دستور زبان فارسی بر اساس نظریه‌ی گروه‌های خودگردان در دستور وابستگی

125,000 تومان

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

دستور زبان فارسی بر اساس نظریه‌ی گروه‌های خودگردان در دستور وابستگی

نویسنده امید طبیب‌زاده
مترجم
نوبت چاپ 1
تعداد صفحات 492
قطع و نوع جلد وزیری (شومیز)
سال انتشار 1391
شابک 9789642131594
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “دستور زبان فارسی بر اساس نظریه‌ی گروه‌های خودگردان در دستور وابستگی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

راهنمای نگارش

2,650 تومان
نویسنده علی اکبر جعفرپور بروجنی مترجم ————— نوبت چاپ 1 تعداد صفحات 92 نوع جلد شوميز قطع وزیری سال نشر

طرحواره درمانی برای استرس شغلی

28,000 تومان
عوامل بسیاری در تعیین خوشبختی و شوربختی افراد نقش دارند که یکی از آنها انتخاب شغل است. شغل، فقط منبعی برای درآمد نیست بلکه افراد بیشتر ساعت‌های مفید عمر خود را در شغل و پیشه خود می‌گذرانند و در واقع با شغل خود زندگی می‌کنند. این کتاب پدیده استرس شغلی را از دیدگاه رویکرد طرح‌واره درمانی بررسی می‌کند. مارتین بامبر معتقد است طرحواره‌های ناسازگار اولیه در محیط‌های شغلی، بازآفرینی می‌شود. یعنی افراد به دنبال مشاغلی هستند که بتوانند تجربه‌های تلخ و ناگوار کودکی یا نوجوانی‌شان را دوباره تکرار کنند و یا نیازهای ارضا شده آن دوران را جامه عمل بپوشانند. در این کتاب تکنیک‌هایی ارایه می‌شود تا افراد با آگاهی از طرحواره‌های خود تغییر کنند و در شغل خود به رضایت برسند. این کتاب سهم بسزایی در مفهوم سازی و درمان بیماری‌های مرتبط با استرس شغلی دارد. نویسنده کتاب بایستی به خودش ببالد که نقش موثری در افزایش سلامت شغلی داشته است. این کتاب از جمله کتاب‌هایی است که خواندن آن یک ضرورت است. کوپر استاد روان‌شناسی سازمانی و سلامت دانشگاه لن کستر

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

تاریخ اجتماعی مردن

380,000 تومان
این کتاب تلاش می‌کند تا نسبت به مرگ انسان‌ها زاویه گسترده‌تری را نشان دهد و باعث می‌شود الگوهای عمده مردن را در سراسر تاریخ خود بشناسیم و توصیف کنیم. این کتاب بررسی جامعی است از اسناد علوم انسانی و بالینی درباره مرگ انسان. رویکرد تاریخی این کتاب، تصاویر اخیر مردن از سرطان و مراقبت‌های پزشکی را در بافت گسترده‌تر تاریخی، پزشکی و جهانی قرار می‌دهد. آلن کِلِهیر در این کتاب به مرگ از دریچه‌ای غیرپزشکی و غیرکالبدشناسانه نگریسته است و همچنین خواننده را به سفر اکتشافی دومیلیون‌ساله‌ای می‌برد که چالش‌های عمده‌ای را که همگی با آن مواجه می‌شویم مطرح می‌کند: پیشگویی، کسب آمادگی و زمان‌بندی مرگ نهایی خود. پروفسور کِلِهیر استدلال می‌کند که امروزه بیشتر مرگ‌ها خوب‌مدیریت‌شده نیستند،در عوض شاهد افزایش انواع مرگ شرم‌آور هستیم. سرطان، بیماری قلبی یا علم پزشکی هیچ‌کدام معرف مرگ مدرن با بزرگ‌ترین آزمون‌های اخلاقی‌اش نیستند؛ بلکه فقر، سالمندی و طردشدگی اجتماعی اصلی‌ترین مؤلفه‌های مرگ‌های امروزی هستند.

