داستان‌های خانه‌درختی 8/ خانه‌درختی 104طبقه

245,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:3

به اندی و تری در خانه‌درختیِ 104 طبقه‌ی پر از خنده و خل‌وچل‌بازی‌شان بپیوندید! می‌توانید یخچال پرت کنید، با یک دستگاهِ ویژه پول بسازید (اگر هم دلتان خواست عسل، چون عسل هم درست می‌کند)، از راه‌پله‌ی تمام‌نشونده بالا بروید،‌ جنگِ کلوچه‌ای راه بیاندازید، توی بانک آروغ، آروغ ذخیره کنید، در طبقه‌ی پیچ‌واپیچ حسابی پیچ بخورید یا توی دشتِ زیبا و آفتابیِ پر از گل، پروانه و پرنده‌های آبی، نفسی تازه بگیرید!

خب، معطل چی هستید؟ بپرید بالا!

اما داستان این جلد از آنجا شروع می‌شود که اندی دندان‌درد وحشتناکی دارد و طبق معمول باید همان روز کتابشان را تحویل آقای غول‌دماغ بدهند. اما اندی با این دندان‌درد مغزش اصلا کار نمی‌کند. باید راهی پیدا کنند مثلا یک جوک‌نویس ۲۰۰۰ بخرند که خیلی هم ارزان نیست.

موجود در انبار

توضیحات

داستان‌های خانه‌درختی 8/ خانه‌درختی 104طبقه

نویسنده
 اندی گریفیتس
مترجم
آنیتا یارمحمدی
نوبت چاپ
تعداد صفحات 364
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786222040741
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “داستان‌های خانه‌درختی 8/ خانه‌درختی 104طبقه”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

جنگولک‌بازی‌های جناب تام 5/ جناب تام دوست پیدا می‌کند

70,000 تومان

برشی از متن کتاب

جناب تام ترجیح می‌داد بعد از ظهرها توی تختش دراز بکشد... تا یک نفر، که او را خیلی دوست داشت، برایش شام درست کند. می دانست اگر بعضی وقت ها بی ادبی کند، هیچ کس تنبیهش نمی ‌کند و این را هم می دانست که همیشه یک نفر هست که بریز و بپاش هایش را جمع کند. آنجلا ثراگمودتون دوست داشت خانه اش تمیز و مرتب باشد. به همین خاطر وقتی به اتاق جناب تام می ‌رفت، معمولاً از چیزی که می دید... وحشت زده می‌شد! اگر یک نفر کمی در کارهای خانه به آنجلا کمک می‌کرد، زندگی برای او آسان تر می شد. ولی بیشتر وقت ها موقع کمک کردن که می شد، دستیار کوچولوی آنجلا غیبش می زد. البته آنجلا دیگر به این چیزها عادت کرده بود. می‌دانست وقتی کارها تقریبا تمام شود، سر و کله جناب تام  دوباره پیدا می شود... آن هم جایی که اصلاً فکرش را نمی کند. آنجلا سعی کرده بود در تربیت جناب تام سخت‌گیر باشد، ولی خیلی زود فهمیده بود اصلا دلش نمی آید به جناب تام سخت بگیرد. خیلی وقت پیش، جناب تام نه اسمی داشت و نه خانه ای و نه تخت خواب گرم و نرمی که شب های سرد زمستان در آن بخوابد. تابستان از گرما می پخت و زمستان از سرما می لرزید پاییز نفس تنگی می گرفت و بهار عطسه و خس خس می کرد. جناب تام هیچ کس را نداشت که مراقبش باشد. از دراز کشیدن های قبل از شام خبری نبود، اصلا بیشتر وقت ها از شام هم خبری نبود! شاید بعضی وقت ها یک لقمه غذا پیدا می‌شد، ولی هیچ وقت سیرش نمی‌کرد. چیزی که جناب تام خیلی دلش می خواست یک آغوش گرم و مهربان بود. تام همه‌ی تلاشش را می کرد تا خودش را خوشحال نشان دهد، اما انگار فایده‌ای نداشت...
سفارش:0
باقی مانده:1

