



درباب قرن بیستم: در گفتوگو باتیموتی اسنایدر
190,000 تومان
معرفی کتاب در باب قرن بیستم: در گفتگو با تیموتی اسنایدر
تأمل دو اروپاشناس برجسته دربارهی قرنی که گذشت. تونی جات در کتاب در باب قرن بیستم سلسلهگفتوگوهایی را با تیموتی اسنایدر شکل میدهد که محور آن دستاوردها و شکستهای عقاید سیاسی و نقش روشنفکران در قرن بیستم است.
این کتاب قدرت و عدالت را در نظریههای مختلف مورد بحث قرار میدهد.
دربارهی کتاب در باب قرن بیستم:
تیموتی اسنایدر (Timothy D. Snyder) نویسندهی آمریکایی و تاریخدانی است که تمرکزش را بهطور خاص بر تاریخ اروپای مرکزی و شرقی و مسئلهی هولوکاست گذاشته است. اسنایدر به پنج زبان اروپایی صحبت میکند و توانایی این را دارد که به ده زبان مطلب بخواند، و همین قابلیت به این منجر شده که از منابع دستاولی در پژوهشهایش استفاده کند و افتخارات زیادی را بابت فعالیتهایش کسب کند.
این پژوهشگر برجسته تا کنون 5 کتاب نوشته و در تألیف 2 کتاب نیز همکاری داشته است و کتاب او با عنوان «استبداد: بیست درس از قرن بیستم» در بین پرفروشترین کتابها جای گرفته است.
حالا در کتاب در باب قرن بیستم (Thinking the Twentieth Century) گفتوگویی را با او میخوانیم پیرامون آنچه در قرن گذشته روی داده است.
تونی جات (Tony Judt)، که خود متخصص تاریخ اروپاست، متوجه میشود که درگیر بیماری اِیاِلاِس شده است و فرصت زیادی برای زندگی ندارد. بنابراین، دوست و همکارش، تیموتی اسنایدر، به او پیشنهاد میدهد که آخرین اثرش را بنویسد.
در طول سال 2009، جات و اسنایدر گفتوگوهایی را شکل میدهند که ضبط و سپس پیاده میشده و درنهایت در قالب کتاب حاضر به انتشار رسیده است. جات در اوت 2010 در 62 سالگی از دنیا میرود.
گفتوگوهای این دو اروپاشناس بدون یادداشت، ارجاع و مواردی از ایندست است. آنها دربارهی تاریخ عقاید سیاسی مدرن در اروپا و آمریکا صحبت میکنند و قدرت و عدالت را از نظر لیبرالها، سوسیالیستها و کمونیستها، ملیگراها و فاشیستها در قرن بیستم مورد توجه قرار میدهند.
درنهایت میتوان گفت که این کتاب عمدهی تمرکزش را بر دستاوردها و شکستهای برجستهترین روشنفکران قرن بیستم و نظریههای آنها گذاشته است و در باب محدودیتها و قابلیت تجدید عقاید سیاسی و دربارهی قصور و وظایف اخلاقی روشنفکران در سیاست بحث میکند.
در انبار موجود نمی باشد
درباب قرن بیستم: در گفتوگو باتیموتی اسنایدر
نویسنده |
تونی جات
|
مترجم |
محسن قائممقامی
|
نوبت چاپ | 2 |
تعداد صفحات | 550 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | 1400 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
زندگی نامه و خاطرات
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9786220106401
|
وزن | 0.0 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
جنگولکبازیهای جناب تام 6/ جناب تام گوگولی میشود
برشی از متن کتاب
آنجلا ثراگمورتن خیلی جناب تام را دوست داشت، ولی همیشه فکر می کرد او می تواند بهتر و تو دل بروتر از چیزی که هست باشد. برای همین وقتی جناب تام کمی بزرگتر شد، آنجلا هدیه ای بهش داد. این هدیه یک کتاب بود: کتاب گوگولی شدن در چند دقیقه. آنجلا خیلی خوشحال شد وقتی دید جناب تام کتابی را که هدیه گرفته بود، از اول تا آخر خواند. چند روز بیشتر از خواندن کتاب نگذشته بود که آنجلا متوجه تغییری در جناب تام شد. بعد از آن جناب تام همیشه توی حمام بود... آب بازی می کرد، خودش را خشک می کرد و موهایش را برس میکشید. آنجلا از پشت در