دستگاه گوارش

8,000 تومان

معرفی کتاب دستگاه گوارش

کتاب دستگاه گوارش رمانی کوتاه به قلم آیین نوروزی است که ماجرای عجیب سفر پدر و پسری به آلمان را بازگو می‌کند. آن‌ها به قصد جراحی پیوند عضو پدر به این سفر رفته‌اند.

درباره کتاب دستگاه گوارش:

پسری به همراه پدرش مشغول رانندگی در اتوبان است که پیش چشمانشان تصادفی بسیار هولناک و بزرگ اتفاق می‌افتد. این اتفاق به شدت بر روحیه آن‌ها تاثیر می‌گذارد، آن هم درست هنگامی که قرار است پدر را برای یک عمل پیوند خاص بر روی بخشی از لوله گوارشش به آلمان ببرند.

آیین نوروزی که پیشتر به خاطر انتشار مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاهش توانسته بود جوایز معتبری را کسب کند، این بار در کتاب دستگاه گوارش دست به انتخاب موضوعی بدیع برای رمان کوتاهش زده است.

عملی به نام پیوند مدفوع که قرار است بر روی روده‌ی کوچک در کشور آلمان انجام شود و پسری که پس از تجربه یک تصادف وحشتناک قرار است پدرش را برای این عمل به آلمان ببرد؛ اما به شدت تحت تاثیر فضای تصادف است و دچار سردرگمی می‌شود و دید تازه‌ای نسبت به جهان پیرامونش پیدا می‌کند.

نویسنده این کتاب با بیانی روان و آمیخته با طنز پیچیدگی‌های روان آدمی را توصیف می‌کند و به نوعی تنهایی را ستایش می‌کند، او در نهایت انسان‌ها را به ماندن در جهانی که تحت سلطه ذهنشان است تشویق می‌کند.

کتاب دستگاه گوارش مناسب چه کسانی است؟

مطالعه این کتاب به کسانی که به رمان‌های کوتاه ایرانی با درونمایه‌های اجتماعی و طنز علاقه دارند، پیشنهاد می‌شود.

با آیین نوروزی بیشتر آشنا شویم:

او در سال 1369 متولد شد. آیین نوروزی در رشته‌ی زبان و ادبیات فارسی در مقطع کارشناسی از دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شده است و در حال حاضر دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد پژوهش هنر در دانشگاه هنر است.

نوروزی در نوجوانی به نویسندگی علاقمند شد و در همان دوران چند ماهی در کلاس‌های نویسندگی شرکت کرد. هم‌چنین دوره‌ای شش ماهه را در کارگاه داستان‌نویسی آقای کوروش اسدی سپری کرد. او در حوزه داستان کوتاه جوایز معتبری را در سال‌های اخیر کسب کرده است.

در بخشی از کتاب دستگاه گوارش می‌خوانیم:

من در همه‌چیز به نظام سلسله‌مراتبی معتقدم، البته نه مدلِ هندی‌ها که می‌گویند اگر با یکی از طبقه‌ای دیگر بریزی روی هم باید کشته بشوی و از این چیزها.

به‌نظر من جایگاهِ نود درصد آدم‌ها در تمام عمر ثابت می‌ماند و آن‌هایی هم که پیشرفت می‌کنند، آن‌قدرها از این قضیه خیر نمی‌برند. یک‌بار نشسته بودم توی پارک و به رفتار زن و مردی که روی نیمکت روبه‌رو بودند، نگاه می‌کردم.

مرد حدوداً سی‌ساله بود و صورت آفتاب‌سوخته‌ای داشت و وسط سرش کچل شده بود. یک تی‌شرت آدیداس مشکی پوشیده بود که از شدت قلابی بودن، آدم را غمگین می‌کرد و یک شلوار کتان سفید. تقریباً مطمئنم از بین تمام آدم‌های توی پارک، هیچ‌کس حاضر نبود نگاهش را بیشتر از دو ثانیه روی این آدم نگه دارد.

