است. "چمان بانو" زنی سنتی در دوران حکومت پهلوی اول و «شیدا» زنی مدرن در روزگار فعلی. نقطه مشترک این دو زندگی نشأت گرفته از روایت خیانت‌های دو سویه‌ای است، معلول ناتوانی این دو زن در زایش و فرزند آوری. «سامار» دغدغه‌های این دو زن را با توجه به تفاوت‌های بارز در سبک زندگی و بستر اجتماع از پس این ناتوانی و مصایب متعاقب آن به خواننده ارائه می‌کند: «دست چپم را می‌گذارم زیر گوشم. صدای تالاپ تالاپ قلبم را می‌شنوم. چقدر دلم برایش می‌سوزد. باید حداقل یکی دو باری توی این همه سال خواسته باشد گوشه‌ای لم بدهد و نفسی تازه کند و مسئولیتش را بیندازد گردن دیگری. چشم‌هایم را که می‌بندم دو تا قطره اشک همزمان از دو چشمم می‌چکد. اشک چشم راستم پشت سد بینی‌ام گیر می‌کند. مهران می‌پرد وسط میل‌باکسم. وسط خواب‌هایم. وسط کوبش قلبم.» «سامار» دومین رمان الهام فلاح پس از "زمستان با طعم آلبالو" است.