سرو صدایش را می شنید که داشت سشوار میکشید، آب نمک قرقره میکرد، موهایش را شانه می زد و خودش را تر و تمیز می کرد. جناب تام از رسیدگی به سر و وضعش خیلی خوشش آمده بود. آنجلا با خودش می گفت: کاش همیشه همینطوری بماند! جناب تام دلش می خواست قیافه ی به روز و شیکی داشته باشد و کتاب گوگولی شدن در چند دقیقه خیلی به کارش می آمد. مدل سیخ سیخی جان می داد برای خرید، و مدل گلوله ای هم... برای دورهمی با دوستان آنجلا حرف نداشت. اما فقط سر و وضع تام نبود که داشت عوض می شد. بعد از آن جناب تام به قدری سرش شلوغ شده بود که آنجلا مجبور شد برای دیدنش تلفنی وقت بگیرد. جناب تام اصلا وقت نداشت توی کارهای خانه کمک کند. یک عالمه کرم زیبایی بود که باید می مالید به صورتش... و چند ساعتی هم باید دراز می کشید توی وان شیر توت فرنگی تا پوسته حساسش نرم و لطیف شود. آنجلا داشت وسوسه میشد کتاب گوگولی شدن در چند دقیقه را از او پس بگیرد. احساس می کرد... این کتاب حسابی جناب تام را از کار و زندگی انداخته است. آنجلا ثراگمورتن با خودش میگفت: شاید چند وقت دیگر از سرش بیفتد. ولی هر روز که می گذشت جناب تام را کمتر و کمتر می دید... یک روز وقتی از خرید برمیگشت، اتفاقی چشمش به جناب تام افتاد. یک بار هم او را توی سالن زیبایی دید. یک دفعه دیگر هم توی اتوبوس همدیگر را دیدند، ولی جناب تام محلش نگذاشت. جناب تام دوستان دیگری برای خودش پیدا کرده بود و همه وقتش را با آن ها می گذراند. لباس های شیک می پوشید، به اپرا میرفت و همراه خواننده های روی صحنه آواز میخواند. هرجا مهمانی و جشنی بود، سر و کله ی جناب تام هم فوری پیدا میشد. هیچ وقت منتظر نمی ماند تا دعوتش کنند. وقتی هم میآمد خانه، طوری رفتار می کرد انگار توی هتل است. البته جناب تام فقط برای غذا خوردن، استراحت کردن، نگاه کردن به قرار ملاقات ها و مرور کتاب گوگولی شدن در چند دقیقه، می آمد خانه. آنجلا با خودش فکر میکرد: کاش جناب تام آن قسمت کتاب را هم که درباره ی ادب و نزاکت است، بخواند. آنجلا دلش برای جناب تام قدیمی اش تنگ شده بود. آن روزها فقط دلش به این خوش بود که وقتی جناب تام چرت می زد یواشکی نگاهش کند، یا عکس او را توی روزنامه ها ببینند...مغز انسان و اختلالهای آن
ترمینولوژی تحلیلی فیلمنامه
معرفی کتاب ترمینولوژی تحلیلی فیلمنامه
کتاب ترمینولوژی تحلیلی فیلمنامه نوشتهی شاهپور شهبازی یک مرجع آموزنده و قابلاستناد برای روشن ساختن مفاهیم تخصصی فیلمنامه و اصطلاحات مربوط به آن است. این کتاب با توجه به ضعف ساختاری نظام آموزشی هنر دربارهی اصطلاحشناسی میکوشد تا تعریفی واحد از اصطلاحات رایج فیلمنامهنویسی به مخاطب ارائه کند.دربارهی کتاب ترمینولوژی تحلیلی فیلمنامه
ترمینولوژی یا اصطلاحشناسی دانشی است که میکوشد معنایی واحد از چند واژه یا مفهوم تخصصی در یک رشته به دست بدهد. به این ترتیب ترمینولوژی یکی از مهارتهای مهم در زبانشناسی است که به کمک فنون، علوم و حوزههای مطالعاتی مختلف آمده تا از پراکندگی تعریف دربارهی مفاهیم و مضامین تخصصی جلوگیری کند و خوانش و فهمی آسانتر برای مخاطب فراهم آورد. این دانش در زمینههای فلسفه، علوم و هنر کاربرهای فراوانی دارد و میتواند در ترجمهی متون نیز به مترجمان کمکهای فراوانی کند. کتاب ترمینولوژی تحلیلی فیلم نامه نوشتهی شاهپور شهبازی (Shahpour Shahbazi) کتابی است که تلاش میکند یک اصطلاحشناسی واحد در حوزهی فیلمنامهنویسی را برای مخاطب فارسیزبان فراهم کند. این کتاب مفاهیم تخصصی فیلمنامهنویسی