داستان کوتاه

63,500 تومان

داستان كوتاه از پرخواننده‌ترين شاخه‌هاي ادبيات است و امروزه بسياري از نويسندگان برجسته بدان روي آورده‌اند. اما درباره جنبه‌هاي نظري و نيز پيشينه‌ تاريخي آن چندان كه بايد بررسي و تحليل نشده است. در كتاب حاضر، كه گامي در رفع اين كمبود است، پس از بحثي درباره‌ي مسائل مربوط به تعريف، و اين كه به راستي مرز بين داستان بلند و كوتاه كجاست، تفاوت‌هاي مقوله‌ي داستان كوتاه در ادبيات زبان‌هاي مختلف بررسي مي‌شود. سپس به آن‌چه داستان كوتاه مدرن ناميده ‌شده پرداخته و انواع روايت كه خاستگاه داستان كوتاه بوده‌اند شناسانده مي‌شوند. بخش آخر، به بررسي امكان وجود ويژگي‌هاي ساختاري خاصي كه متعلق به اين نوع ادبي باشد مي‌پردازد، با تاكيد بر گستردگي دامنه آثاري كه در اين مقوله مي‌گنجد.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9789643053093 دسته: , ,
توضیحات

داستان کوتاه

نویسنده یان رید
مترجم فرزانه طاهری
نوبت چاپ 4
تعداد صفحات 122
قطع و نوع جلد رقعی شومیز
سال انتشار 1390
شابک 9789643053093
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.15 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “داستان کوتاه”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

سیگار و سیاست

150,000 تومان
داستان کتاب سیگار و سیاست ساده به نظر می رسد: علم بر اعتیاد و سود پیروز شد. با این حال، واقعیت پیچیده تر و سیاسی تر است. از نظر تاریخی فقط عادات بد نبودند، بلکه دولت بود که صنعت تنباکو را ارتقا داد. دولت ها از طریق اشاعه فرهنگ سیگار کشیدن در محصولات فرهنگی خود این عمل را در مردم درونی کردند. نویسنده این کتاب سارا میلوف، استادیار تاریخ در دانشگاه ویرجینیا است. او که یکی از اعضای سابق بنیاد علوم انسانی ویرجینیا بود، در مورد صنعت تنباکو، ظهور سیگارهای الکترونیکی و مبارزه مردمی برای مبارزه با تغییرات آب و هوایی نوشته است. تحقیقات او به بررسی این موضوع می‌پردازد که چگونه گروه‌های ذینفع سازمان‌یافته و آمریکایی‌های روزمره بر سیاست‌های دولت تأثیر می‌گذارند.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

یا این یا آن جلد اول

275,000 تومان
کتاب یا این یا آن جلد اول نوشته سورن کیرکگور ترجمه صالح نجفی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات ملل، رمان فلسفی، ادبیات فلسفی به چاپ رسیده است. سورن کیرکگور در نوشته‌های پرشمارش از سه تراز هستی انسان سخن می‌گوید ـ زیباشناختی، اخلاق، و دین ـ و در نخستین کتاب عظیمش یا این یا آن که به همراه ترس و لرز و تـکرار در سـال ۱۸۴۳، در سی سـالگی، منتشر کـرد به دو تـراز اول می‌پردازد. یا این یا آن که با نام مستعار منتشر شد، نوشته‌های دو مرد است: نفر اول جوانی است که در قالب کلمات قصار و جستارهای زیباشناختی و غلیان‌های تغزلی و «دفتر خاطرات مرد اغواپیشه»، مکتوب پرآوازه‌ای که گاهی به صورت کتابی مستقل چاپ می‌شود، به زیبایی تمام از خوشی‌های زندگی زیباشناختی می‌گوید. مرد دوم مسن‌تر است و در نامـه‌هایی که به مـرد جوان می‌نویسد درباره‌ی ازدواج و اصالت فردی (خود بودن) بحث می‌کند و می‌کوشد دوست جوانش را متقاعد کند که زندگی اخلاقی برتر از شیـوه‌ی زیستِ مختار اوست. کیرکگور بین این دو دیـدگاه انتخابی نمی‌کند، گویی تصمیم را بر دوش خواننده می گذارد. او شاهکارش را کمـی پس از بـرهم‌ زدن نامـزدی‌اش روانـه‌ی بـازار کتاب کرد، واقعـه‌ای سـرنوشـت‌سـاز در حیـات شخصی‌اش کـه بـه تـرسیـم خـودنـگاره‌ای خارق‌العاده از متفکری بزرگ انجامید. شاید بتوان گفت یا این یا آن در تاریخ فلسفه و ادبیات همتایی ندارد. در این اثر کیرکگور از خـود و خوانندگانش می‌پرسد، «نکند همه‌چیز این جهان سوءتفاهمی بیش نباشد، نکند خنـده‌هامان چون نیک بنگریم گریه باشند؟» معرفی مباحث کتاب یا این یا آن یادداشت مترجم نکته هایی درباره ترجمه حاضر مقدمه تاریخی حاوی اوراق A دیباچه ترجیعات یا این/یا ان-گفتاری سکرآور مراحل بی واسطه امر شهوی یا شهوت موسیقی وجه تراژیک تئاتر قدیم در آئینه وجه تراژیک تئاتر مدرن تصویرهای سایه نما ناشادترین انسان عشق اول کشت تناوبی دفتر خاطرات مرد اغواپیشه