مسئله اصلاً منحصر به بدسلیقگی یا کچلی نبود. اگر لباس‌های دیوید بکام و آن یارو را هم باهم عوض می‌کردند، باز بکام بود که آدم‌حسابی به‌نظر می‌رسید و این یکی، فقط اُمل تازه‌به‌دوران‌رسیده‌ای بود که دست روزگار چندتا لباس خوب نصیبش کرده بود. بدبختی و میان‌مایگی آن‌قدر به خورد قیافه‌ی بعضی‌ها می‌رود که با هزار جور گریم هم از دور قابل‌تشخیص است.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

دستگاه گوارش

نویسنده
 آیین نوروزی
مترجم
نوبت چاپ 3
تعداد صفحات 83
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786002297587
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “دستگاه گوارش”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

 

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

درخت خون

45,000 تومان

معرفی کتاب درخت خون

داستان گوشه‌گیری و فراموشی... کتاب درخت خون نوشته‌ی مهدی جواهریان، روایتی از یک نقاش عزلت‌نشین دوره‌ی قاجاریه است؛ هنرمندی که خیال جاودانه شدن در سر دارد، اما آگاهانه در انزوایی خودخواسته قرار می‌گیرد. این داستان بلند که با زبانی شبیه نثر دوره‌ی قاجار نوشته شده، روایتگر نسبت هنرمند با قدرت و جامعه است و وضعیتی مشابه صادق هدایت را در اوایل دهه‌ی بیست برای قهرمان داستان ترسیم می‌کند. فضای داستان با مضمون‌هایی مانند عشق، خیانت، مرگ و زندگی درآمیخته می‌شود.

درباره‌ی کتاب درخت خون

منتقدان ادبی معتقدند داستان‌نویسی مدرن ایران با کتاب «بوف کور» صادق هدایت شروع می‌شود و سپس نویسنده‌هایی مثل ابراهیم گلستان و صادق چوبک به استحکام این ساختار کمک می‌کنند؛ ازهمین‌رو تأثیرپذیری جریان داستان‌نویسی ایران از این نویسنده‌ها امری بدیهی محسوب می‌شود. بااین‌حال مهدی جواهریان در کتاب درخت خون عامدانه تلاش می‌کند تا با استفاده از بازی‌های فرمی و راوی‌های مختلف، فضایی شبیه بوف کور به وجود بیاورد و در هر سه فصل کتابش، زمان را در هم می‌ریزد. او برای آنکه به گرفتار آمدن در دام تقلید نیز متهم نشود، با انتخاب زبانی آرکائیک و نثری مسجع، فرمی آمیخته به آرایه‌های ادبی و استعاره‌های زبانی خلق می‌کند. رمان در سه فصل نوشته شده و ماجرا در دوره‌ی سلطنت ناصرالدین‌شاه قاجار رخ می‌دهد. فصل اول کتاب قصه‌ی جمال‌الدین نقاش از زبان راوی اول‌شخص است؛ او به‌عنوان هنرمندی آرمان‌خواه و خلاق، در بسیاری از هنرها ازجمله تذهیب، نگارگری، خوشنویسی، سفالگری، گچ‌کاری و طراحی نقش قالی و پارچه خود را می‌آزماید؛ بااین‌وجود، از موقعیتش رضایت ندارد و به همین خاطر، خود را در تنهایی و انزوا قرار می‌دهد. در فصل دوم کتاب، راوی سوم‌شخص، جزئیات پیرامونی شخصیت اصلی داستان را با توصیفاتی دقیق ذکر می‌کند و خرده‌روایت‌هایی را درباره‌ی جمال‌الدین نقاش از دوره‌های مختلف زندگی‌اش توصیف می‌شود. در فصل سوم نیز راوی دوم‌شخص در قالب مونولوگ‌هایی طولانی، با خودش گفت‌وگو برقرار می‌کند. مهدی جواهریان برای ایجاد فضایی هماهنگ با زبان و زمان داستان، از ضرب‌المثل‌ها، باورهای عامیانه و آداب‌ورسوم دوره‌ی قاجار بهره می‌برد و فضایی باورپذیر را از زیست اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آن دوره‌ی تاریخی ترسیم می‌کند. کتاب درخت خون از این منظر، اثری متفاوت در ادبیات داستانی امروز ایران است و در فرم و روایت، در فضایی جدید خلق می‌شود. این کتاب را انتشارات چشمه منتشر کرده و به عنوان اثری متفاوت، مورد اقبال مخاطب‌های قرار گرفته است.