را از منظر نظریهپردازان مختلف بررسی میکند و سپس با توجه به امکانات زبانی و کاربردی در سینما، تعریفی واحد از آنها ارائه میدهد. بنابراین از این منظر یک کتاب مهم و حیاتی در حوزهی فیلمنامهنویسی است که میتواند در دانشگاههای هنر مورد استفادهی استادان و دانشجویان قرار گیرد. نویسندهی کتاب سعی کرده تا با توجه به ضعفها و پراکندگی تعریفها در زمینهی تخصصی فیلمنامهنویسی بحث دربارهی گفتمان واحد فیلمنامه آغاز شود؛ او در تألیف خود این پرسش را مطرح میکند که از اساس آیا میتوان برای فیلمنامهنویسی ترمینولوژی واحد داشت یا نه و اگر این ترمینولوژی ساخته و پرداخته شود، تا چه میزان مورد استقبال و مراجعهی افراد و متخصصان این حوزه قرار خواهد گرفت. بنابراین نویسنده، هدف خود در این کتاب را اجماعسازی بر سر مفاهیم مختلف ندانسته و میگوید هدف نهاییاش این است که «گفتمان فیلمنامه» به رسمیت شناخته شود. کتاب ترمینولوژی تحلیلی فیلم نامه نوشتهی شاهپور شهبازی میکوشد تا در گام نخست دیدگاه و زاویهی دید نظریهپردازان حوزهی زبانشناسی و فیلمنامهنویسی را مطرح کند و در گام بعد با ایجاد تردید در صحت و سقم آن دیدگاهها، امکان نقدشان را فراهم کند؛ در این مسیر و در خلال نقد و تفسیری که بر دیدگاه تئوریسنها مطرح میشود، پیشنهادهای تازهای به مخاطب ارائه میشود که به زعم نویسنده میتواند مجابکننده باشد یا برعکس، مجاب نکند؛ اما بهعنوان گامی نو در جهت تحلیل ترمینولوژی عمل میکند و میتواند راه را برای نقدها، تفسیرها و دیدگاههای بعدی فراهم آورد.جنگولکبازیهای جناب تام 5/ جناب تام دوست پیدا میکند
برشی از متن کتاب
جناب تام ترجیح میداد بعد از ظهرها توی تختش دراز بکشد... تا یک نفر، که او را خیلی دوست داشت، برایش شام درست کند. می دانست اگر بعضی وقت ها بی ادبی کند، هیچ کس تنبیهش نمی کند و این را هم می دانست که همیشه یک نفر هست که بریز و بپاش هایش را جمع کند. آنجلا ثراگمودتون دوست داشت خانه اش تمیز و مرتب باشد. به همین خاطر وقتی به اتاق جناب تام می رفت، معمولاً از چیزی که می دید... وحشت زده میشد! اگر یک نفر کمی در کارهای خانه به آنجلا کمک میکرد، زندگی برای او آسان تر می شد. ولی بیشتر وقت ها موقع کمک کردن که می شد، دستیار کوچولوی آنجلا غیبش می زد. البته آنجلا دیگر به این چیزها عادت کرده بود. میدانست وقتی کارها تقریبا تمام شود، سر و کله جناب تام دوباره پیدا می شود... آن هم جایی که اصلاً فکرش را نمی کند. آنجلا سعی کرده بود در تربیت جناب تام سختگیر باشد، ولی خیلی زود فهمیده بود اصلا دلش نمی آید به جناب تام سخت بگیرد. خیلی وقت پیش، جناب تام نه اسمی داشت و نه خانه ای و نه تخت خواب گرم و نرمی که شب های سرد زمستان در آن بخوابد. تابستان از گرما می پخت و زمستان از سرما می لرزید پاییز نفس تنگی می گرفت و بهار عطسه و خس خس می کرد. جناب تام هیچ کس را نداشت که مراقبش باشد. از دراز کشیدن های قبل از شام خبری نبود، اصلا بیشتر وقت ها از شام هم خبری نبود! شاید بعضی وقت ها یک لقمه غذا پیدا میشد، ولی هیچ وقت سیرش نمیکرد. چیزی که جناب تام خیلی دلش می خواست یک آغوش گرم و مهربان بود. تام همهی تلاشش را می کرد تا خودش را خوشحال نشان دهد، اما انگار فایدهای نداشت...سینما جهنم: شش گزارش دربارهی آدمسوزی در سینما رکس
معرفی کتاب سینما جهنم
درباره کتاب سینما جهنم