عشق و چيزهاي ديگر

150,000 تومان

معرفی کتاب عشق و چیزهای دیگر اثر مصطفی مستور

"عشق و چیزهای دیگر" رمانی است به قلم مصطفی مستور که توسط نشر چشمه منتشر شده است .
در این رمان او به سبک زبانی پیشین خود پایبند است و به گونه ای به تظر می رسد او فرم زبانی خود را یافته و این اثر نیز تثبیتی بر سبک خاص این نویسنده است
 مستور با نگارشی روان، داستان زندگی هانی را روایت می کند. هانی جوانی اهوازی است که بعد از پایان تحصیلاتش در رشته فیزک در دانشگاه تصمیم می گیرد در تهران بماند. او با سکونت در تهران عاشق دختری به نام پرستو می شود.
یا دقیق تر بگوییم نوزده سال بعد از پذبرش قطعنامه ی 598 توسط ایران دچار عشق پرستو می شود. ادامه داستان به تلاش هانی برای رسیدن به پرستو و موانع و اتفاقات پیش روی او می پردازد.
موانعی پیش روی هانی و راه حل های عجیب او رمانی پر کشش و جذاب پدید اورده است که خواننده و بخصوص کسانی که به داستان های عاشقانه علاقه مند هستند را تا انتها با خود همراه خواهد کرد.
نویسنده سعی کرده است نسبت عشق را با مسئله ی جنگ و انتقام بیان کند به همین دلیل جنگ ایران و عراق که سال ها پیش اتفاق افتاده بر رمان "عشق و چیزهای دیگر" سایه افکنده است.
نویسنده بدونه صحبت کردن از اصل موضوع به پنج پیامی اشاره می کند که در این داستان پنهان کرده استپیام هایی که به نظر می رسد به رابطه ی میان مفاهیمی چون عشق ،جنگ و انتقام و ... اشاره دارد.
سفارش:0
باقی مانده:1

سونات کرويتسر و چند داستان ديگر

520,000 تومان

معرفی کتاب سونات کرویستر اثر لئو تولستوی

کتاب سونات کرویستر، رمانی نوشته ی لئو تولستوی است که نخستین بار در سال 1889 انتشار یافت. زمانی که پوژدینشف، یکی از مقامات دولت محلی، شک می کند که همسرش رابطه ای مخفیانه با یکی از دوستان و همکاران خود دارد، این تردید و احساس حسادت، تمام فکرش را به خود مشغول می کند و او را به سوی ارتکاب قتل می کشاند.
این کتاب جذاب که از همان بدو انتشار در سال 1889، نام خود را به عنوان اثری جنجال برانگیز مطرح نمود، آرمان های مسیحی پرشور تولستوی در آن زمان، مواجهات او با مسئله ی عشق و شهوت، و اندیشه های این نویسنده ی بزرگ درباره ی نقش هنر و موسیقی در جامعه را در قالب داستانی جذاب و به یاد ماندنی به تصویر می کشد.
سفارش:1
باقی مانده:1

مهماني تلخ

70,000 تومان

در بخشی از کتاب مهمانی تلخ می‌خوانیم

با انگشت جلو را نشان داد. خواستم راه بیفتم که دیدم دنده عقب گرفت و به سرعت آمد طرفم. جلوام که رسید، زد روی ترمز، طوری که لاستیک‌ها چند سانتی روی آسفالت کشیده شدند. سرم را خم کردم و کنار شیشه‌ی نیمه پایین گفتم: « پارک‌وی. » با انگشت شست، صندلی عقب را نشان داد.

