در باب خواندن

130,000 تومان

کتاب در باب خواندن نوشته مارسل پروست ترجمه بنیامین مرادی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، نقد ادبی، نظریه های ادبی به چاپ رسیده است.
خواندن، مادام که برای ما فقط نوعی محرک است که کلید جادویی‌‌اش در عمق روان باب سراهایی را می‌گشاید که راه ورود به آنها را نمی‌دانستیم، نقشی خجسته در زندگی ما دارد. اما برعکس خطرناک خواهد شد زمانی که به عوض باز کردن چشم ما به حیات شخصی ذهن، جایگزین آن شود؛ زمانی که حقیقت دیگر در نظر ما نه همچون کمال مطلوبی به‌نظر می‌آید که تنها با پیشرفت واقعی اندیشه و با تقلای دل می‌توان به آن دست یافت، بلکه همچون چیزی مادی در میان اوراق کتاب‌ها، همچون عسلی که تماما” گردآوری دیگران است و تنها کافی است قدم رنجه کنیم و در میان قفسه‌های کتابخانه‌ها به آن دست یابیم و منفعلانه در استراحت مطلق ذهن و جسم‌مان تناول کنیم.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9789642134199 دسته: , ,
توضیحات

در باب خواندن

نویسنده مارسل پروست
مترجم بنیامین مرادی
نوبت چاپ ششم
تعداد صفحات 120
قطع و نوع جلد پالتویی شومیز
سال انتشار 1403
شابک 9789642134199
توضیحات تکمیلی
وزن 0.088 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “در باب خواندن”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

عصر وایکینگ

140,000 تومان

عصر وایکینگ‌ها اصطلاحی است برای اشاره به دوره‌ای در تاریخ اروپا، به‌ویژه تاریخ شمال اروپا و اسکاندیناوی که از سده‌های ۸ تا ۱۱ میلادی ادامه داشت. در این عصر، وایکینگ‌های اسکاندیناوی (نوردیک) از طریق بازرگانی و جنگ به کشف اروپا از راه دریاها و رودها پرداختند.

در این دوره، وایکینگ‌ها به سرزمین‌های ایرلند، گرینلند، نیوفاوندلند و آناتولی نیز رسیدند. افزون بر این شواهدی نیز برای درست بودن افسانه رسیدن وایکینگ‌ها به وینلند یعنی شمال قاره آمریکا نیز وجود دارد.

کتاب دمیان

190,000 تومان
«دمیان» یکی از مشهورترین آثار هرمان هسه، نویسنده و برنده جایزه نوبل ادبیات آلمانی است. این رمان بلافاصله پس از جنگ جهانی اول نوشته شد و آیینه تمام‌نمای دوران پس از جنگ و بیداری معنوی نسل جوان آن زمان است. در این کتاب، هسه به بررسی مسائل روحی و معنوی انسان می‌پردازد و به دنبال پاسخ به سوالات وجودی است. داستان زندگی شخصیت اصلی، اميل سينکلر، که جستجوگرِ هویت و معنا در زندگانی‌ است، محور اصلی داستان است. سراسر کتاب «دمیان» مملو از تمثیل‌های پر معناست. دو قهرمان داستان، اميل سينکلر و دمیان، هر چند در سرنوشت مشترک و اسرارآمیزی که دارند مکمل وجود یکدیگرند، اما در واقع دو بخش از یک شخصیت واحد هستند که نماد دوگانگی درونی انسان و مبارزه بین نیروهای خیر و شر در درون اوست.  هسه در این اثر به ترسیم سفر معنوی انسان از کودکی پرشور تا جوانی ایدئولوژی‌زده می‌پردازد. او با استفاده از نمادها و تمثیل‌های عرفانی، مسیر تکامل روحی و معنوی انسان را به تصویر می‌کشد و نشان می‌دهد که چگونه انسان می‌تواند با شناخت خویشتن و درک دوگانگی درونی خود، به وحدت و آرامش درونی دست یابد. در مجموع، «دمیان» اثری ماندگار و تاثیرگذار است که با زبانی شاعرانه و نمادین، مسائل وجودی انسان را مطرح می‌کند و به دنبال پاسخ به سوالات بنیادین زندگی استکتاب «دمیان» یکی از مشهورترین آثار «هرمان هسه» در سال ۱۹۱۹ منتشر شده است و به موضوعاتی از جمله فردیت، کشف خود و بیداری معنوی می‌پردازد. داستان این رمان توسط شخصیت اصلی آن که «امیل سینکلر» نام دارد روایت می‌شود. امیل با ماکس دمیان، همکلاسی متفاوت خود آشنا می‌شود و دوست جدیدش او را به دنیایی پر از ایده‌های فلسفی می‌برد. هر چه شخصیت اصلی رمان، تحت تأثیر دیدگاه‌های دمیان قرار می‌گیرد، او بیشتر به سمت کشف خود و شورش علیه سنت‌های جامعه سوق داده می‌شود. اگر به دنبال یک رمان عمیق و معنوی هستید که مطالعه‌ی آن منجر به تأمل و اندیشیدن در مسائل فلسفی و انسانی شود، کتاب «دمیان» انتخاب بسیار مناسبی برایتان به شمار می‌آید. در کتاب «دمیان» اثر هرمان هسه، تفکرات نیچه و آموزه‌های یونگ به وضوح قابل مشاهده است.