واقعه آتشسوزی در سینما رکس آبادان یکی از فجایعی است که هیچگاه از خاطر مردم این سرزمین پاک نخواهند شد. شب بیست و هشتم مرداد سال ۱۳۵۷ در ساعت ۲۰:۲۱ دقیقه هنگامی که فیلم گوزنهای مسعود کیمیایی در حال پخش بود، سینما گرفتار حریق شد و طبق آمار ۶۳۰ نفر در این آتشسوزی کشته شدند. برخی گرزارشها حاکی از عمدی بودن این آتشسوزی بود چون این اتفاق با اعتراضات مردمی سال ۱۳۵۷ و طولانی شدن رسیدگی به آنها همزمان شده بود. ساواک متهم ردیف اول در چشم مردم بود و امام خمینی نیز این حادثه را شاهکار بزرگ شاه برای بدنام کردن انقلاب خواند. پس از انقلاب مشخص شد آتشسوزی کار فردی به اسم حسین تکبعلیزاده بوده است. او در شب حادثه به همراه سه نفر دیگر از هم محلهایهایش، یداالله (ملقب به زاغی) و فلاح، و شخصی به نام فرج بذرکار، به دیوارهای سینما تینر پاشید و آنجا را به آتش کشید. این فرد در سال ۵۹ با محاکمه قاضی موسوی تبریزی اعدام شد درحالی که همدستانش در همان شب حادثه در آتشی که خود افروخته بودند، کشته شدند. بقایای سینما رکس بعدها در سال ۱۳۸۴ تخریب شد و به جایش مجتمع تجاری ساختند. هنوز همه ساله برای کشتهشدگان در این حادثه مراسمی برگزار میشود. با وجود کمبود منابع و اسناد درباره این واقعه و از دنیا رفتن آدمهایی که با آن مرتبط بودند، کریم نیکونظر کوشیده است در این کتاب ابعاد گوناگون فاجعه سینما رکس آبادان را بررسی و حقایقی را درباره آن فاش کند. این گزارشها در دو بخش به نام کابوسها و روایتها گردآمدهاند.خواندن کتاب سینما جهنم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به تاریخ معاصر ایران مخاطبان این کتاباند.بخشی از کتاب سینما جهنم
از این واقعه مستندهای زیادی هم در دسترس نیست. علیرضا داوودنژاد از اولین کسانی است که با دوربین شانزدهمیلیمتری فیلم مستندی در همان اولین روزهای بعد از آتشسوزی ساخته است. نام فیلم او گزارشی از فاجعهٔ سینمارکس آبادان است. او این فیلم را با همکاری صداوسیمای آبادان و به تهیهکنندگی جمشید الوندی ساخته که مدیر فیلمبرداری آن هم بوده است. در این مستند چهلدقیقهای، روایت دستاولی از بازماندگان، شاهدان و مسئولان موجود است و تصاویر هولناک و درعینحال نایابی از سینما و شهر به چشم میخورد . بااینحال این فیلم بیشتر توصیفی است از موقعیت آبادان در آن روزها و احتمالاً مهمترین سند تصویری است از آن روزگار. عباس امینی، مستندساز آبادانی، هم سه دهه بعد از واقعه، مستندی به نام قصهٔ شب ساخته که روایتی است از خاطرات خانوادههای بازماندگان. او سراغ چند خانواده رفته و خاطرات آنها را در قالب مستند گزارشی ضبط کرده است. این روایتهای دردناک بیشتر حاوی اطلاعاتی شخصیاند. پرویز صیاد، بعد از مهاجرت به امریکا، در اواخر دههٔ هشتاد میلادی، تلهتئاتری به نام محاکمهٔ سینمارکس ساخت که بیشتر متکی بود بر شایعات و ابهامات، همان روایت تبعیدشدگان از واقعه که نیروهای حاضر در حاکمیت جمهوری اسلامی را مقصر فاجعه جلوه میداد. او در سی سال گذشته این فیلم را مستند میداند، ولی واقعیت این است که جنبههای نمایشی آن مهمتر از مستندات تاریخیش است. در سالهای اخیر شبکهٔ مستند هم چندبار سراغ سینمارکس رفته است. مهمترین اثری که از این شبکه پخش شده فیلم دادگاه سینمارکس است که آن را در قالب مجموعهای مفصل پخش کرده. اما این فیلمها تدوین و در آن بخشی از اعترافها و سخنان شاهدان حذف شده است. بااینحال، تنها تصویر موجود و در دسترس از دادگاه سینمارکس همین مجموعهای است که شبکهٔ مستند پخش کرده. این وسط تنها اسناد قابلاتکا روزنامهها هستند که گزارشهایی کموبیش دقیق از رخدادها و وقایع بعد از آتشسوزی تا دورهٔ محاکمه