درون ارودگاه ها
65,000 تومان
سالهاست که منطقۀ وسیعی در شمال غرب چین بستر انواع جدیدی از خشونت حکومتی و استعمار است و بیش از یکونیممیلیون مسلمان اویغور در اردوگاههای اقامت اجباری و کارخانههای مربوط به این اردوگاهها ناپدید شدهاند. درن بایلر، یکی از متخصصان پیشتاز جامعۀ اویغورها و سامانههای نظارتی چین، با اتکا به ساعتها مصاحبه با نجاتیافتگان این اردوگاهها، هزاران سند دولتی و بیش از یک دهه پژوهش نشان میدهد که چگونه شبکۀ گستردهای از فناوری شرکتهای خصوصی – تشخیص چهره، صدا و دادههای تلفنهای همراه – به حکومت و شرکتها این امکان را داده است که میلیونها اویغور را به سبب فعالیتهای دینی و فرهنگیشان وارد فهرست سیاه کنند.
آنها بازداشتیها را به اتهام «جرمهای پیشاوقوع»ی که گاهی صرفاً شامل نصب اپلیکیشنهای شبکههای اجتماعی است برای «آموزش» به اردوگاهها میفرستند و مجبورشان میکنند دولت چین را بستایند، اسلام را انکار و خانوادههایشان را تقبیح کنند و در کارخانههای مربوط به اردوگاهها رایگان یا در ازای دستمزدی بسیار اندک کار کنند. بایلر به سینکیانگ میرود تا نشان دهد آسایش حاصل از استفاده از تلفنهای هوشمند برای اویغورها به چه فاجعهای تبدیل شده و فناوری رایج در سرتاسر جهان، که شرکتهایی از سیاتل تا پکن آن را تولید میکنند، اشکال جدیدی از خفقان را برای مردم سرتاسر جهان به وجود میآورد.
فقط 2 عدد در انبار موجود است
درون ارودگاه ها
نویسنده |
درن بایلر
|
مترجم |
مسعود یوسف حصرچین
|
نوبت چاپ | ١ |
تعداد صفحات | ١٦٨ |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | ١٤٠١ |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
اجتماعی-سیاسی
|
نوع کاغذ | بالکی |
وزن | 160 گرم |
شابک |
9786220404606
|
وزن | 0.16 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Samaneh Fathi
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
یه کار تر و تمیز
بیست و یک داستان کوتاه تشکیل دهنده این کتاب است. گویش محلی شیرازی در اولین داستان- راشه- به چشم میآید: «شب عروسی برایش چای دو رنگ بردم. کوچکه یه بیست تومنی نو گذاشت کنار سینی و استکان رو برداشت و لاجرعه هورت کشید. اما راشه لبتر نکرد. مواظبش بودم همهاش به اندازه «ها» که بگه لباش از هم فاصله داشت... میگفتن لوله رنگو وقتی رفته بوده اشکلک دید وکوچکه رو مجبور کرده یکی برایش بخره.
کوچکه گفت از بی گوشتی مردیم بریم؟ گفتم بریم. برف تا کمرمون میرسید. ابر از زمین تا آسمونو پر کرده بود. شول همی طوره آدم یا بالای ابره یا قاطی ابره. هنوزم که هنوزه قصابی نداره سالی به دوازده ماه بوی گوشت سرسیخ حسرت رو دله. همی شد که یکی یه حسن موسی رو کول انداختیم و دست به کمر، خم، از شیب تند جیر محله راه افتادیم رو به بالا...»
داستانهای دیگر این مجموعه «آقای دوست داشتنی»، «چارهای نیس»، «باید خودم را جا بگذارم»، «خندهها و پنجره خاکستری»، «خواهر مرگ»، «درویش و بانو»، «رنگ تلخ»، «دوشنبهها» و ... هستند که مهناز کریمی از سال ها پیش برای انتشار آن را آماده کرده بود اما به دلایلی منتشر نشدند.
«مهناز کریمی» نویسنده شیرازی مقیم آمریکا پیش از این رمان «سنج و صنوبر» را منتشر کرده است.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.