عروس‌ فریبکار

95,000 تومان
زینیا زن‌ بی‌نظیری‌ است‌؛ اما این‌ بی‌نظیری‌ به‌ سود رز، کرز و تونی‌ نیست‌؛ زنانی‌ که‌ دلنشین‌ترین‌ بهانه‌های‌ هستی‌ خود را بر سر آشنایی‌ با این‌ زنِ باهوش‌ و زیبا می‌گذارند. حاصل‌ اعتماد این‌ سه‌ زن‌ به‌ زینیا، زنی‌ که‌ بی‌قیدانه‌ بداندیش‌ است‌ و دلفریبانه‌ زیبا، زخم‌ مشترکی‌ است‌ که‌ با مرگ‌ زینیا تسکینی‌ ناچیز یافته‌ است‌. و اکنون‌ زینیا هر چند درگذشته‌ است‌ اما ناگهان‌ ظاهر شده‌، شاید برای‌ آن‌ که‌ همچنان‌ ویرانی‌ به‌ بار آورد
سفارش:0
باقی مانده:1

وقتی از دویدن صحبت می کنم، در چه موردی صحبت می کنم؟

155,000 تومان
معرفی کتاب وقتی از دویدن صحبت می‌کنم، در چه موردی صحبت می کنم؟ اگه تا به حال یه رشته ورزشی رو مرتب و روی برنامه دنبال کرده باشید، میدونید لذت ورزش کردن به رقابت و برنده شدن نیست، بلکه تماما به چالشی که شما رو در برابر خودتون به مسابقه میذاره مربوط میشه. لذت مقاومت در برابر خستگی ها و تلاش برای رسیدن به هدفی که در ذهن دارید، از حس هایی هست که کمتر کتابی به اون توجه کرده و کسی که تا به حال این حس رو تجربه نکرده باشه، از وجودش بی خبره. اما هاروکی موراکامی در کتاب خودش به خوبی احساس و روند ذهنی یک دونده استقامت رو توصیف می کنه، به طوریکه در طول داستان متوجه میشیم که این عادت خوب روزانه چقدر روی ذهن و روحیه این شخص تاثیر گذاشته. آثار هاروکی موراکامی همیشه جزو محبوب ترین داستانهایی که روایت روان و جذابی دارند شناخته شدند. حالا این نکته رو با موضوع جذابی مثل تمرین ورزشی حرفه ای جمع کنید و نتیجه اش میشه کتابی که حسابی میتونه نظرتون رو جلب کنه و برای ورزش کردن بهتون انگیزه بده. این کتاب به خاطر حجم کمی هم که داره (۱۶۰ صفحه)، امکان نداره که حوصله سر بر بشه و احتمالا خیلی زود میتونید تمومش کنید. کتاب “وقتی از دویدن صحبت می کنم در چه موردی صحبت می کنم”، به ترجمه ی علی حاجی قاسم رو انتشارات نگاه چاپ کرده.
وقتی از دویدن صحبت می‌کنم، در چه موردی صحبت می‌کنم؟” خاطرات هاروکی موراکامی نویسندة ژاپنی است که برخی رمان‌ها و داستان‌های کوتاه او شهرتی جهانی دارند. موراکامی با اینکه مینی مالیست نیست، امّا به واسطة آشنایی و دوستی با ریموند کارور و نیز اُنس والفت با آثار همینگ وی، گونه‌ای تأثیرپذیری از مینی مالیست‌ها و نیز شیوة نگارش همینگ وی در آثارش دیده می‌شود. موراکامی عاشق دویدن است. وی بار‌ها در مسابقات دو شرکت کرده و رکورد خود را نیز دارد. او همچنین عاشق موسیقی جاز و گربه‌هاست. و بسیاری موراکامی را به سبب رمان “جنگل نروژی” که شباهت‌هایی به “ناطور دشت” دارد “سالینجر” ژاپن نامیده‌اند. ریموند کارور، داستان معروفی دارد به نام “وقتی از عشق حرف می‌زنیم، از چه حرف می‌زنیم” .موراکامی نام مجموعه خاطرات خود را با اجازة بیوة کارور، خانم “تِسی گالاگر” از عنوان این داستان و کتاب وام گرفته است…
سفارش:0
باقی مانده:2