در راه

320,000 تومان

سفارش:1
باقی مانده:1

معرفی کتاب در راه اثر جک کروآک

کتاب در راه (که با عنوان «در جاده» نیز ترجمه شده است)، به سال های سفر جک کروآک به همراه دوستش، نیل کسدی، در آمریکای شمالی می پردازد.
این دو نفر، سراسر آمریکا را با هدف یافتن شناختی از خود و کسب تجربه های عجیب و کمیاب زیر پا می گذارند. خصوصیت های کروآک از قبیل عشق به آمریکا، علاقه به انسانیت و توجه ویژه ی او به جاز، کتاب در راه را به اثری الهام بخش با اهمیتی جاودانه تبدیل کرده است.
ایده ی اولیه ی در راه، دومین رمان کروآک، در اواخر دهه ی 1940 در مجموعه ای از دفترهای یادداشت شکل گرفت و سپس در طول سه هفته در آپریل 1951 به شکل کتاب درآمد.
این اثر برای اولین بار در سال 1957 به چاپ رسید.
پس از چندین و چند درخواست برای ساخت فیلم از روی این کتاب، سرانجام فیلمی با همین عنوان به تهیه کنندگی فرانسیس فورد کاپولا بر اساس داستان کتاب ساخته شد.
این اثر کلاسیک از کروآک به مفاهیمی چون آزادی و شور و اشتیاق در زندگی پرداخته و آغازگر جنبش «بیت» در آمریکا بود و از زمان اولین انتشارش، جمع کثیری از نسل های متمادی را تحت تأثیر خود قرار داده است.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9789643625245 دسته: , , , , برچسب: ,
توضیحات

در راه

نویسنده
جک کرواک
مترجم
 احسان نوروزی
نوبت چاپ 10
تعداد صفحات 388
نوع جلد گالینگور
قطع رقعی
سال نشر 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9789643625245
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “در راه”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

 

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

آه استانبول

68,000 تومان

معرفی کتاب آه استانبول

کتاب آه استانبول از درخشان‌ترین مجموعه داستان‌های تاریخ ادبیات فارسی به قلم رضا فرخ فال است. داستان‌های این کتاب زندگی انسان‌هایی را روایت می‌کند که در دنیای امروز سرگردانند و هر کدام به سیاق خود بار زندگیشان را به دوش می‌کشند. درباره‌ی کتاب آه استانبول: فرهیختگان و منتقدان ادبی کتاب آه استانبول را یکی از مهم‌ترین و بهترین آثار داستانی در دهه 60 شناخته‌اند. فرخ فال با قلمی هنرمندانه داستان‌های این کتاب را به نحوی به تصویر کشیده است که شما خود را در دل قصه‌ها تصور می‌کنید و به خوبی با اتفاقات و شخصیت‌های داستان‌ها همراه می‌شوید. کتاب آه استانبول مناسب چه کسانی است؟ علاقه‌مندان به داستان‌های کوتاه فارسی را به خواندن این کتاب برجسته دعوت می‌کنیم.
سفارش:0
باقی مانده:1

داستان‌های خانه‌درختی 10/ خانه‌درختی 130‌طبقه

240,000 تومان

اندی و تری 13 طبقهی جدید به خانهدرختیشان اضافه کردهاند؛

این بار دیگر خانهشان خیلی بالا رفته!!!

با یک دمندهی حبابصابونی، یک ماشین قاپنده (که میتواند هرچیزی را از هرجایی بقاپد)،

یک طبقهی وقتتلفکنی،

یک کارخانهی دستمالتوالت (چون هرچقدر دستمالتوالت داشته باشی، باز هم کم است)،

یک طبقه برای پاهای دراز،

یک مرکز مشاهدات فرازمینی،

و بهترین کتابفروشی دنیا که واقع در یک خانهدرختیِ واقع در یک جنگلِ واقع در یک کتاب است!

خب، معطل چی هستید؟! بپرید بالا!

