دست آخر

280,000 تومان

معرفی کتاب دست آخر

ساموئل بکت برنده جایزه نوبل ادبی در کتاب دست آخر در قالب نمایشنامه‌ای تک پرده‌ای، ماجرای زندگی یک ارباب را به همراه خدمتکارانش شرح می‌دهد که گویی تنها بازمانده‌های جهان هستند و دچار رنجی عجیب شده‌اند.

درباره‌ی کتاب دست آخر:

این نمایشنامه چهار شخصیت دارد.

ارباب خانه «هم» نام دارد که در طول زندگی‌‌اش گناهان زیادی را مرتکب شده است، اما اکنون نابینا شده و دیگر توان راه رفتن و ایستادن هم ندارد. «کلاو» خدمتکار اوست که از کودکی برایش کار می‌کند. «نگ و نل» نیز پدر و مادر «هم» هستند که آن‌ها هم توانایی راه رفتن ندارند و معلول‌اند.

داستان نمایشنامه دست آخر (Fin de partie) مربوط به زمانی می‌شود که حیات بشری در اثر حادثه‌ای نابود شده و تنها همین 4 نفر بازماندگان کره‌ی زمین هستند.

این کتاب سبکی مینیمالیستی دارد و به خوبی مواجه شدن انسان را با مرگ به تصویر می‌کشد. ساموئل بکت اولین بار نمایشنامه «دست آخر» را به زبان فرانسه به نگارش درآورد، سپس خودش آن را به انگلیسی ترجمه نمود. این اثر در کنار نمایشنامه در انتظار گودو از آثار شاخص این نویسنده پوچ‌گرا به شمار می‌آید.

نکوداشت‌های کتاب دست آخر:

– دست آخر، یک تجربه‌ی نمایشی باشکوه است. (Sunday Times)
– تلفیقی از زیبایی، تصور، سرزندگی و طنزی زیرکانه. (New York Post)
– اگر «در انتظار گودو» را دوست دارید، این نمایشنامه را بخوانید. (Point

 

در بخشی از کتاب دست آخر می‌خوانیم:

هَم نوبتِ
(خمیازه می‌کشد.)
بازیِ منه.
(دستمال بازشده را در برابر خود می‌گیرد.)
خون‌ بند بیار لعنتی!
(عینکش را برمی‌دارد، چشم‌ها، صورت و عینکش را پاک می‌کند، دوباره عینک می‌زند، دستمال را تا می‌زند و ماهرانه در جیب بغل لباس‌ خوابش می‌گذارد. گلویش را صاف می‌کند، سر انگشتانش را در هم چفت می‌کند.)
عذابی
(خمیازه می‌کشد.)
بالاتر از عذاب من هست؟ بی‌شک. قبل‌ها. ولی الان؟
(مکث.)
پدرم؟
(مکث.)
مادرم؟
(مکث.)
س… گم؟
(مکث.)
اُه، حاضرم باور کنم به قدر چنین مخلوقاتی رنج می‌کشن. اما این یعنی رنج‌شون با من برابره؟ بی‌شک.
(مکث.)
نه، همه‌چیز
(خمیازه می‌کشد.)
مطلقه،
(مغرورانه.)
آدم هر چی بزرگ‌تر پُرتر.
(مکث. با اندوه.)
و تهی‌تر.
(بینی بالا می‌کشد.)
کلاو!
(مکث.)
نه، تنها.
(مکث.)
چه رؤیاهایی! اون جنگل‌ها!
(مکث.)
کافیه، وقتشه که تموم بشه، توی پناهگاه حتا.
(مکث.)
اما هنوز دودلم، توی… توی تموم‌کردنش دودلم. آره، همینه، وقتشه که تموم بشه اما هنوز
(خمیازه می‌کشد.)
توی تموم‌کردنش دودلم.
(خمیازه می‌کشد.)
خدا، خسته‌م، بهتره برم تو رخت‌خواب.
(سوت می‌زند. کلاو بی‌درنگ وارد می‌شود. کنار صندلی می‌ایستد.)
تو هوا رو آلوده می‌کنی!