ارائه میکنند. دو روزنامهٔ اطلاعات و کیهان در روز ۲۹ مرداد ۵۷، خبرنگارهایی به آبادان اعزام کردند و آنها تا زمان دستگیری آشور گزارشهای متعددی از حالوهوای شهر و اعتراضهای مردمی نوشتند. این روند بعد از انقلاب با شدت بیشتری دنبال شد؛ هر دو روزنامه از فروردین ۵۹ تا شهریور همان سال، که دادگاه برگزار شد، مدام با بازماندگان سینمارکس گفتوگو و اخبار را از مسئولان شهر پیگیری کردند. مجلهٔ جوانان امروز هم، که آن روزها به سردبیری ر. اعتمادی منتشر میشد، نقش مهمی در احیای مسئلهٔ سینمارکس داشت. خبرنگار این هفتهنامه، که با دادستان آبادان در ارتباط بود، اخباری را دربارهٔ حسین تکبعلیزاده و فرارش منتشر کرد و چون با برخی از خانوادههای بازماندگان، مثل خانوادهٔ سازش، در ارتباط بود، درددل آنها را مدام چاپ میکرد. اینها مهمترین منابع برای اطلاع از سِیر پرونده، از وقوع تا دادگاه، هستند. بدون دسترسی به آرشیو این روزنامهها، هیچ روایتی از آن واقعه ممکن نبود.بی دوز و کلک
معرفی کتاب بیدوز و کلک
آندرس باربا از بهترین نویسندگان ادبیات اسپانیا در کتاب بیدوز و کلک، سرگذشت خانوادهای را روایت میکند که در شهر مادرید زندگی میکنند و برای مادر خود به دنبال پرستاری حاذق میگردند، تا اینکه با ورود دختری جوان، در روابط خانوادگیشان تغییرات شگرفی ایجاد میشود.دربارهی کتاب بیدوز و کلک:
آندرس باربا یکی از برجستهترین نویسندگان ادبی اسپانیاست که با نگارش کتاب بیدوز و کلک سعی دارد تا مفاهیم زندگی نظیر مرگ، عشق، شیفتگی برای دیگری، رویا، آرزو و ترس را به تصویر بکشد. نویسنده در رمان بیدوز و کلک سرگذشت انسانهایی را روایت میکند که همواره در طول عمر خود صادق و روراست بودهاند اما هماکنون با اعضای خانواده دچار چالشهای گوناگونی شدهاند، تا اینکه با ورود دختری پرستار به نام آنیتا، همهچیز رنگ و بوی دیگری به خود میگیرد و حضورش درس عبرتی برای شخصیتهای مختلف داستان میشود. این اثر یکی از چهار داستان مجموعه باران بر فراز مادرید (Rain Over Madrid) محسوب میشود که فضای زنانه را به خوبی توصیف کرده و با نگاهی تیزبین و شاعرانه زوایای گوناگون روحی انسانی را به تصویر میکشدمحصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-درونگری
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کنددانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ تکنولوژی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ شوخی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-دوستی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هگل
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-زيبایشناسی هگل
آدمکش کور
دانشنامه فلسفه استنفورد 2: فلسفه و مسائل زندگی
موضوع | فلسفه |
نویسنده | جان ماریال، تادئوس مِتس، دن هِیبرون، تاد کالدر، بِنِت هِلم، رونالد دِ سوسا، کرولین مک لاود، الیزابت برِیک، جوزف میلم، رابین س.دیلون، استیون لوپر |
مترجم | امیرحسین خداپرست، مریم خدادادی، غلامرضا اصفهانی، ابوالفضل توکلی شاندیز، حسین عظیمی، ایمان شفیعبیک، ندا مسلمی، مهدی غفوریان، راضیه سلیمزاده |
سرپرست و ویراستار مجموعه | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
سال نشر | ١٤٠٢ |
سال چاپ اول | ١٤٠٠ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
قطع | رقعی |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ٨٧٢ |
شابک | ١ -٠٣٨٢-٠٤-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.