وقتی در را باز کردم، زنی که عقب نشسته بود، رفت کنار شیشه. سوار شدم. راننده زد توی دنده. گفت: « حالا تا نیایش بریم. » « من پیاده می شم. » خواستم دستگیره را بکشم که گفت: « بشین، آقاجون. بالاخره یه کاریش می‌کنیم. » برگشته بود. گفتم: « نمی خوام وسط راه تاکسی عوض کنم. » پایش را گذاشت روی گاز و ماشین از جایش کنده شد.

شاید هنوز بیست متر نرفته بود که گفت: « خیلی زود جوش می آری،آقا. » « جوش نمی آرم. گفتم که نمی خوام تاکسی عوض کنم. » « اصلاً اون جا که شما وایساده بودی تا صبح هم کسی سوارت نمی‌کرد. » از توی آینه نگاهی به من انداخت.

بعد سرش را چرخاند طرف مردی که صندلی جلو نشسته بود. گفت: « شما دیدینش، آقا؟ » مرد بی آن که نگاهش کند، گفت: « من اصلاً حواسم به خیابون نبود.» زن گفت: « من دست شونو دیدم. » « آره، منم همون یه دستو دیدم که از لای درخت ها اومده بود بیرون. معلوم می شه شما هم مثل من حواس تون خیلی جَمعه. » گفتم: « می خواستین بیام وایسم وسط اتوبان؟ »

« دیگه آخه شما هم خیلی رفته بودی کنار. تا آدم می اومد بفهمه چی به چیه، پنجاه متر رفته بودجلو. » مردی که جلو نشسته بود، گفت: « اتفاقاً ایشون کار درستی کردن. تو این شهر تا بخوای جوون الکی خوش هست. می زنن به آدم و درمی رن. بعدش هم هیچی به هیچی. جنازه ت افتاده وسط اتوبان. » زن گفت: « آره، واقعاً. » کیفش را که گذاشته بود روی زانویش، باز کرد و دستمالی بیرون آورد

 گفت: « اگه تا پارک وی می رین، من هم می آم. » راننده از توی آینه نگاهش کرد. « تا تجریش هم بخواین می رم. می خوام برم اون جا بنزین بزنم.«من همون پارک وی پیاده می شم.» دوباره توی آینه نگاهش کرد. گفت: «رو چشمم، خانم.» لبخند زد.

کمی بعد، وقتی داشتیم به پل گیشا نزدیک می شدیم، راننده شیشه اش را تا آخر پایین کشید. آرنجش را گذاشت لب پنجره و به ماشین بغلی نگاه کرد که داشت نزدیک ما حرکت می کرد. از پنجره‌ی بازش صدای آهنگ ملایمی به گوش می‌رسید.

گفت: «لامسب، انگار نه انگار پاییز شده. هوا از تابستون هم گرم تره». دست راستش را گذاشت به صورتش. حدس زدم دارد با سبیلش ور می‌رود. باز توی آینه نگاهی به من انداخت. وقتی دید حواسم به اوست، نگاهش را دزدید. با این حال هنوز چشم‌های ریزش پیدا بود.

جای خالی سلوچ (جیبی)

130,000 تومان

خلاصه کتاب جای خالی سلوچ

داستان کتاب در روستایی به نام زمینج و با رفتن سلوچ اغاز می شود ، مردی که شغلش گچ کاری و تنورسازی و مغنی گری است ولی نمی تواند برای خود کاری پیدا کند و برای تهیه مایحتاج زندگی و سیر کردن شکم اعضای  خانواده به سختی افتاده و این اواخر نیز از سالار عبدالله ( یکی از شخصیت های کتاب ) مقداری پول قرض می کند.

مردی که در نهایت به علت خرد شدن غرور مردانه اش در یک  صبح روز زمستانی خانواده را رها کرده و ناپدید می شود. بعد رفتن سلوچ مرگان می ماند با چندین بچه بزرگ کوچک به نام های عباس، ابروا و هاجر به همراه قرض و بدهی های که از زمان سلوچ  باقی مانده ، بدهکارانی که به ظروف مسی خانه مرگان نیز رحم نمی کنند .