فقط 2 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9786002297983 دسته: , , برچسب: ,
توضیحات

دست آخر

نویسنده
ساموئل بکت
مترجم
نوبت چاپ 5
تعداد صفحات 259
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1401
سال چاپ اول ——
موضوع
سینما و تئاتر
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786002297983
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “دست آخر”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

 

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

رژ قرم

280,000 تومان

معرفی کتاب رژ قرمز

سیامک گلشیری یکی از داستان‌نویسان پرکار و پرافتخار امروز ایران است. در کتاب رژ قرمز (نامزد دریافت جایزه‌ی احمد محمود) مخاطب بیست و دو داستان کوتاه درخشان از این نویسنده خواهید بود . گفتنی است که کتاب حاضر ذیل مجموعه‌ای موسوم به «جهان تازه‌ی داستان»، از سوی نشر چشمه به انتشار رسیده است.

درباره کتاب رژ قرمز

سیامک گلشیری یکی از نویسندگان برجسته‌ی نسل حاضر است؛ داستان‌نویسی پرکار که در آثار گوناگون خویش به روایت دردها و خوشی‌ها، بیم‌ها و امیدها، و زشتی‌ها و زیبایی‌های مردمِ خویش نشسته است. گلشیری در زمره‌ی نویسندگان رئالیست قرار می‌گیرد. به این معنی که اولاً، بن‌مایه‌های آثار خویش را از واقعیات جاری در جامعه می‌گیرد، و دوماً، در پرداخت و بازنمایی این بن‌مایه‌ها، تا حد ممکن پایبند و وفادار به واقعیت باقی می‌ماند. با این حال، در برخی از بهترین آثار او، از جمله بسیاری از قصه‌های حاضر در مجموعه‌ی رژ قرمز، متوجه شاعرانگی‌ای خاص در زبان و نگاه او می‌گردیم. این شاعرانگی همانا نقطه‌ی اتصال او به نویسندگان مدرنیست در سنت ادبی اروپاست. در کتاب رژ قرمز مخاطب بیست و دو داستان کوتاه از سیامک گلشیری خواهید بود آثاری که هر یک به تنهایی گواهی بر قدرت قلم نویسنده به شمار می‌روند. گلشیری در داستان‌های کوتاه مجموعه‌ی رژ قرمز از همان قواعدی پیروی کرده که در اغلب آثار خویش بدان‌ها وفادار بوده است؛ یعنی: توجه به معضلات اجتماعی، ساخت و پرداختِ شخصیت‌های ملموس و واقع‌نما، و البته، برخورداری از نگرش انتقادی نسبت به مسائل گوناگون. با این حال، او در این اثر، چنان‌که خواهید خواند، مجال بیشتری به قوه‌ی خلاقه‌ی خویش داده و گاه به کلی از رئالیسم صرف و ساده دور شده است. در ادامه نگاهی داشته‌ایم به عناوین داستان‌های مجموعه‌ی پیش رو: «رؤیای باغ»، «مسافری به نام مرگ»، «ضجه‌های پنهان»، «رژ قرمز»، «مهمان هر شب»، «مار»، «بعد از مهمانی»، «ویلاهای آن سوی دریاچه»، «لباس‌های نم‌دار»، «عنکبوت»، «همه‌اش همین‌هاس»، «ابرهای سیاه»، «قهوه ترکِ کافه فیاما»، «بدلکار»، «کاپوچینو»، «شب آخر»، «سنگ سیاه»، «خواب»، «سایه‌ای پشت پنجره»، «بوی خاک»، «خودنویس»، «موزه‌ی مادام توسو».

افتخارات کتاب رژ قرمز

- نامزد دریافت جایزه‌ی احمد محمود برای بهترین مجموعه داستان - نامزد دریافت جایزه‌ی مهرگان ادب برای بهترین مجموعه داستان
سفارش:0
باقی مانده:1

بیشترش چیزخاصی نیست

125,000 تومان

معرفی کتاب بیشترش چیز خاصی نیست

کتاب بیشترش چیز خاصی نیست نوشته‌ی داگلاس آدامز پنجمین و آخرین مجلد از مجموعه‌ی جذاب و پرفروش «راهنمای کهکشان برای اتواستاپ‌زن‌ها» است که به ماجرای ادامه‌ی سفر آرتور دنت در کهکشان می‌پردازد. این رمان مهیج زندگی عادی و روزمره در فضا را به داستانی عادی برای آدم‌هایی تبدیل می‌کند که حالا خانه‌ی آن‌ها، یعنی زمین نابود شده است.