آهنگ افلاک (سفری در فضا و زمان)

218,000 تومان
ما امروزه به شيوه‌اي کاري و قابل براي درک جهان رسيده‌ايم که علم نام دارد. علم از جهاني چنان پرسن‌وسال و چنان گسترده پرده برگرفته که در نگاه اول انگار امور بشري در آن پشيزي بيش نيست. ما از کيهان فاصله گرفته‌ايم. چيزي شده گويي دور از دسترس و بي‌ربط به دغدغه‌هاي روزمره. ولي علم نه فقط فهميده که کيهان عظمتي سرگيجه‌آور و هيجان‌انگيز دارد و نه فقط اينکه در دسترس فهم آدمي هم هست، بلکه ما هم به مضموني حقيقي و ژرف جزئي از اين کيهان‌ايم؛ اينکه زاده‌ي‌ آن‌ايم و سرنوشت‌ ما سخت به آن گره خورده. اساسي‌ترين و ناچيزترين رويدادهاي بشري ريشه در کيهان و خاستگاه‌هاي آن دارد. «آهنگ افلاک» يا همان «کيهان» به کندوکاو در همين منظر کيهاني اهتمام دارد.

انقلاب باشکوه

140,000 تومان
انقلاب باشکوه در نیمه دوم قرن هفدهم میلادی در انگلستان رخ داد. براستی چرا به این انقلاب باشکوه می‌گویند. چون که بدون هیچ نبردی پیروز شد و شکل دموکراتیک‌تر حکومت جای شاه مستبد و بی‌رحمی را که سرنگون شده بود گرفت. شاه جیمز دوم که مایل نبود با پارلمان کار کند و قوانین انگلستان را زیر پا گذاشته بود، از کشور گریخت و این هنگامی بود که پرنس ویلیام با موفقیت به انگلستان حمله کرده بود. انقلاب باشکوه، گرچه کوتاه و بدون شور و هیجان بود نقطه اوج رخدادهایی بود که نخستین دموکراسی مدرن را پی‌ریزی کرد. پارلمان انگلستان و پادشاهان این کشور به مدت یک قرن بر سر موضوع‌هایی چون قدرت و مذهب به شدت درگیر بودند تا این که رهبران، خسته از درگیری و خونریزی، از درگیری دست کشیدند و حکومت تازه‌ای بر پا داشتند که در جهت سازش و وحدت کار کند. انقلاب باشکوه به عنوان نماد سرآغازی نو که از پی زوال سنت‌های کهنه سربرآورد دارای اهمیت است.