سفارش:0
باقی مانده:2

باران بمبئي

30,000 تومان
باران بمبئی چهارمین اثر داستانی پیام یزدانجو است. یزدانجو که سال‌هاست دغدغه‌های جدی در حوزه‌ی ساختار، روایت و بداعت داستانی دارد از نویسندگان تجربی ادبیاتِ ایران محسوب می‌شود. یزدانجو چندین کتاب نیز در حوزه‌های مختلف نظریه و فکرِ ادبی به فارسی برگردانده که بارها تجدیدچاپ شده‌اند. او برخی از مهم‌ترین آثار ریچارد براتیگان را هم به فارسی برگردانده است. باران بمبئی نُه داستان کوتاه است که حاصلِ درک و کشفِ نویسنده از چند سال زندگی و تحصیل در هند است. داستان‌ها درون‌مایه‌هایی نزدیک دارند و درشان می‌توان انسانی را دید که مدام با وجوهِ مختلفِ آگاهی، رازآلودگی و گم ‌شدن مواجه می‌شود. برای همین داستان‌ها پُر از ترکیب‌های غریب معنایی و تصویری هستند که در داستان‌نویسی ایران تجربه‌ای نو محسوب می‌شود. یزدانجو با احضار خود به متنِ روایت و نظم‌ بخشیدن به اتفاق‌‌های پیرامونی‌اش داستان‌هایی جذاب نوشته که در آن‌ها خواننده با ماجراها و آدم‌هایی بسیار خاص و عجیب روبه‌رو می‌شود. کشفِ هندِ شخصی شاید... پیام یزدانجو مدتی ا‌ست در پاریس زندگی می‌کند و این داستان‌ها حاصل چند سال کار روایی او هستند. باران بمبئی جهانِ نویافته‌ای ا‌ست که قرار است برای مخاطب معناهایی تازه بسازد.  

چگونه یک شاهکار ادبی بنویسیم؟/ آموزش داستان‌نویسی خلاق

165,000 تومان

معرفی کتاب چگونه یک شاهکار ادبی بنویسیم؟ اثر الدرید یوهانسن

راز موفقیت یک نویسنده دروغ گفتن است؛ البته نه به همسایه و دوست و آشنا، بلکه در داستان هایش. یک نویسنده از راه دروغ گفتن درآمد کسب می کند. اگر مچت را موقع دروغ گفتن بگیرند، شاید به تو تشر بزنند، اما اگر مچ یک نویسنده را موقع دروغ گفتن بگیرند، سرزنشش نمی کنند.
بدترین چیز برای یک نویسنده این است که خواننده، داستانش را باور نکند؛ این یعنی هیچ کس کتاب آن نویسنده را به دیگران پیشنهاد نمی کند و این وضعیت بسیار بدتر از سرزنش شدن است.
دوست داری نویسنده شوی و یک شاهکار ادبی خلق کنی؟ پس این کتاب را از دست نده.

چه بخواهی یک جهان فانتزی را در داستانت خلق کنی چه یک داستان عاشقانه‌ی آتشین بنویسی، می‌توانی از تکنیک‌ها و ترفندهای هیجان‌انگیز این کتاب بهره‌ی فراوان ببری. اگر به‌دنبال ایده‌ای تازه هستی یا با مراحل مختلف پایه‌ریزی یک طرح داستانی آشنایی نداری یا در خلق شخصیت‌های درخشان به مشکل برخورده‌ای، می‌توانی راه‌حل‌های این کتاب را امتحان کنی.

در این کتاب نکاتی کلیدی از زبان نویسندگانی برجسته خواهی خواند. هم‌چنین با تمرین‌هایی خلاقانه در زمینه‌ی داستان‌نویسی روبه‌رو خواهی شد.

سفارش:0
باقی مانده:1

طاعون

260,000 تومان

در بخشی از کتاب طاعون می‌خوانیم:

بعضی‌های‌مان اما لجاجت به خرج می‌دادند و از نامه نوشتن دست نمی‌کشیدند و یک‌بند در جست‌وجوی ترفندهایی برای ارتباط با دنیای بیرون بودند، که همواره آخرسر خیال باطل از آب درمی‌آمدند. اگر هم به‌فرض بعضی از شگردهایی که به عقل‌مان رسیده بودند نتیجه می‌دادند، باخبر نمی‌شدیم زیرا جوابی دریافت نمی‌کردیم. خلاصه، هفته‌های متوالی کارمان این بود که مدام همان مطالب را رونویسی کنیم و این‌طوری به‌مرور واژه‌هایی که در آغاز خون‌چکان از دل‌مان بیرون تراویده بودند بی‌معنا می‌شدند. آن‌گاه رونویسی‌شان را به شکلی مکانیکی ادامه می‌دادیم و می‌کوشیدیم این جمله‌های بی‌جان را به نشانه‌های زندگانی مشقت‌بارمان بدل کنیم. سرانجام به نظرمان می‌رسید ارتباط متعارف از طریق تلگرام، بر این تک‌گوییِ سترون و لجوجانه و این گفت‌وگوی بی‌حاصل با دیوار ترجیح دارد. از سوی دیگر، با گذشت چند روز، هنگامی که مسلم شد هیچ‌کس نخواهد توانست از شهرمان خارج شود، به فکرمان رسید بپرسیم آیا کسانی که قبل از اعلام طاعون رفته‌اند اجازه دارند برگردند. پس از چند روز تأمل و بررسی فرمانداری پاسخ مثبت داد. اما این نکته را نیز گوشزد کرد که هر کس برگردد دیگر تحت هیچ شرایطی مجاز به ترک شهر نخواهد بود؛ به عبارت دیگر ورود آزاد است و خروج ممنوع. در این قضیه هم بعضی خانواده‌ها موضوع را سرسری گرفتند و چون بی‌اندازه مشتاقِ دیدارِ مجددِ خویشاوندان‌شان بودند، احتیاط و دوراندیشی را کنار گذاشتند. اما خیلی زود کسانی که اسیرِ طاعون بودند دریافتند نزدیکان‌شان را در معرض چه خطری قرار خواهند داد و پذیرفتند جدایی را تاب بیاورند. در حادترین مرحله‌ی بیماری، فقط شاهد یک مورد بودیم که عواطف انسانی زورش بر ترس از مرگی عذاب‌آور چربید. برخلاف آن‌چه معمولاً تصور می‌شود، قهرمانانِ ماجرا دو دلداده نبودند که رنج را به هیچ می‌گیرند و شوریده و عاشق آغوش یکدیگر را می‌جویند. پای دکتر کاستلِ پیر و همسرش در میان بود که سال‌های بسیار از زناشویی‌شان می‌گذشت. خانم کاستل، چند روز قبل از شیوع بیماری به یکی از شهرهای مجاور رفته بود. حتی جزء زوج‌هایی نبودند که نمونه‌ای از سعادت بی‌نظیر را به عالم‌وآدم عرضه می‌کنند و راوی خود را مجاز می‌داند بگوید به احتمال زیاد این زن‌وشوهر تا آن هنگام یقین نداشتند از پیوندشان خرسندند. اما این جداییِ ناگهانی و طولانی به‌شان اطمینان بخشید که قادر نیستند دور از یکدیگر زندگی کنند، و در برابر این حقیقت، که یک‌باره آشکار شده بود، طاعون بی‌اهمیت جلوه می‌کرد.
سفارش:0
باقی مانده:2

وبلاگ خون‌آشام 1/ طعم خون زیر دندان

118,000 تومان

قسمتی از متن کتاب وبلاگ خون آشام  1:

امروزروزِتولدِسیزده سالگی ام است.برای اولین بارتوی زندگی ام مامان وبابا هدیه ای بهم دادند که واقعاًدوستش دارم:آی پدِلمسی.البته هدیه ی کریسمس هم هست، امااصلاًمهم نیست. این بهترین هدیه ای است که تاحالا توی زندگی ام گرفته ام. خوبی اش این است که تقریباًهم اندازه ی گوشی موبایلم است ونمی توانم همه جابا خودم ببرمش. این طوری می توانم هروقت دلم خواست بازی کنم یا بیایم سراغ اینترنت وتو،وبلاگ جانم. همیشه فکر می کردم اگر یک روزوبلاگ داشته باشم،اسمش را می گذارم وبلاگ خون آشام  1 وبلاگم آن قدرهیجان انگیزمی شود که همه برای خواندنش سرودست می شکنند.حالا هم همین فکررامی کنم.ولی قرار نیست کسی تورا بخواند.هیچ وقت! ببین وبلاگ جان!منظورم این است که اینجافقط وفقط من وتو هستیم.تاابد!این راز بین من وتو می ماند. زندگی یک وقت هایی خیلی عجیب است.یکهو زیرورومی شود.آن هم وقتی اصلاًانتظارش رانداری!امشب برای خودم نشسته بودم و آرام چای و کیک می خوردم که مامان و بابا خراب شدند روی سرم. مامان تلویزیون را خاموش کرد. دوتایی آمدند و کنارم نشستند. بابا گفت: «باید باهات حرف بزنیم مارکوس.» خوب تا اینجایش اصلاً عجیب نبود. چون من به سخنرانی‌های طولانی حوصله سر بر واعصاب خوردکن مامان و بابا  عادت دارم. اصلاً یکی از دلایل مدرسه رفتنم فرار از همین چیزهاست. بابا گفت: ما فکر کردیم وقتشه باهات درباره … به مامان نگاه کرد. مامان سرش را آرام تکان داد. بابا گفت: «قرار درباره تغییرات شگفت انگیزی که همین زودی ها برای بدن اتفاق میوفته ، حرف بزنیم. »گفتم: «منظورتون جوش جوشی شدن صورتم و دو رگه شدن صدام دیگه ؟ » مامان یواش گفت: «تغییرات دیگه ای هم هست. »