درباره‌ی کتاب بیشترش چیز خاصی نیست

نابودی زمین و خطر از بین رفتن زیستگاه انسان موضوع بسیاری از رمان‌ها و داستان‌های علمی تخیلی است؛ البته در این داستان‌ها اغلب زمین با فداکاری قهرمانان داستان از نابودی نجات پیدا می‌کند، اما اینجا، در کتاب بیشترش چیز خاصی نیست، ما با داستان‌هایی روبه‌رو هستیم که تفاوتی اساسی با سایر داستان‌های علمی تخیلی مشابه دارد. در سلسله کتاب‌های راهنمای کهکشان برای اتواستاپ‌زن‌ها بر خلاف خیلی از داستان‌های فانتزی، زمین در همان ابتدای داستان از بین رفته است و این ویرانی نه‌‌تنها درون‌مایه‌ی اصلی قصه نیست، بلکه در فصل‌ها و کتاب‌های بعدی، هر از چند گاهی به‌عنوان یک مسئله‌ی فرعی و حاشیه‌ای مطرح می‌شود؛ ضمن آن‌که از بین رفتن زمین به هیچ عنوان کار آدم فضایی‌ها نبوده، بلکه تنها در اثر یک حادثه‌ی طبیعی، یعنی برخورد یک ستاره‌ی دنباله‌دار با آن اتفاق افتاده است. کتاب بیشترش چیز خاصی نیست (Mostly Harmless) نوشته‌ی داگلاس آدامز (Douglas Adams) ادامه‌ی این داستان عجیب‌وغریب است که در فانتزی‌های تازه رخ می‌دهد. سفر آرتور دنت در فضا با یک اتفاق جدید دستخوش وقایع تازه‌ای می‌شود. او که مشغول گشت‌وگذار در کهکشان است، متوجه می‌شود زن مورد علاقه‌اش به خاطر یک سوءتفاهم در فضا ناپدید شده. همین‌طور سفینه‌ای که در آن به گشت‌وگذار مشغول است، دچار سانحه و در نقطه‌ای نامعلوم گرفتار شده است. بااین‌حال آرتور اگرچه مهارتی بیشتر از درست کردن ساندویچ ندارد، تسلیم شرایط نمی‌شود و تصمیم قاطعی می‌گیرد. آرتور با این تصمیم مرتکب یک اشتباه بزرگ می‌شود و دیری نمی‌گذرد که جهنمی بزرگ برپا می‌شود؛ او با یورشی همه‌جانبه و چندبعدی مواجه می‌شود که زندگی او و بقایای زمین را تهدید می‌کند؛ حالا او با این چالش مواجه است که از این خطر بزرگ جان سالم به در ببرد. آرتور باید به‌عنوان یک گزارشگر بین‌کهکشانی وظیفه‌ی خودش را انجام دهد؛ درحالی‌که در سوی ماجرا ناخواسته باید از تنها DNA برجای مانده از انسان زمینی هم محافظت کند؛ او در یک ماجرای طولانی و ادامه‌دار تلاش خود را برای حفظ بقایای زمین که در ابتدای داستان‌های راهنمای کهکشان برای اتواستاپ‌زن‌ها صدمه‌های جدی دیده بود، ادامه می‌دهد، اما نیروهای مهاجم مأموریت دارند تا برای جلوگیری از درست از آب درآمدن طالع‌بینی‌ها کار خود را تا آخر پیگیری کنند.
سفارش:0
باقی مانده:1

روي خط چشم

9,000 تومان
پیمان هوشمندزاده در مقام داستان‌نویس تجربه‌هایی خاص و جدی‌داشته است. او بعدِ اقبالِ گسترده‏ی مجموعه ‌داستانِ ها‌ کردن در میانه‌ی دهه‌ی هشتاد، چند کتابِ دیگر نیز منتشر کرد که هر کدام به نوعی امتدادِ مسیری بودند که او در ها‌ کردن پی‌ریزی کرده بود. جدیدترین مجموعه ‌داستانِ او، روی خطِ چشم، شاملِ ده داستانِ کوتاه است که از منظرِ ساختاری به‏هم وابستگی دارند اما مستقل از هم خوانده می‌شوند. در داستان‌های این کتاب جهانِ مرموز طنزآلود هوشمندزاده در رابطه با انسان و اشیا و مهم‌تر از همه در ایجازِ زبانی‌اش آشکار می‏شو‌د. در هر داستان امری به‏ظاهر پیش‏پاافتاده کلِ متن را به تسخیرِ خود درمی‌آورد و موجب حرکتِ انسانش می‌شود به سوی نوعی مینیمالیسم در زندگی، مینیمالیسمی که در اعماقش جریانِ ممتدِ زیستن با بحران دست‏وپنجه نرم می‌کند و طنینِ آرام و درعین‏حال مؤثرش به آهستگی به گوش مخاطبِ هوشمندزاده می‌رسد. هر کدامِ این ده داستان درون‌مایه‏ای بکر دارد که از ذهنِ نقیضه‌سازِ نویسنده‌اش برآمده‌ است، درون‌مایه‌‏ای که در‌ش خونسردی راوی موج می‌زند و نیشخندش به جهان و ماجراهایش. و این شاید بزرگ‌ترین نفرینِ هوشمندزاده‌ی نویسنده است؛ پوزخندی که انگار بر جهانِ او ترسیم شده و مخاطبش را نشانه رفته است.  