مرگان با رفتن سلوچ  در میان آشنایان و همسایه ها غریب می ماند و مورد هجوم نگاه و نیت های ناپاک آنها قرار می گیرد .  زنی که برای تهیه خرج و مخارج زندگی سختی های بسیاری می کشد و از انجام هیچ کاری دریغ نمی کند و به کارهای همانند گچ کاری و … که بسیار طاقت فرسا هستند تن می دهد .

او برای مدیریت کردن دخل و خرج زندگی می خواهد فرزندان را به کار جمع آوری هیزم  و فروش آن مشغول کند ولی عباس پسر بزرگ خانواده ، که با رفتن پدر حس رهایی از بند پیدا می کند ، تن به کار نمی دهد و وقت خود را صرف قماربازی و خوش گذردانی و تن پروری می کند.

پسر کوچکتر یا همان ابروا  با اینکه قد و قواره ی کوچکی دارد ولی کاری تر از برادر بزرگترش است و در خرج و مخارج به مادر کمک می کند و سختی زندگی را همراه مادر و خواهرش به دوش می گیرد .

علی گناو همسایه مرگان که مردی میانسال است در اثر صحبتهای زن قبلی اش ، مادرش را از خانه بیرون می کند و مادرش در اثر زندگی در خرابه از دنیا می رود ، او که زنش را مقصر مرگ مادرش می داند ، زنش را به شدت مورد ضرب و شتم قرار داده به طوری که زنش علیل می شود.

علی گناو در فکر ازدواج مجدد است به همین دلیل پیشنهاد ازدواج با هاجر که دختری نوجوان است را به مرگان می دهد ولی مرگان به شدت با این درخواست علی گناو مخالفت می کند ولی علی گناو با صحبت هایی همچون اینکه خانواده مرگان احتیاج به یه بزرگتر دارد تا از انها مراقبت کند و قول یافتن کار برای  عباس و ابروان ، رضایت مرگان را جلب می کند .

سرانجام علی گناو ، هاجر را به عقد خود در می آورد و هاجر به جای ازدواج با پسر دلیری که از اعماق وجود دوستش داشت، مجبور می شود زن دوم علی گناو میانسال شود.

بعد ازدواج ، علی گناو ابروان را در حمام عمومی خود مشغول می کند و عباس را شتربان شترهای پسر عموی خود می کند .

جوينده طلا

30,000 تومان
کتاب جوینده ی طلا، از بزرگترین موفقیت های یکی از برجسته ترین رمان نویسان معاصر فرانسه، ژان ماری گوستاو لوکلزیو، بوده و اثری سرشار از احساسات غنی و صحنه های به یاد ماندنی است.
داستان در زمان تغییر سده در جزیره ی ماریتیوس می گذرد و الکسیس جوان از زندگی روستایی به همراه والدین و خواهرش لذت می برد.
کاوش در صور فلکی و گیاهان استوایی و رویاپردازی درباره ی گنجی که سال ها قبل توسط دزدان دریایی ناشناس مدفون شده، اسباب لذت او هستند.
اما با مرگ پدر الکسیس، او مجبور می شود تا بهشت دوران کودکی را ترک گفته و وارد دنیایی از سختی و سرافکندگی شود. سال ها بعد، الکسیس به شکل وسواس گونه ای درگیر پیدا کردن گنج مدفون، و از طریق آن، جادوی گمشده و بازیابی قدرت جوانی اش شده است.
او خانواده و شغلش را ترک کرده و سفری را شروع می کند که او را از جزایر استوایی دوردست به جهنم جنگ جهانی اول می کشاند.
کتاب جوینده ی طلا با نثری گزنده و شعرگونه، حکایتی است از اوضاع زندگی یک انسان و توسط یکی از مهم ترین چهره های ادبی اروپای حال حاضر به رشته ی تحریر درآمده است.