دانش هرمنوتیک و مطالعه تاریخ
490,000 تومان
موضوع دانش هرمنوتیک در اصل، فهم متن کتاب مقدس نزد مومنان به آن است. با شکلگیری مسیحیت این دانش به فهم مفاد کتاب مقدس اختصاص یافت و در عصر جدید بود که فهم هر متنی خواه کتاب مقدس، خواه شعر فلان شاعر موضوع دانش هرمنوتیک واقع شد.
دیلتای بحث خود را دربارۀ هرمنوتیک با اشاره به مکتبهای تفسیری پرگاموم، اسکندریه و انطاکیه آغاز میکند. مهمترین مباحث تفسیری عبارت است از تفسیر دستوری، تفسیر نفسانی و تفسیر تاریخی.
شهر پرگاموم در آسیای صغیر دارای مکتب تفسیری بود که در آن اصل تفسیر تمثیلی را از رواقیان اقتباس کرده بودند و به کار میبردند. مکتب تفسیری انطاکیه از تفسیر ادبی و دستوری پیروی میکرد و مکتب اسکندریه بیشتر تابع تفسیر تاریخی بود. رویکردهای تاریخی، نفسانی و دستوری مهمترین رویکردهای تفسیری در هرمنوتیک کلاسیک بودند.
بنابر گزارش دیلتای، مهمترین مفسرانی که آرای آنها در شکلگیری دانش هرمنوتیک تا زمان شلایرماخر موثر بوده است عبارتند از فلاسیوس، گلاسیوس، اریگن، باومگارتن، اراسموس، سوکینوس، گروینوس، کلریکوس، زملر، کپه، هاینه، کانت، هردر، فریدریش شلگل، شیلر و ویکو.
بخش عمدهای از این اثر به دانش هرمنوتیک اختصاص یافته است و به همین دلیل میتوان آن را نوعی فلسفه زبان یا زبانشناسی فلسفی دانست، زیرا دانش هرمنوتیک در پی فهم موضوعات و رفتارهای انسانی و به طور کلی فرهنگ است. فرهنگ نیز بر پایۀ زبان شکل گرفته است، زبانی که واژهها تنها یکی از روشهای انتقال آن هستند،بنابراین میتوان هرمنوتیک را تلاشی برای رمزگشایی از زبان به عنوان پایه فرهنگ دانست.
بخش دوم این کتاب به تبیین تفکر تاریخی از منظر دیلتای اختصاص دارد. او در مقام صاحبنظر تاریخ معتقد به تفکر تاریخی بود و باور داشت که علوم انسانی(در مقابل علوم طبیعی) اصولا و اساسا ساختار تاریخی دارند. او در یک سوم پایانی این اثر زمینههای شکلگیری تفکر تاریخی را به ویژه در آلمان بررسی کرده و به آرای چهرههایی مانند باکل، بورکهارت، شلوسر، موزر و بسیاری دیگر از مورخانی که در شکلگیری تفکر تاریخی در جهان آلمانی دست داشتهاند پرداخته است.
مجموعه آثار دیلتای شامل شش جلد از نوشتههای اصلی دیلتای است که سرتاسر گستره فلسفه او را نشان میدهد. این اثر نه تنها منبعی برای تحقیق در تاریخ و نظریه علوم انسانی محسوب میشود، بلکه برای تحقیق در زمینه درک فلسفی دیلتای از تاریخ، زندگی و جهانبینیها فراهم میآورد. نوشتههای اصلی او در حوزههای روانشناسی، زیباییشناسی، اخلاق و تعلیم و تربیت در کنار برخی رسالههای تاریخی و نقدهای ادبی او در این مجلدات مندرج است.