عشق روي پياده رو

180,000 تومان

قسمتی از متن کتاب عشق روی پیاده رو

ملافه را روی محسن می‌کشم و عینک کوچک ستاره را از چشم‌هاش برمی‌دارم. چراغ را خاموش می‌کنم و به رخت خواب می‌روم. شاید امشب خواب زودتر سراغم بیاید. اما نمی‌آید. چراغ را که خاموش می‌کنم انگار به دنیای دیگری می‌روم. همه چیز به نظرم غیب می‌شود و هیچ چیز نمی‌بینم. حتی محسن و ستاره را که کنارم خوابیده‌اند. بعد همه چیز می‌شود ابراهیم. خیلی سعی می‌کنم افکارم را به کارهای روزمره‌ای که انجام داده‌ام مشغول کنم. به مدیر و مدرسه و بچه‌های کلاس. اما ذهنم مثل اسب چموشی رو برمی‌گرداند و ابراهیم می‌پرد درست وسط کلاس. آن‌گاه ذهن را از تصاویر آشفته و آميخته به ابراهیم می‌تکانم تا ابراهیم هم پاک شود و خیال به جایی برود که ابراهیم نباشد. به بعد از ظهر که بی بی صدیقه از روضه آمده بود؟ آمده بود تا عروسکی که برای ستاره خریده بود به او بدهد یا کار دیگری داشت؟ آمده بود به دخترش، نرگس خانم، سر بزند یا عروسک و نرگس خانم بهانه بودند تا آن یک جمله را به من بگوید و برود؟ بی بی صدیقه از آن خبره‌ها است. هزار و یک مقدمه می‌چیند تاحرفی را به غیر مستقیم‌ترین شکلش بزند. از وقتی ابراهیم شهید شده بود بیش‌تر سر می‌زد تا هم به دخترش نرگس خانم، که حالا مادر شهید شده بود. دل‌داری داده باشد و هم به من که در واقع عروس دخترش بودم. چه بود آن جمله؟ «امروز نشد فردا، این یکی نشد دیگری، گله چوپون می‌خواد، زن باید صاحاب داشته باشه.»
سفارش:1
باقی مانده:1

ماجراهای هاپو 6

1,500 تومان
در این شماره از مجموعه "ماجراهای هاپو "سه داستان مصور و رنگی برای گروه سنی "الف "و "ب "به طبع رسیده است . داستان‌ها عبارت‌اند از" :گرفتن رد پا"، "غذای اسب "و "سیاره‌مان را نجات بدهیم ." در نخستین داستان، هاپو برای "دودو "(پسربچه صاحبش) نقش اسب را بازی می‌کند و با بستن یک گاری کوچک به خودش، "دودو "را سواری می‌دهد " .دودو "هم برای هاپو مقداری علف می‌آورد تا بدین طریق کار او را جبران کند .

کارآگاه اریک فوگلر 2/ اریک فوگلر و قتل در هتل

48,000 تومان

با اینکه جنایات شاه سفید تمام شده، اما کابوسهای آن دورهی ترسناک و پراضطراب حتی یک شب هم دست از سر اریک فوگلر برنمیدارد.

مادربزرگ اریک از او دعوت میکند تا با هم به سفر بروند.

اریک دعوت او را قبول میکند؛ شاید سفر به منطقهای خوشآبوهوا و اقامت در هتلی مجلل، کمی حالش را بهتر کند.

اریک فکرش را هم نمیکند که چه ماجراهای هیجانانگیزی در هتل برایش اتفاق میافتد؛ او نمیداند که شاهد قتلی خواهد بود، اما هیچکس حرفش را باور نمیکند و افرادی به دنبالش میافتند تا خفهاش کنند!

اریک فوگلر با مادربزرگ راهی سفر میشود، درحالیکه خیلی چیزهای دیگر را هم نمیداند...

مجموعه داستانهای کارآگاه اریک فوگلر از نابترین رمانهای جنایی سالهای اخیر به حساب میآید.

قهرمان داستان پسرکی است بهظاهر بداخلاق که با دیگران بهسادگی صمیمی نمیشود، اما با تصمیمگیریهای ناگهانیاش موجب شگفتی و حیرت میشود و خواننده را مجذوب ماجراهایش میکند.

سفارش:0
باقی مانده:1

آخرين روز يک محکوم

160,000 تومان
کتاب «آخرین روز یک محکوم» داستانی نه‌چندان طولانی از ویکتور هوگو، نویسنده‌ی بنام فرانسوی است. این رمان که از آثار ادبی مشهور جهان به‌شمار می‌رود، تفکرات و احساسات یک مرد محکوم به اعدام را به تصویر می‌کشد. او از گذشته‌ی خود پشیمان و خواهان عفو عمومی است؛ اما هیچ‌کس حتی تنها دخترش راضی به بخشش یک مجرم نمی‌شود. هوگو همیشه اعتراض‌ها و حرف‌هایش را در قالب داستان‌های تأثیرگذار به گوش مسئولان می‌رساند. این کتاب هم درواقع خطابه‌ی ویکتور هوگو علیه اعدام است. با این‌که سال‌های طولانی از انتشار این کتاب می‌گذرد، هنوز مسئله‌ی اعدام در اغلب جوامع حل‌نشده باقی مانده و مخالفان و موافقانی دارد. کتاب «آخرین روز یک محکوم» داستان پر فراز و فرودی ندارد؛ اما تک‌گویی‌های شخصیت اصلی آن‌قدر پرکشش است که ناخودآگاه، خود را جای او می‌گذاریم. هوگو از قهرمان داستانش اطلاعات زیادی به ما نمی‌دهد؛ حتی از جرمش مطلع نمی‌شویم. او یک شهروند عادی است و هر یک از ما تنها به اندازه‌ی یک اتفاق ساده با وضعیت پیچیده‌ای که او گرفتار آن است فاصله داریم. هوگو با ترسیم دست‌وپازدن این مجرم در مرز باریک مرگ و زندگی و توصیف ترس‌هایش، فضایی پرکشش ایجاد کرده است که قطعاً از خواندنش لذت خواهید برد. در بخشی از متن آمده است: «من محکوم به اعدامم... محکوم به اعدام... من هر چه بکنم، این اندیشه‌ی جهنمی همیشه در برابرم حاضر است و دست از سرم برنمی‌دارد، هم‌چون هیولای مخوفی که از سرب ساخته باشند بر سنگ‌فرش مرطوب زندان روبه‌رویم نشسته و چنان حسود است که به‌تنهایی تمام اندیشه‌های آرام‌بخش و خیالات دل‌نشین را از سرم به در کرده است. همواره مراقبم هست و هر وقت بخواهم سر برگردانم و یا چشم برهم نهم، با دو دست سرد و منجمد و بی‌روح خود تکانم می‌دهد و نمی‌گذارد از یادش غافل شوم.»

پنجشنبه‌های سالن

18,000 تومان
ازدواج موقت از دیرباز تاکنون موضوعی مناقشه‌برانگیز بوده که بارها دستمایه‌ی تولید فیلم‌های سینمایی و سریال‌های تلویزیونی شده است. این بار ملیحه صباغیان، قصه‌نویس معاصر، این موضوع را دستمایه‌ی قصه‌ای زیر عنوان «پنجشنبه‌های سالن» کرده که در آن داستان زندگی طناز، دختری جوان را روایت می‌کند. طناز همراه مادرش برای ثبت‌نام در دانشگاه عازم شهرکی در اطراف پایتخت می‌شوند، اما پول‌هایشان به سرقت می‌رود. پول‌هایی که مادر به سختی فراهم کرده بود. آن‌ها که دیگر پولی برای ثبت نام ندارند به تهران باز می‌گردند و سراغ یکی از آشنایان مادر می‌روند، زوجی سالمند و تنها، خانم و آقای ترابی. خانم ترابی پس از شنیدن ماجرای آن‌ها از مادر طناز می خواهد اجازه بدهد او نزد آن‌ها بماند و کمی بعد شغلی هم برای طناز در یک سالن زیبایی پیدا می‌کند. آقای ترابی که در آستانه‌ی مرگ است می‌خواهد بار دیگر شور جوانی را تجربه کند. حضور دختری جوان در کنارش بهانه‌ی مناسبی به دست‌اش می‌دهد تا راز و آرزویش را به طناز بگوید. آقای ترابی به طناز پیشنهاد می‌کند به عقد موقتش درآید، او در عوض هزینه‌های زندگی‌اش را تامین خواهد کرد. طناز با پیشنهاد وسوسه‌کننده‌ای روبرو می‌شود که او را در برابر دو راهی اخلاقی قرار می‌دهد. در بخشی از رمان می‌خوانیم: «هیچ‌وقت به ‌اندازه‌ی این سه ماه فکر نکرده‌ام و مُخم را به کار نگرفته‌ام و دنبال «چرا» و «اگر» و «کاشکی» و این‌جور کلمه‌ها نگشته‌ام. دلم می‌خواهد برای یک روز هم که شده ذهنم را بتکانم. هر چه هست و نیست بریزم بیرون. گذشته‌... آینده... وهمِ آن جاده‌ی لعنتی... دلهره‌ی شب‌ها... آه که چه خوب می‌شود تمام این‌ها از یادم برود. ذهنی پاکِ پاک. خالی. صیقل‌خورده. و خیالم بماند این‌جا. فقط همین جا. آن وقت توی حصار این شهر‌‌ پُرجنب‌وجوش چرخ می‌زنم.»