تندباد

18,000 تومان

معرفی کتاب تندباد

لوران گوده در کتاب تندباد، شما را با شخصیتی مواجه می‌کند که به خاطر فساد، تلخی و رنجی که در پیرامونش وجود دارد از زندگی به تنگ آمده و مدام مشغول روایت از جهان خشنی است که او را دربرگرفته و به قول خودش «دوست دارد سیاه و آزاد بمیرد». تندباد (Ouragan roman) رمانی پر از روایت‌های کوچک از محله‌های پست، کشمکش‌ها و تلاش برای حفظ هویت است. راوی مانند قصه‌گویان سیاه پوست قرن نوزدهم مداوم روایت می‌کند و باعث می‌شود شما با قصه‌ها و کلماتش میخکوب شوید. لوران گوده (Laurent Gaude) نویسنده‌ای است که در هر یک از آثارش به گوشه‌ای از جهان می‌رود و با پرداختن به رویدادها، آداب‌ و‌ رسوم، تاریخ و مصیبت‌هایی که انسان‌ ناخودآگاه با آن‌ها درگیر می‌شود، نگاهی از دنیای متفاوت در برابر چشمان شما می‌گذارد. او در این داستان به آمریکا می‌رود و قهرمانانش را از نیواورلئان و لوئیزیانا انتخاب می‌کند، شخصیت‌هایی که خود را رودرروی تندباد کاترینا (اوت 2005) می‌بینند و خط سرنوشت‌شان در تصویری از آخر زمان با هم تلاقی می‌کند. هنگامی که توفان شروع شد بیشتر محله‌های مرفه‌نشین خانه خود را تخلیه کردند، اما ساکنان سیاه پوست بخش‌های فقیر در خانه‌های خود ماندند چون نه وسیله‌ای برای فرار داشتند و نه تمایلی، چرا که زندگی برای آن‌ها در جای دیگر بی‌معنا بود. گوده که پس از این فاجعه بسیار دگرگون شده بود، تصمیم گرفت عکس‌ها و مقاله‌هایی از روزنامه‌های آن روزها را گردآوری کند. او در برنامه‌ای تلویزیونی می‌گوید که عکس زن سیاه‌ پوستی که پرچم امریکا را بر شانه حمل می‌کند از یکی از همین عکس‌ها زاده شده است. او به دنبال شخصیتی بود که لبریز از خشم و نفرت است و اضافه می‌کند «برای من جالب است که در چنین مواقعی آتش‌سوزی جنگل‌ها، زمین لرزه‌ها، فوران آتشفشان‌ها انسان پی می‌برد که نیروی حاکم بر این سیاره هم تراز قدرت او نیست و چیزی مبهم و ژرف وجود دارد که بشر واقعاً در برابر آن حقیر است. این‌که غرور انسان در چنین لحظه‌هایی خرد می‌شود و از بین می‌رود واقعاً جالب است.» بسیاری از استعاره‌های رمان برگرفته از تورات هستند، از جمله کشتی نوح در دل توفان و سیلاب و هرگونه ارجاع به کتاب‌های مقدس ناخواسته و غیر عمد بوده و نویسنده هیچ علاقه‌ای نداشته که مفاهیم دینی را وارد چهارچوب داستان کند. در بخشی از کتاب تندباد می‌خوانیم: به خیابان‌های شهر نگاه می‌کند که دارند خالی می‌شوند و به مردمی که دسته‌ دسته می‌دوند و خانه‌ها را ترک می‌کنند و می‌داند که جایی برای او نخواهد بود. پدرها را می‌بیند که ماشین‌ها‌ را پر از بار می‌کنند و بنزین ذخیره برمی‌دارند، مادرها را می‌بیند که با قیافه‌های درهم‌ کشیده برای چندمین‌ بار از بچه‌ها‌شان می‌پرسند که آیا قمقمه‌ها را پر کرده‌اند یا نه، همه را نگاه می‌کند و می‌داند که جزء آن‌ها نیست. او می‌ماند چون ماشینی ندارد، چون نمی‌داند کجا برود و خسته است. می‌ماند، شهر در تب‌ و تاب است و او جزء شهر نیست. مردم می‌ترسند، عرق‌ می‌ریزند و هول برشان داشته که یک دقیقه را هم هدر ندهند، ولی او با آن‌ها نیست. واقعاً نمی‌ترسد، به مرگ فکر نمی‌کند، فقط فکر می‌کند که این هم یک امتحان است، امتحانی سخت. می‌داند که دوباره از پا درمی‌آید، انگار زندگی فقط همین است و او باید تسلیمش شود. به مردها و زن‌هایی که می‌روند نگاه می‌کند و به محله‌ی نکبت‌بارش برمی‌گردد، سرافکنده برمی‌گردد. خیابان‌های این‌جا آرام‌تر از مرکز شهرند. کسی در جنب‌ و جوش نیست. باز خیابان‌های پهن و فقیرانه‌ای را می‌بیند که حتی خانه‌ها‌شان هم خسته به ‌نظر می‌رسند و بی‌اختیار صدای چکشِ قاضی را می‌شنود. باد بلند می‌شود. توفان نزدیک می‌شود و مثل همیشه قسمت آن‌هاست، قسمت بدبخت و بیچاره‌های درمانده، فقط مال آن‌ها. موقع پرداخت صورت‌ حساب به ‌نظرش می‌رسد که زن جوان طور عجیبی نگاهش می‌کند. شاید از این‌که آدمی عادی دیده جا خورده است. حتماً با خودش فکر کرده بود که مسافر اتاق 507 مردی است بدبخت، معتادی که بیرون‌ کردنش به این راحتی‌ها نخواهد بود. « از مینی‌بار استفاده کردید؟» اشاره می‌کند که نه و بعد اضافه می‌کند، «فقط یک تماس تلفنی داشتم.» زن درحالی‌که با اخم به صفحه‌ی کامپیوتر زل زده تصدیق می‌کند. رسیدش را چاپ می‌کند و می‌گیرد طرفش. او نگاه می‌کند. مدت مکالمه مشخص است: یک دقیقه و پنج ثانیه. خنده‌اش می‌گیرد. یک دقیقه و پنج ثانیه. زمان خیلی کمی بود برای بیرون کشیدنش از آن اتاق. شماره گرفته بود. به رغم سال‌های سپری‌شده هنوز شماره را از بر بود. فکر کرده بود خودش گوشی را برمی‌دارد یا این‌که باید پیغام بگذارد. برای شنیدن صدایش سر از پا نمی‌شناخت، ولی صدای بچگانه‌ای جواب داده بود. لحظه‌ای مکث کرده و بعد گفته بود «سلام، اسمت چیست؟» پسر بچه‌ی آن‌ طرف خط با اطمینان جواب داده بود «بایرون.» پرسیده بود «رز آن‌جاست؟» بچه انگار مردد بود. با صدای اخم‌آلودی جواب داده بود «مامانم؟» گفته بود «آره، به مامانت بگو من دارم می‌آیم.» بچه حرفش را بریده بود، «شما؟» شرم عجیب و خاصی سرتاپایش را گرفته بود. «کینو برنس.» و تکرار کرده بود «به‌اش بگو من دارم می‌آیم.» و گوشی را گذاشته بود. یک دقیقه و پنج ثانیه. حالا دوباره به این لحظه‌ها فکر می‌کند و نیروی تازه‌ای در وجودش ریشه می‌دواند. ضربان رگ‌هایش را حس می‌کند. عجله دارد. عجله دارد که این چند صد کیلومتر را طی کند و برود، آن‌قدر برود تا به او برسد، عجله دارد که پشت فرمان ماشینش بنشیند و بدون خوردن و نوشیدن براند، چهار‌صد کیلومتر براند. عجله دارد. این بی‌قراری از کی سراغش نیامده بود؟

خانه‌ی لهستانی‌‌ها

260,000 تومان

معرفی کتاب خانه‌ی لهستانی‌ها

کتاب خانه‌ی لهستانی‌ها نوشته‌ی مرجان شیرمحمدی، داستان زندگی آدم‌هایی است که در خانه‌ای بزرگ در جنوب تهران زندگی می‌کنند، خانه‌ای قدیمی که قصه‌ها و رازهایی را در خود نهفته است. کتاب خانه‌ی لهستانی‌ها داستان سه نسل از انسان‌های متفاوت در عصر پهلوی دوم را بازگو می‌کند. در این خانه هر کس اتاقی اجاره‌ای دارد، عنصر "نداشتن" گره خورده با گذشته‌ای ترسناک که گاهی باعث رقم خوردن داستان‌های مخوفی می‌شود. داستان خواهرانی سال‌خورده، یا زنی که او را تنها گذاشته‌اند و توسط پسربچه‌ای 10 ساله بازگو می‌شوند. خانه لهستانی‌ها پر از قسمت‌های احساسی و قابل درک است که در آن‌ها ردپای ترس از رها شدن در دل مردم شهر ملموس می‌باشد و تمرکز آن بیشتر بر روی دنیای زنان، داستان گذشته، دلواپسی‌ها، ترس‌ها و نحوه تصمیم‌گیری آن‌هاست که با لحنی دل‌نشین و ساده از زبان پسربچه‌ای گفته می‌شود که گاهی دنیایش با دنیای زنان مخالف است و گاهی هم تحت تأثیر دنیای آن‌ها قرار می‌گیرد. قصه‎‌ای از زن‌هایی که این خانه دنیای شخصیشان است و اگر کسی به این دنیا تجاوز کند سرنوشت خوبی نخواهد داشت. مرجان شیرمحمدی با لحنی داستان‌سرا و تلاش برای بازسازی یک شخصیت مکانی و پیوند زدنش با صورت شخصی هر یک از قهرمانان خود، قصه‌ای خواندنی را به تحریر درآورده است. درخشان‌ترین این شخصیت‌ها خاله پری است، که اگرچه از دید دیگر اهالی زنی دیوانه محسوب می‌شود، اما روی دیگر شخصیتش زنی باهوش و قوی است. دربخشی از کتاب خانه‌ی لهستانی‌ها می‌خوانیم: درِ اتاقِ خاله‌پری توی ایوان طبقه‌ی دوم باز می‌شد، کنارِ اتاق مادام. می‌توانستم زیر کُرسی که نشسته‌ام، پنجره‌ی اتاق خاله‌پری را ببینم. حیاط وسط بود و دورتادور حیاط دو طبقه اتاق بود با ایوان سرتاسری که توی هر کدام از این اتاق‌ها یک خانواده زندگی می‌کرد. قبل از این‌که بانو بیاید توی اتاق ما، توی اتاقِ خاله‌پری بود، ولی از وقتی خاله‌پری شروع کرد با خودش حرف زدن، بانو پله‌ها و درد پا را بهانه کرد و آمد توی اتاق ما. ما دوتا اتاقِ تو‌در‌تو داشتیم که ته یکی‌اش آشپزخانه بود؛ یعنی چندتا کابینت با یک یخچال و یک اجاق گوشه‌ی اتاق. دست‌شویی هم دوتا توی حیاط بود که عمومی بود. من توی همین خانه به دنیا آمده بودم. وقتی پدر و مادرم عروسی کردند، آمدند توی این خانه و توی همین دوتا اتاق. بعدش خاله‌پری و بانو آمده بودند و آن اتاق بالایی را اجاره کردند تا نزدیک ما باشند و همه باهم باشیم.
سفارش:0
باقی مانده:1

جادوهای داستان: چهار جُستار داستان‌نویسی

3,700 تومان
جهان چیزی یکپارچه و ملموس و کاملا آشنا نیست و این کار داستان است که آن را و لایه‌ لایه‌هایش را به ما بشناساند و از این طریق، زندگی‌مان را غنی‌تر کند.
این کار هم مقدور نیست جز عرضۀ جهان در نگاه‌های متنوع و سبک‌های متعدد که هر یک نیز با ابزار و شگردهای متنوع داستان، قابل دستیابی و شکل دادن است و کار نویسنده چیزی نیست جز تازه کردن و غنی کردن زندگی خوانندگان از طریق به کارگیری ابزار مناسب برای وجوه گوناگون عناصر داستان‌های متفاوت. کتاب حاضر با موضوع عنصر جادو در داستان در چهار بخش به نگارش درآمده‌ است.
عناوین این بخش‌ها عبارت است از: جادو در آثار مارکز؛ بروخس، کافکا؛ وهم در آثار ساعدی؛ داستان موقعیت؛ و سیلان ذهن.