درآمدی بر تاریخ فلسفه اسلامی(جلد سوم)

210,000 تومان

فلسفه در تاریخ و فرهنگ اسلامی ریشه ستبری دارد، ولی نظر به آثاری که تاکنون سعی در شناساندن سیر تاریخی این سنت غنی نوشته شده اند، نشان می دهد که هنوز راه درازی در پیش است. آگاهی عمیق از سنت فلسفی در جهان اسلام، بدون در دست داشتن اثری که سیر تاریخی این سنت را به گونه ای تحلیلی و جامع ارائه کرده باشد، بسیار مشکل می نماید.

در این کتاب، نویسندگان تصویری اجمالی، گویا، فراگیر، تحلیلی- انتقادی و به دور از تعصب از سیر فلسفه اسلامی عرضه کرده اند. همچنین فلاسفه برجسته، تحولات و مکاتب مهم فلسفی و علوم مرتبط با فلسفه (یعنی منطق، کلام و عرفان) را نیز در کانون توجه قرار داده اند.

در انبار موجود نمی باشد

شناسه محصول: 9786000201371 دسته: , , برچسب: , ,
توضیحات

درآمدی بر تاریخ فلسفه اسلامی(جلد سوم)

نویسنده جمعی از نویسندگان زیر نظر دکتر محمدفنایی اشکوری
مترجم ————-
ناشر انتشارات سمت
تعداد صفحات 600
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر 1402
نوبت چاپ 5
چاپ اول ———-
موضوع الهیات و فلسفه
نوع کاغذ —–
وزن 805 گرم
شابک 9786000201371
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.805 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “درآمدی بر تاریخ فلسفه اسلامی(جلد سوم)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

شخصیت رنسانس … اسحاق نیوتن

5,500 تومان
انقلاب علمی دوره‌ای از تغییرات بنیادی در باورها ، افکار و عقاید بود . بسیاری از مورخان بر این اعتقادند که این دوران حدود سال ١٥٥٠ با انتشار نظریات اخترشناسی کوپرنیک درباره زمین و مکان آن در کیهان در اروپا آغاز شد و در حدود سال ١٧٠٠ با کار برجسته اسحاق نیوتن و قوانین عامی که نتیجه آن بود به پایان رسید . اسحاق نیوتن در ٢٥ دسامبر سال ١٦٤٢ زمانی به دنیا آمد که کشمکشی بزرگ بریتانیای کبیر را فرا گرفته بود . جنگ داخلی درست چند ماه پیش از تولد او به رهبری اعضای پارلمان که مخالف شاه چارلز اول بودند ، آغاز شده بود . رابطه پادشاه و پارلمان پیوسته شکرآب بود . اسحاق نیوتن پسری ساکت و متفکر بود و در مدرسه ، لاتین ، یونانی و ادبیات مکتوب و کتاب مقدس را خواند . او کتابی از اشعار یونان باستان و کتابی از داستان‌های کهن لاتین داشت . از آنجا که در آن دوره ریاضیات از درس‌های مرسوم نبود ، اسحاق نوجوان در مدرسه ریاضیات نخواند . ولی طی شش سال بعد ریاضیات را خودش یاد گرفت . اسحاق نیوتن دانشمند و نابغه‌ای بود که اکتشافاتش طرز فکر مردم درباره جهان را تغییر داد . در پس تصویر عمومی نیوتن در مقام فردی نابغه ، مردی با مشکلات و شکست‌های واقعی وجود داشت .

به دنبال فردوسی

9,000 تومان
ابوالقاسم فردوسی، در سال ٣٢٩ یا ٣٣٠ هجری قمری متولد می‌شود و در اوایل قرن پنجم به عنوان بزرگ‌ترین حماسه‌سرای ایران چشم از جهان فرو می‌بندد. سال‌های زندگی فردوسی، یکی از درخشان‌ترین دوره‌های شعر و ادب فارسی است؛ سامانیان و غزنویان در این دوره،‌ثروت فراوانی نثار شاعران می‌کنند، اما فردوسی، این شاعر اسطوره‌های سربلند ایرانی، سرنوشتی دیگر دارد. به دنبال فردوسی روایتی جذاب و مستند از فراز و نشیب‌های زندگی ابوالقاسم فردوسی است. تصاویر و صفحات دانشنامه‌ای کتاب خواننده را با فرهنگ و تمدن کهن ایران آشنا می‌سازد.

دروازه خورشید

98,000 تومان

معرفی کتاب دروازه خورشید

سمیح مدام از رؤیای خود می‌گفت؛ نوشتن کتابی که نه اول داشته باشد و نه آخر. می‌گفت حماسه. می‌گفت: «حماسه‌ی مردم فلسطین» و از این می‌گفت که کتاب را با جزئیات اخراج بزرگِ ۱۹۴۸ شروع خواهد کرد. گفت: «ما تاریخمان را نمی‌شناسیم. باید داستان‌های هر روستا را جمع کنیم تا روستاها در حافظه‌مان زنده بمانند.»

کتاب پول و زندگی

250,000 تومان
معرفی کتاب پول و زندگی کتاب پول و زندگی، رمانی نوشته ی امیل زولا است که نخستین بار در سال 1891 منتشر شد. آریستید ساکار زمانی در بازار معاملات بورس پاریس پادشاهی می کرد اما اکنون با ورشکستگی رو به رو شده و مستأصلانه در تلاش است تا جایگاه قبلی خود را به دست آورد. وقتی برادر قدرتمندش، یوجین، از کمک به او سر باز می زند، ساکار با مهندسی به نام هملین دست همکاری می دهد و بانکی را افتتاح می کند که تمرکزش بر فعالیت های مالی در خاورمیانه است. اما زمانی که حرص، و اشتیاقش برای از دور خارج کردن رقیبان بر ساکار چیره می شود، این شخصیت با روی آوردن به شایعه پراکنی، دستکاری های مالی و حقه هایی دیگر، وجهه و اعتبار خود و بانکش را در معرض خطر قرار می دهد.

شخصیت رنسانس … میکل آنژ

32,000 تومان
ایتالیا در قرون پانزدهم و شانزدهم میلادی ، مجموعه‌ای از جمهوری‌های کوچک و دولتشهرها بود . جمهوری‌ها ، شهرهای مرکزی و حومه‌های اطرافشان را در اختیار داشتند . از جمله آنها فلورانس ، جنوا ، و ونیز بودند ؛ که هر کدام حکمرانان ، اشراف ، دهقانان ، بازرگانان ، کشیشان و کارمندان دولتی خودشان را داشتند . میکل آنژ در چنین شرایطی به دنیا آمد . او هنرمندی به تمام معنا متعلق به دوره رنسانس بود و مجسمه‌ها را چنان زیبا می‌تراشید که سنگ‌ها زنده به نظر می‌رسیدند . میکل آنژ چندین عمارت و میدان عمومی هم در زادگاهش ایتالیا طراحی کرد و دیوارهایی ساخت ، اما با مجسمه سوگ مریم و مجسمه معروف داود ، که از سنگ مرمری عظیم ساخته شده‌اند ، به شهرت رسید . طرحی که یاد میکل آنژ را در ذهن مردم زنده نگه داشته است ، طرحی است که او کمتر از دیگر طرح‌هایش به آن علاقه داشت : نقاشی ساختمان نمازخانه سیستین . در سال ١٩٩٩ که پاپ ژان پل دوم این نمازخانه را بازگشایی می‌کرد ، گفت : « این آثار هنری همچنان سرشار از رمز و رازند به زبانی که هیچ‌گاه کهنه نخواهد شد . »