فقط 1 عدد در انبار موجود است
دانش هرمنوتیک و مطالعه تاریخ
نویسنده |
ویلهام دیلتای
|
مترجم |
منوچهر صانعی دره بیدی
|
نوبت چاپ | ٤ |
تعداد صفحات | ٥٩٢ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
قطع | —— |
سال نشر | ١٤٠٢ |
سال چاپ اول | ١٣٩١ |
موضوع |
فلسفه
|
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ٧٦٧ گرم |
شابک | 9789643119782 |
وزن | 0.767 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
نظریه مثل افلاطون
معرفی کتاب نظریه مثل افلاطون
ما اينجا داريم مي ميريم
جملاتی از کتاب ما اینجا داریم میمیریم
خوشبختیها را گم کردهایم، همهشان گم شدهاند. دستمان خالی است دیگر هیچ نوری توی دستهامان نیست.
گاهی همین قدر که بنشینم و ده دقیقه توی حال خودم باشم و کارگرهای ساختمان روبرو تیرآهن خالی نکنند و دلم برای چیزی شور نزند و تسمه کولر پاره نشود به گمانم خوشبختم.
خوبی تهران همین است که همهچیز گم میشود توی های و هوی شهر.
طلاپری میداند که هر ستاره مال کدام آدمیزاد است و حال میبینیم که آدمیزادها همیشه با جام چای کنار پنجره میایستند و هیچوقت پریهای جنگل را صدا نمیزنند. آدمیزادها عاشق آسمان هستند و مدام دنبال ستارههایشان میگردند.
مادرش همیشه میگفت هیچ کار خدا بیحکمت نیست. بعد هم غشغش میخندید که یک خدایا شکر بگو و خودت را راحت کن. تا آن سر دنیا هم که بدوی نمیفهمی چرا بلاهای ریز و درشت سر آدم میآید.
آدمیزادها هیچوقت صدایی را که نمیبینند، نمیشنوند. حتی گاهی خوشبختیهای کوچکشان را هم نمیبینند.
دانته آلیگیری
سفرنامه ناصر خسرو
شاهکارهای ادبی مصور 4… جنگ دنیاها
گور به گور
بخشی از کتاب گور به گور
«دارل رفته جکسن. گذاشتنش تو قطار، میخندید، تو اون واگنِ دراز هی میخندید، رد که میشد کلههاشون رو برمیگردوندند، عین کلّه جُغد. گفتم «به چی میخندی؟» «آره آره آره آره.» دو نفر گذاشتنش تو قطار. کت ناجوری تنشون بود، جیب پشتی طرف راستشون بالا اومده بود. پشت گردنشون رو خط انداخته بودند، انگار همین تازگی دو نفر سلمونی با هم با گچ خط کشیده بودند مثل مال کش. گفتم «به این هفتتیرها میخندی؟» گفتم «چرا میخندی؟ برای این که از صدای خنده بدت میآد؟» دو تا صندلی به هم چسبوندند که دارل بشینه کنار پنجره بخنده. یکیشون پهلوش نشست، یکیشون رو صندلی رو به روش نشست، که عقب عقب میرفت. یکیشون باید عقب عقب میرفت، چون که پول دولت پشت هر دونهش یک صورت داره، هر صورتیش هم یک پشت داره، اینها هم سوار پول دولت شدهاند، که گناه داره. سکه پنج سنتی یک روش زنه یک روش گاومیش؛ دو تا صورت داره ولی پشت نداره. من نمیدونم این چیه. دارل یک دوربین کوچک داشت که زمان جنگ تو فرانسه خریده بود. توش یک زن بود و یک خوک که دو تا پشت داشتند ولی صورت نداشتند. من میدونم این چیه. «برای همین داری میخندی، دارل؟» «آره آره آره آره آره آره.»»محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-تاریخ هستی شناسی هنر
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-باروخ اسپینوزا
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ژاک لکان
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-این همانیشخصی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ شوخی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-معنای زندگی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-پدیدارشناسی
دانشنامه فلسفه استنفورد 3: شاخهها و مکتبها
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٧٣٥ |
سال نشر | ١٤٠١ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
قطع | رقعی |
وزن | ٨٩٧ |
شابک | ٦ -٣٩٠-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.