شعر زمان ما بیژن الهی

285,000 تومان
مروری بر زندگی و آثار «بیژن الهی» بیژن الهی در 16 تیرماه ۱۳۲۴ در چهار راه حسن‌اباد تهران به دنیا آمد. وی تنها فرزند خانواده‌ای متمکن و متمول بود، که از پدر و مادری با دو ریشۀ زبانی متفاوت _ یعنی پدری شیرازی و مادری تبریزی _ در تهران زاده شد. دورۀ اول متوسطه را در دبیرستان البرز گذرانید. بعد از نقل‌مکان از خیابان استخر به منزل دیگری در خیابان شیرکوه زعفرانیه، به دبیرستان شاپور در محلۀ تجریش رفت و در آنجا در رشتۀ ریاضی تحصیل کرد. در سال‌های نوجوانی، ذوقی در نقاشی نشان داد و با شرکت در انجمن‌های هنری، نقاشی را پی گرفت. او در نوجوانی در کلاس‌های نقاشی جواد حمیدی شرکت کرد. (1) به گفتۀ کیارس در کتاب شاعران نقاش: «بیژن الهی ۱۴ ساله بود که صحنۀ گل‌گرفتن و پاره‌کردن بوم نقاشانی را که به مدرنیست و کوبیست خطاب می‌شدند در خیابان لاله‌زار، نمایشگاه باشگاه مهرگان دید. او نیز چون دیگر نوجوانان این دورۀ تهران از پی خسته‌شدن از واقعیات خشن زمانه نسبت به واقعیت و واقعیت هرز زمانۀ خود بدبین و سپس برای گریز از این (ارض موات)، گرایش به مسائل واقعی‌تر از رئالیسم پیدا کرد. دوری این نسل و واکنش به واقعیت هرز، زمینه را برای دریافت دنیای تازه‌یافتۀ نقاشان غرب (کوبیسم و انشعابات جدید هنری از گذشتۀ تاریخی) ضروری می‌کرد. الهی که در این زمان بچۀ خوش‌پوش مدرسه‌ی البرز بود، از پی علاقه به نقاشان مدرن و با توجه به اینکه از کودکی در خانۀ پدری به سفارش و حمایت مادر (که علاقه به نقاشی داشت) تاش‌هایی می‌زد و رنگی می‌کرد. از پی رفت‌وآمدها و سرکشیدن‌های وقت و بی‌وقت به انجمن‌های هنری و بیشتر از همه از پی شوق به زندگی نقاشانه، در سال ششم مدرسۀ البرز به علت مقابله با ذهنیت خانواده، دست به اعتصاب زد و در امتحان نهایی برگۀ سفید تحویل داد. این اعتصاب تأثیر عجیبی بر خانواده و زندگی آتی او گذاشت. » ورود او به عرصۀ هنر به جدال با خانواده‌اش انجامید، چرا که مادرش با وجودی که دستی در نقاشی داشت برای تنها فرزندش آیندۀ دیگری می‌خواست. در سال ۱۳۴۲ ترک تحصیل کرد. به سفارش استادش، جواد حمیدی، تعدادی از آثارش را برای چهارمین بی‌ینال فرستاد،(2) اما به صلاح‌دید خانواده، از ادامۀ فعالیت در این عرصه بازماند. نقاشی را رها کرد و راه دیگری در پیش گرفت. نگاه نوگرا و ذهن خلاقش را این‌بار به ساحت قلم رسانید و فعالیت‌های ادبی‌اش را پی گرفت. از کافه‌نشینی‌ها گرفته تا نشست‌های دوستانه؛ در کنار دیگر هم‌نسلانش که بلند پرواز و آرمان‌خواه بودند؛ نیما می‌خواندند و به جنبش‌های فکری/‌ادبی دنیا چشم داشتند و با وجود تمام سختی‌ها و عدم پذیرش جامعۀ ادبی، می‌خواستند به دستاوردی نو برای ادبیات فارسی برسند. (تا حدی هم موفق شدند) نویسندۀ کتاب «شاعران نقاش» اشاره می‌کند که: از او اثری دیگر به جز چاپخش‌شده‌ها، در کتابچۀ بی‌ینال چهارم دیده نشد، اما دید نقاشانۀ او منجر شد به ایجاد فضای جدیدی در شعر که به سرعت در جوانان (موج نو) تأثیر گذاشت. در واقع شعرهای او فضای مجرد و استریلیزۀ معمول را برهم زد تا با فهم زیبایی‌شناسی جدید شعر او، یک دهه بعد جریان سبک‌شناختی شعر (موج نو) و (شعر دیگر) برای انتخاب نمونۀ موفق این ژانر به او استناد کند. برای نخستین‌بار در جریان جدیدی که در ابتدای دهۀ ۴۰ در میان جوانان شاعر منسوب به (موج نویی‌ها) به وجود آمد، نوعی شعر توسط الهی سروده شد، پر از فیگورها و کاراکترهایی تازه و بدیع که گویی نقاشی می‌شدند، بی‌انکه تصویر از لایه‌های عمقی زبان به درآید.