کتاب سپیده دم ایرانی

95,000 تومان
معرفی کتاب سپیده دم ایرانی «سپیده‌دم ایرانی» کتابی نوشته امیرحسن چهل‌تن است. این اثر در دسته ادبیات داستانی با بن‌مایه‌ای اجتماعی و تاریخی تقسیم‌بندی می‌شود. نویسنده در این رمان به موضوع مهاجرت اجباری و گسست‌های عاطفی ناشی از آن می‌پردازد. «سپیده‌دم ایرانی» در دو دوره تاریخی که شامل دهه بیست و همچنین سال 1357 است روایت می‌شود. داستان از جایی آغاز می‌شود که ایرج، قهرمان داستان، پس از 28 سال به کشور بازگشته است. ایرج با گذشت از خیابان‌ها و کوچه‌پس‌کوچه‌ها به مرور خاطرات خود می‌پردازد. یادآوری روزهای رفته نشان می‌دهد ایرج از هواداران حزب توده در ایران بوده که به دلیل مشارکت در تهیه سلاح برای ترور نافرجام شاه در ۱۵ بهمن ۱۳۲۷‌، مجبور به فرار از کشور و مهاجرت به شوروی می‌شود. ایرج پیش از ترک ایران دو سال به زندگی مخفیانه روی می‌آورد و بعد ایران را ترک می‌کند. او تصمیم گرفته که پس از مهاجرت به شوروی مقدمات را برای سفر میهن همسرش و پسر دو‌ساله‌شان فراهم کند اما به محض ورود به شوروی دستگیر و به جرم جاسوسی به پانزده سال کار اجباری در اردوگاه محکوم می‌شود. ارتباط ایرج به‌دلیل تحمل شرایط سخت اردوگاه، با خانواده و همه نزدیکانش قطع می‌شود، اما بعد از مدتی با مرگ استالین، او از اردوگاه آزاد و به دلایلی مجبور می‌شود از شوروی به آلمان مهاجرت کند. ایرج پس از بازگشت به ایران با میهن ملاقات می‌کند اما فضای سرد دیدار ایرج و میهن به او می‌فهماند که از عشق شورانگیز قدیم چیزی باقی نمانده است. پسر ایرج نیز شوق چندانی برای دیدار پدر نشان نمی‌دهد. ایرج در دو‌راهی بزرگی برای آینده خود قرار گرفته است: بازگشت به آلمان و ماندن در ایران.

ملاقات

52,500 تومان
ملاقات،‌با داستان‌هاي فراموش‌نشدني، تاثربرانگيز و هولناك برآمده از شناخت بي‌مثال بالدوين از زخم‌هاي نژادپرستي بر پيكر قربانيان و عاملانش،‌اثري است بزرگ با سبكي درخشان از يكي از مهم‌ترين نويسندگان سده‌ي بيستم جهان و نيز سده‌ي بعد كه گويي نفرت و تعصب كماكان دوام يافته است.

یونگ خدایان و انسان مدرن

220,000 تومان
اين كتاب تلاشي بر شرح و تفسير انديشه‌هاي يونگ است. بسياري از نكته‌ها كه در نوشته‌هاي يونگ نامفهوم و سؤال‌برانگيزند، در اين كتاب روشن مي‌شوند و ارتباط آنها با دغدغه‌هاي انسان متفكر امروزي نشان داده مي‌شود. نويسنده كه در بسياري از دانشگاه‌هاي معتبر انديشة يونگ را ندريس كرده است، در اين كتاب به كاوش افكار او در باب ديانت و پيش‌فرض‌هاي روان‌شناختي آنها مي‌پردازد و مفاهيم پراهميت و بغرنجي چون ناآگاه جمعي، سرنمون‌ها، فردانيت، فرايند رشد انسان در ربط با تكامل سرنمون خويشتن را شرح و تبيين مي‌كند.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت